واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فارس:با گذشت تقريباً چتد ماه از انتخابات كمي تامل درباره نحوه حمايت ها و سيستم هاي خبر رساني و هماهنگي هاي ستاد تبليغاتي نامزدهاي اصلاح طلب و اغتشاش گران شايد جالب به نظر برسد . با گذشت تقريباً چتد ماه از انتخابات كمي تامل درباره نحوه حمايت ها و سيستم هاي خبر رساني و هماهنگي هاي ستاد تبليغاتي نامزدهاي اصلاح طلب و اغتشاش گران شايد جالب به نظر برسد . جدا از اين كه انقلاب مخملي در شرف وقوع بوده است يا نه (كه علائم و نشانه ها و اعمال دوستان سبز و اصلاح طلب مؤيد اين مطلب است كه بله، انقلابي در كار بوده!) مراد از اين نوشته بررسي ابعاد و شيوه هاي اطلاع رساني اين دوستان در دوران اغتشاشات و كمي قبل و بعد از آن مي باشد. در ابتداي تبليغات انتخاباتي مير حسين موسوي كه شروع كننده نطق هاي تلويزيوني بود خود را نامزد بي رسانه خواند و از نداشتن رسانه اي مستقل ابراز ناراحتي كرد. وي بعد ها جدا از حمايت توسط روزنامه هاي اصلاح طلب (به استثناي اعتماد ملي) صاحب دو روزنامه كلمه سبز و انديشه نو گرديد. اما منظور از اين نوشتار رسانه هايي است كه كمتر مورد توجه عموم مردم قرار گرفته است. در دنياي مجازي به طور رسمي، وب سايت كلمه و قلم نيوز (وب سايت روزنامه كلمه سبز) و وب سايت هاي جمهوريت و آينده از اين نامزد بي رسانه (!) حمايت مي كردند كه به عنوان مرجع اصلي اخبار و اطلاعات پيرامون اين جريان سياسي و اين نامزد خاص مطرح بودند. اما در طول جريان انتخابات و حوادث پس از آن، رسانه هايي از اين نامزد بي رسانه (!) حمايت كردند كه جاي كمي تأمل دارد. سرمايه گذاري بر روي جامعه هاي مجازي يكي از نقاط قدرت جريان به اصطلاح داخلي معترض بود. كه به علت سرعت بالاي اطلاع رساني و گسترش سريع و غير قابل كنترل اطلاعات، ويژگي اي بود كه جريان سبز بيشترين بهره را از آن برد. استفاده از جامعه مجازي ايرانيان (كلوب cloob)، فيس بوك (facebook) ، تويتر (twitter) و ياهو 360 (360.yahoo) يكي از عوامل ارتباط گيري ميان افراد اغتشاش سبز بود به طوري كه در روز اول آشوب ها اطلاع رساني لحظه به لحظه از راهپيمايي ميدان ونك تا ميدان وليعصر بر روي فيس بوك كه با به آتش كشيدن دو دستگاه اتوبوس در خيابان شهيد بهشتي و شهيد مطهري همراه بود، با پيام هايي تحريك آميز همراه بود. ارسال فيلم هايي از روند راهپيمايي و درگيري ها در همان روز اول ولحظات آغازين، با آن هجمه وسيع و كيفيت گاهاً بالاي فيلم ها (كه از دوربين هاي هندي كم گرفته شده بود ) علامت سوال بزرگي را در برابر ديدگان قرار مي دهد. شيوه اطلاع رساني در فيس بوك كه در اين ايام بيشترين نقش را در هماهنگي بين اغتشاش گران سبز ايفا مي كرد به اين شرح است كه در اين جامعه مجازي هر نفر اين امكان را دارد كه تا حد اكثر 5000 دوست داشته باشد واين شبكه هاي دوستي ايجاد كننده هاي كلوني هاي دوستي مي شوند كه با فرض اين كه يك نفر خبري را بر روي بلست (blast) (پيام كوتاهي در ابتداي صفحه كه به محض ارسال، تمامي دوستان شما و بازديدكنندگان صفحه شما آن را مشاهده مي كنند؛ اين امكان در ياهو 360، كلوب و تويتر نيز وجود دارد كه مبناي ايجاد تويتر، همين توييت (يا همان بلست) دادن است.) خود قرار دهد و در حالت ايده آل 5000 آن را مشاهده مي كنند و هر كدام از آن 5000 نفر آن را نقل قول مي كنند. به شرط نداشتن دوستان مشترك در ميان اين افراد و فرض 5000 دوست براي هر نفر، طي كمتر از يك دقيقه 25000000 نفر از اين خبر مطلع شده اند!!! (البته اين حالت ايده آل ترين حالت ممكن است، ولي بايد دقت داشت مير حسين موسوي، سيد محمد خاتمي و غلامحسين كرباسچي 5000 نفر دوستشان پر شده بود و به ايجاد صفحه جديد دست زدند.) حال اين شيوه را براي كلوب، ياهو 360 و توييتر هم حساب كنيد. اين توضيح لازم است كه ياهو 360 در ميانه مسير انتخابات با اعلام قبلي مسئولان ياهو (60 روز قبل) تعطيل گرديد. يوتيوب (youtub): وب سايتي براي به اشتراك گذاشتن فيلم. اين وب سايت با توجه به اين كه به كاربران اجازه ايجاد هويتي مجازي (بدون اطلاعات ضروري و فقط با وارد كردن آدرس الكترونيكي) مي داد و به علت سادگي جستجو و ارسال (آپلود) فيلم به محبوبيتي فوق العاده دست پيدا كرده بود، در صفحه ابتدايي خود لينكي را براي وقايع اخير ايران قرار داد؛ (در صفحه اصلي چند دسته ويدئو نمايش داده مي شود كه آخرين ديده شده ها، محبوب ترين ها، انتخاب شده توسط كاربر و... را شامل مي شود كه هميشه حداقل يكي از اين ويدئو ها مربوط به حوادث ايران و عموماً تصاوير قتل ندا آقا سلطان بود.) نكته ديگر اين كه شما تحت هر عنواني به زبان فارسي در اين وب سايت جستجو مي كرديد مسلماً ويدئويي درباره اين وقايع مشاهده مي كرديد، كه اكثر اين ويدئوها با عنوان بسيج، كشتار توسط بسيجي ها، تيراندازي بسيج به مردم براي شما نمايش داده مي شدند. كه صد البته اين تصاوير مورد استفاده شبكه هاي ماهواره بود. از ديگر مسائل در اين ايام راه افتادن ابزار ترجمه موتور جستجوي گوگل ( google translator ) بود كه امكان ترجمه 12 زبان به فارسي و بالعكس را براي كاربران سراسر دنيا براي دسترسي راحت تر به اطلاعات مهيا كرده است. فارسي شدن تمامي صفحات و امكانات فيس بوك (وابسته به گوگل)، فارسي شدن مرورگر موزيلا (فاير فاكس) كه از افزونه هاي مهم، محبوب و پركاربرد آن ابزار عبور از فيلترينگ است، فارسي شدن نرم افزار فري گيت (free gate) كه نرم افزار فيلتر شكن مي باشد (با توضيح اين كه پس از يك هفته به علت اتمام منابع مالي اين شركت چيني در پشتيباني نرم افزار خود، با قرار دادن يك صفحه فارسي اعلام كردند منابع شان تمام شده است و نمي توانند از "آزادي خواهان " در مقابل "رژيم هاي سركوبگر مانند ايران " حمايت كنند!)، نامه رسمي پنتاگون به مديران توييتر براي به تاخير انداختن ايجاد تغييرات در سايت (كه اين سايت را براي 3 تا 8 روز از دسترس خارج مي كرد) به منظور اطلاع رساني آزاد از ايران و... چند نكته اي از هزاران است... از ديگر منظر انتشار عكس هاي خبري مختلف از اين وقايع با محوريت حمله نيروهاي انتظامي و لباس شخصي به مردم بود. سايت هاي مرجع عكس كه عموماً عكس هاي طبيعت و هنري را بر روي سايت خود قرار مي دهند مانند فليكر (flickr) و دي لايف (day life) و حتي هفته نامه اي مانند بوستون گلاب (boston glob) و حتي تر توييت پيك ( twitpic) با ايجاد صفحاتي ويژه ايران و قرار دادن عكس هاي درگيري ها به پوشش اين اخبار پرداختند. نكته قابل توجه براي انتقال داده ها در سراسر جهان پيرامون ايران قرار دادن رمزي ميان كاربران اينترنت بود! اين رمز كه اولين بار در يوتيوب استفاده گرديد به سرعت در اينترنت منتشر شده و عامل جستجوي سريع آخرين اخبار بود. هماهنگي موتورهاي جستجوگر با اين رمز در نوع خود جالب توجه بود. به طوري كه اگر شما كلمه iran election را جستجو مي كرديد به نتايج ثابتي در تمام مدت آشوب ها مي رسيديد اما اگر كلمه #iran election را جستجو مي كرديد آخرين اخبار، تصاوير و فيلم ها در اختيار شما قرار مي گرفت. دانشنامه آزاد ويكي پديا (Wikipedia) كه يك دانشنامه به اصطلاح آزاد است در ميان اين آشفته بازار با بروز رساني سريع بخش فارسي خود در جريان اطلاع رساني نقش عمده اي را ايفا نمود، هماهنگي بي نظير ويكي پديا با گوگل كه در هر جستجو پيرامون اسامي خاص اولين نتيجه جستجو از ويكي پديا و در اكثر موارد اطلاعات جهت دار بود جالب توجه مي نمود. (به عنوان مثال در وقايع اخير اگر شما اسفنديار رحيم مشايي را جستجو كنيد اطلاعات كاملي پيرامون عزل وي از معاون اولي رئيس جمهور دريافت خواهيد كرد!!!) قفل بودن مقاله (مقاله حفاظت شده) بر خلاف آزاد بودن دانشنامه ويكي پديا (كه هر كسي قابليت ويرايش آن را دارد) نيز جالب توجه مي نمود. آخر سخن اين كه هماهنگي ميان شبكه هاي ماهواره اي مانند بي بي سي (كه صفحه اي در وب سايت خود براي فرستادن فيلم و عكس از اغتشاشات ايران ايجاد نمود) و سي ان ان، العربيه و... كه با حمايت برخي عناصر داخلي (كه با مصاحبه ها و گزارشات خود آب در آسياب اين شبكه ها مي ريختند) همراه بود، از يك سو؛ مصادره اين تحركات از جانب منافقين خلق به عنوان "زمان برخاستن " ملت ايران بر عليه رژيم آخوندي كه باعث درآمدن مريم رجوي و مسعود رجوي از غار شد. از سوي ديگر و برنامه هاي لاينقطع تلويزيون صداي آمريكا (VOA) پيرامون انقلاب مخملي، و دست آخر حركات هماهنگ و حساب شده ليدرهاي اغتشاشات سبز با اين عناصر (مثل صحبت هاي سازگارا روز قبل از نماز جمعه هاشمي رفسنجاني و تكرار همان حرف ها از زبان دوستان اصلاح طلب) بيانگر يك حركت جهاني هماهنگ براي براندازي نرم مي باشد كه به سادگي نمي توان از كنار آن عبور كرد. اين نوشتار سعي بر آن داشت تا كمي شيوه هاي ارتباطي اين به ظاهر دوستان را در ناتوي فرهنگي روشن سازد. باشد كه مورد تاييدش شود. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 482]