تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 12 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هيچ باطلى نيست كه در برابر حق بايستد مگر آن كه حق بر باطل چيره مى شود و اين سخن خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1858097247




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روزگار ما با زباله می‌گذرد/همین‌که پول جمع کنم از اینجا میرم؛ برمی‌گردم شهرم، ترک می‌کنم و می‌چسبم به کار و کاسبی...


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: روزگار ما با زباله می‌گذرد/همین‌که پول جمع کنم از اینجا میرم؛ برمی‌گردم شهرم، ترک می‌کنم و می‌چسبم به کار و کاسبی...
دست‌هایش که نه، بدنش تا نصفه در سطل زباله است. سطل را زیر و رو می‌کند. نگاهش فقط به روبه‌رواست. نه چپ و راستش را می‌بیند و نه کاری به پشت سرش دارد. چندنفری به او چشم دوخته‌اند، آن‌هم اصلاً برایش اهمیتی ندارد. چند نفر به سطل زباله که می‌رسند، پا تند می‌کنند، این هم برایش مهم نیست. گونی سفید، به‌ غیر از چند قوطی فلزی داخلش، زباله با ارزش دیگری ندارد؛ این هم برایش معنای خاصی ندارد. مهم این است آخر شب دست‌ خالی برنگردد و پول موادش را دربیاورد و امروز هم بگذرد، مثل همه‌ روزهای دیگر که تمام شد.
آفتاب‌‌نیوز :

هوا که چند درجه خنک‌تر می‌شود، می‌فهمم به مقصد رسیده‌ام. بعد از ساعتی ماندن در ترافیک شلوغ تهران، هوای پاک دره فرحزاد دمی غنیمت است. امروز قرار است فاصله بین سطل‌های زباله را طی کنیم، از این سطل زباله به سطل زباله بعدی؛ همان شغلی که حالا شده کسب‌ و کار اصلی خیلی‌ها در منطقه فرحزاد تهران. آنقدر که اهالی و تسهیلگران اجتماعی منطقه نگرانند، نگران از این شغل با خطرات زیادش.


به گزارش آفتاب‌نیوز، این تصاویر در فرحزاد آشناست مثل آن چیزی که سال‌ها قبل دیده‌ام؛ گردو فروش‌های سر گذر، لواشک‌های ترش، رستوران‌هایی با چراغ‌های روشن و مردانی که مشتری‌ها را دعوت به ورود می‌کنند. اما نه، کودکان‌کار بیشتر شده‌اند، هر گوشه و کنار کودکی می‌بینی که دستفروشی می‌کند...


مرد جوان است، خیلی جوان. نه دستکشی دارد، نه چکمه‌ای. بی‌محابا زباله‌ها را زیرورو می‌کند. بریدگی روی دست‌هایش کاملاً مشخص است. تا نگاهش به مددکارانی می‌افتد که در این گشت دم عصر همراهی‌ام می‌کنند، دست از کار می‌کشد: «می‌خوام آنقدری جمع کنم که پول بلیتم دربیاید، برگردم شهرم. بیچاره خانواده‌ام فکر می‌کنن تهران کار می‌کنم. دیگه خبر ندارن کارتن‌خواب شدم.» شیشه مصرف می‌کند. این روزها شغل اصلی‌اش زباله‌گردی است. زباله‌ها را کیلویی 300 تومان به دلال می‌فروشد. بوی زباله‌ها در گرمای این روزها تند است، خیلی تند. تا جایی که چند بار جلوی دهان و بینی‌ام را می‌پوشانم. مرد جوان اما انگار احساسش نمی‌کند. کمر شلوار مرد، آنقدر گشاد شده که کمربندش را به‌جای بستن دور کمر گره‌زده: «کارگری می‌کردم بیرونم کردن، از بیکاری بهتر است. خرج مواد و خورد و خوراکم درمی‌آید.»


صابره صادقی، مددکار و تسهیلگر اجتماعی در منطقه فرحزاد مرد را راهنمایی می‌کند به خوابگاه مردان این منطقه برود. مرکزی که به بی‌خانمان‌های اینجا خدمات اجتماعی می‌دهد. او همچنین به مرد وعده می‌دهد که اگر واقعاً قصد بازگشت به شهرش را دارد آنجا پول بلیتش هم پرداخت می‌شود. مرد جوان لحظه‌ای مات به او نگاه می‌کند.


«همین که پول جمع کنم از اینجا میرم. برمی‌گردم شهرم، ترک می‌کنم و می‌چسبم به کار و کاسبی. برادرم مغازه دارد، میرم وردستش کار می‌کنم.» اینها را می‌گوید و دوباره بدنش تا نصفه در سطل زباله طوسی رنگ گم می‌شود.


 هوا کم‌کم رو به تاریکی می‌رود و کار زباله‌گردها هم جدی‌تر می‌شود. بیشترشان تا سحر کار می‌کنند و نزدیک صبح می‌خوابند، روزگار آنها هم این‌طور می‌گذرد؛ روزگار سخت‌شان.


 صابره صادقی که ماه‌هاست در این منطقه کار می‌کند در فاصله بین سطل‌های زباله درباره زباله‌گردها که هر روز در منطقه فرحزاد تعدادشان بیشتر می‌شود برایم توضیح می‌دهد: «محله فرحزاد به خاطر ویژگی‌هایی که دارد پذیرنده آسیب است. بحث مهاجرت از بخش‌های مختلف ایران به کنار، مهاجرهای افغان زیادی هم به‌صورت غیرقانونی اینجا کار و زندگی می‌کنند. پلیس هم کمتر به این منطقه تردد می‌کند و بنابراین حاشیه امنی برایشان ایجادشده.» به سطل زباله بعدی رسیده‌ایم. جایی که مرد میانسالی در میان زباله‌ها می‌گردد. او هم بدون دستکش: «کی دوست داره بین زباله‌ها بگرده، بوی گندش را ببین، شما چند لحظه‌اش رو تحمل نمی‌کنی اما باید پول بفرستم شهرستان. چاره ندارم.»


او هم می‌گوید قصد دارد هر چه زودتر به شهرش، به قوچان بازگردد، اینکه مدت‌ها برای امدادخودرو کار کرده اما بدون دستمزد از کار اخراجش کرده‌اند. به تریاک معتاد است. او هم توسط مددکارها راهنمایی می‌شود.


 مرد زباله‌گرد حالا کمی از گونی زباله‌هایش فاصله گرفته و چند قدمی همراهمان می‌آید. او از وضع زندگی‌اش برایمان می‌گوید؛ اینکه قدیم‌ها در شهرش خانه و زندگی داشته و هیچ‌وقت فکر نمی‌کرده کارتن‌خواب شود و زباله‌گرد. بوی تند زباله‌ای که از تنش می‌آید واقعاً آزاردهنده است، با خودم فکر می‌کنم با همین بو می‌خوابد، با همین بو زندگی می‌کند. چند روز این بو را تحمل می‌کند؟ برای همین است مددکاران این منطقه بر بهداشت فردی زباله‌گردها تأکید زیادی دارند.


یکی از مددکارها می‌گوید: «خیلی از زباله‌گردها موضوع انتقال بیماری‌های عفونی را جدی نمی‌گیرند و برخی هم که مهاجر افغانند چون مدرک قانونی ندارند از ترس دستگیری به مراکز خدمات‌رسانی مراجعه نمی‌کنند. گاهی که به ما مراجعه می‌کنند مرکز تا دو ساعت بعد از رفتن‌شان بوی زباله می‌دهد. فکر کنید آنها با همین وضع چند روز و بلکه چند هفته سر می‌کنند.»


برای همین هم مشاوره، نخستین قدم در کاهش آسیب‌های اجتماعی این منطقه است. صادقی می‌گوید: «مشاوره تنها ابزار ماست. مردان اینجا «دی‌ای‌سی» ( مرکز کاهش آسیب گذری) و خوابگاه دارند، زنها اما هیچ خدماتی ندارند. مردها را اول ترغیب می‌کنیم برای گرفتن خدمات. همین که پایشان به این محیط باز شود، خودش قدم مثبتی است.»


