واضح آرشیو وب فارسی:کرد پرس: سرویس مقاله-ناصر سرگران دانشجوی دکتری حقوق بینالملل دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه های سقز با ارسال یادداشتی به بررسی " افکار عمومی ضامن دستیابی به حقوق قربانیان بمباران شیمیایی سردشت" پرداخته استکردپرس- انسان باید به اندیشیدن در مورد «جنگ» خاتمه دهد، در غیر اینصورت این «جنگ» است که به حیات انسانی خاتمه می بخشد«جان اف کندی» بیست و نُه سال از بمباران شیمیایی سردشت میگذرد. جنگ هشت ساله تمام عیار نظامی میان دولتهای ایران و عراق پایان یافته است، اما همچنان مبارزه مجروحین و مصدومین شیمیایی سردشت با زخمها و رنجهای طاقت فرسایشان ادامه دارد. بمباران شیمیایی زنان، کودکان و مردان سردشتی چه ساده سهلترین و در عین حال اساسیترین قواعد بازی را برهم زد. بر اساس اصول حاکم بر حقوق بشردوستانه جغرافیای جنگ نامحدود نیست، در پرتو این اصل نباید به هر مکانی حمله کرد. بر اساس اصول حاکم بر حقوق بشردوستانه هر کس را نباید مورد حمله قرار داد. اما بمباران شیمیایی هفت تیر 1366 سردشت از سوی رژیم بعث عراق نه تنها جغرافیای جنگ و مردمان مورد حمله را تغییر داد بلکه حتی کسانی که در زمان حمله وجود خارجی نداشتند، از آثار نامطلوب ناشی از حمله شیمیایی سردشت مصون نماندند. استفاده از سلاحهای شیمیایی صرفا جنگ علیه نسل حاضر نبود بلکه نسلی که هنوز به دنیا نیامده بود را نیز هدف قرار داد. چه افراد بسیاری در منطقه مورد تجاوز هستند که علت مشکلات تنفسیشان بیش از به دنیا آمدن آنها بوده است. کسانی که نه بازیگر بازی و نه تماشاگر آن بوده اند. طی سالهای بعد از حمله تلاشهای بسیاری (چه از طرف دولت ایران و چه جوامع مدنی) برای احقاق حقوق قربانیان شیمیایی صورت گرفته است. تلاشهایی در جهت یافتن مقصران و مسئولان حمله با هدف اعمال آثار مسئولیت و در نهایت حمایت از قربانیان حمله شیمیایی. یادداشتها، مقالات، سخنان و به طور کلی اقدامات عینی و عملی بسیاری در باب نحوه انتساب مسئولیت و تعیین مسئولان و مسببان فاجعه، مراجع صلاحیتدار برای رسیدگی به اعمال متخلفانه ناشی از حمله، طرق جبران خسارات وارده به قربانیان و... صورت گرفته است. لیکن در یادداشت حاضر، راهی که برای رسیدن به این مهم انجام میشود، مد نظر است. با وجود تلاشهای انجام شده بنا به دلایل متعدد حقوقی و غیر حقوقی مسئولیت دولتها و اشخاص حقیقی و حقوقی متخلف در حمله شیمیایی به سردشت جهت جبران خسارات وارده به قربانیان شیمیایی واقعه تماما احراز و اثبات نشده است. پرسشی که مطرح است آیا از تمام ظرفیتهای حقوقی و غیر حقوقی ممکن جهت احراز و اثبات مسئولیت مسببان بمباران شیمیایی سردشت بهره گرفته شده است؟ جنگ عراق علیه ایران در دسته بندی مخاصمات، یک مخاصمه بینالمللی محسوب میشود. بسیاری از اعمال ارتکابی نیروهای عراقی در جنگ هشت ساله به آستانه جنایات جنگی و جنایات ضد بشریت رسید. جنایاتی که در زمره جنایات عمده بینالمللی محسوب میشوند. با توجه به عناصر تشکیل دهنده جنایات جنگی و جنایات ضد بشریت و تعریف آنها در اسناد مختلف بینالمللی از جمله سند تاسیس دادگاههای نورنبرگ و توکیو و اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری میتوان گفت: علاوه بر آنکه مسئولیت حمله جنبه بینالمللی پیدا میکند و مسئولانی فراتر از مرزها باید پاسخگوی اقدامات خود در قبال دولت ایران و قربانیان فاجعه گردند، واکنشها و حمایتها از قربانیان حمله شیمیایی سردشت نیز بایستی جنبه بینالمللی پیدا کند. وقتی صحبت از یک جنایت عمده بینالمللی تحت عنوان جنایات ضد بشریت است قربانیان و مسائل و چالشهای مربوط به آنان محدود به مردمان در معرض بمباران شیمیایی هفت تیر 1366 و یا صرفا موضوع شهر سردشت یا کشور ایران نیست. بلکه مسئله به واسطه نوع جنایت از بعد یک شهر، کشور و یا منطقه خاص فراتر رفته و بُعد جهانی مییابد. در بمباران شیمیایی سردشت این نوع بشر است که از حمله متأثر گشته و قربانی واقعه محسوب میشوند. نکته حائز اهمیت این است که تا چه اندازه توانستهایم عمق فاجعه و رنجها و آلام قربانیان شیمیایی سردشت را نه تنها در سراسر ایران بلکه در سراسر جهان منعکس کنیم تا جنایت را آنگونه که است و جنایت ضد بشریت محسوب میشود به مردمان جهان منعکس کنیم. حقوق بینالملل در برابر نقض تعهدات بینالمللی از سوی تابعان خود دارای ضمانت اجراهای مختلف حقوقی و غیر حقوقی است. ضمانت اجراهای کیفری، مدنی، اقتصادی، دیپلماتیک و اقدامات متقابل از مهمترین ضمانت اجراهای حقوقی و ضمانت اجراهای اخلاقی، سیاسی، منافع مشترک، پرهیز از تنش و افکار عمومی از مهمترین ضمانت اجراهای غیر حقوقی محسوب میشوند که بعضا همین ضمانت اجراهای غیر حقوقی در احقاق حقوق خسارت دیدگان در عرصه بینالملل به مراتب قویتر، کاراتر و موثرتر از ضمانت اجراهای حقوقی عمل کرده است و یا دست کم زمینه دستیابی به جبران خسارتهای حقوقی را فراهم ساخته است. افکار عمومی به عنوان یکی از ضمانت اجراهای غیر حقوقی موثر و کارا میتواند زمینههای حمایت هرچه بیشتر از قربانیان شیمیایی سردشت را فراهم سازد. زمانی که خانواده جامعه بشری از خلال جنایات ضد بشریت همچون قضیه سردشت متأثر میشوند پس این کل جامعه جهانی است که بایستی نسبت به اعمال متخلفانه رژیم بعث عراق و حامیان آن واکنش نشان داده و حتی در صدد حمایت از قربانیان مستقیم حمله برآیند.چنین نگرشی به موضوع را میتوان در پرتو نقض قواعد آمره و نقض تعهد در برابر کل جامعه جهانی نیز جستجو کرد. بدین ترتیب گستره قربانیان حمله شیمیایی به مردم بیدفاع سردشت فراتر از یک آمار ساده چند صد کشته و مصدوم است. بلکه حتی محیطزیست به عنوان یکی از قربانیان بمباران شیمیایی هفت تیر 1366 را نیز شامل میشود. حق بر داشتن محیطزیست سالم در اسناد متعدد حقوق بینالمللی شناسایی شده است. اسنادی چون استکهلم به سال 1972 و ریو به سال 1992 بر حق بر داشتن محیطزیست سالم تأکید میکنند. این حق همچنین به عنوان یکی از حقهای بشری در نسل سوم حقوق بشر در دهه هشتاد میلادی شناسایی شد. نسل سوم حقوق بشر حقوق همبستگی یا جمعی را مطرح میکند حقوقی که فردی نیستند. حق بر صلح، توسعه، محیطزیست و... در زمره نسل سوم حقوق بشر هستند. با این دیدگاه و با توجه به خسارات وارده به محیطزیست در خلال حمله شیمیایی به سردشت و باقی ماندن مواد خطرناک سمی و شیمیایی در خاک، آب و هوای منطقه ناشی از این حمله باید گفت: نمیتوان افراد خاصی را مشخصا قربانی فاجعه دانست بلکه در اینجا این حقوق جمعی افراد است که نقض گردیده است پس نیازمند واکنش و حمایت نه فردی بلکه جمعی از قربانیان هستیم. ایجاد چنین نگرشی در خانواده جامعه بشری و احساس جمعی به فاجعه سردشت تعهد ما مردمانی است که به کانون فاجعه نزدیکتر هستیم. ما میتوانیم از ارتباطات جهانی که به واسطه توسعه تکنولوژی (که حتی امروزه از دهکده جهانی به خانه جهانی تعبیر میکنند) در جهت انعکاس آلام و رنجهای قربانیان شیمیایی هفت تیر ماه 1366 به کل جامعه بشریت بکوشیم. انتشار یادداشت، مقاله، مستند، فیلم، و... در زمینه آلام و رنجهای قربانیان شیمیایی سردشت نه تنها در ایران بلکه در منطقه و کل جهان و به زبانهای مختلف میتواند در بسیج افکار عمومی و القای احساس همبستگی در خانواده جامعه بشری موثر واقع گردد. این تلاش غیر حقوقی میتواند زمینه تحقق ضمانت اجراهای حقوقی را هرچه سهلتر نماید. هرگاه بسیج افکار عمومی به ویژه در مناطق و کشورهایی که مسئولیت اشخاص حقیقی و حقوقی و دولتهای آنان مطرح است میسر شود، زمینههای احراز و اثبات مسئولیت مسببان فاجعه نیز بیش از پیش فراهم میگردد. امروزه افکار عمومی با فشار به دولتها و اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند هم نقش پیشگیرانهای در بروز چنین جنایاتی داشته باشند و هم در صورت بروز در پذیرش مسئولیت آنان نقش رو به جلوی ایفا کنند. اقدامات ما در انعکاس فاجعه شیمیایی سردشت به ویژه در کشورهای اروپایی و کشورهایی چون هلند و آلمان که پرونده خانوادههای قربانیان و مصدومین شیمیایی سردشت در دادگاههای داخلی آنها مطرح است یا قابلیت طرح را دارد، میتواند در نتیجه حکم به نفع جامعه قربانی اثر مثبت بجای گذارد. بر این اساس است که نگاه به بمباران شیمیایی سردشت مسئله یک فرد یا شهر یا مقولهای ملی نیست، بلکه مسالهای جهانی است که واکنشها و حمایتهای جهانی را نیز طلب میکند و برای رسیدن به این مطلوب از هیچ کدام از ظرفیتهای حقوقی و حتی غیر حقوقی و به ویژه افکار عمومی نباید غافل شد. منبع استفاده: شماره 15 نشریه (پوشپه ر) انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت
دوشنبه ، ۷تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کرد پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]