تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 19 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):هر كس در مسجد سهله دو ركعت نماز بخواند، خداوند، دو سال بر عمر او مى‏افزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805883401




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اثبات «ما میتوانیم» در دفاع مقدس


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اثبات «ما میتوانیم» در دفاع مقدس
خبرگزاری فارس: اثبات «ما میتوانیم» در دفاع مقدس
"ما می‌توانیم" به توانایی‌های یک قوم و گروه و ملت در زمینه‌های گوناگون اشاره دارد و به‌طور عمده در برابر تفکری مطرح است که شاه‌کلید اصلی آن تحقیر شخصیت خودی و هر آن‌چه به خود مربوط می‌شود، است.

مقدمه به عنوان مقدمه لازم است که دو اصطلاح "ما می‌توانیم" و "دفاع مقدس" به‌ اجمال تبیین شود. "ما می‌توانیم" به توانایی‌های یک قوم و گروه و ملت در زمینه‌های گوناگون اشاره دارد و به‌طور عمده در برابر تفکری مطرح است که شاه‌کلید اصلی آن تحقیر شخصیت خودی و هر آن‌چه به خود مربوط می‌شود، است. شاید بتوان گفت این اصطلاح در کشورهایی که سابقه استعمار داشته‌اند بیش‌تر مطرح شده است؛ درایران نیز ازآن‌جا که قبل از انقلاب اسلامی، استعمار به شکل‌های گوناگون وجود داشته، درباره کشورهای استعمارگر دو دیدگاه وجود داشته است؛ بر اساس یک تفکر که پرچمدار آن اغلب، غرب‌زدگان داخلی بودند، ایرانی از خود هیچ چیز ندارد و باید تابع غرب شود و از نوک پا تا فرق سر شبیه غربی‌ها شود. اما بر اساس تفکری ضد آن، تفاوتی بین ایرانی و غربی در این جهت نیست و ما اگر بخواهیم می‌توانیم با همت خود و بدون وابستگی به دیگران روی پای خویش بایستیم و از جهات مختلف مراتب رشد را طی کنیم. با پیروزی انقلاب اسلامی ‌که به‌واقع غلبه و تحقق تفکر دوم بود، این اندیشه رونق گرفت و دفاع مقدس، اوج تجلی «ما می‌توانیم» بود. این تذکر لازم است که «ما می‌توانیم» بدین معنا نیست که خود را همه‌کاره بدانیم و هیچ احساس نیازی به دیگران نداشته باشیم بلکه منظور، نفی این تصور است که در همه کارها و طرح‌های مهم، باید به دیگران وابسته باشیم. از طرفی با توجه به نگاه توحیدمحوری، معتقدیم که هر کاری به اراده خداوند متعال محقق می‌شود و ما ابزاری بیش نیستیم. البته اراده خدا بر این تعلق گرفته که کارها به اراده و اختیار خود انسان‌ها انجام شودک بنابراین وقتی کاری انجام می‌شود، اراده ما نقشی اساسی در تحقق آن داشته (جزء اخیر علت تامه است) به‌طوری‌که اگر اراده ما نبود، آن فعل تحقق نمی‌یافت؛ درعین این‌که همه این‌ها به اذن الهی بوده است. این نکته، توجیه‌کننده بسیاری از رفتارهای رزمندگان اسلام در جبهه‌ها است. برای نمونه، خرمشهر با همت و اراده و برنامه‌ریزی رزمندگان فتح می‌شود و آن‌ها ثابت می‌کنند که اگر بخواهیم می‌توانیم، ولی به گفته امام(ره) خرمشهر را خدا آزاد کرد و...موارد متعدد دیگر. دفاع مقدس به هشت سال دفاع جانانه مردم شریف ایران از کیان کشور اسلامی خود در برابر تهاجم نابرابر رژیم بعث عراق به فرماندهی صدام حسین اشاره دارد که در 31 شهریور 1359 به طور رسمی آغاز شد. در تجاوز نظامی دشمن، مرزهای کشور اسلامی مورد هجوم واقع شد و بخش‌هایی از این سرزمین  برای مدتی به اشغال متجاوزان در آمد و در نهایت پس از 8 سال دشمن به هیچ کدام از اهداف مورد نظر خود نرسید و متحمل خسارت‌های فراوان نظامی، سیاسی، اجتماعی و انسانی شد. در این نبرد نابرابر، بسیاری از کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای غربی و به‌اصطلاح مدافع حقوق بشر، با تمام توان به پشتیبانی از صدام برخاستند و بسیاری از قوانین بین‌المللی و قواعد انسانی جنگ، توسط کشور مهاجم نادیده گرفته شد. دراین باره می‌توان به بمباران شهرها و استفاده از سلاح‌های ممنوع شیمیایی اشاره کرد. با این حال، حکومت نوبنیاد جمهوری اسلامی با صلابت و قدرت در برابر دشمن ایستاد و با اتکا به توانایی‌های خود و با همت و تلاش و توکل و توسل، ذره‌ای در برابر دشمن کوتاه نیامد و موفقیت‌های فراوانی در عرصه میدانی و نظامی و بین‌المللی به دست آورد. مصادیق ما می‌توانیم موفقیت در دفاع مقدس دفاع مقدس، آزمونی مهم برای کشور و مردم بود؛ ملت از این آزمون با موفقیت بیرون آمد و ثابت کرد که ما می‌توانیم علی‌رغم همه مشکلات و کمبودها بر دشمن مهاجم غلبه کنیم و مانع دست‌یابی او به اهدافش شویم؛ آن هم  دشمنی که قدرت‌های نظامی جهان و اکثر کشورها در تمام ابعاد(نظامی، سیاسی، اطلاعاتی، مالی، نیرویی و...) از او پشتیبانی کردند. (در زمینه انواع کمک‌های اطلاعاتی، نظامی، مالی و انسانی کشورهای منطقه و غربی به صدام در طول جنگ، به کتاب ویرانی دروازه شرقی، وفیق‌السامرایی ص 259 رجوع شود) به‌طوری که ارتش رژیم بعث هنگام حمله به ایران دارای 12 لشکر (5 لشکر زرهی، دو لشکر مکانیزه، پنج لشکر پیاده) 3 تیپ نیروی مخصوص، نیروهای گارد ریاست جمهوری،نیروهای گارد مرزی که حدودا 20 تیپ می‌شدند، 366 هواپیمای نظامی،400 هلی‌کوپتر و چند تیپ موشکی بود و جالب است بدانید که به گفته وفیق‌السامرایی در پایان جنگ کشور عراق با توجه به کمک‌های دول غربی بیش از600 هواپیمای جنگی داشت!(ویرانی دروازه شرقی، ص71) در مورد امکانات دشمن در دوران دفاع مقدس به نظر می‌رسد این اذعان وفیق‌السامرایی،فرمانده ارشد دشمن، کافی باشد که: میانگین توپخانه و خمپاره‌اندازهای ما بسیار بالا بود؛ ما حدود 90 هزار گلوله توپ در هفته و در شرایط عادی پرتاپ می‌کردیم ولی در نبردهای مهم چند میلیون گلوله توپ معمولی و شیمیایی شلیک کردیم(ویرانی دروازه شرقی، ص173) از آن طرف، جمهوری اسلامی ایران، به نهالی نوپا می‌مانست که مشکلات فراوانی داشت؛ از قبیل: الف)  نابسامانی در ارتش.  مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: ما در شمال غربی لشکر داشتیم، قدری پایین‌تر در کردستان لشکر داشتیم، باز هم یک مقدار پایین‌تر در باختران لشکر داشتیم، در اهواز هم لشکر داشتیم؛ یعنی قوی‌ترین و بهترین لشکر‌های ما اعم از پیاده و زرهی در این جاها متمرکز بود که اگر این لشکرهای به آن خوبی آن روز آماده بودند، عراق با 12 لشکر نمی‌توانست بر این‌ها فایق آید. (امیر حماسه‌ها، ص15)  ب) شورش‌های تجزیه طلبانه در برخی استان‌ها مثل خوزستان و کردستان و ترکمن‌صحرا و سیستان، پ) جوان بودن سپاه و امکانات ناچیز آن. بنی‌صدر دستور داده بود به نیروهای سپاه حتی پوکه هم ندهند(به نقل از شهید فکوری، کتاب امیر حماسه‌ها،ص19) مرحوم سردار احمد سوداگر در این زمینه می‌گوید: در سپاه دزفول حتی دستگاه مهندسی نداشتیم؛ وقتی گفتم یک بلدوزر فراهم کنید گفتند تو حوصله داری؟ بلدوزر از کجا بیاوریم؟ نان نداریم بخوریم! سپاه یک بلدوزر داشت که آن هم در جبهه کرخه کار می‌کرد.(جاده‌های سربی، ص60) در همین زمینه آقای عبدالحسن بنادری، فرمانده سپاه جزیره مینو و فرمانده عملیات سپاه آبادان در سال 59، می‌گوید: در حالی که ما هیچ‌گونه آمادگی برای جنگ نداشتیم نیروهای بعثی عراق به کشور ما تجاوز کردند...کل سپاه پاسداران آبادان تنها یک قبضه تفنگ 106 میلی‌متری داشت که آن را هم چند هفته قبل به طور قرضی از سپاه پاسداران جزیره خارک آورده بودیم... دو سه قبضه آرپی‌جی هم داشتیم که از عوامل ضد انقلاب مصادره کرده بودیم...یک بی‌سیم موتورلا هم داشتیم که چند گوشی دستی داشت که یکی از آن‌ها هم دست شهید جهان‌آرا بود. (سرباز سال‌های ابری، ص 92) شاید خواندن این اعتراف سرلشکر رحیم صفوی به نابلدی نیروهای ما در امور نظامی خالی از لطف نباشد: "دومین ماه از جنگ، من و عده‌ای از دوستان از کردستان به جنوب آمدیم و در دارخوین خطی را در مقابل دشمن ایجاد کردیم به نام شیر. یک بار داشتم دیده‌بانی می‌کردم و دیدم تحرکاتی در تانک‌های عراقی دیده می‌شود؛ دستور دادم با گرایی ثابت خمپاره بزنند. اولی که زده شد گفتم دومی را 100 متر به راست بزنید، کمی معطل شدم دیدم خبری نشد؛ دوباره پیام دادم که چی شد؟ گفتند داریم خمپاره‌انداز را صدمتر به سمت راست می‌بریم!(ازجنوب لبنان تا جنوب ایران، ص236) این جریان هم کاملا حکایتگر ناآشنایی دلیرمردان این مرزوبوم با مسائل نظامی در روزهای شروع جنگ دارد؛ همان‌ها که با همه این مشکلات با همت خود کاری کردند که در تاریخ این مملکت ماندگار شد. آقای بنادری فرمانده عملیات سپاه آبادان در اوایل جنگ می‌گوید: با تلاش نمایندگان مردم در مجلس، بعد از یک هفته از جنگ سه قبضه خمپاره‌انداز برایمان فرستادند که قطعاتش هنوز روی هم سوار نشده بود. کامیون وقتی وارد محوطه سپاه شد بچه‌ها به سمت آن هجوم بردند و هر کدام قطعه‌ای را برمی‌داشت و با خود می‌برد؛ خیال می‌کردند هر قطعه به تنهایی سلاح مستقلی است. یکی از پاسدارها که لوله قبضه را در دست داشت گفت: برادر! مگه این‌ها اسلحه مدرن نیست؟(سرباز سال‌های ابری، ص100) ت) خیانت و ترسو بودن بنی‌صدر به عنوان فرمانده کل قوا. مقام معظم رهبری که آن زمان نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع ملی بودند در این زمینه می‌فرمایند: من در نامه‌ای که همان روزهای در شرف سقوط خرمشهر برای بنی‌صدر نوشتم در آن نامه تصریح کردم که اگر شما دو گردان زرهی یا یک گردان پیاده مکانیزه بدهید، از سقوط خرمشهر جلوگیری می‌کند؛ اما شما در این کارسستی و سهل‌انگاری می‌کنید(امیرحماسه‌ها، ص15) در مورد ترسوبودن او نیز به کتاب گردان نهم و خاطره‌ای که شهید فکوری از غش‌کردن بنی‌صدر در آبادان به‌خاطر ترس از دشمن نقل می‌کند، رجوع کنید.    ث) اختلاف بین بنی‌صدر (قوه مجریه) با مجلس انقلابی و نخست‌وزیر به رغم این عدم توازن قوا که تا آخر جنگ ادامه داشت و حتی حمایت از دشمن ما بیش‌تر هم شده بود، صدام در مجموع نتوانست به اهداف خود که در مرحله اول تصرف سه‌‌روزه خوزستان بود، دست یابد. جالب است که نظامیان کارکشته دشمن، به مقاومت نیروهای ایرانی در خرمشهر اذعان می‌کنند و این نشانه درماندگی آن‌ها بوده است. در این زمینه روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست به نقل از لورن جنکینز خبرنگار این روزنامه در تاریخ12 مهر 59 از تنومه عراق این‌گونه گزارش می‌دهد: پاسداران مصمم ایران در نخستین نبرد عمده جنگ 12روزه خود ...دست به نبرد شدید و نفس‌گیر علیه مهاجمان عراقی در خیابان‌های ویران شهر استراتژیک خرمشهر زدند. مقام‌های ارشد نظامی‌ عراق که حمله به خرمشهر را فرماندهی می‌کنند گفتند که نیروهای ایرانی که در میان این بندر سوخته و ویران سنگر کنده‌اند، هنوز به شدت مقاومت می‌کنند. (گردان نهم، ص48)  نوآوری‌های نظامی در جنگ دومین مصداق توانستن در دفاع مقدس این است که اکثر نیروهای نظامی و مدافعان ما تقریبا هیچ آشنایی با جنگ و مسائل نظامی نداشتند و نهایت این‌که چند روزی آموزش‌های نظامی معمولی را فرامی‌گرفتند و حتی خیلی‌ها همان میزان آموزش هم نمی‌دیدند بخصوص سال‌های اول جنگ؛ اما توانستند طرح‌هایی نظامی ترسیم کنند که بسیاری از نظامیان باتجربه به قوّت آن اعتراف کنند. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: "همین کتابی که درباره «گردان نهم» تهران اخیراً گلعلی بابایی نوشته و شهید وزوایی و دیگران را مفصلاً شرح داده است، انسان وقتی این کتاب را می‌خواند، به معجزه انقلاب پی‌می‌برد.  آدم می‌بیند بچه‌های دانشجو بی‌اطلاع و بی‌خبر وارد جنگ شدند و در مدتی کوتاه به یک طراح و استراتژیست جنگ مبدل شده‌اند. این‌ها معجزات انقلاب است.(سایت مقام معظم رهبری) یک نمونه آن را سرلشکر عزیز جعفری، فرمانده محترم سپاه، که آن زمان در سوسنگرد بوده بیان می‌کند که شنیدنش بسیار درس‌آموز است. ایشان در این زمینه می‌گوید: "تفکرانقلابی و مردمی در جبهه تفکری خودجوش بود که نه آموزش داشت و نه چیز دیگری؛ خود من هیچ آموزشی ندیده بودم و حتی از بسیج هم اعزام نشدم، بنده از کلاس دانشگاه مستقیم سوار قطار شدم و به اتفاق یکی از دوستان آمدیم اهواز ... . وی در ادامه به آموزش‌های معمولی در جبهه اشاره می‌کند و در نهایت به دکترین رزم انقلابی و طراحی عملیات امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه می‌پردازد که با 160 نفر نیرو و کم‌ترین امکانات به یک تیپ مجهز دشمن حمله و خسارات شدیدی به آن‌ها وارد می‌کنند.(کالک‌های خاکی، ص 219) طراحی عملیات‌های مهم و استراتژیک و کاملا موفق مثل عملیات طریق‌القدس، ثامن‌الائمه، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، کربلای 5، والفجر 8 و...و ابتکاراتی که در آن‌ها به کار رفت مانند طراحی و نصب پل بعثت روی رودخانه وحشی اروند و احداث پل شناور خیبر و ده‌ها نمونه دیگر از این دست، نشان‌دهنده قدرت اراده و همت نیروهای اسلام بود و این‌که باور داشتند اگر بخواهند، می‌توانند. این مساله آن قدر مهم بوده که نیروهای دشمن را به وحشت انداخته بود؛ فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ در این باره می‌گوید: بنا به روایت اسناد موجود دشمن، که از ستاد کل نیروهای عراق به کل یگان‌ها مخابره گردیده بود آمده بود که: «انتظار نداشته باشید ایرانی‌ها از روبرو به شما حمله‌ور شوند. ممکن است از جناحین، از هوا یا حتی با حفر تونل از زیرزمین حمله کنند.»(سایت اندیشکده مدیریت و دفاع مقدس) یک نمونه دیگر از توانایی و طرح‌های استراتژیک ناشی از تفکر «ما می‌توانیم»، در عملیات فتح‌المبین تجلی می‌یابد؛ فرمانده وقت سپاه در این باره می‌گوید: همچنین باید به سرعت این نقشه عملیاتی می‌شد اما برای آن نزدیک 30 کیلومتر باید راهپیمایی می‌کردیم. اگر لشگری دیرتر یا زودتر از سایر لشگرها به منطقه می‌رسید دچار خطر می‌شد. بعد از چند روز سردار حاج احمد سیاف‌زاده و سردار احمد غلامپور آمدند و گفتند برای آن‌که لشگرها راه را پیدا کنند، 30 کیلومتر فانوس می‌چینیم. من برای انجام این عملیات تردید داشتم و با ناباوری به آن نگاه می‌کردم و به غلامپور گفتم باز شما هم به فکر نقشه دیگری باشید. سه روز بعد حاج احمد سیاف‌زاده و غلامپور آمدند و گفتند تمام فانوس‌ها آماده شده است و دشمن نمی‌تواند آن‌ها را ببیند. بنابراین عملیات آغاز شد و به خوبی پیش رفت.(سایت اندیشکده مدیریت و دفاع مقدس) در زمینه خلق کارهای عجیب در دفاع مقدس اگر نگوییم سراسر جنگ این‌گونه بود، می‌توان با قاطعیت گفت که بخش عظیمی از دفاع ما ناشی از تفکر «ما می‌توانیم» بود و ثابت کرد که اگر بخواهیم می‌توانیم. در این‌جا خوب است به ابتکارات و توانایی‌های سر لشکر خلبان شهید علی اکبر شیرودی اشاره ای کنیم که به گفته شهید فلاحی، شیرودی غیرممکن‌ها را ممکن ساخت(بر فراز آسمان،ص 10) او ثابت کرد که حتی با سیصد مورد اصابت گلوله به بالگرد خود و بروز چهل بار سانحه برای آن، باز هم  می‌توان رکورددار پرواز عملیاتی در جهان شد؛ به‌طوری‌که خبر شجاعتش در جهان فراگیر شود. او کسی است که قبل از انقلاب به گفته خودش هیچ پروازی نداشته اما در جنگ با شیوه‌های جدید در پرواز و حمله به دشمن، قوانین رایج پرواز را درمی‌نوردد و در یک عملیات پروازی وقتی مهماتش تمام می‌شود با هلی‌کوپتر نزدیک ماشین پژویی که حامل سران ضدانقلاب بوده می‌شود و بعد از این‌که چند بار بالگرد را به ماشین می‌کوبد، دسته فرود بالگرد را از شیشه عقب ماشین وارد خودرو می‌کند و آن را از زمین جدا وداخل دره پرتاب می‌کند(بر فراز آسمان، ص70) و ده‌ها نمونه دیگر از این موارد از ایشان وسایر خلبانان شجاع کشور مانند شهید بابایی نقل شده است. کسب قدرت معنوی و کمال انسانی از جمله مصادیق «ما می‌توانیم» در دفاع مقدس، شکوفاشدن استعدادهای معنوی و رشد اخلاقی در رزمندگان اسلام بود، به‌طوری‌که چه بسا اگر این جنگ نبود، ثابت‌کردن این‌که یک جوان در اوج لذت‌ها می‌تواند به جایی برسد که صاحبان کرامت و اساتید عرفان به حال آن‌ها غبطه بخورند و امام خمینی از خدا بخواهد که با آن‌ها محشور شود و بر دست و بازوی آن‌ها بوسه زند و به‌آن بوسه افتخار کند، غیر ممکن بود. ما در جنگ ثابت کردیم که یک جوان در اوج جوانی و لذت‌طلبی‌های  مادی می‌توان به جایی رسید که ملائک خدمت‌گزار انسان کردند. اگر خوب به 8 سال دفاع مقدس بنگریم مشاهده می‌کنیم که آن‌چه در آن غلبه دارد، شیوه رزم و جنگیدن نیست بلکه معنویت حاکم بر رزمندگان اسلام است که غلبه دارد و وقتی نام جنگ و جبهه برده می‌شود، اولین معنایی که به ذهن متبادر می‌شود معنویت و خلوص و کمال بندگی است. رفتارو کردار آن‌ها هنوز الگوبخش است، بخصوص برای نسلی که شهدا را ندیده است و این نیست مگر به‌دلیل کمال معنویت آنان. حضرت علامه مصباح دراین زمینه می‌فرمایند: اگر کسی این چنین بشود، بدون منبر و درس اخلاق‌دادن نیز می‌تواند موجب تربیت دیگران شود، همان‌گونه که در دوران دفاع مقدس از این نوع فرماندهان که رفتار آن‌ها تربیت‌کننده دیگران بود، کم نداشته‌ایم.(در جمع دانشجویان طرح ولایت، آبعلی، سال93) در خاطرات سرلشکر شهید شیرودی آمده که در برخی از پروازها که بسیارموفق می‌شدند، موقع برگشت در جمع خبرنگاران با این‌که خودش نقش اصلی را ایفا کرده بود، اصلا نامی از خود نمی‌برد و موفقیت را بعد از کمک الهی به دوستانش منتسب می‌کند و آنان را قهرمانان جنگ می‌نامد و خودش را هیچ‌کاره می‌داند.( بر فراز آسمان،ص105) شهید حسن باقری که به مغز متفکر جنگ معروف بود، در عملیات موفقیت‌آمیز فتح‌المبین وقتی خبرنگار‌ها برای مصاحبه سراغ او می‌روند، آن‌ها را به بسیجی‌ها ارجاع می‌دهد و می‌گوید: همه کارها را آن‌ها کرده‌اند، بروید از آن‌ها بپرسید.(رک: مهتاب خین، خاطرات شفاهی شهید سردار همدانی از دفاع مقدس) شهید احمد علی نیری، نوجوان 16ساله، به جایی می‌رسد که بعد از شهادتش، حضرت آیت‌الله خوشوقت(استاد عرفان و اخلاق) درباره ایشان می‌گوید: شما بروید در تهران بگردید ببینید مثل ایشان پیدا می‌کنید؟(کتاب عارفانه، خاطرات شهید احمدعلی نیری، مؤسسه شهید ابراهیم‌هادی) چه بسیاری از شهدا که از شهادت خود و ساعت آن و حتی چگونگی آن باخبر بودند و این را به دوستان خود می‌گفتند و در وصیت‌نامه قید می‌کردند. نماز شب‌های جبهه و دعای کمیل و زیارت عاشورا و قرائت سوره واقعه هر شب قبل ازخواب، ایثار و فداکاری و...صدها مورد از این دست، نمونه‌هایی از معنویت حاکم بر رزمندگان بود که ثابت کرد اگر اراده باشد انسان می‌تواند ره صدساله را یک‌شبه طی کند. ریشه‌های تفکر «ما می‌توانیم» به نظر می‌آید مهم‌تر از اصل مصادیق «ما می‌توانیم» در جبهه، عوامل زمینه‌ساز این مهم است که در ذیل به مهم‌ترین این عوامل اشاره می‌شود.     باور حضرت امام به‌عنوان فرمانده کل قوا به این شعار امام راحل باور داشت که ملت ایران توانایی جنگیدن با دشمن متجاوز را دارد؛ هرچند از جهت نظامی ‌امکانات قابل توجهی ندارد، و این تفکر را در جامعه و مردم نهادینه کرد. حضرت امام به وعده‌های الهی باور قلبی داشت و مطمئن بود که نصرت الهی و امدادهای غیبی شامل رزمندگان ما خواهد شد اما در عین حال معتقد بود عنایت‌های الهی در صورتی محقق می‌شود که مردم، دین خدا را یاری کنند؛ و به مردم اعتماد داشت و این را باوراند که اگر بخواهند، خواهند توانست. از این رو در همان ماه‌های اول انقلاب فرمودند: ما مى‏توانیم‏ خودمان را اداره کنیم؛ و بهتر هم مى‏توانیم‏. شما خیال نکنید که غرب خبرى هست‏. و در کلامی دیگر می‌فرمایند: عمده این است که ما باور کنیم که خودمان مى‏توانیم‏. اول هر چیزى، این باور است که مى‏توانیم‏ این کار را انجام بدهیم. وقتى این باور آمد، اراده مى‏کنیم. وقتى این اراده در یک ملتى پیدا شد، همه به کار مى‏ایستند، دنبال کار مى‏روند. و ده‌ها دست از این موارد در کلام امام موج می‌زند و این زمینه اراده و باور به توانستن را در مردم به‌وجود می‌آورد که حتی در جنگ هم آن‌چنان به توانایی مردم اعتماد دارد که وقتی خبر حمله صدام را به ایشان می‌گویند، در همان لحظات اولیه حمله دشمن در پیامی به مردم ایران می‌فرمایند: ...دزدی آمده سنگی انداخته... و ما مصمّم بر این هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند.(صحیفه امام،ج‏13،222) برتری‌جویی(اعتمادبه‌نفس) رزمندگان ما خود را از جهات معنوی و راه و مسیر، برتر از دشمن می‌دانستند و باور داشتند که توانایی مقابله با دشمن را دارند و چیزی از آن‌ها کم ندارند. وجود این روحیه کمک می‌کرد که بتوانند در مقابل دشمن مقاومت کنند و این اندیشه ناشی از تفکر خدامحوری آن‌ها بود که غیر از خدا را کوچک می‌دیدند.  شهید میثمی در این زمینه می‌گوید: انسانی که در خودش شخصیت احساس کند و مسؤولانه برخورد نماید، چنین در ذهنش باشد که می‌تواند هر کاری که اراده بکند انجام دهد این مساله دیگری است. اسلام این را از ما خواسته که قرص و محکم باشیم.... و خودمان را پایین‌تر نبینیم و این تصوری که ما هیچ نمی‌توانیم انجام دهیم بر خودمان بگیریم، باید معتقد باشیم که می‌توانیم(شمع محفل خاتم،ص136) نترسیدن از دشمن و او را بزرگ‌ندیدن گاهی آن‌قدر دشمن را بزرگ می‌بینیم که خود را در مقابل او ضعیف می‌پنداریم و می‌پنداریم که او ابرقدرت است و ما چاره‌ای جز تسلیم در برابر او نداریم؛ او کدخداست و ما عمله و کارگر او، او اگر بخواهد با یک موشک تمام سیستم موشکی ما را می‌زند، او در راس هرم قدرت جهان است و با اشاره‌اش هر امری اتفاق می‌افتد! اگر این تفکر بر ملت و مسؤولانی حاکم باشد هیچ کاری جز تسلیم در برابر دشمن نمی‌کنند؛ همچنان‌که بنی‌صدر که در ابتدای جنگ فرمانده کل قوا بود و طرفدارانش او را سپهسالار ایرانی می‌خواندند و با این شعار از او استقبال می‌کردند که:"سپهسالار ایرانی بنی‌صدر- توپرچمدار شیرانی بنی‌صدر" آن‌قدر از دشمن می‌ترسید که می‌گفت باید به سمت کوه‌های زاگرس عقب‌نشینی کرد و آن‌جا دفاع کرد.(کنایه از واگذاری خوزستان به دشمن و ایجاد خط پدافندی در استان لرستان). این خاطره از سرلشکر حسنی سعدی که در کتاب گردان نهم  نقل شده جالب است: 6 آذر 59 حدود دو ماه بعد از جنگ بنی‌صدر به عنوان فرمانده کل قوا با هلی‌کوپتر آمد آبادان و بنده گزارشی از وضعیت منطقه و امکانات و نیازهایمان گفتم و این‌که دشمن چه امکاناتی دارد و الان آبادان را محاصره کرده و...که درهمین حین بنی‌صدر غش کرد و افتاد و علت غش‌کردن او ترسش بود از این‌که خیال می‌کرد الان است که دشمن برسد و آبادان را بگیرد.(گردان نهم، ص67) اما اگر از دشمن نترسیدند و او را زبون و خوار پنداشتند که هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، این مردم هرچند کم باشند(کم من فئه قلیله) بر عده‌ای که تعدادشان بیش‌تر و قوّت نظامی و سیاسی و اقتصادی بالاتر غلبه خواهند کرد(غلبت فئه کثیره باذن الله)؛ چراکه دشمن متکی به امور مادی و اسباب ظاهری است و ما متصل به قدرت لایزال الهی و امدادهای غیبی و وعده نصرت خدا. این تفکر در جبهه و بین فرماندهان و نیروهایشان موج می‌زد و همین سبب شد کارهایی کنند که بسیاری از مستشاران نظامی جهان به حیرت واداشته شدند؛ مانند عبور از اروند وحشی و عملیات در جزایر مجنون و عملیات کربلای 5 و ... .اینک به نمونه‌هایی از شجاعت رزمندگان در برابر دشمن و نترسیدن از او اشاره می‌شود: در عملیات بدر یکی از فرماندهان عراقی در مقابل نیروهای ما خیلی مقاومت می‌کرد و عدنان خیرالله به او تشویقی می‌داد و حسابی راه را بر ما بسته بود تا این‌که مرتضی قربانی، جانشین غلام‌پور در قرارگاه، فریاد می‌زند که من نفراتی می‌خواهم که عاشق شهادت باشند، و چند قایق می‌گیرد و مستقیم به سمت پد عراق حمله می‌کنند و موفق می‌شوند آن فرمانده عراقی را اسیر کنند. او بعدها می‌گفت شما باید به این فرمانده‌تان مدال افتخار بدهید که منظورش مرتضی قربانی بود.(پنهان زیر باران، ص307) سرهنگ ستاد رضا الصبری افسر رابط اطلاعات سپاه 3 ارتش عراق در خاطرات خود پیرامون شجاعت نیروهای رزمنده ایرانی می‌گوید: یکی از دوستانم که در نبرد پاسگاه الشهابی شرکت داشت چنین می‌گفت:  نیروهای ایرانی پشت سر تانک‌هایمان می‌دویدند، تفنگ‌هایمان را به سویشان نشانه می‌رفتیم و آن‌ها را هدف قرار می‌دادیم اما رفقای آن‌ها دنباله کارشان را پی می‌گرفتند وضربه خود را می‌زدند، نه از آتش می‌ترسیدند نه از مرگ و مانند گردبادهای شدید بدون واهمه هجوم می‌آوردند. کالک‌های خاکی، ص489) واقعا جای این نوع شجاعت‌های همراه با تدبیر در سیاست خارجی و اقتصادی و فرهنگی ما خالی نیست؟ آیا عرصه نظامی با این عرصه‌ها تفاوت داشت؟   تحقیر دشمن بالاتر از شجاعت در برابر دشمن و مغلوب او نشدن، تحقیر دشمن و داشته‌های اوست. اگر باور داریم که دشمن ما باطل و مصداق «اولئک کالانعام بل هم اضل» است، چرا نباید حداقل در ذهن خود او را تحقیر کرد؟ تا چه رسد به این‌که در برابر تحقیرهای او واکنشی نشان نداد، آن‌هم به اسم تدبیر؟! حضرت امام با تکیه بر آموزه‌های دینی، ابتدا ابهت دشمن را نزد مردم ما شکست و رزمندگان ما در جبهه‌ها برای دشمن و تجهیزات او ارزشی قایل نبودند و آمریکا و شوروی و سایر دشمنان را بی‌ارزش می‌دانستند و همین باعث نیرومند‌شدن مدافعان اسلام و قدرت بر انجام هر کاری شده بود؛ این‌ها ناشی از آموزه‌ دینی تحقیر دشمن بود. مقام معظم رهبری درباره تحقیر دشمن توسط رزمندگان اسلام در همان اوایل جنگی می‌فرمایند: بچه‌های ما یک تیم‌های کوچک مثلا پنجاه شصت نفری تشکیل می‌دادند از نیروهای داوطلب یا سپاه که بعضی وقت‌ها از ارتشی‌ها هم تشکیل داده بودند و این‌ها می‌رفتند نفوذ می‌کردند در داخل دشمن و در دل دریای دشمن می‌رفتند و چند تانک را می‌زدند بعد برمی‌گشتند و این حاکی از آن بود که این‌ها چقدر دشمن را ضعیف و ناچیز می‌شمردند.(امیر حماسه‌ها،ص23)  سردار عزیز جعفری می‌گوید: وقتی دیدیم بنی‌صدر که فرمانده کل قواست توجهی به طرح‌های ما ندارد و خود را در برابر دشمن ضعیف تصور می‌کند مجبور شدیم دکترین رزم انقلابی را اجرا کنیم که در یک مورد با 160 نفر نیروی مردمی ‌با حداقل امکانات به دشمن یورش بردیم و یک تیپ مجهز دشمن را از بین بردیم و هفتاد تا هشتاد نفر از دشمن را کشتیم و حدود 150 نفر اسیر گرفتیم و چند تانک و نفربر هم به غنیمت گرفتیم و این‌گونه دشمن تحقیر شد.(کالک‌های خاکی، ص219) باید از شهیدی 16ساله یاد کنیم که وقتی دشمن خرمشهر را تصرف کرد، شب‌ها زیرکانه وارد خرمشهر می‌شد و به مقر گردان دشمن می‌رفت، سر فرماندهان بعثی را از بدن جدا می‌کرد واین جریان چند بار ادامه یافت؛ به‌طوری‌که ترس و لرزی بر فرماندهان دشمن ایجاد کرد که کسی جرات نمی‌کرد شب از سنگر خارج شود.شرح این جریان در کتاب گردان گم‌شده(خاطرات سرگرد عراقی) به‌طور مفصل آمده است. اطاعت از فرمان رهبر یکی دیگر از عوامل موفقیت رزمندگان در انجام کارهای مهم و به‌ظاهر ناشدنی، این بود که مطیع امر رهبر انقلاب در عمل هم بودند.کافی بود بدانند حضرت امام از آن‌ها چه خواسته است تا با دل وجان اطاعت کنند، و همین سبب می‌شد که بسیاری از کارهای مشکل را انجام دهند. مقام معظم رهبری نقل می‌کنند که اوایل جنگ، فرمانده‌هان تعداد هواپیماهای جنگی و مدت زمانی که می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم را اعلام کردند، ‌با توجه به قطعاتی که دارند نهایتا30 روز و برخی هواپیماها 3-4 روز بیش‌تر کارایی نداشتند؛ من گزارش را به امام دادم که جریان از این قرار است؛ امام فرمود: این حرف‌ها چیست؟ شما بگویید بروند بجنگند؛ خدا می‌رساند، درست می‌کند، هیچ طور نمی‌شود. منطقا حرف امام برای من قانع کننده نبود چون امام که متخصص هواپیما نبود اما به حقانیت امام و روشنایی دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم؛ می‌دانستم که خدای متعال این مرد را برای یک کار بزرگ برانگیخته و او را وانخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم لذا دلم قرص شد.(امیر حماسه‌ها، ص32) فرمانده وقت سپاه می‌گوید: در عملیات خیبر که جاده بغداد- بصره را دشمن از ما گرفت و امام پیام داد که جزایر به هر قیمتی که شده باید حفظ شود، احمد کاظمی وقتی این پیام را شنید مقاومت جانانه‌ای کرد و حتی انگشتش را از دست داد؛ وقتی برگشت او را در حالی که خاکی و صورتش از سیاه و دودی بود و معلوم بود چند شبانه‌روز نخوابیده است، به او خسته نباشی گفتم و او در جواب گفت: وقتی دستور امام را به من گفتی دیگر نفهمیدم چه شده؛ بچه‌ها را جمع کردم و گفتم که این‌جا کربلاست، الان عاشوراست و باید به هر قیمتی این‌جا را حفظ کنیم.( شهادت شناسنامه نمی‌خواهد،ص77) بیاییم خودمان قضاوت کنیم؛ چند نفر از مسؤولان و حتی در سطح پایین‌تر، افرادی را مشاهده می‌کنیم که دربرابر خواسته‌های مقام ولایت و رهبری نظام، رفتاری شبیه رفتار شهید کاظمی داشته باشند؟  به راستی اگر در موضوع اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم  انقلاب تاکید دارند، مطیع رهبر بودند، به چه افق‌هایی می‌رسیدیم و چه بسیار کارهایی که به ظاهر برای مسؤولان نشدنی بود جامه عمل می‌پوشید؟ در این خاطره سرلشکر رحیم صفوی دقت کنید: وقتی امام پیام داد که حصر آبادان باید شکسته شود(صحیفه نور ج 13 ص157؛ 14آبان 59) شهید محمود پهلوان‌نژاد با آن سن وسال کم با شور و اشتیاق فراوان استدلال می‌کرد که باید همین امشب حرکت کنیم و نباید حرف امام زمین بماند.(از جنوب ایران تا جنوب لبنان،ص248) بله! این روحیه‌ها بود که در جنگ، همه قدرت‌های جهانی را به تعجب واداشت. همت و تلاش؛ رمز انجام کارهای مشکل در کنار موارد مذکور، اگر تلاش و همت هم باشد بسیاری از کارهای مشکل انجام خواهد شد و کاری که در ابتدا سخت یا محال به نظر می‌آید به آسانی انجام خواهد گرفت. سرلشکر رحیم صفوی می‌گوید: در جبهه دارخوین درشمال آبادان در آبان 59 کانال می‌کندیم، آن هم با سرنیزه و بیلچه تا عمق خط دشمن به طول 1750 متر و عمق 180 سانتی‌متر. بچه‌ها از سر شب تا صبح کار می‌کردند. علی رغم وجود پشه‌های فراوان که تا دهانمان را باز می‌کردیم ده‌ها پشه داخل آن می‌شد یا توی بینی می‌رفت که برای درامان‌ماندن از آن‌ها بچه‌ها مجبور بودند سر وصورت خود را کاملا بپوشانند به‌جز چشم‌هایشان را؛ حتی برخی بچه‌ها به صورت‌شان گازائیل می‌مالیدند و حتی یکی از بچه‌ها سطل گازائیل را روی خود خالی می‌کرد تا راحت بتواند کانال بکند.با همه این سختی‌ها کانال را کندند.(ازجنوب ایران تا جنوب لبنان،صص240 و271) مرحوم سردار سوداگر در مورد عملیات بدر به ساخت وسیله‌ای توسط برادران اشاره می‌کند که نشان‌دهنده «ما می‌توانیم» در بدترین شرایط ممکن است:     درعملیات بدر وسیله خوبی که توسط متخصصین ما ساخته شده بود امتحان شد؛ وسیله‌ای به نام طارق. این وسیله در این عملیات کمک زیادی کرد که حدود 70 نفر نیرو را با سرعت در هور جابجا می‌کرد و حتی تانک را می‌توانست حمل کند. این وسیله در آب، هور و باتلاق به راحتی و با سرعت بالا حرکت می‌کرد وحتی تانک داخل آن قادر به شلیک هم بود.(جاده‌های سربی سردار سوداگر،‌ص204) نتیجه  اگر ملت و مسؤولان بخواهند، هر اقدامی برای اعتلای ایران اسلامی شدنی است؛ مهم، باور و عزم واراده است، که اگر این عوامل جمع شود خدا هم کمک می‌کند و اهداف تحقق خواهد یافت. هشت‌سال دفاع مقدس هم از جهت محتوا و هم در کلیت، نمونه برجسته‌ای در این زمینه است. شاید یکی از دلایل اصرار مقام معظم رهبری در زنده نگه داشتن یاد دفاع مقدس در عمل و سیره فردی(مطالعه کتب خاطرات، تشویق و حاشیه‌زدن به آن؛ بازدید از مناطق جنگی؛ سرکشی به خانواده‌های شهدا، و...) و تاکید بر آن در گفتار به دلیل نقش مهم دفاع مقدس و الگوگرفتن از آن  در ادامه مسیر انقلاب  است؛ که از جمله مهم‌ترین عناصر لازم در این مسیر، باورداشتن به استعدادهای خود و توانایی انجام تمام امور تا تحقق اهداف است.   منابع 1. بابایی، گل‌علی (1392) گردان نهم.نشر صاعقه و بیست و هفت.تهران 2. بنادری، عبدالحسین(1389 ) سرباز سال‌های ابری، تدوین سید قاسم یاحسینی، نشر فاتحان. تهران 3. جعفری، محمد علی(عزیز) (1392) کالک‌های خاکی؛ تدوین گل علی بابایی و حسین بهزاد.سوره مهر.تهران 4. رضایی، محسن(1389) شهادت شناسنامه نمی‌خواهد؛ تدوین محمد مهدی بهداروند.نشر صبح میثاق. تهران 5. السامرایی؛ وفیق(1388) ویرانی دروازه شرقی،مترجم عدنان قارونی .مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.تهران 6. سوداگر، احمد(1388) جاده‌های سربی، تدوین محمد مهدی بهداروند.سوره مهر. تهران 7. شیرودی،علی اکبر(1392) بر فراز آسمان؛ گروه فرهنگی شهید ابراهیم‌هادی.نشرامینیان.تهران 8. صفوی، سید رحیم(1383) از جنوب لبنان تا جنوب ایران؛ تدوین مجید نجف پور.مرکز اسناد انقلاب اسلامی.تهران 9. محدثی جواد(1366) شمع محفل خاتم،معاونت فرهنگی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.بی جا 10. مولوی نیا علی(شیخیان)(1390) امیر حماسه‌ها(بازخوانی نقش مقام معظم رهبری درحماسه دفاع مقدس).نشریاقوت.قم 11. ناصری، علی(1387) پنهان زیر باران ؛تدوین سید قاسم یا حسینی. سوره مهر.تهران    علی اکبر بیاری فصلنامه فرهنگ پویا شماره 31. انتهای متن

95/02/26 :: 06:14





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن