تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845049904




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایتی از خیانت حزب توده/ واکنش شهید بهشتی به اتهام قتل آیت الله طالقانی - پایگاه خبری تحلیلی نماینده


واضح آرشیو وب فارسی:نماینده: با شروع تیرماه؛ روزهای پرالتهاب سال ۶۰ نیز تداعی می شود؛ هفتم تیرماه، سرچشمه تهران و انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی.قرار گفت وگوی مان با حجت الاسلام جواد اژه ای در کمتر از یک روز و نیم هماهنگ می شود، استادتمام دانشگاه تهران، مسلط است به افکار شهید بهشتی و به ویژه افکار اقتصادی او. بزرگراه جلال آل احمد، روبه روی پل گیشا، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، هر روز میزبان مردی از جنس تاریخ است. قاب های عکس بر دیوارهای بلند دفتر کوچکِ داماد بزرگ شهید بهشتی نیز گواه بلندای تاریخ است. برایش آن چنان فرقی نمی کند که "حاج آقا" صدایش کنند یا "دکتر"! اما؛ می خندد و می گوید: « به هر حال دکترا دارم...». ۲ ساعت میهمان دفتر کوچکش بودیم و از بزرگی اندیشه و راه شهید بهشتی سخن گفتیم. خودش می گوید سال های زیادی است که درب این دفتر، مدت طولانی بسته نشده است. جواد اژه ای متولد ۱۳۲۷ در اصفهان و فرزند یکی از روحانیون "بنام" آن دیار است که در کنار دروس "حوزوی" در سال ۱۳۴۶ وارد دانشگاه اصفهان شد و در سال ۱۳۶۰ موفق به کسب دکترای روانشناسی تجربی از دانشگاه دولتی وین (اتریش) شد. وی از سال ۱۳۶۰ در وزارت امور خارجه در قامت یک "دیپلمات" مشغول به کار شد؛ اما در سال ۱۳۶۱ لباس "وزارت" پوشید و با عنوان وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت. ۴ سال هم معاون فرهنگی اجتماعی نخست وزیر وقت بود و از سال ۱۳۶۹ در ۴ دولت سمت مشاور فرهنگی رئیس جمهور را عهده دار بود. وی بنیان گذار سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان یا همان "تیزهوشان" و اکنون نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی اروپا است. بخش پایانی این گفت وگو را در ادامه می خوانیم:  در بخش نخست صحبت های خود، درباره ویژگی های شخصیتی شهید بهشتی سخن گفتید. لطفا از نقش شهید بهشتی در تصویب قانون اساسی و خبرگان رهبری و دیدگاه های ایشان در این زمینه بگویید: حجت الاسلام اژه ای: وقتی امام (ره) پاریس بودند یک پیش نویس قانون اساسی نوشته شد که مرحوم دکتر حبیبی هم در تنظیم آن مؤثر بود و خیلی با احتیاط آن را به ایران آوردند که مبادا به دست مأموران شاه بیافتد. چون معلوم نبود چقدر پیروزی انقلاب طول می کشد. البته باید بدانیم انقلاب اسلامی، تنها انقلابی در تاریخ است که چند روز بعد از پیروزی در آن پیش بینی همه پرسی می شود، در این همه پرسی (رفراندوم) از مردم خواسته شد تا به نظام آینده کشور، رأی بدهند. همه جریان ها در این مورد نظر دادند. یادم می آید در آن زمان حتی مرحوم بازرگان گفت «جمهوری دموکراتیک اسلامی.» بعضی گفتند «جمهوری» و بعضی دیگر «جمهوری دموکراتیک.» امام خمینی (ره) نظرشان را گفتند و ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. رأی گیری دو روز طول کشید و بعد از آن بود که پیش نویس قانون اساسی در مطبوعات منتشر شد. در آن پیش نویس ولایت فقیه نبود، آقای کدیور خارج از کشور می گوید: «در رفراندوم ۱۲ فروردین ولایت فقیه مطرح نبود»، اصلاً در پیش نویس هم نیامده بود که بخواهد مطرح باشد. بعد انتخابات مجلس خبرگان برگزار شد در بررسی مجلس خبرگان، موضوع ولایت فقیه مطرح شد که دولت موقت به خاطر این بحث به دنبال انحلال مجلس خبرگان بود و استعفایش هم به همین دلیل بود. یادم می آید در آن زمان دولت موقت استعفا داد تا امام را تحت فشار قرار دهد و امام استعفا را پذیرفتند و یک دولت جایگزین زیر نظر شورای انقلاب تشکیل شد و آقای هاشمی وزیر کشور شد. باید بگویم مدیریت مجلس خبرگان قانون اساسی و تنظیم قانون اساسی جمهوری اسلامی که اساس و پایه نظام موجود است، از خدمات فراموش نشدنی شهید مظلوم آیت الله بهشتی است. مطرح نشدن بحث ولایت فقیه در دوران ابتدای انقلاب و پیش از آنکه شهید بهشتی آن را در قانون بگنجانند، علت خاصی داشت؟ حجت الاسلام اژه ای: خیر، به هر حال خیلی از ماده های پیش نویس تغییر کرد. علت نداشت. در پیش نویس ولایت فقیه مطرح نبود. با وجود این، آن پیش نویسی که با مدیریت آقای بهشتی در مجلس تصویب شد به رأی مردم گذاشته شد که بر اساس رفراندوم مجددی علاوه بر ۱۲ فروردین و انتخاب مجلس خبرگان قانون اساسی، این هم به رأی گذاشته شد و ولایت فقیه در آن پذیرفته شد. گویا در همان سال هم انتخابات دیگری برگزار می شود و عده ای به نتایج انتخابات اعتراض می کنند. بسیاری از مورخان، به پاسخ شهید بهشتی در این باره اشاره می کنند. این جواب چه بود؟ حجت الاسلام اژه ای: حزب، دو سری لیست داشت؛ یک لیست حزب و یک لیست ریاست جمهوری. تشکیکی بر سر نامزدی جلال الدین فارسی وجود داشت، حزب جلال الدین فارسی را معرفی کرده بود که نشد، بعد هم صحبت از آقای دکتر حبیبی شد. نامزد حزب که دکتر حبیبی بود برای مردم زیاد آشنا نبود، حتی خود ما که رأی دادیم می دانستیم که آقای دکتر حبیبی رئیس جمهور نمی شود، آن موقع چهره آشنا، بنی صدر بود، بنابراین عملاً این ها توانستند رأی مردم را جذب کنند، البته با حمایت بخش عمده ای از روحانیون. «نگاه اقتصادی شهید بهشتی»  یکی از جنبه های مهم دوران زندگی شهید بهشتی، دیدگاه های ایشان در حوزه اقتصادی به شمار می رود. با توجه به اینکه شهید بهشتی، در حوزه اقتصادی هم بسیار صاحب نظر بودند، به نظرتان چرا امروز افکار و عقاید اقتصادی ایشان پیش روی اقتصاد کشور نیست؟ حجت الاسلام اژه ای: ایشان در اقتصاد تسلط بسیار کاملی داشته و در تصویب اصول مربوط به مباحث اقتصادی قانون اساسی نیز نقش مؤثری داشتند. هر مقدار به مباحث اقتصادی ایشان در جمهوری اسلامی عمل کردیم، مشکلات مردم حل می شد و هر جا از آن فاصله گرفتیم و یا زیر پا گذاشتیم، مشکلی حل نشد. ایشان مشکلاتی که اقتصاد بیمار ما هنوز دارد را به صورت زیرساختی می فهمید و درباره آنها اظهارنظر می کرد. نگاه ایشان به اقتصاد یک نگاه تعاونی بود نه سوسیالیستی و دولتی. حمایت از واحدهای کوچک و اجازه نرسیدن خسارت به واحدهای بزرگ و جبران آن مدنظر ایشان بود.  این سال ها عدم رعایت این مسائل سبب شد که فنر قیمت ارز چنان در بروید که تورم ۳۰۰ درصدی، افزایش قیمت ۳۰۰ و ۴۰۰ درصدی گریبان اقتصاد را بگیرد، البته ۲– ۳ سالی است که این روند در شیب تند نیست اما به این سادگی ها هم جبران نمی شود، اما همین که جلوی این سیل گرفته شده بازهم خوب است. مقام معظم رهبری مصرعی از غزل حکیم کاشانی را درباره شهید بهشتی به کار می برند، آنجا که حکیم می گوید «اول بلا به مرغ بلند آشیان رسد» تحلیل شما از این تعبیر چیست؟ حجت الاسلام اژه ای: به طور کلی کسی که بالاترین جایگاه را از نظر فکری دارد، قطعاً همه تیرها به سمت اوست. شهید بهشتی هم چنین بود. این را غربی ها هم می دانستند و توهین آمیزترین اصطلاحات را به کار می بردند. مثلاً می گفتند شما «راسپوتین» انقلاب هستید. «راسپوتین»، یک کشیش فاسد تزارها بود که همه کارها دستش بود. بله. توهین ها و اتهامات تنها به این یک بار خلاصه نمی شود و شنیده ایم که در ایام حیات ایشان، دکتر بارها مورد هجوم انواع و اقسام توهین ها قرار می گرفتند. ایشان در مقابل توهین ها چه واکنشی داشتند؟ حجت الاسلام اژه ای: وقتی خبرنگار آلمانی از ایشان پرسید به شما می گویند «راسپوتین»، آیا این درست است، خیلی صبورانه گفتند «غیرمنصفانه است» و چیز دیگری نگفتند. درصورتی که هیچ کس جرئت نمی کند از رئیس یک قوه در یک کشور اروپایی چنین سوالاتی به این شکل بپرسد، مثلاً به رئیس جمهور ایتالیا بگویند تو «نازی» هستی! در داخل هم که آماج اتهام بودند، می گفتند تو قاتل آقای طالقانی هستی. حتی بعضی از آن هایی که در اصفهان ما به آن ها خط ۳ می گوییم، وقتی آقای بهشتی برای دیدن مادرشان می آمدند، می آمدند پشت در خانه شان، یا کنار اتاق داخلی منزلشان و این شعار را به وسیله فرزندانشان می دادند. منظور از فرافکنی که قبلاً مطرح شد همین بود. حجت الاسلام اژه ای: این اتهامات به کل نظام همیشه بوده است. اخیراً درباره "فهیمه اروانی" و مسئله شناسایی و دستگیری وی، خبرهایی شنیده شده است؛ گفته می شود خانم اروانی هم در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی مشارکت داشته است؟ گویا قبلاً بحث کلاهی در انفجار دفتر حزب مطرح بود. حجت الاسلام اژه ای:  بیش از هزار نفر از اعضای منافقین پایگاه اشرف را به آلبانی منتقل شده اند. "فهیمه اروانی" هم یکی از نیروهای ویژه گروهک تروریستی منافقین و نفر دوم زن سازمان بعد از مریم رجوی است که سالیان طولانی علیه جمهوری اسلامی ایران دست به اقدامات ضد امنیتی و مسلحانه زده اند. احتمالاً خانم اروانی هم در این کار مشارکت داشته است. دولت آلبانی قدرتی در برابر آمریکا ندارد که این خانم را تحویل بدهد، این ها در پایگاه های خودشان تحت حفاظت هستند و اجازه بیرون آمدن ندارند. وزارت اطلاعات پیگیر هست و ما هم تا خبری رسمی نگیریم نمی توانیم مسائل ذهنی و یا اطلاعات شخصی مان را به عنوان مستندات مطرح کنیم؛ اما همه برنامه های انفجار دفتر حزب زیر نظر سازمان منافقین و از طریق کلاهی بود. او هم زیر نظر مسعود رجوی و موسی خیابانی فعالیت می کرد. شنیده شده که دکتر بهشتی در دوران زندگی خود با منافقان نیز چالش های مختلفی را داشته است. برخورد شهید بهشتی با مسعود رجوی چطور بود؟ آیا با هم ملاقاتی هم داشتند؟ حجت الاسلام اژه ای: در سال ۵۸، یک بار پیش آقای بهشتی آمد برای مذاکره. در جلسه چهارشنبه های منزل آقای بهشتی یکی از بچه های سازمان از آقای بهشتی پرسید مشکل شما با سازمان ما چیست؟ شهید بهشتی گفتند؛ یکی اینکه دروغ می گویند و دیگری، ایدئولوژی شان منحرف است. من هم آنجا بودم. ایشان گفتند چند روز پیش که آقای رجوی آمده بود اینجا؛ من این دو اشکال انحراف ایدئولوژیک و دروغ را بهشان تذکر دادم. هفته بعد، روز چهارشنبه، آن آقا آمد و گفت، با برادر مسعود صحبت کردم، گفت: «اصلاً ملاقاتی با آقای بهشتی نداشته است.» آقای بهشتی گفتند؛ دروغش که ثابت شد حالا برویم سر ایدئولوژی. مگر مستنداتی از این ملاقات موجود نبود که این طور عیان انکار کرده بود؟ حجت الاسلام اژه ای: آن ها حفاظت شده می آمدند؛ به هر حال با توجه به این موضوع، صورت جلسه ای در کار نبود. «روایتی از خیانت حزب توده و معروف ترین مناظره شهید بهشتی» از مناظره معروف دکتر بهشتی با آقای کیانوری بگویید؛ این مناظره هنوز که هنوز است، مورد توجه بسیاری از دوست داران شهید بهشتی قرار دارد. یادتان می آِد که چه مسائلی در این مناظره مطرح شد؟ حجت الاسلام اژه ای: شهید بهشتی مناظره های متعددی داشتند، یکی از معروف ترین آن ها همین مناظره بود. در آن مناظره مسئله خیانت حزب توده مطرح می شود، آقای کیانوری می گوید: «اینکه ما وابسته به شوروی هستیم، تهمت است.» آقای بهشتی هم می گویند: «ما همین جا دادگاه را شروع می کنیم.» یادم می آید که ایشان در مناظره ها پاسخ منطقی می دادند، معتقد بودند که از دیدن این مناظره ها قطعاً افراد تأثیر می پذیرند. بعد از شهادت آقای بهشتی جمع کوچکی به نام شورای امنیت ملی بود، آن موقع به صورت رسمی نبود که اعضا مشخص و انتخاب شده باشند. از سپاه، کمیته، وزارت اطلاعات، رئیس صداوسیما بود، روسای شبکه ها بودند. من هم از طرف نخست وزیری در جلسه بودم. آن دوران اوج ترورها بود. جلسه ای به منظور بررسی ترورها گذاشته شد، سال جنگ بود و ترور. من همان ها در جلسه مطرح کردم قبل از اینکه حزب توده، ضربه ای مثل حادثه هفتم تیر به ما بزند باید حواسمان جمع باشد. جلسه هم همین باور را داشت. همان طور که مطلع هستید آن زمان فرمانده نیروی دریایی از اعضای فعال حزب توده بود که اعدام شد. او همیشه وقتی به جماران که می آمد، در ملاقات های عمومی امام، می گفت اینجا بوی خدا و بهشت می آید، شما حس نمی کنید... من عمداً می گفتم نه! عصبانی می شد. در روز ملاقات با امام هم او اول از همه حاضر می شد وقتی می پرسیدم چرا زود می آیید، می گفت من بوی بهشت را اینجا می شنوم من هم می گفتم اینجا هوای خیلی خوبی دارد ولی بوی بهشت نمی شنوم - می خندد – این ها این طوری تظاهر خط امام را می کردند. برگردیم به همان بحث مناظره. حجت الاسلام اژه ای: بله. آقای بهشتی به یقین و قاطع این ها را جاسوس شوروی می دانستند اما همه ادله خود را در کمال متانت و منطقی بیان می کردند. روز انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی شما کجا بودید؟ حجت الاسلام اژه ای: خرداد سال ۶۰ بود. از رساله دکترایم دفاع کرده بودم. معمولاً به خاطر صرفه جویی در هزینه ها تلفن نمی زدم. ولی روز دفاع بعد از ظهر روز چهارشنبه بود که به آقای بهشتی زنگ زدم، می خواستم بگویم که درسم تمام شده است. گفتند «کی برمی گردید؟» گفتم؛ «جشن فارغ التحصیلی پانزدهم تیر (۱۳۶۰) است تا آن موقع هستم و بعد بلافاصله برمی گردم.» شب یکشنبه بود و تلویزیون اتریش هم روشن. داشتم وسایلم را برای پست کردن به ایران جمع می کردم که تلویزیون خبر انفجار دفتر حزب جمهوری را اعلام کرد. «روایت انفجار دفتر حزب جمهوری و تماس تلفنی منافقین» با شنیدن این خبر واکنش شما چه بود؟  حجت الاسلام اژه ای: از بس رسانه های غربی دروغ می گفتند، خبر را جدی نگرفتم. ساعت ۱۲ شب آنجا، ۲:۳۰ بامداد تهران بود. ساعت ۴، ۵ صبح بود که منافقان زنگ زدند و خبر شهادت آقای بهشتی را با خوشحالی دادند که بهشتی را کشتیم، تو را هم می کشیم. بعدازآن بود که مرتب تلفن می زدند و فقط فحش می دادند. بچه های انجمن اسلامی شهر وین را جمع کردیم، همه بهت زده بودیم. لیست شهدا را از سفارت گرفتیم و آن زمان بود که فهمیدم علی اکبر برادرم هم شهید شده است. دوشنبه به دانشگاه رفتم و اعلام کردم که در جشن فارغ التحصیلی نمی توانم شرکت کنم، گفتند باید استادی را به جای خودتان برای مراسم معرفی کنید. بعد از هماهنگی این امر بلیط گرفتم و از طریق فرانکفورت به تهران آمدم. به دفن اخوی نرسیدم. ولی آقای بهشتی را هنوز دفن نکرده بودند، از فرودگاه مستقیم به سردخانه رفتیم، جسد را گرفتیم و در محل فعلی شهدای فاجعه هفتم تیر دفن کردیم. آن تلفن آخرین باری بود که با آقای بهشتی صحبت کردم. ۳ هفته قبل از شهادت بود. «آمریکا باید از عصبانیت شکل گیری انقلاب اسلامی بمیرد» آقای دکتر اجازه بدهید کمی به تبیین افکار شهید مظلوم در ارتباط با امروز جامعه بپردازیم، اگر شهید بهشتی در قید حیات بودند، چه برخوردی با فعالیت های سیاسی فعلی و به ویژه برجام داشتند؟ حجت الاسلام اژه ای: به نظر من موضع ایشان نسبت به برجام، همان موضعی است که مقام معظم رهبری دارند. ایشان گفته بود که آمریکا باید از عصبانیت شکل گیری انقلاب اسلامی بمیرد و در این مورد هم ضمن در نظر گرفتن تعامل با جهان خارج بر اساس حفظشان نظام همیشه وجه مثبت و منفی یک مسئله را بررسی می کردند. آقای بهشتی دیجیتال نبودند. یعنی صفر- یک نبودند. یک طرف را صددرصد ببیند و طرف مقابل را، صفر. در صورت حیات ایشان من اطمینان دارم عهدشکنی آمریکایی ها از نظر ایشان دور نمی ماند، این پیش بینی را می کردند. هرچند برجام مشکلات را از جلوی پای ما برداشته است، جمهوری اسلامی هم به تعهداتش هم عمل کرد. الآن هم رهبری اعلام کردند «اگر آمریکا برجام را پاره کند، ایران آن را آتش خواهد زد» که آن ها ظاهراً کمی عقب نشینی کردند، منتهی این عقب نشینی به این معنا نیست که بخواهند مشکلات ما رفع شود. ما باید بتوانیم در برنامه ریزی هایمان اولویت بندی کنیم و اگر شهید بهشتی هم در قید حیات بودند، به یقین همین رویکرد مقام معظم رهبری را داشتند. هرچند الآن خیلی وضعمان فرق کرده و به هر حال توقعات مردم هم زیاد است و قابل مقایسه با زمان جنگ نیست.  توقعات مردم در قبال صحبت مسئولان بالا می رود، این طور نیست؟ حجت الاسلام اژه ای: بله وقتی می گویند همه تان را صاحب خانه می کنیم و یا نفت را بر سر سفره هایتان می آوریم. وقتی محاسبه دقیق و علمی نباشد، فقط آدم های سطحی جذب می شوند، نه آن ها که قدرت نظام را طولانی مدت می بینند. و اینکه می گویند گزارشمان را در صد روز اول ارائه می دهیم. به نظر شما این صحبت توقع مردم را بالا نمی برد؟ حجت الاسلام اژه ای: وقتی تظاهراتی در مسئولان باشد، بدبینی در مردم ایجاد می شود. ما هر چه داریم از مردممان است. این ها برکاتی است که انقلاب برای ما داشته است و مردم پای ارزش ها و باورهایشان ایستاده اند. من معتقدم اگر بتوانیم هم سیاه نمایی نکنیم و هم مبالغه، را همان هموارتر می شود. متأسفانه به نظر می رسد که امروز برخی می خواهند مردم را در دیدگاه های بزرگان نظام قرار دهند؛ به نظر شما این موضوع صحیح است؟ حجت الاسلام اژه ای: مخالفان نکات منفی را بزرگ می کنند و نکات مثبت را مدنظر قرار نمی دهند و بالعکس. آن ها که در جریان هستند می بینند نکات مثبت جای خود را دارد، کمبودها جای خود. مقام معظم رهبری خوش بینی به غرب را خطرناک می دانند. هرکسی که می خواهد باشد. اگر هم مثبت و هم منفی دیده شود؛ قرار دادن در مقابل رهبری نیست؛ اما اینکه مثلاً بخواهند آقای دکتر صالحی را در نیروگاه اراک دفن کنند، این فقط یک فکر غلط است. به نظرتان با علم آن زمان آقای بهشتی، می توان امروز مسیر را طی کرد؟ حجت الاسلام اژه ای: اگر سخنرانی ها و بحث های سال ۴۵ به بعد ایشان را در آلمان بخوانید انگار همین حالا و برای امروز ما صحبت می کند. ایشان فردی آینده نگر است و خودشان می گویند، «انسان، انسانی است که به آینده فکر می کند و در زمان حال نیست. یکی از مشکلات فعلی ما در زمان حال زیستن است و در جا زدن در زمان حال است.» «شهید بهشتی با تغییرات موافق بود، اما تغییرات عاقلانه»  اجازه دهید که یک سئوال دیگر مطرح کنیم که همواره درباره شخصیت ایشان مطرح است. آیا شهید بهشتی با تغییرات موافق بودند؟ حجت الاسلام اژه ای: او با تغییرات موافق بود، اما تغییرات عاقلانه. در اوج زمان طرح شدن کتاب غرب زدگی جلال به من موقع سفر اروپا می گفتند «به اندازه کافی درباره خطرات غرب حرف زده شده، ببینید چه عواملی این غرب را روی پای خود نگه داشته است تا از نکات مثبتش استفاده کنیم.» ما باید ضد سلطه فرهنگی غرب باشیم. آقای بهشتی این گونه بود ولی ضد زیرساخت ها نبودند، نه رهبری ضد این هستند که ما دانش را از آن ها بگیریم و نه امام خمینی که می گفتند ما با دانشگاه مخالف نیستیم، با دانشگاهی که مزدور بپرورد مخالفیم. اگر بخواهید در یک جمله شخصیت ایشان را بر زبان آورید، به کدام ویژگی شان اشاره می کنید؟ حجت الاسلام اژه ای: آقای بهشتی در ابعاد مختلف مظلوم ماند؛ علم، فقاهت. او بسیار مقید به عمل آنچه که می گوید بود. هیچ موردی سراغ ندارم که واعظی باشند برای دیگران. ایشان خودشان عامل بودند. در این باره مصداقی مدنظرتان هست؟ حجت الاسلام اژه ای: قبل از انقلاب سال ۵۶ در مشهد بودیم. آن موقع رژیم آن قدر خیالش راحت شده بود که همه زندانیان به جز آقایان طالقانی، منتظری و هاشمی را آزاد کرده بود. آقایان خامنه ای، هاشمی نژاد، طبسی، باهنر و قبل از آن مرحوم شریعتی را آزاد کرده بود. تابستان و بعد از چهلم مرحوم شریعتی بود. با خانواده رفته بودیم مشهد. آقای بهشتی هم برای طلبه های مدرسه حقانی کلاس گذاشته بودند. صبح بود. من توی حیاط بودم. می خواستیم با آقای بهشتی برویم بگردیم. صدای زنگ در آمد. در را باز کردم دیدم آقای باهنر هستند. سلام علیکی کردم. سراغ آقای بهشتی را گرفتند. برگشتم دیدم ایشان توی ایوان ایستاده اند. با هم سلام علیکی کردند. آقای باهنر گفتند «برای کار مهمی آمده ام» و ادامه دادند؛ گفتند: «من، آقای خامنه ای، هاشمی نژاد و طبسی دور هم بودیم شنیدیم شما مشهد هستید، رفقا گفتند بروید آقای بهشتی را هم بیاورید.» آقای بهشتی گفتند، من کار دارم. ایشان پرسید چه کار دارید؟ گفتند: «خانم و بچه ها را می خواهیم ببریم پارک بگردیم.» آقای باهنر گفت: «جواد آقا می بردشان.» گفتند: «خیر، من خودم بهشان قول دادم که با من به پارک برویم.» آقای باهنر یکی از صبورترین چهره های انقلاب بود ولی در اینجا چهره شان بنفش شده بود که ما دور هم جمع شده ایم به شما می گوییم بیایید جلسه برای انقلاب ولی شما می گویید من می خواهم خانم بچه ها را ببرم پارک! آقای بهشتی تقویمشان را نگاه کردند و گفتند «فردا ساعت ۸ صبح خوب است؟» آقای باهنر عصبانی رفت... که ما راجع به انقلاب صحبت می کنیم آقای بهشتی راجع به پارک! فردا صبح من هم همراه آقای بهشتی رفتم جلسه. در آنجا دادگاهی برای آقای بهشتی تشکیل شده بود، همه شروع کردند حرف زدن که مسخره است که همه توی زندان هستند در معرض دستگیری هستند، شما صحبت از پارک می کنید. آقای بهشتی گفتند «حالا که شما توی زندان نیستید ولی من می خواهم مطلبی را به شما بگویم. ما می خواهیم مردم را به یک انقلاب دعوت کنیم، درست است؟» همه تائید کردند. گفتند «ما به مردم می خواهیم بگوییم این کارها را برایتان می خواهیم بکنیم.» همه تائید کردند. سپس گفتند «وقتی شما به زن و بچه تان قول بردن یک پارک را می دهید و نتوانید به این قول عمل کنید، آن وقت چطور می خواهید مردم را به صحنه انقلاب بیاورید و به آن ها بگویید برای شما این کار و این کار را می کنم؟! وقتی نتوانید به یک قول خانوادگی ساده عمل کنید چگونه می توانید برای آن ها یک آینده امیدبخش در مورد انقلاب به تصویر بکشید؟» حتی در قول دادن به حضور در جشن عروسی یک پاسدار برای شش ماه بعد باوجود گرفتاری های بعد از انقلاب، شهید بهشتی مقید بود به آنچه که می گوید عمل کند.


دوشنبه ، ۷تیر۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نماینده]
[مشاهده در: www.namayande.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن