تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844805093




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اقتصاد کتاب در ایران حداقل پنج برابر سینماست / همکاری با «خندوانه» تجربه موفقی بود / تضمین فروش کتاب ها اعتبار «کتاب و زندگی» است


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اقتصاد کتاب در ایران حداقل پنج برابر سینماست / همکاری با «خندوانه» تجربه موفقی بود / تضمین فروش کتاب ها اعتبار «کتاب و زندگی» است
اگر چه زمان زیادی از شروع فعالیت شیرازه نمی گذرد ولی این مرکز به دلیل حضور مدیر جوان و پویا توانسته تأثیرات مشهودی را در فضای نشر بگذارد. مسابقه کتاب و زندگی و تیزرهای تولید شده برای کتاب های «دختر شینا» و «رویای نیمه شب» از محصولات شیرازه به حساب می آیند.
رجانیوز: احمد ذوعلم مسئول مرکز رسانه ای شیرازه وابسته به مجمع ناشران انقلاب اسلامی است که وظیفه مهمی را در راستای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی دارد. اگر چه زمان زیادی از شروع فعالیت شیرازه نمی گذرد ولی این مرکز به دلیل حضور مدیر جوان و پویا توانسته تأثیرات مشهودی را در فضای نشر بگذارد. مسابقه کتاب و زندگی و تیزرهای تولید شده برای کتاب های «دختر شینا» و «رویای نیمه شب» از محصولات شیرازه به حساب می آیند. در گروه فرهنگی رجانیوز میزبان ذوعلم شدیم و در خصوص این مرکز و فعالیت هایش با او به گفتگو نشستیم.  
*****************************************
 
رجانیوز: مرکز رسانه ای «شیرازه» چیست و چه شرح وظایفی دارد؟
 
احمد ذوعلم: بسم الله الرحمن الرحیم. شیرازه اولین و تنها مرکز رسانه‌ای است که در حوزه کتاب کار می‌کند. شاید بعضی‌ها ممکن است بگویند قبل از این هم مراکزی بودند که در حوزه کتاب کار می‌کردند و یا در حوزه رسانه‌ای کتاب سایت‌هایی بوده است و جاهایی به صورت پراکنده کار می‌کردند، ولی اینکه مرکزی باشد که به صورت تخصصی با دغدغه اینکه کتاب‌های خوب را معرفی کند، آن هم از طریق رسانه به معنای عامش ـ که اگر لازم شد توضیح می‌دهم ـ تا حالا چنین مرکزی نداشته‌ایم. هدف‌گذاری ها هم این است که تبلیغ کتاب منجر به خرید کتاب از جانب مخاطب و فروش کتاب از جانب ناشران شود و فکر می‌کنیم اگر تبلیغ کتاب به شکل درستی انجام شود، خودش را در بازار نشان می‌دهد. ممکن است کارهای ترویجی هم در حوزه کتاب انجام بدهیم.
 
رجانیوز: برآمده از جمعی از ناشران است یا یک مرکز مستقل به حساب می آید؟
 
ذوعلم: مرکز رسانه‌‌ای شیرازه یکی از زیرمجموعه‌های مجمع ناشران انقلاب اسلامی است. یکی از این زیرمجموعه‌ها شرکت توزیع به اسم ترنج است. یکی مرکز رسانه ای شیرازه و دیگری هم گروه راهبردی خاک است. 
 
رجانیوز: متعلق به مجمع ناشران انقلاب اسلامی است؟
 
ذوعلم: بله، این یکی از مؤسسات اقماری مجمع ناشران انقلاب اسلامی و بازوی تبلیغی آن است. 
 



 
رجانیوز: کار شما خودش را در تیزرسازی نشان داده است، در حال کارهای دیگری هم انجام داده‌اید. چه کارهایی بودند و چرا به این میزان مشهور نشدند؟
 
ذوعلم: کلاً متأسفانه به دلیل اینکه در اصحاب فرهنگی چه در جبهه انقلاب ـ که ما این ضعف را بیشتر در آن حس می‌کنیم و چه به‌طور کلی در عرصه فرهنگ، کتاب یک عنصر مظلوم است و کمتر به آن توجه شده است. شاید دلایل مختلفی داشته باشد که چندان نمی‌خواهم آسیب‌شناسی کنم، ولی شاید بخشی به این برمی‌گردد که خود افراد فعال فرهنگی با کتاب کمتر به صورت جدی مأنوس هستند و دیگر اینکه شاید کتاب آن نمایش و سر و صدایی را که ممکن است در هنرهای دیگر از هنرهای تجسمی گرفته تا هنرهای نمایشی مثل سینما، تئاتر و... وجود داشته باشد، ندارد. بنابراین کتاب کلاً کمتر در رسانه دیده می‌شود. 
فعالیتی که در شیرازه انجام می‌دهیم، در واقع دو مخاطب یا مشتری دارد. یکی رسانه‌ها هستند که شامل خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری ـ تحلیلی تا تهیه‌کنندگان تلویزیون و گروه‌های مختلف برنامه‌ساز و هنرمندان و... و دسته دوم ناشرها هستند که این دو کار ما را تکمیل می‌کنند. یعنی ما از یک طرف به کسانی که در رسانه فعال هستند، کمک می‌کنیم اعم از مشاوره، تولید یا هر زمینه‌ای که می‌تواند در حوزه کتاب کمک کند که کتاب خوب را به‌خوبی در برنامه‌هایشان معرفی یا از آن تولید کنند و چیزهایی از این دست. البته وقتی می‌گویم کتاب، منظورم کتاب یا موارد مرتبط با کتاب است. امکان دارد نویسنده هم باشد، ولی در واقع محورش کتاب است و دوم به ناشران کمک می‌کنیم کتاب‌هایش خوبشان خوب دیده شوند. ممکن است ناشری کتاب خوبی داشته باشد، ولی نتواند آن را در رسانه خوب معرفی کند و ما کمک می‌کنیم این اتفاق بیفتد. 
 
رجانیوز: این تقریباً شرح وظایف شیرازه بود، کار رسانه‌ای که انجام داده‌اید چه بوده است؟
 
ذوعلم: یکی از کارهایی که کرده‌ایم این است که در سه چهار سال گذشته کتاب در صدا و سیما نسبت به قبل به شکل جدی‌تری حضور دارد. می‌توانم با اطمینان بگویم یکی از جاهایی که باعث این اتفاق شده مجمع ناشران مرکز رسانه‌ای شیرازه است. سعی کردیم به تهیه‌کنندگانی که برنامه دارند نزدیک شویم و به آنها کمک کنیم که در همان برنامه و ساختاری که دارند، آیتمی برای کتاب داشته باشند. خیلی وقت‌ها این آیتم شاید در حد معرفی یک کارشناس یا یک کتاب به آنها بوده است. تهیه‌کننده‌ها چون همیشه دوست دارند آیتمی داشته باشند که دیده شوند و معتقدند کتاب دیده نمی‌شود و در نتیجه اوایل خیلی سخت بود و تمایلی نداشتند، ولی بعد از اینکه چند برنامه رفتیم و بخش کتاب از طرف مخاطب‌ها استقبال شد، خود تهیه‌کننده‌ها به سراغ ما می‌آیند. آمار دقیقی ندارم که در چهار سال گذشته در برنامه‌های مختلف چند کتاب را معرفی کرده‌ایم، ولی صدها کتاب توسط ده پانزده کارشناسی که معرفی کرده‌ایم در برنامه‌های مختلف معرفی شده‌اند و بعضی وقت‌ها بازخوردها خیلی خوب بوده‌اند و سعی کرده‌ایم افرادی که می‌روند به کارشان مسلط باشند و کتاب‌هایی که معرفی می‌کنند کتاب‌های استانداردی باشند و حوزه‌های مختلف را پوشش بدهند. 
 
