واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
نتایج کاندیداتوری احتمالی احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری چیست؟
هنوز کسی نمیداند که دقیقا در ذهن محمود احمدینژاد و یارانش چه میگذرد. از پارهای حرفها و عکسالعملها چنین بر میآید که رییسجمهوری دولتهای نهم و دهم، سودای حضور دوباره در پاستور برای دوره دوازدهم ریاست جمهوری را در سر میپروراند. از سوی دیگر اطرافیان وی در اظهاراتی ضد و نقیض با عملکرد وی و حامیانش، اصرار دارند که رفتارهای وی انتخاباتی نیستند.
روز نو : هنوز کسی نمیداند که دقیقا در ذهن محمود احمدینژاد و یارانش چه میگذرد. از پارهای حرفها و عکسالعملها چنین بر میآید که رییسجمهوری دولتهای نهم و دهم، سودای حضور دوباره در پاستور برای دوره دوازدهم ریاست جمهوری را در سر میپروراند. از سوی دیگر اطرافیان وی در اظهاراتی ضد و نقیض با عملکرد وی و حامیانش، اصرار دارند که رفتارهای وی انتخاباتی نیستند. در این صورت نیز باید گفت که احمدینژاد از فراموشی در فضای سیاسی نگران است و تلاش میکند همواره خود را به عنوان یک سوژه خبری در رسانهها حفظ کند. با این حال از بهمن 93 که سکوت احمدینژاد شکست و نشانههایی از سازماندهی حامیانش تحت لوای عناوینی چون ترویج اندیشههای امام خمینی(ره) شکل گرفت و از آن برداشتهای انتخاباتی با هدف تحتتاثیر قرار دادن انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند 94 میشد تا حال که یک سال به انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری و البته همزمان با آن انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا باقی مانده است، تحلیلهای مختلفی درباره آثار حضور مجدد رییسجمهوری سابق در فضای سیاسی ارائه شده است.
درباره اصل بحث حضور یا عدم حضور احمدینژاد در انتخابات نظرهای گوناگونی وجود دارد. برخی معتقدند عملکرد وی کاملا رنگ و بوی انتخاباتی دارد و برخی سخنرانیها و سفرهای استانی وی را در کنار تعلیق و پنهانکاری خبری درباره دلایل آن، تنها یک بازی خبری برای نگهداشتن او در اخبار میدانند. در این میان برخی معتقدند که عملکرد وی انتخاباتی است، اما خود به عنوان یک کاندیدا وارد این جریان نخواهد شد؛ بلکه تلاش دارد به این شکل حامیان خود را به شورای شهر بفرستد و در انتخابات ریاستجمهوری نیز حتی در صورت کاندیداتوری، در پایان به نفع یک کاندیدای مورد حمایت خود که در سایه ثبتنام کرده است کنار میکشد. در تحلیل این جریان، پاسخگویی به انتقادها در مورد عملکرد دولتهای نهم و دهم، فسادهای کشف شده مرتبط با این دوره هشت ساله و حمله متقابل به دولت روحانی در قالب مناظرهها و سخنرانیهای انتخاباتی از دلایل تمایل احمدینژاد به کاندیداتوری مطرح شده است. با این همه برخی معتقدند که حتی در صورت کاندیداتوری احمدینژاد، با توجه به پروندههای وی در دستگاه قضایی – که البته روند پیگیری آنها بسیار کند انجام میشود – ، عملکرد ضعیف و پرانتقادش و البته رفتارهایش در برابر رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی – مثل ماجرای قهر و خانهنشینی 11 روزه و انتخاب اسفندیار رحیم مشایی به عنوان ریاست دفتر خود پس از توصیه به عدم انتخاب وی برای معاونت اول ریاست جمهوری – میتواند باعث رد صلاحیتش شود.
به نفع اصلاحطلبان، به ضرر اصولگرایان؟
با این همه، با فرض این که احمدینژاد برای ریاستجمهوری کاندیدا شده و تایید صلاحیت هم شود، این موضوع نتیجه را برای کدام یک را در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم تحت تاثیر قرار میدهد؛ اصولگرایان یا اصلاحطلبان؟ به نظر میرسد که اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو به رویهای که در ائتلاف با اعتدالیون در انتخابات ریاستجمهوری 92 و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال 94 داشتند، ادامه دهند. در واقع به نظر میرسد که گزینه اصلاحطلبان در سال 96 نیز همچنان حسن روحانی باشد. تنها در شرایطی که به دلایل خاص، حسن روحانی کاندیدا نشود، شاید این جریان به فکر کاندیدای جدیدی بیفتد. هر چند در این شرایط نیز گزینههایی مثل محمدجواد ظریف و سید حسن قاضیزاده هاشمی گمانهزنی شدهاند که در صورت حضور ایشان هم حمایت اصلاحطلبان از آنها بعید نیست. با این همه با حضور محتمل روحانی و عملکردش در دوره 4 ساله دولت یازدهم به ویژه در عرصه اقتصادی و سیاست خارجی و با برگ برندهای به نام «برجام»، شانس موفقیت اصلاحطلبان در برابر هر کاندیدایی و از جمله احمدینژاد – با آن عملکرد و سوابق پر انتقاد – بسیار بالاست. اما اصولگرایان در مقابل با انشقاقی که در دو انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی در سه سال اخیر نشان دادند، به نظر میرسد در راه رسیدن به وحدت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو نیز ناتوان باشند. در نتیجه حضور احمدینژاد که در دو دوره ریاستجمهوریاش با حمایت اصولگرایان به پاستور رسید – و البته در سالهای پایانی با توجه به عملکردش، توسط اصولگرایان از او برائت جسته شد – میتواند شکستن آرای اصولگرایان و انشقاق هودارانشان را تقویت کند. اصولگرایان در مواجهه با احمدینژاد سه رویکرد دارند. اول میتوانند از او حمایت کنند که این موضوع با خط کشیدن روی مواضع پیشین آنها علیه احمدینژاد همراه است و در صورت شکست وی در انتخابات، شکستی دو برابر و سنگین برای جریان اصولگرایی محسوب میشود. دوم این که میتوانند کاندیدای خود را معرفی کنند که البته با انشقاق فعلی این جریان و سوابق آنها به ویژه در انتخابات 92، احتمال آن میرود که اصولگرایان حداقل با 2 تا 3 کاندیدای نهایی در انتخابات حاضر شوند که با حضور احمدینژاد، این آرا بیش از پیش خواهد شکست و پیروزی حسن روحانی یا در صورت عدم حضور وی، هر کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان و اعتدالیون را تقویت میکند. در نهایت نیز اصولگرایان میتوانند از حسن روحانی حمایت کنند که در این صورت نیز باید بر همه انتقادها و هجمههای خود علیه وی و دولتش خط بطلان بکشند. البته در این میان راه چهارمی هم وجود دارد و آن عدم معرفی کاندیداست که البته تیر خلاصی به فعالیت سیاسی اصولگرایان خواهد بود.
رایهایی که ریختند
نکته دیگر در صورت پذیرش فرض کاندیداتوری و البته تایید صلاحیت احمدینژاد، میزان توانایی رایآوری اوست. در شرایطی که در سال 84، احمدینژاد ناشناس با شعارهای عدالتمحوری و بازگشت به آرمانهای انقلابی، در چند کاندیداتوری اصلاحطلبان و ایجاد دوقطبی با آیتالله هاشمی رفسنجانی به پاستور رسید و یا در سال 88 در دو قطبی ایجاد شده با کاندیدای اصلاحطلبان و پشت سر داشتن حمایت اجماعی اصولگرایان و البته حواشی بسیار مجددا بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زد، حال با پشت سر داشتن یک کارنامه مشخص عملی در عرصه انتخابات وارد میشود. هر چند برخی، اقداماتی نظیر مسکن مهر، سفرهای استانی و بردن هیات دولت به شهرهای کوچک و دورافتاده و یارانههای نقدی را به عنوان مصادیقی برای محبوبیت احتمالی وی به ویژه در میان اقشار کم درآمد یاد میکنند، اما کاهش سطح درآمد قشر متوسط و کشاندن آنها به نزدیک یا زیر خط فقر، تورم نجومی، فساد مالی گسترده، شرایط نابسامان سیاست خارجی و دامن زدن به تحریمها در عین کاغذپاره خواندن آنها، ادبیات سیاسی لمپنیستی و پوپولیستی و البته عدم پذیرش نظر مخالف و منتقد، ریزشی حتی بیش از آن محبوبیت در میان هوادارانش ایجاد کرده است. هر چند احمدینژاد این روزها در هنگام سخنرانی در شهرهای کوچک و یا مساجد، جمعیتی را در کنار خود میبیند، اما این جمعیت با توجه به محیطهای سخنرانی چندان زیاد نیست و تنها عکسهای رسانههای نزدیک به وی است که تلاش میکنند این حضور را پررنگ کنند؛ چنان که با انتشار عکسهایی از حواشی سفرهای استانی روحانی سعی میکنند استقبال از او را کمرنگ جلوه دهند. در واقع بازی با فریب عکسها و البته مهندسی محیط سخنرانیها میتواند به شائبه استقبال گسترده از احمدینژاد دامن بزند. در این میان، چنان که در سخنرانی احمدینژاد در آمل تحت عنوان یادواره شهدای مدافع حرم مازندران – که عنوانش میتواند بدون توجه به سخنران، جمعیت قابل توجهی را به محل همایش بکشاند – پیش آمد، جمعی را هم از سایر شهرهای استان و استانهای همجوار به محل سخنرانی برده بودند. واقعیت این جاست که ارزیابیها پایگاه مردمی احمدینژاد را چنان که سایتهای حامیاش مینمایانند، قوی نشان نمیدهد و حتی شاید همین ارزیابیها در نهایت منجر به عدم کاندیداتوری احمدینژاد و تداوم روند وی به عنوان اپوزیسیونی علیه دولتها باشد.
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]