واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /همايش بين المللي خليج فارس/ حسيني: سياستمداران رسانهها و روزنامه نگاران را باور و نقش مشاركتيشان را تقويت كنند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي خارجي
سيدمحمدعلي حسيني گفت: آنچه كه وظيفه سياستمداران را در ارتباط با رسانهها تبيين ميكند ابتدائا باور كردن رسانهها و روزنامه نگاران و تقويت نقش مشاركتي آنهاست.
به گزارش خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متن كامل اظهارات سيدمحمدعلي حسيني، سخنگوي وزارت امور خارجه در هجدهمين كنفرانس بين المللي خليج فارس با عنوان "نقش رسانه ها در گسترش همكاري بين كشورهاي حوزه خليج فارس" به شرح زير است:
«در جهاني كه زندگي ميكنيم ارتباطات و سياست رابطه تنگاتنگي با يكديگر دارند. گفتوگو به عنوان يكي از شكلهاي ارتباطات انساني، مبناي اصلي ديپلماسي است. در سياست خارجي، كارآمدترين ابزار، گفتوگوست. درست است كه رسانهها نقش واسطه بين جامعه و سياستمداران امور ديپلماسي را ايفا ميكنند اما ميزان ارزشگذاري اين نقش نه در رويكرد بي طرفانه رسانهها بلكه در ميزان اثرگذاري آنها هم بر جامعه و هم بر سياستمداران است. رسانهها ميتوانند از طريق اطلاع رساني درست تفسير و تحليل رويدادها، ايجاد فعل و انفعال از طريق تبيين و يا تحريف ابعاد موضوع، تبليغات سياسي، برجسته كردن نقاط ضعف و قوت سياست خارجي و ... بر جامعه و سياست گزاران تاثير گذارند. نكته كليدي اين بحث اين است كه نوع اثرگذاري رسانها بايد براساس مسووليت پذيري در واقع مبين نقش مشاركتي رسانهها در زمينه تحولات و موضاع سياست خارجي است.
دسته بندي رسانهها و روزنامهنگاران منطقه
در بررسي و دسته بندي روزنامه نگاران و دست اندركاران رسانههاي ارتباط جمعي منطقه مي توان دو گروه را از هم متمايز كرد:
1- روزنامه نگاران مترقي (اكثريت در خدمت منافع ملتهاي منطقه)
2- روزنامه نگاران واگرا (تعداد معدود رسانههاي نشاندار كه در خدمت منافع كشورهاي سلطهگر و فزون طلب ميباشند)
برخي ويژگيهاي روزنامهنگاران مترقي
- طيف روزنامه نگاران همگرا و مترقي كاملا نگاه راهبردي و كلان دارند و نسبت به اهداف و منافع ملتها و كشورها مسووليتپذير بودهاند.
- تحليلهاي خود را براساس واقعگرايي ولي با ملاحظات ملي، ميهني و اعتقادي ارائه ميكنند.
- فرهنگ حمايت از نيروهاي خودي و طرد بيگانه را دنبال ميكنند.
- در قبال افكار عمومي و لزوم آگاهي بخشي در كنار اطلاع رساني حساسيت ويژه دارند.
ويژگيهاي روزنامه نگاران واگرا
گرچه تجربه نشان داده است كه در منطقه ما وجه غالب با روزنامه نگاران و رسانههاي همگرا و مترقي است اما تعداد روزنامه نگاراني كه در طيف واگرا قرار ميگيرند، كم نيستند. ما در برخي از كشورهاي منطقه بعضا شاهد چنين فضايي هستيم. برخي از رسانهها و روزنامه نگاران در كشورهاي منطقه به دليل عدم آگاهي، منافع شخصي يا گروهي، ترس و انفعال تمايلات غيرمسوولانهاي را از خود نشان ميدهند كه برآيند آن، در خدمت منافع سلطهگران و قدرتهاي فرامنطقه است. اين رسانهها به جاي اينكه منافع عمومي كشورهاي منطقه، جهان اسلام و غرب را در نظر بگيرند، با رويكردي غير حرفهاي و سطحي، درجهت منافع دشمن حركت ميكنند. آنها با ورود به حاشيهها و برجسته كردن اختلافات جزئي، عملا راه را براي پردازشهاي بعدي رسانههاي فرامنطقهيي و در خدمت اهداف دشمن هموار ميسازند.
رسانههاي واگرا اساسا فاقد استراتژي هدفمند و خردمندانه بوده و رويكرد منفي آنها در خدمت منافع نيروهاي غير خودي بوده و در بسياري مواقع ناآگاهانه و غير عامدانه نسبت به ترويج اتهامات، شاعبه پراكني، طعنه پردازي، طرد الگوهاي بومي و تقويت اهداف سلطه گران، عملا خود را در اردوي دستگاههاي تبليغاتي قدرتهاي فرامنطقهيي قرار ميدهند.
خوشبختانه رويكردهاي مقامات عاليه كشورهاي منطقه نسبت به عملكردهاي واگرايانه اين گونه رسانهها، مسوولانه و توام با بيزاري بوده و پروژههاي زيادي كه برخي از كشورهاي فرامنطقهيي براي سيطره فرهنگ غرب بر منطقه به عمل آوردهاند، با توفيق همراه نبوده و ترويج حساسيت و تفرقه افكني نسبت به فرهنگ و پيوندهاي ديني و بومي منطقه با بي اثري رو به رو شده است. امروز ما شاهد اين هستيم كه مردم به خوبي سياست هاي عادي سازي روابط با رژيم اشغالگر قدس، خريد كالاهاي اسراييلي، اهانت به مقدسات دين مبين اسلام، يكجانبه گرايي و سياست هاي غلط اشغالگران در منطقه و ... را شناسايي كرده و شجاعانه و مسوولانه بيزاري خود را نسبت به اين سياست هاي مزورانه بروز ميدهند.
وظيفه اصلي سياستمداران منطقه در قبال رسانه ها
آنچه كه وظيفه سياستمداران را در ارتباط با رسانه ها تبيين ميكند ابتدائا باور كردن رسانهها و روزنامه نگاران و تقويت نقش مشاركتي آنهاست. سياستمداران منطقه نسبت به تقويت طيف نخست و جذب طيف دوم از طريق روشنگري و تبيين اهداف راهبردي براي آنها برخورد نمايند.
وظيفه رسانههاي منطقه
انتظاري كه در مورد رسانهها درباره تحولات منطقه خليج فارس ميرود، اين است كه اين رسانهها نقش حياتي خود را در راهبردهاي كلان كشورهاي منطقه كه متضمن منافع ملتهاي اين منطقه است ايفاء كنند. اين امر مستلزم تلاش و حساسيت خود رسانهها از يك سو و اعطاي جايگاه راهبردي به آنها از سوي دولتهاست تا آنها بتوانند به يك سطح مشاركتي، پيشتازانه و هدايتگرانه دست پيدا كنند.
پيشنهاداتي براي ارتقاي نقش رسانههاي منطقه
1) طي سالهاي اخير ما شاهد رشد يك سري رسانههاي قدرتمند در كشورهاي منطقه بودهايم كه بعضا با رويكردهاي مستقلانه و حرفهاي گرايانه خود توانستهاند جايگاه رسانههاي منطقه را در جهان افزايش دهند، به جرات مي توان گفت كه رسانههاي منطقه كه هم اكنون مسير رشد را مي پيمايند، توانستهاند تا حد زيادي مخاطبان منطقهيي را به سمت خود متمايل نمايند، در حالي كه يك دهه قبل ما شاهد تسلط بيچون و چراي رسانههاي چند كشور غربي بر افكار عمومي منطقه بوديم. اين رسانهها بايد مورد حمايت و تقويت قرار گرفته و از نظر كمي و كيفي رشد يابند.
2) رسانههاي منطقه بايد ادبيات رسانهاي ويژهيي را دنبال كنند. ادبياتي كه رسانه هاي فرامنطقهاي دنبال مي كنند قطعا تامين كننده منافع مردم منطقه نيست. برخي رسانههاي غربي با رويكرد خصمانه موضوعاتي چون مقاومت مردم فلسطين را با تروريسم برابر ميانگارند. اسلام گرايي را با افراط گرايي و خشونت برابر نشان دادهاند، بيداري اسلامي را خطر و تهديد قلمداد كردهاند، سياست تفرقه مانند تفرقه ميان شيعه و سني، فارس و عرب و ... را دنبال كردهاند كه لازم است اين مفاهيم اصلاح شده و ادبيات هوشمندانه و خردورزانه را بر فضاي قلم و بيان رسانهاي منطقه اي حاكم سازيم.
3) رسانههاي منطقه بايد به جاي همسويي با رسانههاي غربي در نشان دادن ابعاد و نقاط منفي تحولات منطقهيي، تلاش كنند با غنيمت شمردن فرصتهاي تبليغاتي كه در اختيار دارند، پيشرفتها، توسعهها، همگراييهاي ميان مسلمانان، تقويت روح برادري و اهداف راهبردي بلند مدت را برجسته نمايند.
4) رسانه هاي منطقهيي با بسيج افكار عمومي و اطلاع رساني مناسب و صحيح و آگاهي بخشي به مردم منطقه، ميتوانند زمينههاي همگرايي اسلامي را تقويت و از هرگونه سياستهاي واگرايانه اجتناب ورزند.
5) رسانه ها بايد توجه داشته باشند كه امنيت خليج فارس با احترام كشورهاي منطقه به استقلال يكديگر تحقق مي يابد و جاه طلبيها و توسعه طلبيها بخشي از كشورهاي سلطه طلب و فرامنطقهي بزرگترين مانع در محقق شدن امنيت در منطقه است. لذا تنها سيستم امنيت دسته جمعي متشكل از تمام كشورهاي منطقه و بدون دخالت ابرقدرتهاي ميتواند پايدار بماند و بهترين راهحل براي ايجاد امنيت پايدار، همكاري كشورهاي منطقه و ايجاد اعتماد سازي و تعميق مناسبات در كليه زمينههاست.
6) بايد نوعي همكاري درون منطقهاي در رسانههاي منطقه شكل گيرد تا با ايجاد تشكلهاي منطقهيي توسط آنها و تسهيل مراودات ميان آها بتوانند به يك درك متقابل دست يافته و به ارتقاي منافع ملتهاي منطقه كمك كنند. برقراري نشستهاي منطقهيي، همكاري در مجامع بين المللي و تشكلهاي غير دولتي جهاني، پوشش كامل تحولات منطقه اي تبادل اخبار و دسترسي به منابع سريع و آسان اطلاع رساني داخل منطقه مي تواند جايگاه رسانههاي منطقه خليج فارس را در نظام اطلاع رساني جهاني ارتقاء بخشد.»
انتهاي پيام
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]