رجانیوز: اختصاصاً هم خودتان برنامه‌سازی کرده‌اید؟ 
 
ذوعلم: در مجمع ناشران اختلاف نظر وجود دارد که آیا باید وارد برنامه‌سازی شویم یا نشویم؟ بالاخره اگر بخواهیم برنامه‌سازی کنیم، باید بازوهای مختلف داشته باشیم و کار کنیم یک نگاه هم وجود دارد که مرکز رسانه‌ای شیرازه جایی است که افرادی را که می‌خواهند در حوزه کتاب فعالیت کنند، سازماندهی می‌کند و برای آنها راه را در صدا و سیما هموار و معرفیشان می‌کند. یک نگاه هم این است که خودش باید وارد شود و کار را جلو ببرد. خود من با این نگاه دوم موافق‌ترم و معتقدم جاهایی که خودمان وارد شده‌ و الگوهایی ساخته موفق‌تر بوده‌ایم. در رادیو 130، 140 قسمت برنامه رادیویی کوتاه داشتیم که خیلی از آنها استقبال شد. اوایل که رادیو کتاب بود و بعد در رادیوی فرهنگ سعی کردیم به یک شیوه مینی‌مال 140 کتاب را در موضوعات مختلف معرفی کنیم که خیلی از آن استقبال شد. یک برنامه «یک کتاب» داشتیم که یک وقتی در شورای کتاب مطرح شد و چهار قسمتش را ساختیم، متأسفانه تلویزیون همکاری لازم را انجام نداد و آن را خوب پخش نکرد. آن هم برنامه‌های چهار پنج دقیقه‌ای کوتاه بود و قرار بود کتاب‌هایی توسط چهره‌ها معرفی شوند. 
در مناسبت‌ها هم فهرست کتاب و هم متن‌های خوب دادیم و هم کارشناس معرفی کرده‌ایم. بعضی وقت‌ها در اتاق فکر این برنامه‌ها هم شرکت کرده‌ایم. کلاً این نگاه وجود داشت که اگر قرار است از طریق تلویزیون کتاب معرفی کنیم، فعلاً باید از همین بسته‌هایی که وجود دارند استفاده کنیم، چون هم کم‌هزینه‌تر است، هم تهیه‌کننده‌ها تمایل بیشتری نشان می‌دهند. 
 
در حوزه برنامه سازی برای کتاب هیچ بودجه ای وجود ندارد
 
رجانیوز: در مدل دوم به نظر می‌رسد مجمع ناشران باید پتانسیل مالی هم داشته باشد. 
 
ذوعلم: بله، متأسفانه در حوزه برنامه‌سازی کتاب هیچ بودجه‌ای وجود ندارد. یعنی ما با بودجه‌های فوق‌العاده کم کار کرده‌ایم. اگر در طول سال 500 میلیون بودجه داشته باشیم، شاید بشود چند برنامه تلویزیونی خیلی مؤثر و خوب کار کرد، در حالی که می‌بینید بعضی از سازمان‌ها یکمرتبه 3، 4 میلیارد می‌دهند و یک فیلم سینمایی می‌سازند که معلوم نیست اثرش چقدر است. درباره اقتصاد کتاب و سینما هم می‌شود حرف زد که اینها چه نسبتی با هم دارند و کدامشان قوی‌تر و یا حتی به صرفه‌تر هستند. خیلی طرح داشتیم و داریم و خیلی از تهیه‌کننده‌ها آماده هستند کار کنند، منتهی شاید به دلیل اینکه برای سیاست‌گذاران، مدیران صدا و سیما، مدیران سایر بخش‌های فرهنگی کتاب اولویت ندارد، شاید اگر به فلان مجموعه‌ای که اسم نمی‌برم بروید و بگویید یک طرح خوب دارم و 2 میلیارد پول می‌خواهم که یک فیلم سینمایی بسازم، خیلی راحت فیلمنامه‌تان را تصویب کنند و به شما بگویند برو کمکت می‌کنم، ولی اگر بگویید 150 میلیون تومان بدهید که ده قسمت برنامه برای کتاب بسازم، می‌گویند کتاب که دیده نمی‌شود. 
 
واقعاً در چند سال گذشته در صدا و سیما، هم مدیران بالا و هم مدیران میانی در جاهایی که ما با آنها مرتبط بودیم، مخصوصاً معاونت سیما در زمان آقای پورمحمدی واقعاً پشتیبان کتاب بودند و یاری کردند که این اتفاق بیفتد. قبل از آن هم از زمان آقای ضرغامی در بازرگانی سازمان کمیته کتاب راه‌اندازی شد و برای اولین بار بعد از سی و چهار پنج سال در تلویزیون تیزر کتاب داشتیم. تا الان 40 تیزر کتاب در تلویزیون پخش شده است که موفقیت جدیدی بود، اما مهم این بود که پول نبود. اتفاق خوبی که افتاد در شبکه نسیم تجربه خوب همکاری با خندوانه را داشتیم و تعدادی کتاب معرفی شدند. گرچه اجرای آنها اشکالاتی داشت، ولی در بازار کتاب خودش را خوب نشان داد. 
 
 
 
رجانیوز: آن دو کتابی که برایشان مسابقه برگزار شد؟ 
 
ذوعلم: بله، کتاب «عاشقانه آرام» و «جام جهانی در جوادیه»
 
رجانیوز: اینها با همکاری شیرازه بود؟ 
 
ذوعلم: بله، ما طراحی آن کار را در برنامه خندوانه انجام دادیم و اثر خوبی هم داشت. مثلاً «کتاب باز» در واقع طرحی بود که در شورای کتاب شبکه نسیم مطرح شد. دو سه سالی در شبکه‌های مختلف به دنبال این بودیم که چنین برنامه‌ای داشته باشیم. خودم در این موارد سخت‌گیری هم دارم و می‌گویم اگر خروجی کم، اما با کیفیت باشد بهتر از این است که ساعت‌ها برنامه بی‌کیفیت برویم. نه‌تنها در باره برنامه‌های روتین، در برنامه تیزرها و برنامه‌های رادیویی هم همین‌طور است. همیشه گفته‌ام کیفیت بهتر و زمان کمتر، مخاطب را بیشتر درگیر می‌کند. در شورای کتاب شبکه نسیم مطرح شد و آقای کرمی واقعاً علاقه داشت در شبکه نسیم یک کار کتابی خوب با حال و هوای شبکه نسیم تولید شود و این اتفاق افتاد. طرح رفت و بحث شد و بالاخره به آقای رضاییان به عنوان تهیه‌کننده رسیدیم که یکی دو جلسه به شورای کتاب آمد، طراحی کردیم، طراحیش خیلی بالا و پایین شد، هی رفت و آمد، مجری‌های مختلف مطرح شدند و در نهایت به شکر خدا روی آنتن رفت. به نظرم هر چه جلو رفته بهتر شده است و دارد بیشتر دیده می‌شود.
 
 
«کتاب باز» به یک معنا محصول شیرازه است
 
رجانیوز: پس «کتاب باز» محصول شیرازه است؟
 
ذوعلم: به یک معنا می‌شود گفت محصول شیرازه است، به این صورت که تلاش کردیم این اتفاق بیفتد. 
 
رجانیوز: این یکی از مدل های فعالیت شیرازه است. 
 
ذوعلم: نگاه خودم این است که هر جا از دوستان توانمند جبهه فرهنگی انقلاب می‌توانند کاری کنند و ما با سایر نهادها داریم، اینها را به هم وصل کنیم و خودمان سعی کنیم راهبری کنیم و کم‌کم که دارد... 
 
رجانیوز: پس الزاماً مدیوم آن تصویر یا حتی رادیو نیست.
 
ذوعلم: نه الزاماً. 
 
رجانیوز: حتی بیلبوردهای شهری هم می تواند شامل آن شود؟ 
 
ذوعلم: در مورد مأموریت‌هایی که در شیرازه نوشته شده است، هیچ محدودیتی در قالب و تکنولوژی نداریم. ممکن است تکنولوژی‌های جدیدی بیایند و ما در آن محدوده وارد شویم، مخصوصاً جاهایی که کسی کار نکرده است. مثلاً دنبالش هستیم بیلبوردهای شهری و بین شهری را دنبالش هستیم که بیلبوردهای ثابتی داشته باشیم، ولی تا به حال محقق نشده است و داریم گام به گام جلو می‌رویم، ولی حرفم این است که ضرورتی ندارد الزاماً هر جایی تصدی‌گری کنیم. قرار است بستری فراهم کنیم و در جایی که تهیه‌کننده و تولیدکننده و محتوای خوبی هست، اینها را به هم وصل کنیم .
 
رجانیوز: در این میان شیرازه شأن مشورتی دارد؟
 
ذوعلم: بله، در واقع در جایگاه مشورتی اعم از تولیدی، قانونی و... در کنار کار باشیم و وظیفه خودمان می‌دانیم از گروه‌های مختلفی که تولید و توزیع کتاب را انجام می‌دهند اگر حمایت مالی نمی‌توانیم بکنیم، انواع و اقسام حمایت‌های دیگر بکنیم. 
 
رجانیوز: در مورد تیزرها که باعث شد مردم و رسانه‌ها دنبال صاحب این اتفاق بگردند اول از «دختر شینا» شروع شد. اخیراً هم تیزر «رؤیای نیمه شب». چگونه به این نتیجه رسیدید به سراغ این کار بروید و ایده این کار از کجا آمد و چگونه کلید خورد؟ 
 
ذوعلم: دو سال گذشته در مجمع طراحی مطرح شد که روی یک کتاب خوب تمرکز و کاری کنیم که یک کتاب خوب به‌خوبی در بازار کتاب فروش برود و مخاطب آن را بخواند و تأثیر فرهنگی مورد نظرمان را داشته باشد. نظرات مختلفی مطرح شدند که کتابش چگونه باشد؟ چه‌جوری کار کنیم؟ چگونه توزیع‌کننده‌ها را پای کار بیاوریم؟ و بحث مسابقه مطرح شد. اول کار ترسی وجود داشت که مثل خیلی از مسابقه‌ها باسمه‌ای از کار در نیاید و صرفاً بودجه‌ای صرف نشود و بعضی وقت‌ها به نام کتابخوانی جزوه‌ای داده شود. خیلی بحث کردیم که اگر قرار است مسابقه‌ای را طرح کنیم، اولاً باید حتماً منجر به خواندن کتاب شود. تکرار تجربه‌های تلخ گذشته نباشد و در عین حال کتاب‌هایی را که موجود هستند معرفی کنیم و نمی‌خواهیم جزوه دست مردم بدهیم و مخاطب باید حتماً تمام این کتاب را بخواند. اگر هم می‌خواهیم مسابقه برگزار کنیم، مسابقه هدف جانبی ماست و اصالت با خوانده شدن کتاب است. اول کتاب «من زنده‌ام» مطرح شد که کتاب خوبی است. با خانم آباد نویسنده کتاب که نشر ققنوس هم مال ایشان است و به همین دلیل مشکل نداشتیم که ناچار باشیم نظر دو نفر را جلب کنیم. 
 
رجانیوز: این در برنامه‌ریزی‌های بعدی به شما کمک می‌کند.
 
ذوعلم: بله، دقیقاً. با خانم آباد صحبت کردیم و ایشان هم تمایل داشت. هدف‌گذاری اول این بود که کاری کنیم که این کتاب تا 50 هزار نسخه به فروش برود. در جلسه بحث کردیم که آیا می‌شود یا نه. به این نتیجه رسیدیم اگر 50 هزار نسخه چاپ کنیم، می‌توانیم هزینه‌هایمان را پایین بیاوریم. قیمت کتاب «من زنده‌ام» از 17 هزار تومان 8 هزار تومان شد. تقریباً با 50، 60 درصد کاهش قیمت.کاغذ متفاوت. البته تجربه جدید ما بود و تولید کتاب با آن قیمت و کیفیت مورد نظر ما صورت نگرفت و می‌توانست کیفیت بهتری داشته باشد. در همین جلسات اول مطرح می‌شد که این کتاب تا 100 هزار نسخه هم می‌تواند بفروشد که برای ما واقعاً دور از ذهن بود. کتاب «من زنده‌ام» با تبلیغی که روی آن شد و یکی دو تیزر خیلی کوچک گرافیکی که ساختیم معرفی شد.به هر حال در تیراژ 50 هزار، 100 هزار و 150 هزار چاپ شد و کتاب مجموعاً در یک بازه سه ماهه در 220 هزار نسخه به فروش رفت. برای خودمان خیلی شیرین و رکورد عجیبی بود، در حالی که این 220 هزار نسخه تماماً توسط مردم خریداری شد. 
 
رجانیوز: کتاب را خوانده‌ام و واقعاً کتاب جذابی است و وقتی کتاب را دستتان می‌گیرید به راحتی و به سرعت تا آخرش می‌خوانید و این جذاب است. 
 
ذوعلم: جنس مخاطبی که این کتاب را خواند بسیار متفاوت بود، یعنی تیپ‌های مختلفی این را خوانده بودند و بازخوردش جالب بود. با اینکه کتاب مطول است و می‌توانست خلاصه‌تر هم باشد. 220 هزار نسخه ما را امیدوارتر کرد و به این نتیجه رسیدیم که می‌توانیم تجربیاتی از این دست داشته باشیم. 
کتاب دومی که برای کتاب زندگی انتخاب شد کتاب «خانواده» صحبت‌های آقا بود که آن هم در طی مسابقه حدود 135 هزار نسخه فروخت. به دلایل مختلف فروشش کمتر از «من زنده‌ام» بود. یکی اینکه مسابقه این کتاب در نیمه اول سال برگزار شد و این موقع فصل خواب کتاب است. به قول معروف بهار فصل زمستان کتاب است. به‌عکس است. بهار فصل کتاب نیست.                             
کتاب سوم که انتخاب شد، «دختر شینا» بود. آن موقع مسئول کمیته تبلیغات و اطلاع‌رسانی کتاب زندگی بودم ـ تا دوره سوم مسئول این بخش بودم ـ در هر دوره‌ای سعی می‌کردیم کاری کنیم که به لحاظ کمپین تبلیغاتی که برای کار می‌نویسیم و از ابزارهای مختلف تبلیغ استفاده می‌کنیم، هر دوره این را بهتر و از روش‌های بهتری استفاده کنیم و این ما را به این نتیجه رساند که در دوره سوم گفتم باید حتماً به سمتی برویم که از یک فضای سینمایی استفاده کنیم. 
 
