تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821108582




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دوست صمیمی ام از شوهرم باردار شد


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



دوست صمیمی ام از شوهرم باردار شد
روز نو : سال های سختی را گذراندم تا این که وقتی قصد داشتم با نقشه همسر زندانی ام مقداری مواد مخدر را به داخل زندان ببرم، ماموران به ما مظنون شدند و مواد را قبل از رسیدن به زندان کشف کردند...
زن جوان در حالی که نگران آینده و سرنوشت دختر کوچکش بود آهی کشید و گفت: همسر اول مادرم در یک سانحه رانندگی جان سپرد و مادرم در حالی که  5 فرزند داشت با مرد دیگری به طور موقت ازدواج کرد که به دروغ مدعی بود با همسرش متارکه کرده است .او برای این که خللی در زندگی اش وارد نشود، مادرم را رها کرد و مرا نزد خودش برد. تا 4 سالگی نزد پدر و نامادری ام زندگی کردم ولی دوست داشتم نزد مادرم برگردم دیگر از آزار و اذیت های نامادری ام خسته شده بودم که پدرم مرا نزد مادرم بازگرداند با جدیت به تحصیل ادامه دادم و شاگرد ممتاز شدم ولی این روزهای خوش طولی نکشید و تلخ کامی ها به زندگی ام بازگشت. سال دوم راهنمایی را می گذراندم که پسر جوانی جلوی مدرسه آمد. آن روز ورزش داشتیم که من از محوطه مدرسه نزد آن جوان رفتم تا سوال کنم با چه کسی کار دارد؟ اما مدیر مدرسه که فکر کرده بود من با آن جوان قرار ملاقات دارم موضوع را برای دایی ام بازگو کرد. وقتی حسابی کتک خوردم دیگر به مدرسه نرفتم و در یک آرایشگاه مشغول کار شدم. در همین اثنا با برادر دوستم که دانشجو بود ازدواج کردم، اما 3 ماه بعد فهمیدم همسرم با یکی از دوستان نزدیک من روابط نادرستی دارد تا جایی که دانشگاه را رها کرده و در مهمانی های شبانه شرکت می کند. وقتی همسرم این موضوع را کتمان کرد من هم محل برگزاری میهمانی را به پلیس اطلاع دادم و همسرم روانه زندان شد. 6 ماه بعد از این ماجرا روزی دوست دختر سابق همسرم به منزل ما آمد و مدعی شد از همسرم باردار است اگرچه همسرم این موضوع را قبول نمی کرد، اما وقتی آزمایش های پزشکی این ماجرا را به اثبات رساند من هم از او طلاق گرفتم تا این که مدتی بعد با برادر دوست خواهرم ازدواج کردم تا تجربه های تلخ گذشته را فراموش کنم ولی هنوز یک ماه از زندگی ما در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی نمی گذشت که فهمیدم همسرم قاچاقچی موادمخدر است و همه سرمایه مرا نیز صرف خرید مواد مخدر کرده است. این در حالی بود که من دخترم را باردار بودم و در صورت اعتراض زیر مشت و لگد قرار می گرفتم. چند ماه بعد وقتی دخترم به دنیا آمد که همسرم دستگیر و به 10 سال حبس محکوم شده بود. تا این که روزی از زندان مرخصی گرفت و دیگر بازنگشت. در این مدت مرا مجبور می کرد تا به جای او پاسخگوی مشتریانش باشم دیگر از این موضوع خسته شده بودم که همسرم دوباره دستگیر شد و به خاطر سابقه فرار اجازه مرخصی نداشت. در همین روزها از طریق دوستانش تهدیدم کرد که اگر مقداری موادمخدر برایش به زندان نبرم روزگار من و دخترم را سیاه می کند این گونه بود که...




تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن