واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: موازنه جدید در منطقه: برله و برعلیه چه کسی؟
موازنه جدید بعید است که به نسبت گذشته برضد منافع ایران باشد. ایران از جمله معدود کشورهایی است که سیاست اخلاقی را در سوریه پیش می برد هر چند که چنین رهیافتی همواره لزومأ به آنچه که ما انتظار داشته ایم منجر نشده است.
آفتابنیوز : شهروز ابراهیمی*-بی تردید بازیگرانی که به شکل معمول و عرف در چارچوب منافع ملی خود می اندیشند، به غیر از چرخش های نامحسوس ، چرخش های محسوس و ناگهانی در سیاست خارجی برایشان عادی بوده و این چرخش ها بطور اخلاقی مورد بررسی قرار نمی گیرد. چرا که در روابط بین الملل(برعکس سیاست داخلی) در منتهای مراتب آن چه که از حیث اخلاقیات حاکم است نه سیاست اخلاقی بلکه اخلاق سیاسی است. سیاست اخلاقی تکلیف محور است و کمابیش انعطاف ناپذیری را را در سیاست خارجی حاکم می کند و اگر چه در جای خود ممکن است ستودنی باشد ولی از حیث " کارکرد گرایی" و " فایده گرایی " ممکن است به نتایج دیگری جدای از انتظارات بازیگران منجر گردد. یعنی به زبان ساده سیاست اخلاقی با توجه به الزامات اخلاقی و عدم انعطاف نسبی ممکن است لزومأ به نتیجه اخلاقی منجر نگردد. وبر عکس، اخلاق سیاسی اگر چه منفعت محور است ولی لزومأ به نتایج اخلاقی نامطلوب منجر نمی گردد بلکه به شکل عمل گرایانه ممکن است نتایج مطلوب اخلاقی را هم در پی داشته باشد. این شکل گیری نتایج برخلاف آن چه که بازیگران انتظار دارند به سبب ماهیت سیاست بین الملل و پیچیدگی بازی های روابط بین الملل است. به عنوان نمونه ایده آلیسم ممکن است بیشتر از رئالیسم به جنگ طلبی منجر گردد. هر چند که ایده الیست ها اغلب صلح دوست و رئالیست ها اغلب تأکیدشان بر قدرت سخت افزاری است. به عنوان نمونه حاکم شدن سیاست ایده الیستی بعد از جنگ جهانی اول منجر به نتیجه ای برخلاف آن چه که انتظار داشتند، شد( وقوع جنگ جهانی دوم) و برعکس، حاکمیت رئالیسم غیر اخلاقی( و البته اخلاق سیاسی) ثبات نسبی را در طول جنگ سرد به ارمغان آورد. شعار رئالیست ها این است: " اگر صلح می خواهی خود را برای جنگ آماده کن" و برعکس شعار ایده الیست ها (احتمالأ) این است:" اگر می خواهی از جنگ اجتناب کنی خود را برای صلح آماده کن."
چرخش سیاست خارجی ترکیه در روزهای اخیر با مصادیق بهبود روابط مجدد با رژیم اسراییل که پس از حادثه کشتی مرمره به قطع روابط منجر شده بود و نیز با روسیه که پس از تجاوز جنگنده ترکیه به حریم هوایی ترکیه و سرنگونی آن توسط ترکیه کاهش یافته و به تحریم های متقابل ترکیه و روسیه با یکدیگر منجر شده بود، از این منظر یعنی از منظر اخلاق سیاسی( ونه سیاست اخلاقی) قابل تفسیر است. این سیاست سوای این که ممکن است در جهت رفاه و منافع ملی ترکیه(و روسیه) باشد ممکن است نتیجه مطلوبتری به نسبت گذشته در وضعیت میدانی نبرد سوریه هم داشته باشد.
این موازنه جدید چه الزاماتی برای وضعیت نبرد داخلی سوریه داشته و چه الزاماتی برای روابط ترکیه با همسایگان خواهد داشت؟ موازنه جدید ممکن است هماهنگی به نسبت بیشتری بین رژیم اسراییل و روسیه و ترکیه در پی داشته باشد. این هماهنگی ممکن است در آینده نزدیک تعریف جدیدی از تروریسم در سوریه ارایه دهد که به نسبت، اجماع زیادی بین روسیه و ترکیه در برخورد با تروریسم ایجاد کند(هرچند همچنان برخی از اختلافات باقی خواهد ماند). روسیه ترکیه را متهم می کرد که معاملاتی از جمله در حوزه قاچاق انرژی با داعش دارد. حادثه تروریستی جدید در فرودگاه بین المللی استانبول و ابراز همدردی روسها با ترکیه جدای از این که نشان دهنده بطلان این اتهام بود- که اغلب وقتی روابط دو کشور شکرآاب می گردد از این دست اتهامها زده می شود- نشان می دهد که در آینده نزدیک هماهنگی بیشتری بین روسیه و ترکیه در مبارزه با تروریسم ایجاد خواهد شد. ترکیه نیز روسها را همچون بسیاری از قدرتهای غربی به این متهم می کردند که به اسم مبارزه با داعش هدف روسیه نجات دادن بشار اسد از دست تمام نیروهای مخالف داخلی (چه گروههای تروریستی و چه مخالفان غیر تروریست) است. از جمله این که یکی از مواضعی که روسیه با جنگنده های خود بمباران می کرد مواضع ترکمن های سوری بود که خیلی از انها جزء تروریستها و تندروها محسوب نمی گردند. درآینده نزدیک بعد از بهبودی روابط بین ترکیه و روسیه احتمالأشاهد خواهیم بود که مواضع بمبارانی روسها تغییر محسوس بیابد و این موضوع موقعیت ترکیه را در داخل سوریه تقویت خواهد نمود. از طرف دیگر روسها که در ماههای گذشته تروریستهای کردی را بر ضد ترکیه تجهیز می کردند، درست از حمایت انها برخواهند داشت. در واقع در تعریف تروریسم و بازیگران تروریست، هماهنگی نسبی بین روسها و ترکها حاصل خواهد شد. رژیم اسراییل نیز بابازتعریف نقش روسیه در سوریه ممکن است دیدگاههای خود را به روسیه نزدیک کند. مواضع رژیم اسراییل از معدودی مواضعی است که در سوریه از پیچیدگی خاصی برخوردار است. چه بسا رژیم اسراییل صرفأ ادامه برخوردها و درگیری ها را در سوریه به هر چیز دیگر ترجیح می دهد. همین طور چه بسا اسراییل حکومت مرکزی قدرتمند را به حکومت تندورهای جایگزین بشار اسد ترجیح می دهد: هر چه باشد بلندی های جولان درزمان اسد پدر و پسر از ثبات بیشتری برخوردار بوده است تادر مقایسه با زمانی که یک حکومت تندرو برسر کار بیاید، بویژه حکومتی که همسو با حزب اله لبنان و حماس و جمهوری اسلامی ایران باشد.
آیا این موازنه برضد جمهوری اسلامی ایران است؟ موازنه جدید بعید است که به نسبت گذشته برضد منافع ایران باشد. ایران از جمله معدود کشورهایی است که سیاست اخلاقی را در سوریه پیش می برد هر چند که چنین رهیافتی همواره لزومأ به آنچه که ما انتظار داشته ایم منجر نشده است. البته این سیاست اخلاقی با برداشت و قرائت مقامات تصمیم گیر کشورمان از منافع ملی آشتی داده شده است. به عنوان نمونه از نظر مقامات کلیدی تصمیم گیر در کشورمان نجات اسد ، کمک به محور مقاومت است و هرگونه ترک برداشتن یکی از اجزای دیوار محور مقاومت(از جمله حکومت بشار اسد) معادل با تضعیف منافع ملی این محور و از جمله به معنای تضعیف منافع ملی ایران محسوب می گردد. این سیاست اخلاقی عدم انعطاف کمتری را تجویز کرده و به همان نسبت به نتایجی دیگر منجر شده است: ضمن پیش برد سیاست خارجی در چارچوب تعریف خاصی که از منافع ملی به عمل آمده، باعث شده که گروههای داخلی سوریه در میدان نبرد به وضعیت پات سیاسی و نظامی برسند و جنگ داخلی با این همه قربانیها و پناهندگان همچنان ادامه یابد.(البته در استمرار جنگ داخلی و تلفات گسترده آن تمام بازیگران منطقه ای سهیم هستند). این که آیا مانیز لازم است در سیاستمان چرخش داشته باشیم یا نه چیزی است که در ماه های آینده مشخص خواهد شد. هر چند که احتمال چرخش محسوس در سیاست خارجی ما با توجه به تکلیف محوری آن و آشتی دادن ان با قرائت خاص مقامات تصمیم گیر از منافع ملی دور از ذهن می نماید.
به نظر می رسد که با عنایت به در نظر گرفتن نتایجی که سیاست اخلاقی ما در سوریه در برداشته است از جمله ادامه جنگ داخلی در سوریه لازم است که منطبق با منافع ملی خود حداقل چرخش نامحسوس در سیاست خارجی داشته باشیم تا با شرایط جدید چرخش سایر بازگران خود را منطبق سازیم. هماهنگی منافع روسیه و ترکیه و همراهی آن با عربستان سعودی( و احتمالأ استقبال آن از طرف آمریکا و قدرت های غربی)– اگر دست روی دست بگذاریم- ممکن است بر علیه ما باشد ولی چرخش حداقل نامحسوس در سیاست خارجی مان در سوریه ممکن است نتایج اخلاقی هم برای آینده مردم سوریه داشته باشد. چرخش ما در سوریه ممکن است مستلزم تعریف جدید از منفعت ملی، آینده سوریه، تعریف و طبقه بندی جدید از تروریسم و بازیگران مخالف بشار اسد باشد. اجماع جدید تمام بازیگران منطقه برروی تروریسم و تقسیم بندی و طبقه بندی تروریسم(از نوع داعشی و کردی و القاعده ای) می تواند به بسیج نیروها بر ضد هرنوع تروریسم عمل کرده و وضعیت پات سیاسی و نظامی را تغییر دهد. ضمن این که با جداکردن تروریست ها از غیر تروریست ها منافع تمام بازیگران نیز به رسمیت شناخته شود.
بی تردید گسترش تروریسم به نفع هیچ بازیگر نیست. مخصوصأ تروریسم کور مشابه آنچه که در فرودگاه استانبول صورت گرفت. آن ها فردا همین بازی را ممکن است در دیگر کشورها نیز انجام دهند. تعریف مشترک بین بازیگران می تواند هماهنگی و بسیج نیروها را دربرخورد با آنها به همراه داشته و از این طریق همسو با منافع تمام بازیگران خواهد بود. ضمن این که وضعیت پات سیاسی و نظامی در داخل سوریه را دگرگون کرده و رهیافت سیاسی مشترکی راتجویز خواهد نمود که مستلزم آتش بس و نظارت موثر جهانی برآتش بس و برقراری ترتیبات انتخابات خواهد بود که آن هم به سود تمام قدرت ها و بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای است. این جیزی است که بازی برد- برد را رقم خواهد زد و در نوع خود نتایج اخلاقی را نیز برای مردم بی گناه و غیر نظامی سوریه در برخواهد داشت. در نتایج مطلوب و یا نامطلوب اخلاقی داخل سوریه به نوعی همه بازیگران منطقه ای و بین المللی دخیل هستند.
* استادیار روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]