 حالا دره سرسبز و زیبای فرحزاد با بی‌خانمان‌های اطرافش از دور پیداست. زنان زیادی بین بی‌خانمان‌ها هستند. وقتی اصرار می‌کنم به داخل دره برویم، بچه‌ها پاسخ می‌دهند که اصلاً صلاح نیست. چون بیشتر پاتوق‌دارهای اینجا مسلح هستند.برخلاف اغلب شمال‌شهری‌ها که وضعشان بهتر از جنوب‌شهری‌هاست، اما برای زنان بی‌خانمان فرحزاد این قاعده معنایی ندارد. هیچ خدمات اجتماعی اینجا برایشان وجود ندارد، نه‌ تنها فرحزاد که در منطقه 2 هیچ سرویس اجتماعی برای زنان در نظر گرفته نشده. به قول مددکاران اجتماعی، تبعیض خدمات بین زنان آسیب‌دیده شمال و جنوب شهر بشدت به چشم می‌خورد.صادقی می‌گوید: «پلیس هم کمتر به اینجا سر می‌زند، برای همین اینجا شده محلی امن برای معتادان و بی‌خانمان‌ها. 90 درصد این افراد اعتیاد دارند و به دلیل نداشتن مهارت و اعتیاد ترغیب می‌شوند به زباله‌گردی. دلیل دیگر رونق زباله‌گردی در منطقه فرحزاد وجود دلال‌های زباله در دره است. اینجا غرفه بازیافت زباله نداریم و زباله ارزشمند به سطل آشغال می‌رود و این جاذبه‌ای است برای زباله‌گردها.»


حالا که هوا تاریک شده بیشتر سطل‌های زباله اشغالند. از دور هم معلوم است که خیلی از زباله‌گردها از مهاجران افغان هستند، مهاجرانی بدون مدرک و کارت شناسایی. چند بچه اطراف سطل‌های زباله می‌دوند، زباله‌گرد بدون توجه به آنها در میان زباله‌هایش مشغول جست‌و‌جو است. کیسه‌اش تقریباً پرشده. او هم جوان است: «گاهی آنقدر زحمت می‌کشم که... اما مأموران شهرداری زباله‌هایم را می‌قاپند.»


 روزی 40- 30 هزار تومان درآمد دارد: «خیلی ارزان می‌خرند، شب‌ها توی زباله‌ها می‌گردم و روزها می‌خوابم. یه چندساعتی.» این فقط سبک زندگی این زباله‌گرد نیست و بیشتر زباله‌گردها بشدت کم‌خوابند. شب‌ها بیدارند و روزها چندساعتی با ترس‌ و لرز اینکه مبادا زباله‌گرد دیگری زباله‌شان را بدزد می‌خوابند. آنها این‌گونه از طلای سیاهشان محافظت  می کنند.صادقی می‌گوید: «وجود زباله ارزشمند در سطل‌های اینجا موجب بده‌بستان بیشتر شده است. نباید بگذاریم در سطل‌های زباله، زباله ارزشمند پیدا شود. اما در فرحزاد زباله تر، خشک و خطرناک هر سه در سطل‌های زباله پیدا می‌شوند. اگر زباله‌ها از مبدأ تفکیک و به غرفه بازیافت شهرداری داده شود، طبیعتاً زباله‌گردی کمتر می‌شود و زباله‌گردها هم دنبال شغل دیگری می‌روند.»


 تا ساعتی دیگر سیاهی شب به طلوع صبح تلخ فردای زباله‌گردهای فرحزاد پیوند می‌خورد. نمی‌دانم صبح فردا برای آنها چه اهمیتی دارد، شاید آنها می‌خواهند فردا هم فقط بگذرد؛ درست مثل امروز.


منبع: ایران






تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن