محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852721679
فارس گزارش می‌دهد از ایستادگی جانانه برادر تا دادن جواب سر بالا به صیاد شیرازی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش می‌دهداز ایستادگی جانانه برادر تا دادن جواب سر بالا به صیاد شیرازی
مصطفی احسانی جانباز قطع نخاع از گردن تنها خواسته‌اش از مسؤولان را تعیین تکلیف بیمه و آینده برادرش که پرستارش شده است می‌داند و در خاطراتش از شهید صیاد شیرازی یاد می‌کند که به دلیل بی‌آلایشی وی، جواب سر بالا به سردار داده بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از چالوس، تصور اینکه به‌مدت 30 سال روی تختی بخوابی و نتوانی بدن خود را کنترل کنی بسیار سخت است و سخت‌تر اینکه 30 سال از شبانه‌روز را درد بکشی تا به امید فرا رسیدن شهادت شب سر بر روی بالین بگذاری تا شاید طلوع صبح را در افق لایزال الهی آرام گزینی تا بیش از این شرمنده زحمات اطرافیان خود نشوی. *واگویه‌های جانباز 70 درصد نخاع گردنی به‌مناسبت روز میلاد حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) و روز جانباز به‌دیدار یکی از جانبازان شهرستان چالوس که جانباز 70 درصد قطع نخاع گردنی بوده و به‌مدت 30 سال براثر سقوط ماشین به این ضایعه مبتلا شد و شب و روز خود را بر روی تخت و ویلچر سپری می‌کند، رفتیم. 34 سال پیش جوانی با نام مصطفی احسانی از غرب استان مازندران از شهرستان چالوس درست در بحبوحه جوانی و در سن 16 سالگی که می‌بایست با دوستان خود در کوی و برزن این مرز و بوم به تفریح و طرب بگذراند به ندای امام خمینی (ره) و مقتدای خویش لبیک گفت و دفاع از وطن را بر فیض بردن از ایام جوانی ترجیح داده و به‌صورت داوطلبانه قدم در سرزمین نور و رویا در مناطق جنگی و عملیاتی کشور نهاد.
*در 16 سالگی راهی جبهه‌های نبرد شدم وقتی از جانباز قطع نخاع گردنی مصطفی احسانی می‌پرسم که در چند سالگی هوای دفاع از وطن به سر شما زد با لبخندی پاسخ می‌دهد که در 28 شهریور سال 1361 و در سن 16 سالگی بدون خداحافظی از خانواده به‌صورت داوطلبانه راهی جبهه‌های نبرد شدم. وی با بیان اینکه در 21 بهمن سال 1364 به‌خدمت سربازی اعزام شدم، اظهار کرد: دوران آموزشی خدمت سربازی خود را در شاهرود سپری کردم و پس از آن در لشکر 55 هوابرد شیراز به‌مدت 23 ماه به ادامه خدمت سربازی پرداختم. احسانی در مورد علت مجروحیت خود نیز می‌گوید: در زمان مرخصی در دوران خدمت خودروی ما تصادف کرد و سبب شد تا من قطع نخاع شوم و دوستم که همراه من بود نیز به‌درجه رفیع شهادت نائل شود. *روزهای جمعه و خاطرات شیرین وی از حال و هوای عملیات کربلای 6 در منطقه غرب کشور و در سومار که در بخش پشتیبانی مشغول خدمت‌رسانی بود برای من سخن گفت و ادامه داد: روزهای جمعه برای من یادآور خاطرات عظیمی‌است که هرگز از صفحه ذهن من پاک نمی‌شود، چرا که در 22 بهمن سال 1364 در روز جمعه سعادت پوشیدن لباس مقدس سربازی نصیبم شد و باز در 22 تیرماه سال 1365 یعنی مصادف با روز جمعه آن‌سال از سمت شیراز به منطقه عملیاتی برای رفتن به جبهه اعزام شدم و به‌خواسته پروردگار در روز 28 آبان سال 1366 و بازهم در روز جمعه به افتخار بزرگ مجروحیت دست یافتم. جانباز 70 درصد قطع نخاع گردنی با اشاره به دلایل رفتنش به‌میدان جبهه و جنگ یادآور شد: زمانی‌که فرمان حضرت امام خمینی(ره) صادر می‌شد هر فردی وظیفه خود می‌دانست که در میادین جنگ حاضر شود و من نیز که در آن زمان 16 سال سنم بود به‌صورت داوطلبانه و حتی بدون اذن خانواده به‌مناطق عملیاتی رفتم و بعد به‌خدمت سربازی اعزام شدم و تنها 1.5 ماه از پایان خدمت من باقی مانده بود که مجروح شدم. *از حرکت ایستادن تمام اعضای بدن وی به احساسی که پس از مجروحیت و آگاهی از وضعیت قطع نخاع شدن خود پیدا کرد اشاره‌ای کرد و گفت: ساعت 16 عصر روز جمعه 22 آبان سال 1366 پس از وقوع تصادف به بیمارستان خانواده ارتش تهران اعزام شدم و پس از چند ساعت پدر و عموهای مرحوم بنده به‌همراه دایی بر بالین من حاضر شدند و آنجا بود که فهمیدم دیگر توان حرکت کردن از من گرفته شد و دریافتم که دیگر جزء سر و گردن هیچ‌کدام از اعضای بدن من حس و حالی ندارد. احسانی اضافه کرد: در طول دو ماه بستری بودن در بیمارستان خانواده ارتش تهران که به‌روی شکم خوابیده بودم تمام بدنم زخم شد و پس از مداوای مقطعی به‌مدت 15 روز نیز به آسایشگاه جانبازان اعزام شدم و بعد از اطمینان از اعلام ضایعه قطع نخاع گردن به‌منزل بازگشتم.
*وقف شبانه‌روزی اعضای خانواده برای رسیدگی به امور روزانه وی از زحمات وصف‌نشدنی اعضای خانواده و اطرافیان خود در طول این مدت قدردانی کرد و افزود: پس از بازگشت به‌منزل، مادر، برادر و اطرافیانم شبانه‌روز خود را وقف رسیدگی به‌کارهای من کرده و همسر برادرم که از 10 سال پیش تاکنون به‌خانواده ما پیوست نیز پس از ازدواج دوشادوش خانواده به داد من رسید که بنده شرمنده الطاف آنها در طول این سال‌های طولانی هستم. *تعیین تکلیف بیمه و آینده برادر پرستارم این جانباز قطع نخاع گردنی با بیان اینکه تمام مشکلات و دردها را با توکل به‌خدا و توسل به ائمه اطهار(علیهم‌السلام) و به‌ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) تحمل می‌کنم با حالتی خاشعانه گفت: 30 سالی که از دوران مجروحیت من گذشت و از ابتدا تا انتهای آن را راضی به‌رضای خداوند هستم اما انتظاری که امروز به‌عنوان شاید تنها خواسته‌ام نیز باشد، دارم نگاه مسؤولان و مدیران به برادرم است که از کلاس چهارم ابتدایی تا امروز که 40 سال از سن او می‌گذرد تمام زندگی و جوانی خود را وقف رسیدگی به‌کارهای من کرد به‌شکلی که چند سالی‌است در اثر برخاستن و خواباندن پیکر بی‌جان من کرد دیسک کمر وی آسیب دید و چون نگهداری از من برای او سخت بود حتی با وجود داشتن استعدادهای فراوان از رفتن به دانشگاه، سرکار بازماند تا من در آرامش و آسایش بمانم و حال دغدغه فکری من این است که دست‌کم بعد از اینکه روزی از این دنیا رفتم آینده او از نظر بیمه و حقوق تأمین شود تا در سرای باقی شرمنده برادرم و همسر فداکارش نشوم. *38 ماه بستری شدن رختخواب وی از احساسی که زمان شنیدن خبر مبتلا شدن به ضایعه نخاع گردنی به او دست داد نیز می‌گوید: شاید کسی باور نکند اما زمانی‌که فهیمدم به عارضه قطع نخاع مبتلا شدم هیچ احساسی از غم و یا شادی در من ایجاد نشد و به‌مدت 38 ماه در منزل روی تخت و آن‌هم به‌روی شکم بدون هیچ حس حرکتی افتاده بودم تا اینکه مرکز ضایعه نخاعی در ساری راه‌اندازی شد و پس از آن من نیز برای مداوا به این مرکز رفته و همچنان نیز می‌روم. *وجود 93 جانباز قطع نخاعی در مازندران جانباز قطع نخاع گردنی چالوسی از وجود 93 جانباز قطع نخاع در حال حاضر در مازندران خبر داد و افزود: از هفت جانباز قطع نخاع گردن این استان تا کنون 4 نفر به‌خیل شهدا پیوستند و از سال 69 تاکنون ویلچر برقی برای تردد در اختیار ما جانبازان قطع نخاع گردن قرار گرفت. *مدافعان حرم به‌دنبال سربلندی ایران وی در مورد درک احساسی که امروز داوطلبان دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه دارند، بیان کرد: اگر ما روزی در جبهه‌های جنگ به صورت داوطلبانه حضور یافتیم برای دفاع از خاک و ناموس وطن بود و به‌عبارتی ما در داخل وطن خود به نبرد با دشمن می‌رفتیم اما امروز عزیزان مدافع حرم ما برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) نیز درست همانند آن‌روزها از روی عشق و خلوص نیت پای در کشور سوریه می‌گذارند تا دشمن بداند که مردم ما همواره سر از پای نشناخته و حتی در خارج از مرزهای کشور نیز برای بقا و تداوم دین، انقلاب و اسلام جان خود را فدا می‌کنند. *انتقاد از شایعات پشت سر رزمندگان مدافع حرم احسانی با انتقاد از شایعات و صحبت‌هایی که گاهی پشت این رزمندگان و مدافعان حرم بر سر زبان‌ها جاری است نیز گفت: هما‌ن‌طور که در زمان جنگ هیچ رزمنده و سربازی به‌فکر مادیات و به‌دنبال سوءاستفاده از مدرک جانبازی و یا شهید شدن نبود امروز نیز جوانان ما بدون هیچ توقع مادی از روی خلوص و صداقت و برای حفظ وطن و ناموس خود راهی مقابله با تکفیری‌ها می‌شوند تا به‌این ترتیب حساب کار دست دشمنان کشور ایران بیفتد که هرگز در سر خود فکر نگاه چپ کردن به ایران را نپرورانند. *کم‌رنگ شدن احترام به‌مقام جانبازان وی در پاسخ به پرسشی که توقع شما از مسؤولان چیست و آیا پس از گذشت 30 سال کسی از شما دلجویی کرده و پای صحبت‌های شما می‌نشیند نیز بیان کرد: امروز شاهد کم‌رنگ شدن احترام‌هایی که در گذشته به جانبازان، ایثارگران و خانواده‌های شهدا می‌شد، هستیم و وقتی‌که می‌بینیم در حال فراموشی هستیم ناراحت می‌شویم، اگرچه بدون هیچ منتی برای نجات کشور آن‌هم از روی میل و علاقه باطنی جلوی دشمن سینه سپر کردیم اما امروز به تبع آن آرامشی که در کشور ایجاد شد ما نیز به‌دنبال کسب آرامش روحی و اطمینان خاطر از دلجویی و درک مسؤولان و مردم نسبت به خودمان هستیم. *جانبازان قطع نخاع، قطع امید نمی‌کنند این جانباز 70 درصد با تأکید بر اینکه جانبازان قطع نخاع هرگز قطع امید نمی‌کنند، اظهار کرد: ما وظیفه خود را تا جایی‌که در توان بود انجام دادیم، حال که امروز در بستر افتاد‌ه‌ایم و یا از انجام کارهای عادی و روزمره خود عاجز هستیم انتظار داریم که مسؤولان نیز به حرف دل ما گوش کرده و گوشه‌ای از مشکلات و خواسته‌های ما را مورد توجه قرار دهند. *از اهدای جان خود پشیمان نیستیم وی با اعلام اینکه ما هرگز از این وضعیت پیش‌آمده پشیمان و ناراحت نیستیم افزود: ما به‌عشق وطن به منویات و فرمایشات امام و رهبر فرزانه خود حاضر شدیم تا از جان و جوانی خود بگذریم و امروز نیز تا مادامی که سایه مقام معظم رهبری بر سر این کشور و مملکت است ما خود را خادم این مردم و مخلص جوانانی می‌دانیم که امروز آگاهی کافی نسبت به مقام جانبازان ندارند و نمی‌دانند چه دردهایی را تحمل کرده و روزگارشان به‌چه سختی می‌گذرد. *خاطراتی از سردار شهید صیاد شیرازی احسانی در پایان در مورد یکی از خاطرات خاصی که از دوران جبهه و جنگ در ذهن دارد نیز می‌گوید: از میان هزاران خاطره آن ایام یکی از خاطرات شیرینی که همواره ملکه ذهن من شد را برای شما بازگو می‌کنم که مربوط به شهید سرافراز سردار صیاد شیرازی است که با تمام مقام و منزلت خویش هرگز دچار غرور نشد و به‌راستی صیاد دل‌ها لقب یافت. یادم می‌آید که در دوران خدمت سربازی روزی برای انجام مأموریت در مسیر سومار به کرمانشاه با یکی از درجه‌داران در حال عزیمت بودیم و قرار شد همراه بنده برای انجام کاری توقفی در مسیر کند و من نیز از ماشین پیاده شدم، با توجه به اینکه در فصل بهار بود و همه جا سرسبز و خوش‌گوار سمت تپه‌ای در همان نزدیکی رفتم و دیدم که فردی که لباس پلنگی و شلوار نظامی بر تن دارد آن‌هم بدون هیچ درجه‌ای به‌سمت من آمد، آن فرد با سوالاتی مانند اینکه سرباز کجایی، وضع غذای شما چطور است و احساسی که نسبت به جنگ و خدمت سربازی داری؟ ذهن مرا مشغول کرد و چون برای من به‌نظر فردی عادی آمد به‌جای پاسخ به سوالات وی با جواب‌های سربالا از دادن پاسخ امتناع می‌کردم تا اینکه در همان لحظه دیدم سرهنگ درجه‌داری به‌سمت ما آمد و با دیدن این صحنه پرسید: این فرد را می‌شناسی؟ من خیلی راحت جواب دادم: نه... اما وقتی گفت ایشان سردار صیاد شیرازی هستند لرزه بر اندام من به‌دلیل بی‌احترامی که کرده بودم افتاد و چون شهید سردار صیاد شیرازی متوجه حال خراب و استرس من شد مدام بهمن دلداری می‌داد که نترس من هم مانند شما سرباز بوده و یک فرد عادی هستم. با این اتفاق‌ها من منتظر تنبیه سختی از سوی ایشان بودم و چند روزی را با اضطراب و دلهره گذراندم تا اینکه دیدم در کمال ناباوری به‌جای حکم تنبیه برای من پنج روز تشویقی صادر شد و این درس عبرتی برای من شد که در هر پست و مقامی انسان باید خاکی بوده و خود را هم‌ردیف دیگران ببیند. *درک مفهوم شرایط قطع نخاع از گردن به گزارش فارس، به‌رشته تحریر درآوردن درد و دل جانبازان و ایثارگرانی که سال‌های جوانی خود را به‌پای عزت، اقتدار و امنیت کشور فدا کردند در قالب کاغذ و سایتهای خبری نمی‌گنجد اما شنیدن گوشه‌ای از اهداف، نیت‌ها و انتظارات این عزیزان شاید امروز تلنگری برای ما باشد که اصلا نمی‌دانیم قطع نخاع از گردن یعنی چه و اینکه مگر می‌شود کسی مدام بر روی تختی بخوابد بدون اینکه بتواند اعضای بدن خود را کنترل کند. جان برکفانی که جزء سر خود قادر به‌حرکت دیگر اعضای بدن نیستند اما امروز وقتی با بی‌مهری‌هایی روبه‌رو می‌شوند سر تسلیم و تعظیم فرود آورده و خاضعانه می‌گویند:" اگر هزاران جان دیگر هم در بدن داشتیم باز فدای رهبر عزیزمان و این کشور می‌کنیم و چون با اراده خود رفتیم از کسی توقعی نداریم." و این جمله‌ها در خود هزاران معنا و مفهوم دارد. به‌راستی آیا افرادی که امروز عهده‌دار مسؤولیت‌هایی هستند در برابر جانبازان نیز خود را مسؤول می‌دانند و دلسوز این قشر و راهگشای مشکلات آنها هستند؟ بنابراین بیایید کاری کنیم تا به جانبازان قطع نخاع بگوییم نکند که قطع امید کنید. شما باید بدانید که مردم ما هنوز برای شما احترام قائل بوده و محتاج دعای شما هستند، ما فراموش نمی‌کنیم که آرامش امروز را مدیون سلب آسایش و آرامش شما هستیم؛ پس کاش من و تو بدانیم که قطع نخاع از گردن یعنی چه؟؟ ------------------------- گزارش از: زهرا خطیبی ------------------------- انتهای پیام/86028/ر40/
95/02/22 :: 02:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]
-
گوناگون
پربازدیدترینها