تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن كه شوخى و دروغ را ترك گويد و مجادله (بگومگو) را رها كن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845170789




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

| گریه پرستو صالحی در”ماه عسل”؛ همه چیز از منقل و دوست‌های پدرم شروع شد


واضح آرشیو وب فارسی:نی زار:
گریه پرستو صالحی در”ماه عسل”؛ همه چیز از منقل و دوست‌های پدرم شروع شد
نـــــی زار : هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان۹۵، در لحظات منتهی به افطار برنامه «ماه عسل» پنجره‌ی خود را مقابل چشمان مشتاقان خود گشود.بعد از پخش دعای فرج و تیتراژ ابتدایی علیخانی ضمن قبولی طاعات و قدردانی از مخاطبان آنها را به دیدن پشت صحنه برنامه دیروز دعوت کرد. به گزارش نی زار و […]
نـــــی زار : هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان۹۵، در لحظات منتهی به افطار برنامه «ماه عسل» پنجره‌ی خود را مقابل چشمان مشتاقان خود گشود.بعد از پخش دعای فرج و تیتراژ ابتدایی علیخانی ضمن قبولی طاعات و قدردانی از مخاطبان آنها را به دیدن پشت صحنه برنامه دیروز دعوت کرد. به گزارش نی زار و به نقل از انتخاب، احسان علیخانی در واکنش به حادثه تلخی که برای جوانان سرباز إیرانی در جاده سیرجان رخ داد گفت: باید تسلیت بگوییم به خانواده های بچه هایی که مادر و پدرانشان چشم انتظار برگشتشان بودند اما این اتفاق رخ داد. آنها در حالی دچارِ این حادثه شدند که هنوز خاک، پوتین هایشان را هم نگرفته بود و متاسفانه از دستشان دادیم. من از طرف خودم ، رفقام و همه همکارانم تسلیت میگویم این اتفاق را و از خداوند برای بازمانده های آنها صبر میخواهیم. ماجراهای جاده ها هم که خیلی تکراری شده و باید اینقدر آن را تکرار کنیم تا فکری به حالش شود و شاهد ایم فاجعه های تلخ نباشیم. بیشتر مراقب رانندگی مان باشیم چون حتی اگر ما شوماخر باشیم ماشین کناری ممکن است سیاساکتی باشد! علیخانی ضمن دعوت مهمان امروز امیر صالحی از مخاطبان خواست تا ثانیه های آخر قضاوت نکنید و فقط امروز شنونده باشید. امیر صالحی گفت: بچه شرق تهران هستم. متولد ۵۳ پدرم تکنسین ارتش است. خیلی مظلوم بودم و شیطنتی نداشتم. در ادامه خواهر امیر که پرستو صالحی بازیگر سینما و تلویزیون در برنامه حاضر شد. پرستو صالحی ادامه داد: همه چیز در خانواده خوب بود. اسباب بازی هایی داشتیم که همه فامیل حسرت آن را داشتند و هیچ مشکلی نداشتیم. کودکی دلچسبی بود و امیر راست میگه من شیطنت زیادی داشتم حتی به جای آب نفت خوردم. امیر گفت: خانواده پدری فرهنگی بودند و همه نسبت به ما حساسیت داشتند. اشک‌های پرستو صالحی در علیخانی از بحران خانواده پرسید و پرستو گفت: از یک منقل و دوست‌های پدرم شروع شد که انتهاش به اینجا ختم شد. سرطانی بود که خوشبختی تموم شد مادرم اولین بار متوجه شد آن موقع من ۸ سالم بود. امیر ادامه داد: از مرکز توجه پدرم دور شدیم. فقط پدرم با دوستان دور هم بودند و بیشتر در مسافرت‌ها این کار انجام میدادن و میگفتند تفریح است. پرستو اظهار داشت : من برنامه علیرضا رو دیدم. خیلی گریه گردم بعضی وقتها همه چیز داری بهترین امکانات در اختیارش بود. همه به پدرم  توجه داشتند اما کم کم رفتار پدرم تغییر کرد دعواهای پدر و مادر شکستن ظرف‌ها شروع شد. صالحی از خانواده و مخاطبان خواست که نیومدم که بگم پدرم بد است آمدم بگم که اعتیاد پدرم را از من گرفت. در دوران دبستان ۱۱ مدرسه عوض کردم. حتی غیبت‌های فراوانی در حضور از مدرسه داشتم. پدرم در خیلی از مواقع پشیمون میشد. تمام خانواده همسایه‌ها متوجه شدند و به خاطر سردی رفتار پدرم ازش دور شدم. کارهاشونو نمیفهمیدم ولی با گریه های مادرم از بحران با خبر شدم. امیر ادامه داد: همه خانواده تلاش برای ترک اعتیاد پدرم کردند جلسه می گذاشتند حتی یک نفر حدود یک ماه در خانه ما بود. پرستو صالحی عنوان کرد: با توجه به وضع مالی مجبور به فروختن خانه شدیم. حتی سرکار نمیرفتند تا اینکه اخراج شدند و به خاطر همین مشکلات رفتار پدرم خیلی تغییر کرد. سال های قبل اعتیاد خیلی جرم بود و صاحب خونه که متوجه این موضوع شد با ما برخود میکرد و همین ماجرا ها ادامه داشت تا اینکه پدر ارتشی درس خونده یک تاکسی نارنجی گرفت ی روزی اومد جلوی در مدرسه دنبالم به خاطر اینکه دوستانم متوجه نشوند پدرم معتاد است بهش گفتم برو اومدم خونه دیدم مامانم گفت چرا سوار نشدی از آون موقع اومده داره گریه میکنه به خاطر همین موضوع دو ماه برای ترک اعتیاد به بیمارستان رفت. امیر در دوران دبیرستان بود به نقاشی ساختمان رفت مادرم تولیدی کار میکرد زمانی که از بیمارستان برگشت  همه چیز خوب بود تا اینکه دوباره شروع کرد نمیدونم این مواد چیه که واقعا ترکش سخته برای امثال علیرضا آرزوی موفقیت دارم که تونستند این کار کنند. یک روزی به همراه دوستم برای امتحانش رفتم مامانم گفت نرو وقتی برگشتم دیدم عمه ام در خونه را باز کرد و تو حیاط قطره های خون ریخته بود مامانم خونه نبود پدرم خوابیده بود رفتم بیدارش کردم گفتم مامان کجاست  مادرم مثل بوکسور هایی که صورتش داغون میشه شده بود وبعد از این ماجرا که  سال ۷۵ بود پدرم به مدت ۱۳ سال رفت. در این مدت که من بازیگر شدم فقط یک بار جلوی برج میلاد پدرم را از دور دیدم که آقای دهکردی جلوی من بود گفتم میشه راه برید گفتند چرا؟ گفتم بابام. سیزده سال به واسطه عمه‌هایم از پدرم با خبر بودیم تا اینکه زنگ زدن گفتند پدرم جواب نمیده. من و امیر پشت در خونه پدرم رفتیم امیر در را شکست و رفت داخل. بعد من رفتم دیدم جنازه پدرم افتاده و از شدت درد دستش را گاز گرفته بودو فوت کرده بود. آن زمان از خدا خواستم کاش یک بار دیگر فرصت بهم بده  تا من به پدرم دوباره فرصت بدم اما اینطور نشد. پرستو صالحی  با اشک‌هایی که از چشمش سرازیر شده بود از همه دختر و پسرهایی که شبیه آنها هستند خواست به پدرشآن فرصت بدهند. از خدا طلب بخشش میکنم کاش به عنوان بیمار نگاه میکردم و آن زمانی تلخ تر شد که بعد از مراسم خاکسپاری پدرم رفتیم وسایل خانه‌اش را جمع کنیم یک چمدان پر از مصاحبه های خودم را دیدم و خیلی دلم سوخت. پرستو صالحی در پاسخ به علت دوری سیزده ساله از پدرش گفت: به خاطر ترس از رفتار مادرم و اینکه خیلی عذاب کشیده بودیم به سمت پدرم نرفتیم. پایان امیر و پرستو صالحی ابراز پشیمانی کردندو گفتند کاش تلاش می‌کردیم وقفت میگذاشتیم و الان این عذاب وجدان همراه ما نبود به خاطر این موضوع ما هیچ وقت سیگار هم نکشیدیم.
۵ تیر, ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نی زار]
[مشاهده در: www.neyzarnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن