واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
معمای ماندن یا رفتن بشار اسد وبلاگ > احمدزاده، داود - از زمان وقوع ناآرامی های فراگیر سوریه و ورود بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به این بحران یکی از مسایل بغرنج که به ناکامی تلاش های نهادهای بین المللی انجامیده، چگونگی تغییر ساختار قدرت سیاسی این کشور و تقسیم مجدد آن میان جریان های موافق دولت و معارضین سوری بود.
گرچه ظهور داعش و دیگر گروههای تکفیری چون جبهه النصره و متحدان مسلح آن معادلات قدرت در سوریه را با دگردیسی عمیق روبرو ساخت و جریان های میانه رو مخالف دولت در قالب ارتش آزاد نه در جبهه سیاسی و نه در عرصه میدانی توان مقابله با نیروهای دولتی و گروههای تروریستی را بدلیل ضعف در رهبری و وابستگی شدید مالی به قدرت های غربی پیدا نکردند و حتی نشست های دوره ای که با مدیریت آمریکا و روسیه و برخی کشورهای اروپایی و مشارکت محدود قدرت های منطقه ای در ژنو برگزار شد هم منجر به برقراری آتش بس دایمی و تضمین صلح و ثبات نگردید. در این میان، نباید از نقش مخرب ترکیه و عربستان؛ دو محور جبهه اصلی (ترکی - عربی) مخالف دولت سوریه گذشت چرا که هر دو کشور از زمان وقوع بحران در سوریه تمام تلاش خویش را بر راه حل نظامی و تغییر موازنه قدرت و برکناری بشار اسد بکار بستند. ترکیه بدلیل مرزهای طولانی با سوریه همواره مامن امنی برای اعزام تکفیرها و تجهیز گروههای مسلح ضد نظام بشار اسد بوده و در طول چندین سال بحران فقط به گزینه برکناری بشار اسد و ایجاد ساختار جدید قدرت تمرکز کرده بود . اتخاذ سیاست های جنگ طلبانه و تمرکز بر ضربه زدن به منافع دولت های طرفدار سوریه از جمله روسیه و ایران هزینه های سنگینی را بر این کشور وارد نمود بطوری که ایران به رغم حفظ روابط اقتصادی ترکیه عملا در قبال مواضع مداخله گرایانه و تمامیت خواه این کشور، واکنش تندی نشان داد. سیاست اعلانی ایران در سوریه، حفظ تمامیت ارضی این کشور و تاکید بر راه حل سیاسی از طریق مذاکرات سوری - سوری و حمایت عملی از محور مقاومت بوده و است و از دیدگاه ایران سرنوشت سیاسی بشار اسد، متحد نزدیک ایران بایستی از سوی مردم سوریه تعیین شود. بنابراین اردوغان در اجرای سیاست های نوعثمانی گرایانه خود در منطقه بدلیل اصرار بر رویکرد نظامی و رقابت نافرجام با ایران در این حوزه با مشکلات جدی روبرو شد. از دیگر سو، روسیه نیز به عنوان یکی از بازیگران اصلی بین المللی در بحران سوریه بدلیل منافع استراتژیک و حفظ قلمرو نفوذ در دریای مدیترانه از طریق پایگاه خویش در طرطورس خود را در مقابل سیاست های ترکیه می دید. بنابراین روسها با مدیریت بحران و نیز خرید زمان فرصت پیدا کردند در یک شرایط مناسب با اعزام نیروی نظامی و پشتیبانی هوایی از بشار اسد مانع تحقق اهداف ترکیه در منطقه شوند. سیاست کرملین با مواضع ایران همپوشانی داشت، در واقع ایران برای ترغیب روسها به مداخله نظامی در سوریه و حضور پر رنگتر در معادلات منطقه ای از هیچ کوششی دریغ نکرده و نتیجه این سیاست، پیوندهای استراتژیک دو کشور و پی ریزی مناسبات سازنده و اتخاذ مواضع مشترک در بحران سوریه است. ترکیه با داود اوغلو زمانی با اتخاذ سیاست تنش زدایی در منطقه و ظهور قدرت برتر اقتصادی به فکر روابط سالم با همسایگانش به ویژه ایران و روسیه بود اما با اتخاذ مواضع رادیکال و ملیتاریستی خود را در منظومه ای از بحران های داخلی و خارجی یافت . اوج این بحران زمانی آشکار شد که اردوغان با تصور اشتباه مبنی بر پشتیبانی اعضای ناتو از اقدامات این کشور برای تحدید حوزه نفوذ روسیه، دو هواپیمای نظامی این کشور را سرنگون نمود ولی نه تنها حمایت عملی از سوی اعضای ناتو دریافت نکرد بلکه با سرزنش برخی از متحدان نزدیک خود مواجه شد. از دیگر سو واکنش روسها هم نسبت به تعرض ترکیه بسیار قاطع بود. گویا رهبر کرملین منتظر حرکت اشتباه ترک ها برای وارد نمودن ضربه نهایی و امتیازگیری از شخص اردوغان بود. بنابراین روسیه به تلافی اقدام نظامی ترکیه در سرنگونی هواپیمای نظامی خود در خاک سوریه یکسری تحریم های اقتصادی و تجاری را وضع کرده و مانع حضور توریست های متمول روس در ترکیه شد، امری که در یک مدت زمان کوتاه آثار منفی خویش را بر صنعت توریسم آشکار ساخت . در جبهه میدانی هم روسها در کنار ادامه حمایت از نیروهای دولتی به مخالفین کرد ترکیه متشکل از نیروهای دمکراتیک نزدیک شدند. این امر حساسیت های ترکیه را دوچندان ساخت. در کنار این مسایل نباید از بمب گذاری داعش در آنکارا(فرودگاه آتاتورک) به نوعی بر ناتوانی این کشور در کنترل و مدیریت گروههای مخالف عمدتا سوری صحه گذاشت. در چنین شرایط دشواری اردوغان و تیم تصمیم ساز در عرصه داخلی و خارجی به رهبری ایلدیریم مجبور به اتخاذ سیاست های جدید و پیگیری راههای مسالمت آمیز برای کاهش بحران در منطقه شدند بطوری که با وجود تاکیدات قبلی مبنی بر عدم عذرخواهی رسمی از روسیه بدلیل کشته شدن خلبان روسی، اردوغان در نامه رسمی ضمن عذرخواهی و اذعان به پرداخت غرامت از لزوم بهبود روابط و گسترش آن سخن گفت، امری که با استقبال مرد اول کرملین روبرو شد . گرچه تغییر سیاست نسبت به اسراییل و تلاش پنهان برای عادی سازی روابط با مصر هم نشانه هایی از دگردیسی در سیاست جدید دولت اردوغان محسوب می شود ولی عمده ترین موضع شاید توافق ضمنی با روسها برای ماندن بشار اسد بر سر قدرت در یک دوره انتقالی باشد. اگر این موضع رنگ حقیقت به خود بگیرد می تواند سر آغازی برای شروع مذاکرات جدی برای حل سیاسی بحران و کاستن از تنش ها قلمداد شود. در این میان دستگاه سیاست خارجی ایران بایستی با تیزبینی خاص تحولات اخیر را رصد کند و در کشاکش سیاسی میان قدرت های دخیل در بحران سوریه مجبور به پرداخت هزینه مضاعف نشود چرا که نباید در سوداگری روسها در عرصه دیپلماتیک دچار تردید بود. روسیه مانند دیگر کشورها فقط بدنبال منافع ملی خویش است گاهی این منافع از طریق همگرایی با ایران و حتی حزب ا... لبنان تامین می شود و گاهی نیز مسیر نزدیکی به اعراب و حتی ترکیه می تواند گزینه سهل الوصول قلمداد شود. بنابراین ایران نیز برای حفظ توازن قدرت در منطقه و جایگاه سیاسی خود که هزینه های نظامی و مالی فراوانی هم در بحران سوریه پرداخت کرده نباید در عرصه دیپلماتیک غافلگیر شود. یادآوری این نکته ضروری است که روسیه در کنار حمایت علنی نظامی و سیاسی از دولت بشار اسد با برخی از گروههای مخالف میانه رو تماس هایی داشته و دارد و حتی پیوندهای سیاسی خویش را با عربستان به رغم تضاد منافع قطع نکرده است، در چنین شرایط دشواری ایران هم با واقع بینی و ملاحظه منافع ملی بایستی باب گفتگو را برای اثرگذاری بر تصمیمات سیاسی بازیگران دخیل در بحران سوریه باز کند . داود احمدزاده، کارشناس مسایل خاورمیانه
چهارشنبه 23 تیر 1395 - 22:05:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]