واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: محمد ماکویی: امروزه آدم های زیادی دیده می شوند که در حالی که سیم هایی از گوش هایشان خارج شده, مشغول "شنیدن" چیزهایی هستند.
قطعا "هدفون" را باید وسیله خوب و ارزنده ای به حساب آورد که توسط آن هم می توان به گوش سپاری به موسیقی های دوست داشتنی و دلبخواه اقدام کرد و هم دست اندر کار تقویت "زبان" گردید.
علاوه براینها یک خوبی دیگر "هدفون" این است که در مترو و اتوبوس که "کار خاصی نمی توان انجام داد" به یاری آدمی شتافته و موجب می گردد اوقات "او" به گونه ای غیر از بطالت سپری گردد.
با این حال باید توجه داشت که "هدفون" هم مانند بسیاری از وسایل مورد استفاده در زندگی شخصی بدی هایی هم دارد.به عنوان مثال استفاده از "هدفون" حواس آدم را حسابی پرت می کند و هم باعث می شود "او" ناغافل سر از زیر چرخ های سبک و سنگین موتور و دوچرخه و ماشین های گذری در بیاورد و هم موجب می گردد دیگرانی که سر و کارشان به "حواس پرت" افتاده تنها به مدد "بال بال زدن" های فراوان و "عقب و جلو رفتن" های غیر متعارف و "درآوردن شکلک ها و اداهای عجیب و غریب" , "طرف حساب" و "هدفون در گوش" را متوجه اینکه "کارشان پیشش گیر است" و "بد نیست هدفون را چند دقیقه ای از گوشش در بیاورد" نمایند.
از سوی دیگر استفاده گسترده و بیش از مقدار لازم از "هدفون" خیلی از دست اندرکاران امور اجتماعی را نگران بار آمدن غیر طبیعی افراد نموده زیرا به زعم این عده به سر بردن فراوان در دنیای مجازی ,در ارتباطات واقعی آدم ها اختلال بوجود آورده و موجب می شود یکی از متهمین ردیف اول "انزوا" و "افسردگی" ایرانی ,"هدفون" شناخته شود.
روی این حساب است که بسیاری از افراد , گوش سپردن به موسیقی زنده را بیش از موسیقی بر آمده از "هدفون" پسند کرده و آموزش زبانی را کارآمد تر می بینند که سر کلاس و با حضور هم شاگردی ها و اساتید,تدریس می گردد.
مسلما معایب و ایرادات فوق چیزهایی نیستند که از دید استفاده کنندگان از "هدفون" پنهان مانده باشند.لذا در استفاده از "هدفون" چیزی باید موجود باشد که هر چند چندان به چشم نمی آید,خیلی ها را به به کار گیری "هدفون" ترغیب و تشویق می نماید.
ما ایرانیها به همان اندازه که از شنیدن و گوش دادن خوشمان نمی آید,عاشق و دلباخته حرف زدن هستیم و در این حرف زدن هم به اینکه یکی دو نفر از اطرافیانمان شنونده سخنانمان باشند رضا نمی دهیم.به عنوان مثال اگر در اداره حرف می زنیم دوست داریم که آن اتاقی ها را هم به فیض برسانیم و اگر در اتوبوس مشغول سخنرانی هستیم بد نمی بینیم که سخنان ما به گوش افرادی از "جنس مخالف" که در سر یا ته اتوبوس قرار گرفته اند هم برسد.
این در حالی است که خیلی از شنوندگان , سخنان گویندگان را "به درد نخور" دیده و یا آن ها را "مورد علاقه من نیست" ارزیابی می کنند.
جالب است که گوش سپاری به سخنان ناخواسته و بی هدف آنچنان برای ما عادی شده که اگر احیانا کسی در مقام اعتراض به سخنرانی با تنالیته بالای شخصی بر خاسته و از "او" تقاضا کند که آرامتر صحبت نماید, جواب های منطقی و قانع کننده و مردم پذیر "این همه دارند گوش می دهند" و "دوست نداری گوش نده" را دشت خواهد نمود.
با این اوصاف یکی از دلایلی که باعث شده ما ایرانیها بسیار از "هدفون" خوشمان بیاید این است که دوست نداریم شنیده هایمان را وفق علایق دیگران سامان دهیم.به عبارتی دیگر ترجیح می دهیم به جای اینکه شنونده سخنانی که اصلا دوستشان نداریم و یا بدردمان نمی خورند باشیم, سر از حرف و حدیث ها و آهنگ هایی در بیاوریم که انتخابی خودمان هستند و هم هر وقت دوست داشتیم می توانیم بی خیالشان شویم و هم هر موقع دلمان خواست قادریم صدایشان را کم و زیاد کنیم!
۱۴ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]