رجانیوز: اینجا بحث تیزر شروع شد. 
 
ذوعلم: بله، تصویر... اوایل فکر کردیم از چهره‌ها استفاده کنیم و در کنار آن بحث سینما مطرح شد. بالاخره صحبت و با دوستان مختلف مشورت کردیم. زنگ زدم و آقای مفیدی کیا آمد و یکی دو جلسه صحبت کردیم. 
 
رجانیوز: کار اول را شیرازه به تنهایی تولید کرد. به این معنا که شما شخصاً وارد فرایند تولید سینما شدید؟
 
ذوعلم: جالب است بگویم قبل از آن کار سینمایی نکرده بودم. قرار هم نبود مستقیماً تهیه‌کننده کار باشم. قرار بود تهیه‌کننده‌ای بیاید و ما کمک کنیم کار جلو برود، اما دست تقدیر این‌گونه بود که مجبور شدم خودم تهیه‌کننده شوم و کار برایم از جهات مختلف به‌شدت ریسک داشت. اول اینکه تا آن زمان تهیه‌کنندگی نکرده بودم و تهیه‌کننده حرفه‌ای نداشتیم. البته مشاورینی داشتیم که کمک می‌کردند و آن کار مدیر تولید – حسین شیرعلی- بسیار خوبی داشت. دوم اینکه کار جدیدی بود. با بعضی از دوستان که مطرح می‌کردیم، می‌گفتند می‌خواهی فیلم بسازی، خوب است، اما تبلیغ هم بکن. البته در دلم مطمئن بودم این کار به فروش کتاب کمک خواهد کرد، ولی تجربه جدیدی بود. می‌گویند ایده را تا خلق نکنی، کسی باورش نمی‌کند و این هم ایده جدیدی بود. این کار انجام شد. تا روزی که تیزر بیرون آمد. خیلی نگرانی داشتیم، ولی الحمدلله تا آمد، با استقبال بسیار خوب افراد مختلفی روبرو شد و هر چه جلوتر رفتیم، این استقبال بیشتر هم شد.
قبل از ساخت هم وقتی آقای امین زندگانی به دفتر ما آمد، از اینکه قرار بود برای یک کتاب تیزر ساخته شود خیلی استقبال کرد و وقتی فهمید کتاب دفاع مقدس است، استقبال بیشتری کرد. خانم عبدالرزاقی سر کار بود و گفته بود نماینده‌ام آقای زندگانی است و با ایشان مذاکره کردیم. خانم عبدالرزاقی سر دو سه کار آفیش بود و به‌سختی توانستیم دو روز ایشان را آفیش کنیم و خیلی خوب همکاری کردند. روز اول قرار بود نهایتاً تا هفت هشت بعد از ظهر کار تمام شود، ولی تا 4 صبح طول کشید و ایشان در حالی که ساعت هفت صبح در جای دیگری آفیش بود، نهایت همکاری را با ما کرد. بعد از ظهر فکر می‌کردیم کار تا ساعت 4 تمام می‌شود، چون بعد از آن ایشان اجرای تئاتر داشت، ولی کار تمام نشد و ایشان رفت تئاترش را اجرا کرد و باز برگشت و تا ساعت نه کار کردیم. تجربه خیلی خوبی بود. استقبال از آن کار باعث شد به فکر بیفتیم برای کتاب بعدی هم از این ظرفیت استفاده کنیم. 
 



 
هر کاری را حرفه ای هایش باید انجام دهند 
 
رجانیوز: بحث‌های مربوط به فرایند تولید را انجام بدهیم تا برسیم به نکات خود تیزرسازی. در تجربه دوم تیزرسازی، شما فعالیت جدیدی را انجام دادید، یعنی فرآیند تولید از بازیگر و قصه و تولید تا حتی روابط عمومی و انتشار آن را خودتان انجام ندادید و این کار را به باشگاه فیلم سوره حوزه هنری که وظیفه فیلمسازی دارد و البته نام آشنایی هم هست سپردید. چرا؟
 
ذوعلم: معتقدم اگر هر کاری چه تجسمی، چه فیلمسازی، چه نقاشی و... را از طریق حرفه‌ای جلو برویم و بچه‌هایی را که فعال هستند تقویت کنیم، هم برای خودمان بهتر است و هم برای آنهایی که دارند این کار را می‌کنند و کمک می‌کند آنها هم در کار خودشان قوی‌تر شوند. از همان زمانی که تیزر اول را کار می‌کردیم و یکی از طرف‌های مشورت ما آقای شفاه بود که با ایشان رفاقت قدیمی داشتیم، صحبت می‌کردیم که احتمالاً بتوانیم پروژه آینده را با هم کلید بزنیم و او هم خیلی استقبال کرد. وقتی کتاب انتخاب شد، آن را به آقای شفاه دادم و خواند و خیلی خوشش آمد و گفت چه متن دراماتیکی دارد و می‌شود روی آن کار کرد. اول حسین دارابی مطرح شد که این کار را انجام بدهد. حسین دارابی هم کتاب را خواند و قرار شد کار کند. بعد به دلایلی کنار رفت. البته به عنوان مشاور در طول کار حضور داشت. البته عمده کارهای فنی اثر به عهده باشگاه سوره بود، منتهی چون حساسیت‌های کتابی کار برایم خیلی مهم بود فکر کردم این کار نباید تبدیل به یک فیلم کوتاه شود، بلکه باید اثری باشد که مخاطب را به کتاب رهنمون بشود، لذا در تمام مراحل از نقطه اول که آقای شفا آقای عباسی را برای کارگردانی معرفی کرد، با ایشان صحبت کردیم و در تمام مراحل ایده‌یابی، نوشتن متن، دکوپاژ و... حضور داشتیم و جلو رفتیم. متن خوبی بود و خیلی جابه‌جا شد. در مورد cast کار آدم‌های مختلفی مطرح شدند و با آنها مذاکره شد. اول از همه هم آقای شفاه در باره این نقش با آقای عباس غزالی صحبت کرد و به هر حال رسیدیم به گروهی که الان دارند کار می‌کنند.
 
رجانیوز: تجربه سپردن کار به باشگاه فیلم سوره حوزه هنری تجربه موفقی بود؟ 
 
ذوعلم: خودم دوست دارم یک گروه فیلمسازی این کار را انجام بدهد. مسئولیتی که داشتم و هنوز هم دارم و کار را کاملاً نمی‌سپارم که کس دیگری مجری طرح آن شود، دلیلش این است که کتابی بودن قضیه به‌شدت برایمان اهمیت دارد و این نیاز به مراقبت اولیه دارد. مثل نوزادی که تازه متولد شده است و باید دقیقاً مراقبت کنید. تا اگر به تیزر پنجمی و ششمی رسیدید، طرف بگوید کاملاً می‌دانم و حالا می‌توانید مدیریت کنید. منتهی آن کسی باید دقیقاً این کار را پیش ببرد که آن ایده در ذهنش هست و این طرح را دارد. باشگاه فیلم کاملاً حرفه‌ای هستند و کارشان را بلدند، ولی دوستان سینمایی هستند. موقعی که با آقای شفاه صحبت کردیم، قرار شد با شیرازه برنامه‌های مشترکی برای پیوند کتاب و سینما داشته باشند. از اقتباس بگیرید تا حضور کتاب در فیلم‌ها و مسائلی از این دست، ولی به نظرم تجربه خوبی بود، البته با توجه به ضعف‌هایی که همه تجربه‌ها دارند. 
 
رجانیوز: اصرار بر اینکه یک کتاب مد نظر باشد، یعنی ما روی یک کتاب بایستیم و برایش تبلیغ کنیم، برای چیست؟ یعنی نمی‌شود مجموعه‌ای را درست کرد و چند کتاب را با هم ارائه داد؟ 
 
ذوعلم: راه نجات کتابخوانی در کشور ما تمرکز بر کتاب‌های خوب و تکرار کتاب‌های خوب در تبلیغات است. اولاً کیفیت تولید کتاب باید بالا برود، مسئله‌ای که در کتاب اهمیت زیادی دارد. در سایر رشته‌های هنری هم همین‌طور است. اگر شما افتخار کنید سالی 100 فیلم تولید کرده‌اید، اما آن را 20 فیلم کنید، منتهی فیلم‌هایی باشند که هر کدام از آنها را 2 میلیون نفر ببینند، قطعاً هم اثرگذاری فرهنگی آن بیشتر است، هم چرخه اقتصاد سینما بهتر می‌چرخد. در کتاب هم همین‌طور است. در سال 60، 70 هزار کتاب تولید می‌شود. البته خیلی‌هایشان کتاب‌های درسی هستند. اگر بگویید مثلاً 15 هزار کتاب قابل اعتنا دارند چاپ می‌شوند، اگر این 15 هزار عنوان را به 1500 عنوان برسانید، ولی شمارگان آنها را ده برابر کنید، کتاب‌های زاید و پِرت حذف می‌شوند ـ دارم به لحاظ کیفیت می‌گویم، با هر محتوایی ـ و روی کتاب‌های خوب متمرکز شوید، به چرخه اقتصادی صنعت نشر کمک می‌کند. شاید تا الان حدود 500 هزار نسخه از این کتاب‌هایی که روی آنها کار کرده‌ایم منتشر شده است که هم ناشر، هم پخش‌کننده و هم فروشنده از آن منتفع شده‌اند. این کمک می‌کند که کتاب خوب منتشر شود. 
نکته دیگر این است که در بحث تبلیغات چیزی که اهمیت دارد تمرکز و تکرار پیام است. اگر یک پیام درست را تکرار کنید، تأثیر آن بیشتر می‌شود. به همین ترتیب اگر به‌جای یک کتاب روی ده کتاب متمرکز شوید، ضریب تأثیرگذاری آن پایین می‌آید، چون ما برای خودمان هدف‌گذاری عددی داریم و مثلاً می‌گوییم باید 100 تا 150 هزار نسخه بفروشیم. 
 
رجانیوز: پیش‌بینی شما این است که اگر تعداد کتاب‌های معرفی‌شده بالا برود، حتماً روی تیراژ فروش تأثیر منفی می‌گذارد؟ 
 
ذوعلم: همین‌طور است. 
 
تقریظ حضرت آقا یک امکان است که متأسفانه بعضی از ناشر ها توان استفاده از آن را ندارند
 
رجانیوز: در مورد «دختر شینا» چه اتفاقی افتاد؟ تیزری که تهیه و پخش کردید روی فروش کتاب تأثیر جدی گذاشت؟ منظورم این است زمانی که کتاب «دا» منتشر شد، این شیوه‌ها مرسوم نبود، ولی این کتاب فروش قابل توجهی پیدا کرد. یا مثلاً وقتی آقا برای کتابی تقریظ می‌نویسند، روی فروش آن تأثیر می‌گذارد. منظورم این است که آیا این شیوه‌های جدید تأثیر خاصی داشتند یا مثلاً با تقریظ آقا یا شیوه‌های تبلیغی برای «دا» هم می‌شد به این اهداف رسید؟ 
 
ذوعلم: تقریظ آقا به خودی خود فروش کتاب را بالا نمی‌برد. آقا کتاب تقریظی دارند که فکر نمی‌کنم حتی به چاپ دهم رسیده باشد.. تقریظ آقا یک امکان است که ناشرانی مثل سوره مهر به‌خوبی از آن استفاده می‌کنند و بعضی از ناشرها ممکن است از این امکان استفاده درستی نکنند، ما ناشران پراکنده‌ای داشتیم که آقا برای کتاب‌هایشان تقریظ نوشته‌اند. الان می‌توانم اسم کتابی را ببرم که آقای برایش تقریظ مفصلی نوشتند و پارسال رونمایی شد. در مورد یکی از قدیمی‌های کشور بود که آقا گفتند چقدر این کارها خوب هستند و کلی توضیح دادند و بعد گفتند چقدر خوب است که در مورد فلانی هم این کار انجام شود. چرا این کتاب دیده نشد؟ برای اینکه آن کتاب در رسانه ضریب درستی پیدا نکرد. 
نکته دوم این است که اگر با اقتصاد بازار کتاب آشنا باشید، کتابی را که در ظرف پنج سال گذشته چاپ شده است، چنانچه باز کنید، به‌ندرت کتابی را می‌بینید که تیراژ آن بالای 1200 تا باشد. تیراژ 500، 200 و حتی 20 را هم نشان می‌دهم. اقتصاد نشر الان به این روز افتاده است. در اقتصاد این زمان آمده‌ و کاری کرده‌ایم که کف تیراژ یک کتاب 50 هزار، 100 هزار، 120 هزار تا شود. 
نکته دیگر اینکه راجع به کتاب «دختر شینا» تیزر ما دیر رسید. فکر می‌کردیم اوایل نمایشگاه کتاب برسد و بعد هم در طول نمایشگاه کتاب پخش شود و سپس ادامه یابد، اما در مورد «دختر شینا» قبل از اینکه تیزر پخش شود در ظرف دو ماه و نیم 70 هزار نسخه فروخته بود و بعد از پخش تیزر در مدت یک ماه 80 هزار نسخه فروش رفت و کتاب «دختر شینا» همچنان دارد به خاطر آن تیزر می‌فروشد و جزو کتاب‌های پرفروش سوره است و در نمایشگاه  کتاب هم جزو سه چهار کتاب اولش بود. فکر می‌کنم بعد از آن سوره حداقل 150 هزار نسخه دیگر فروخته باشد.
 
رجانیوز: بستر پخش و نمایش تیزر را کجا در نظر گرفته‌اید؟
 
ذوعلم: عمدتاً تلویزیون است. 
 
رجانیوز: به چه شکل این اتفاق افتاد؟
 
ذوعلم: ما رفتیم و با شرکت بهمن سبز حوزه هنری تفاهم کردیم که قبل از فیلم‌های سینمای تیزرهای کوتاه کتاب داشته باشیم. آنها هم موافقت کردند و این اتفاق افتاد، ولی اصل اتفاق که دیده شد، به نظرم به‌واسطه صدا و سیماست. به نظرم در صدا و سیما ظرفیت بزرگی وجود دارد که متأسفانه از آن کم استفاده می‌شود و می‌توانیم با کار درست کاری کنیم که کتاب‌ها تا فروش میلیونی هم بروند. 
مثال ساده‌ای می‌زنم. کسی نیست که در خانه‌اش تلویزیون یا ماشین لباسشویی نداشته باشد، ولی چقدر برای این چیزها تبلیغ می‌شود؟ چون همان کالایی را که هست باید بگویید تا مردم بخرند، چه برسد به کتاب. داشتیم به خانه حاج منصور می‌رفتیم، یکی یک فلافل دستمان داد و گفت بخورید. خوردیم و گفتیم بایستیم و از همین بخریم. این برای خودش یک‌جور تبلیغ بود. حتی کالاهای خوراکی را ببینید چقدر در باره‌شان تبلیغ می‌شود. از پوستر گرفته تا تیزرهای تلویزیونی و... یا کتاب حداقل مثل کالاهای دیگر باید برخورد کرد و گفت مردم می‌خواهند کتاب بخوانند، اما نمی‌دانند چه بخوانند. با اینکه معاونت فرهنگی تلویزیون در یکی دو سال گذشته خیلی خوب کار کرده است، ولی باز هم بهتر از این می‌تواند باشد، اما هدفمان را روی پخش تلویزیونی تیزرها گذاشته‌ایم. 
این احتمال هم هست که اگر چند تیزر برای چند کتاب باشد، احتمالاً تلویزیون راحت‌تر برایش box پیدا می‌کند. یعنی آنها را در شبکه‌های مختلف و ساعات مختلف پخش می‌کند، ولی برای یک تیزر هشت تا ده دقیقه‌ای طولانی‌مدت مشکل می‌تواند box پیدا کند. 
شاید باید زمان تیزرها را کوتاه‌تر کنیم.
 
رجانیوز: که به box های تبلیغی مرسوم صدا و سیما نزدیک شوند؟
 
ذوعلم: حتی اگر در box تبلیغ و بازرگانی هم نرود، در پخش این‌طوری است که هر چه کوتاه‌تر باشد، پر کننده بهتری است و آنها را بهتر می‌توانند بین برنامه‌ها بریزند. بین این برنامه تا برنامه بعدی یکی دو دقیقه فاصله است و می‌گوید این را پخش کنیم، ولی وقتی پنج دقیقه باشند، کنداکتور را به هم می‌ریزند. 
 
رجانیوز: تجربه‌ای که در مورد نماهنگ «ارغوان» به دست آمد، به دلیل زمان مناسب خیلی راحت پخش شد و یکی از دلایل دیده شدنش همین بود. اگر به فرم مرسومی که در صدا و سیما هست عمل شود و اتفاق بیفتد، حتی در رده‌های پایین‌تر از مدیران و مثلاً مسئول پخش به این نتیجه می‌رسد که این کار را پخش کند. 
 
ذوعلم: تیزر «دختر شینا» با اینکه زمان آن هم زیاد بود، زیاد پخش شد که به خاطر کیفیت خوب کار بود. کیفیت کار به‌قدری خوب بود که کسی هم که آن را پخش می‌کرد کیف می‌کرد، ولی اگر کیفیت کار خوب نباشد، این اتفاق نمی‌افتد. کیفیت خیلی مهم است. 
 
رجانیوز: به نظر می‌رسد هزینه‌هایی که صرف تولید این تیزر ها شده، خیلی بالاست. آیا نیاز بود این مقدار هزینه صرف شود؟ یا از آن دست بودجه‌هایی بود که پیشاپیش تعیین شده بود و باید خرج می‌شد؟ 
 
ذوعلم: اولاً تبلیغ بحث مهمی است. تبلیغ دقیقاً به معنای این است که پیامی را درست و دقیق به مخاطبتان برسانید. کار فرهنگی و غیر فرهنگی هم ندارد. در مورد کارهای فرهنگی و کتاب با توجه به تنوع بالایی که وجود دارد، در حوزه‌های مختلف از ادبیات، تاریخ و علوم اجتماعی گرفته تا موضوعات دیگر و خود موضوع خاص مثلاً ادبیات هزاران کتاب شعر، رمان و... وجود دارند که مخاطب نمی‌داند کدامشان را باید مصرف کند و شما باید در مورد مصرف این به مخاطب کمک کنید. یکی از راه‌هایش این است که در باره کتاب تبلیغ کنید که مخاطب در این بازار رقابت بیاید و جنس شما را انتخاب کند. در کارهای تجاری هم همین‌طور است، یعنی اگر پنج شرکت معروف باشند که همگی تلویزیون تولید می‌کنند، حتماً یکی از آن برند ها برای خودش هدف‌گذاری می‌کند و می‌گویند من که برند هستم، باید همه جا خودم را مطرح کنم و پشت سر هم بگویم سامسونگ هستم، سامسونگ هستم. از نشریات این کار را می‌کنند تا بیلبوردهای شهری و جوایزی که می‌گذارند. 
در کتاب هم همین‌طور است. اگر می‌خواهید کتابتان درست دیده شود، باید درصدی از گردش مالی که از فروش کتاب ایجاد می‌شود برای تبلیغ بگذارید. هر چه این گردش مالی بالاتر باشد، پولی که می‌توانید برای تبلیغ هزینه کنید بالاتر است. مثلاً درصدی از قیمت پشت جلد را باید برای تبلیغ کنار بگذارید. وقتی هدف‌گذاری شما این است که شمارگان کتابتان به‌جای 2 هزار و 10 هزار به 100 هزار و 200 هزار برسد، گردش مالی بسیار بالایی به وجود می‌آید. برای اینکه کاری کنید که این گردش مالی در بازار مکش ایجاد کند و مخاطب بیاید، باید برای تبلیغ هزینه کنید.    
حالا باید به چه شکل هزینه کرد؟ یک نفر ممکن است خیلی ساده به عده‌ای پول بدهد و بگوید متن بنویسید و در رسانه‌ها منتشر کند. یکی ممکن است پشت جلد یک نشریه منتشر کند. این مسئله اصلی نیست. مسئله اصلی این است که باید این را به شکل درست معرفی کنید. ممکن است برای کتابی 50 میلیون تومان هزینه کنید، ولی این 50 میلیون تومان را به 50 تا 100 هزار تقسیم و آن را پخش و هزینه کنید. یک وقت می‌گویید می‌خواهم همه اینها را تجمع کنم و یک کار خوب بسازم و خوب توزیع کنم. این 50 میلیون می‌آید و در یک کار تجمیع می‌شود و همه مخاطبان به سمت آن می‌آیند. 
بنابراین شاید بهتر باشد این‌طور سئوال کنیم که آیا برای تبلیغ یک کتاب باید هزینه کنیم؟ می‌گویم قطعاً باید هزینه کنیم. به چه شکل؟ این شکل ممکن است برای کتاب‌های مختلف متفاوت باشد. 
 
رجانیوز: یعنی شما در ابتدا می‌گویید مثلاً 100 میلیون تومان برای کل تبلیغات این کتاب که شامل سفارش مطلب، آگهی و تولید تیزر هم می‌شود.
 
ذوعلم: بله. 
 
رجانیوز: یعنی اگر هزینه تیزرتان بیشتر از پیش‌بینی شد، بالطبع باید از جاهای دیگر بزنید.
 
ذوعلم: بله، هدف‌گذاری می‌کنید که باید برای این کار مثلاً 150 هزار نسخه بفروشیم. هزینه این کار مثلاً می‌شود یک میلیارد و 200 میلیون تومان. از این میزان باید n درصدش را برای تبلیغات بگذارید که هم برای تبلیغات کار است، هم برای جوایز و مسائلی از این قبیل. بخشی از هزینه تبلیغاتمان هم صرف جوایز می‌شود. ممکن است یک وقتی هدف‌گذاریتان برای 10 هزار تیراژ باشد و بگویید n درصد پشت جلدش 7 میلیون تومان می‌شود و باید این میزان هزینه کنید. یک وقت روی 100 هزار و 200 هزار کتاب کار می‌کنید که رقم بالایی برای تبلیغات می‌طلبد. 
حساسیتی که ممکن است پیش بیاید این است که آیا اصلاً لازم هست یکمرتبه کار به این بزرگی برای کتابی انجام بدهیم؟ شاید بگویند اثرات منفی دیگری دارد. بعضی‌ها می‌گویند همه ناشرین نمی‌توانند این کار را انجام بدهند. حرف درستی است. وقتی کارخانه‌ای سالی 200 میلیارد تومان گردش مالی دارد، یک رقم می‌تواند برای تبلیغاتش هزینه کند، آنکه 10 میلیارد گردش مالی دارد، رقم دیگری را می‌تواند برای تبلیغاتش هزینه کند و کارخانه‌ای که 3 میلیارد گردش مالی دارد، طبیعتاً رقم کمتری را می‌تواند برای تبلیغاتش هزینه کند. آن کسی که 10 میلیارد گردش مالی دارد، نمی‌تواند 50 میلیارد برای تبلیغات هزینه کند. 
 
مرحله به مرحله روش کارمان را اصلاح کردیم
 
رجانیوز: نکته این است که شما به صورت حمایتی این کار را می‌کنید. به عنوان مثال یک انتشارات بخش خصوصی نمی‌تواند چنین ریسکی انجام دهد، اما ورود شما برای نهادی مثل سوره مهر یا انتشارات دیگر حمایتی است. یا می‌گیرد یا نمی‌گیرد. اگر هم نگرفت مشکلی برای ما ایجاد نمی‌شود، ولی بخش خصوصی نمی‌تواند این ریسک را بکند. 
 
ذوعلم: نه، ما «کتاب و زندگی» را هر چه جلوتر آمدیم، مدل برگزاریش را اصلاح کردیم. اوایل مثل کشت گلخانه‌ای یا نمونه‌ای بود. وقتی بذر جدیدی می‌آید، وزارت کشاورزی می‌گوید پنج هکتار از زمین‌های فلان جا را برای کاشت این بذر می‌گذارم، خودم می‌کارم، خود هزینه‌هایش را می‌دهم، خودم محصول برمی‌دارم. یک سال که کاشت می‌گوید چقدر خوب شد. بعد می‌پرسد آیا کس دیگری می‌خواهد؟ بیاید. بعد می‌گوید این دفعه فقط زمینش را می‌دهم و کود و بقیه کارها را خودت باید انجام بدهی. دفعه بعد می‌گوید زمینش را هم باید خودت بدهی و من فقط حمایتت می‌کنم که محصولت را در بازار بفروشی. 
در «کتاب زندگی» هم همین است. هدف اصلی ما این بود که نشان بدهیم می‌شود با کار متمرکز برای توزیع کتاب کتابی را پرفروش کرد. وقتی این مدل pilot را ساختید، الان ناشرهایی هستند که خودشان به این فکر افتاده‌اند کاری کنند که کتابشان پرفروش شود. آیا می‌توانند تبلیغات تلویزیونی کنند؟ بله، اگر ناشر بیاید و به ما بگوید می‌خواهد تبلیغات تلویزیونی کند، ما کمکش می‌کنیم که این کار را بکند. 
 
رجانیوز: امروز رابط ناشران با تلویزیون، شیرازه است؟ 
 
ذوعلم: در حال حاضر تقریباً شیرازه است. البته خودشان هم از طرقی می‌توانند بروند، ولی می‌توانیم کار را برایشان تسهیل کنیم. البته روی محتوا نظر داریم و باید کتاب‌های خوبی باشند. کتابش را می‌بریم و تبلیغ و البته در طراحی هم کمکش می‌کنیم.  ‌     
نکته‌ای که می‌خواستم بگویم این است که دور چهارم مسابقه است که داریم برگزار می‌کنیم. در دوره‌های اول خود مجمع سرمایه‌گذاری می‌کرد. یعنی پولی می‌گذاشت که باید برمی‌گشت. این‌طور نبود که پول را بگذارد و کمک کند. پول را سرمایه‌گذاری می‌کرد و می‌گفت مثلاً تا شش ماه دیگر باید این پول برگردد.
چه اتفاقی افتاد؟ الان مجمع یک ريال هم هزینه نمی‌کند. ناشر آمده و با او قرارداد بسته است و اولش گفته‌ایم این‌قدر باید هزینه تبلیغ بدهی. ما هم سعی کرده‌ایم این طرف مدیریت کنیم که هزینه‌هایی که داریم برای ساخت تیزر می‌دهیم... هنوز شاید نصف دیون تیزرمان را پرداخت نکرده‌ایم، منتهی ناشر الان که «کتاب زندگی» اعتبار پیدا کرده است می‌آید و اعتماد می‌کند و می‌گوید می‌دانم این کتاب در این سیستم بیاید، حتماً 100 هزار تا را می‌فروشد و درصدش هم از اول مشخص است و می‌داند این‌قدر برای تبلیغات است و ناشر می‌داند باید در ظرف پنج شش ماه این هزینه تبلیغات را بدهد و آخر هم همه سودش به جیب ناشر می‌رود. این وسط فقط داریم کمک می‌کنیم که این اتفاق به‌خوبی و به‌درستی انجام شود. 
الان شیرازه مرکزی است که دارد کار می‌کند و کمی با صدا و سیما ارتباط دارد. می‌توانیم ده‌ها مرکز داشته باشیم که کار تخصصی تبلیغات کتاب را انجام بدهند. 
 
رجانیوز: میزان هزینه تبلیغاتی که برای این چهار کتاب کردید خیلی متفاوت است؟ مثلاً برای یک کتاب 100 میلیون تومان می‌گذاریم. تجربه نشان داده که میانگین فروشمان هم 1 میلیارد و 500 است، پس صرف دارد. کتاب به کتاب فرق می‌کند یا برای همه کتاب‌ها می‌شود پیش‌بینی کرد و ناشر خصوصی می‌داند که می‌خواهد وارد شود، 100 میلیون تومان باید هزینه تبلیغات کند.
 
ذوعلم: یک وقت شما می‌خواهید جاروبرقی تبلیغ کنید، یک وقت تبلیغتان پفک نمکی است. همه اینها تبلیغ است، ولی برای هر کدامشان باید یک‌سری مطالعات انجام بدهید و ببینید گروه هدفتان چه کسانی هستند؟ چقدر باید هزینه کنید؟ این یکی خوراکی است و می‌توانید sample بدهید. جاروبرقی را نمی‌توانم sample بدهم، ولی می‌توانم جایزه بدهم. جاروبرقی 500 هزار تومان و پفک 5 هزار تومان است و هر صد تای این، یکی از آن می‌شود. در مورد همه این جزئیات باید فکر و تصمیم‌گیری کنید. در مورد کتاب هم همین‌طور است. ما چهار کتاب داشتیم. کتاب اول از جنس خاطرات شفاهی، کتاب دوم صحبت‌های آقا و کتاب سوم خاطرات شفاهی بود. کتاب چهارم رمان و داستان است. هر کدام از اینها حال و هوای خاص خودش را دارد. ممکن است صحبت‌های آقا مشتری‌های خاص خودش را داشته باشد و کتاب‌های دیگر همین‌طور. در عین حال که تنوع هم دارد. هر کالایی را باید به اقتضای خودش برایش هزینه کنیم. حتی در درصدش هم باید نکاتی را در نظر بگیریم. مثلاً کتابی داشتیم که قیمتش 4 هزار تومان بود که اگر مثلاً ده درصدش را برای تبلیغ بگذاریم می‌شود 400 تومان، در حالی که اگر کتابی 10 هزار تومان باشد، ده درصدش می‌شود هزار تومان. برای آن کتاب 4 هزار تومانی نمی‌توانید 400 تومان بگذارید، باید بیشتر بگذارید. تبلیغات که تبلیغ است.  بنابراین متفاوت است. ما حتی رسیدیم به اینکه قیمت مناسب کتاب چیست. یعنی کتاب از حدی ارزان‌تر یا از حدی گران‌تر باشد. اگر کتابی را برای مسابقه‌ات بگذاری که 25 هزار تومان باشد، این باعث می‌شود مخاطبت بریزد، ولی اگر کتابی را بگذارید که 4 هزار تومان باشد، هم مخاطب شما را می‌ریزد، هم باعث می‌شود چرخه کتاب صدمه ببیند، عددی حدود 10 هزار تومان عددی است که فکر می‌کنیم در حال حاضر عدد مناسبی است. این عدد ممکن است برای کتابی 8 هزار تومان باشد و برای کتابی 12، 13 هزار تومان، ولی range هشت نه هزار تومان تا 12، 13 هزار تومان عددی است که می‌تواند مناسب باشد و بشود با آن کار کرد که بسیاری از کتاب‌های ما این‌طور هستند.  
همین که شما تیراژ کتاب را بالا ببرید، خود به خود قیمت پشت جلد را می‌توانید پایین بیاورید. همین کتاب «رؤیای نیمه شب» را که داریم کار می‌کنیم، ناشر تا قبل از مسابقه با قیمت 12 هزار تومان عرضه می‌کرد، الان دارد 8500 تومان عرضه می‌کند، آن هم بدون سوبسید. قیمت که پایین می‌آید، درصدی که ناشر و نویسنده روی هر کتاب می‌برند پایین می‌آید، ولی چون تیراژ بالا می‌رود سود بیشتری می‌برند. درصدش ممکن است نصف یا یک چهارم بشود، ولی یکمرتبه 100 تا 150 برابر بیشتر می‌برد و این باعث می‌شود او هم از این اتفاقی که دارد می‌افتد راضی باشد. 
 
رجانیوز: می‌خواستم به این برسم که پس 100 میلیون تومان ما تقریباً ثابت است. میانگین فروش هم ثابت است؟ یعنی وقتی ناشر خصوصی پیش شما می‌آید، به او می‌گویید ما یک میلیارد را برای شما تضمین می‌کنیم، پس مطمئن باشید 100 میلیون هزینه برای شما خیلی با صرفه است؟
 
ذوعلم: ما فروش را برای هیچ ناشری تضمین نمی‌کنیم. به او می‌گوییم در این مدل بیا، خودت تلاش کن. ما این امکانات را در اختیارت می‌گذاریم. با پخشی‌ها صحبت می‌کنیم و می‌گوییم بیایید پخش کنید. رسانه را پای کار می‌آوریم. ناشر باید تلاش کند که از این امکانات استفاده کند. ما هم در عین حال کمکش می‌کنیم، ولی با مدلی که داریم کار می‌کنیم، رقم فروش کتاب باید 150 هزار تا باشد. 
اگر 10 هزار تومان باشد می‌شود یک و نیم میلیارد تومان. گردش مالی که بخش‌های مختلفی از آن منتفع می‌شوند و همه‌اش متعلق به ناشر نیست. یک درصد مال ناشر است، یک درصد نویسنده، یک درصد پخش‌کننده، یک درصد فروشگاه، یک درصد تبلیغ، مسابقه و.... ممکن است کتابی داشته باشید که برایش با هزینه اندکی تبلیغ کنید و خوب بفروشد. ممکن است کتابی داشته باشید که فقط هزار نفر بخرند. می‌شود رقم کمی برای تبلیغ این کتاب بگذارید. کتاب‌ها متفاوت هستند. نوع کتاب‌هایی که برای مسابقه انتخاب می‌کنیم، پرفروش هستند. تا به حال کتاب‌هایی که فروش بالای یک میلیون داشته‌اند، زیاد نداشتیم، ولی کم هم نبوده‌اند. مثلاً کتاب «حسنی نگو یه دسته گل» را می‌گویند بالای یک میلیون فروخته، ولی به نظر من خیلی بیشتر این فروخته است. 
 
رجانیوز: یک میلیون نسخه؟ 
 
ذوعلم: بله، تقریباً یک ماه پیش به یکی از فروشگاه‌های کتاب رفته بودم، «حسنی نگو یه دسته گل» در آنجا بود. تیراژش را دیدم که زده بود 4200 نسخه، یعنی این کتاب در یک چاپ دارد 4200 نسخه می‌فروشد. حالا تصورش را بکنید از بچگی من این کتاب بوده است، یعنی 27، 28 سال پیش. شاید قبل از ما هم بوده است. شاید این کتاب مال 40 سال پیش باشد، ولی کتاب وقتی برند شد، هر کسی که بچه دارد این کتاب را می‌خرد. قیمت این کتاب چقدر بود؟ 2 هزار تومان! یا یکی از ناشران که اتفاقاً عضو مجمع هم هست، کتابی در باره صلوات دارد. فکر می‌کنم تا به حال 1 میلیون و 300 نسخه فروخته است. کتاب‌های دیگری هم داریم. این چیز دور از ذهنی نیست که ما به تیراژ یک میلیون برسیم. کتاب باید درست انتخاب شود، عمومی باشد، درست پخش شود، قیمت‌گذاری مناسب باشد، درست در موردش تبلیغ شود. 
 
 
تضمین فروش اعتبار «کتاب و زندگی» است
 
رجانیوز: بالاخره این کار همراه با ریسک است. ناشر می‌آید و





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن