واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گزينه نظامي سوريه در كاخ سفيد پسااوباما
مسئله دخالت نظامي امريكا در سوريه موضوعي تازه نيست بلكه بايد گفت كه امريكا از ابتداي بحران سوريه در 2011 همواره نيمنگاهي به اين دخالت داشته، به خصوص اينكه حاميان منطقهاي مخالفان مسلح در سوريه و گروههاي تروريستي اميد داشتند كه امريكا ...
نویسنده : سيدرحيم لاري
چند روز قبل بود كه روزنامــه امريكايي وال استريت ژورنال نامهاي منتسب به 51 ديپلمات در وزارت خارجه امريكا را منتشر كرد كه به طور عمده از ديپلماتهاي بلندپايه و ميانرده اين وزارتخانه محسوب ميشوند و برخي از آنها هم در مورد سوريه نقش مشاوره را دارند. اين ديپلماتها در نامه خود خواستار تغيير اساسي واشنگتن در پرونده سوريه شده بودند و با انتخاب گزينه نظامي حمله هوايي به نيروهاي ارتش سوريه فشار را بر نظام اين كشور تقويت كرده و حتي زمينه براي فروپاشي درون نظام سوريه بر اثر اين حملات و افزايش نارضايتي فراهم ميشود. جان كري، وزير خارجه امريكا، كه موقع انتشار اين نامه در كپنهاك، پايتخت دانمارك، به سر ميبرد، اظهار نظر 51 همكار خود را يك بيانيه مهم ارزيابي كرد و گفت كه وقتي به واشنگتن برگردم درباره اين مسئله مذاكره خواهم كرد. به نظر ميرسد كه بازگشت و مذاكره او چندان رضايت آنها را تأمين نكرده و هشت تن از آنها روز چهارشنبه 22 جولاي جلسهاي با او داشتند تا بار ديگر بر سر اين موضوع مذاكره كنند. هر چند كري سعي كرده در اين جلسه كوتاه نيمساعته با نظر آنها همراه نشود و بيشتر به مذاكره در برابر گزينه نظامي تأكيد كرده اما افشاي نظر مخالف اين تعداد از ديپلماتهاي امريكايي و مجادله آنها با وزير خارجه امريكا چه معنايي ميتواند داشته باشد و آيا ميتواند منجر به تغيير سياست امريكا در سوريه بشود؟
گزينه خطرناك
مسئله دخالت نظامي امريكا در سوريه موضوعي تازه نيست بلكه بايد گفت كه امريكا از ابتداي بحران سوريه در 2011 همواره نيمنگاهي به اين دخالت داشته، به خصوص اينكه حاميان منطقهاي مخالفان مسلح در سوريه و گروههاي تروريستي اميد داشتند كه امريكا با مداخله و ورود مستقيم نظامي و دست كم با استفاده از نيروي هوايي خود، روند سقوط نظام سوريه را تسريع ببخشد. اين اميد به خصوص در ميان رهبران دو كشور تركيه و عربستان سعودي بيش از ديگر كشورها ديده ميشد و حتي سعوديها زمينه لازم مثل پايگاههاي هوايي و امكانات فني را هم براي انجام چنين مداخلهاي مد نظر گرفتند. باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا، در مقابل اين اميد متحدان منطقهاي خود همواره سعي كرده به نحوي طفره برود چراكه او از زمان آمدن به كاخ سفيد در ابتداي 2009 يك اصل را در نظر گرفته بود مبني بر عدم استفاده مستقيم نيروي نظامي در جنگهاي منطقهاي و به ويژه خاورميانه. همين اصل بود كه باعث شد او در جنگ داخلي ليبي و ائتلاف ناتو و متحدان منطقهاي آن عليه نيروهاي سرهنگ قذافي، بيشتر نقش لجستيكي را براي نيروهاي خود در نظر بگيرد و معلوم بود كه حاضر نيست براي برآوردن اميدهاي متحدان منطقهاي خود نيروهايش را به باتلاق سوريه بفرستد حتي اگر هم محدود به نيروي هوايي امريكا بشود. با اين وجود، حدود سه سال قبل كه موضوع استفاده از سلاح شيميايي در غوطه شرقي واقع در حومه دمشق، پايتخت سوريه و هجمه رسانهاي عليه دولت سوريه پيش آمد، او ديگر نميتوانست رويه قبل را ادامه بدهد و بايد اقدامي انجام ميداد. با اين وجود، نتيجه كار در نهايت چيزي نبود كه اميدهاي متحدان منطقهاي امريكا را برآورده كند چراكه پاپس كشيدن بريتانيا از اعزام نيرو و ترديد اوباما نسبت به همراهي فرانسه با نيروهايش باعث شد تا اصل مداخله نظامي دو روز قبل از ساعت صفر يا لحظه حمله نظامي به سوريه در روز دوشنبه دوم سپتامبر 2013 لغو بشود.
بازخواني مداخله
از آن موقع تا كنون انتقادهاي زيادي نسبت به صرفنظر كردن اوباما از مداخله نظامي شده و نه تنها متحدان منطقهاي او بلكه در داخل امريكا و به خصوص از سوي جمهوريخواهان بارها اين انتقاد عنوان شده است. حالا نامه 51 ديپلمات ميتواند تغيير رويكردي در ميان دولتمردان امريكايي باشد. آنها رئيس خود را به انتخاب گزينه مداخله نظامي فراميخوانند كه ميتواند نوعي از بازخواني سه سال پيش باشد اما مسئله اساسي اين است كه پاسخ به اين فراخوان ديپلماتها به چه نحو انجام ميشود. دست كم در ظاهر امر چنين نشان داده شده كه حكام كاخ سفيد حاضر به دادن پاسخ مثبت به اين فراخوان و تغيير گزينههاي خود در سوريه نيستند. جو بايدن، معاون رئيسجمهور امريكا گفته كه مسائل طرح شده از سوي ديپلماتها از مدتها قبل مورد بحث و بررسي دولت قرار گرفته و نتيجهاي در پي نداشته است. جنيفر فريدمن، سخنگوي كاخ سفيد، سياست رئيسجمهور امريكا را مطرح كرده كه به ادعاي وي، دنبال راهحل نظامي در بحران سوريه نيست و اين روند به همين صورت باقي ميماند. جان كري مبناي درخواست ديپلماتها را از نظر حقوق بينالملل به چالش كشيده و ميگويد كه «اساس قانوني بمباران نيروهاي بشار اسد در غياب قطعنامهاي از جانب سازمان ملل چيست؟» و علاوه بر اين به حضور نظاميان روس در سوريه اشاره ميكند كه چنين تصميمي ميتواند به رو در رويي نظامي بين امريكا و روسيه ختم بشود. بنابر اين، پاسخ رسمي به درخواست ديپلماتها منفي است و كري هم سعي كرده در جلسه خود با هشت نفر از آنها تأكيد بر همين پاسخ داشته باشد. با وجود اين، رسانهاي شدن نامه ديپلماتها و خبر جلسه هشت نفر از آنها با وزير خارجه ميتواند نشانه يا پيشدرآمدي براي تغيير سياست امريكا در بحران سوريه و حركت به سوي گزينه نظامي باشد آن هم با توجه به اين نكته قابل توجه كه مدت زمان زيادي تا پايان رياست جمهوري باقي نمانده است.
نگاه به پسااوباما
انتخابات رياست جمهوري امريكا روز سهشنبه هشتم نوامبر امسال برگزار ميشود و جانشين اوباما از ابتداي ژانويه سال بعد ميلادي يا به عبارتي، تا شش ماه ديگر وارد كاخ سفيد ميشود. حالا سؤال بزرگ امريكايي اين است كه سياست او در بحران سوريه چه خواهد بود و آيا او ميراثدار اوباما در اين بحران خواهد بود يا اينكه سياستي به كل متفاوت را براي دوره پسااوباما رقم خواهد زد؟ بايد توجه داشت كه پيشبيني تغيير چندان بعيد نيست. هر چند كه هنوز تا كنوانسيونهاي دو حزب و رأي هيئتهاي الكترال براي اعلام نامزد رسمي زمان باقي مانده اما نظر عمومي اين است كه دونالد ترامپ از طرف جمهوريخواهان و هيلاري كلينتون از سوي دموكراتها براي رقابت انتخابات رياست جمهوري انتخاب ميشوند. ترامپ با وجود اظهارنظرهاي جنجالي در زمينههاي مختلف نسبت به بحران سوريه با احتياط رفتار كرده و مخالفت خود را با مداخله نظامي در اين كشور اعلام كرده هر چند معتقد به ايجاد مناطق امن در سوريه است كه البته هزينه چنين اقدامي را به عهده كشورهاي عرب منطقه ميداند. نكته جالب اينجا است كه هيلاري در مقايسه با او نسبت به بحران سوريه موضع تهاجميتر دارد و هر چند در ظاهر سياست اوباما را در اين بحران تأييد ميكند اما بايد گفت كه اين كار او تبليغاتي صرف است. قبل از هر چيز، بايد توجه داشت كه بعد از جنگطلبي دوره جورج بوش ديگر جنگطلبي كارت خوبي براي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري نيست و اوباما با كارت مخالفت با جنگ بود كه توانست دو دوره انتخابات را ببرد. ترامپ اين نكته را دريافته و به همين جهت از مداخله نظامي كشورش در سوريه حمايت نميكند و هيلاري هم سياست اوباما را تأييد ميكند اما پيشينه سياسي هيلاري به ويژه در وزارت خارجه نشان ميدهد كه به دو دليل اگر او به كاخ سفيد راه بيابد اين سياست را كنار گذاشته و گزينه نظامي آن هم در حدود توصيه شده از سوي 51 ديپلمات را در پيش ميگيرد. همان گونه كه جفري ساش، استاد برجسته اقتصاد، ميگويد هيلاري به دليل ارتباط نزديك با شركتهاي بزرگ تسليحاتي امريكا سياست جنگهاي بيپايان را دنبال ميكند تا اين شركتها با فروش سلاح به سود هنگفت دست بيابند و البته هيلاري را هم از اين سود بيبهره نميگذارند. دليل دوم در حمايت قابل توجه مالي سعوديها از كمپين تبليغاتي هيلاري است كه نشان ميدهد سعوديها نسبت به ترامپ، هيلاري را كسي ميدانند كه سياست كاخ سفيد نسبت به بحران سوريه را تغيير ميدهد چنان كه ساش نيز هيلاري را معمار اصلي جنگ سوريه ميداند و بايد گفت اين معمار با ورود به كاخ سفيد سعي ميكند تا كار نيمهتمام خود را تمام كند. در هر صورت، نامه 51 ديپلمات و بحثهاي مطرح شده درباره آن را نبايد براي تغيير روش كاخ سفيد طي شش ماه آينده دانست بلكه بايد منتظر پاسخ آن بعد از اين و با آمدن احتمالي هيلاري كلينتون به كاخ سفيد بود و گويا تمام اين بحثها در حكم پيشزمينهاي براي چنين اتفاقي است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]