واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
چرایی پیروزی احمدی نژاد در انتخابات سوم تیر 84
حضور در انتخابات سال 84 را شاید بتوان بزرگترین اشتباه سیاسی هاشمی دانست. شاید اگر او به صحنه نیامده یا در مرحله دوم کنار رفته بود تاریخ ایران به گونهای دیگر رقم میخورد.
روز نو :
حضور در انتخابات سال 84 را شاید بتوان بزرگترین اشتباه سیاسی هاشمی دانست. شاید اگر او به صحنه نیامده یا در مرحله دوم کنار رفته بود تاریخ ایران به گونهای دیگر رقم میخورد.
به گزارش روز نو، 11 سال از سوم تیر سال 84 می گذرد. روزی که محمود احمدی نژاد به قدرت رسید. تا امروز دلایل فراوانی در مورد چرایی روی کارآمدن احمدی نژاد مطرح شده است اما بدون شک میشود از سه دلیل عمده در چرایی تفوق محمود احمدی نژاد در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری آن سال سخن به میان آورد.
اولین دلیل اختلاف و تعدد اصلاح طلبان در انتخابات سال 84 بود. آنها با باور اینکه گفتمان اصلاحات برگشت ناپذیر است و باید رقابت درون گفتمانی را سامان دهند حاضر به ائتلاف نشدند.
جریان اصلاحات بر این باور بود که مردم به راه خاتمی رای خواهند داد و قطعا یک اصلاح طلب بازهم به کرسی ریاست جمهوری تکیه خواهد زد.
به خاطر همین با مهدی کروبی، مصطفی معین، محسن مهرعلیزاده وارد صحنه شدند و حتی برخی از جریانهای اصلاح طلب همچون کارگزاران و خانه کارگر از هاشمی رفسنجانی حمایت کردند.
حضور هاشمی و کاندیداتوری دبیر کل مجمع بر پایه تصمیم شخصی و نه مصوبه تشکیلاتی و مسوولیت برگزاری انتخابات با دو عضو ارشد ( رییس جمهور و وزیر کشور وقت) باعث شد مجمع به عنوان پدران سنتی جریان اصلاحات نتواند از هیچ نامزدی آشکارا حمایت کند.
برخی اعضای مجمع مانند مجید انصاری البته معتقد به حمایت از هاشمی بودند و عدهای دیگر سکوت را در دستور کار خود قرار دادند. همین سکوت هم و عدم حمایت نیز باعث شد تا مهدی کروبی بعد از انتخابات سال 84 از مجمع روحانیون خارج شود و حزب اعتماد ملی را تشکیل دهد.
بدین ترتیب میشود گفت از 7 نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 84، چهار نفر اصلاح طلب و یا مورد حمایت اصلاح طلبان بود. همین معنا باعث شد تا آرای مردم میان این 4 نامزد پخش شود و هاشمی به رغم پیشتازی در مرحله اول همراه با احمدی نژاد به دور بعد برود. این چهار نامزد حدود 18 میلیون رای را به خود اختصاص دادند و ناظران سیاسی بر این عقیده هستند که اگر اصلاح طلبان به اتحاد میرسند قطعا نامزد آنها با این تعداد رای راهی پاستور میشد.
دومین دلیل حضور هاشمی رفسنجانی است. در آن زمان با اینکه هاشمی در دور اول بیشترین میزان رای را در بین نامزدها به خود اختصاص داد اما مردم همچنان بر روی نام او حساس بودند. مردم دوست نداشتند یک رئیس جمهور تکراری را تجربه کنند.
رفتن هر فردی به غیر از احمدی نژاد هم به دور دوم در رقابت با هاشمی، به پیروزی آن فرد ختم میشد. کروبی، معین، قالیباف، لاریجانی، مهرعلیزاده هم اگر به دور دوم راه پیدا میکردند با کمی تمرکز بر روی مسائل اقتصادی میتوانستند هاشمی را شکست دهند.
مصطفی معین وزیر علوم دولت اصلاحات و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در همین ارتباط میگوید:« هرکس دیگری به جز آقای هاشمی، روبهروی احمدینژاد قرار میگرفت، او برنده میشد. علت هم این است که آنموقع آقای هاشمی موقعیت الان را نداشت. عکس آن هم صادق است: اگر کس دیگری به جز احمدینژاد با آقای هاشمی رقابت میکرد، باز هم او برنده میشد.»
حضور در انتخابات سال 84 را شاید بتوان بزرگترین اشتباه سیاسی هاشمی در سه دهه گذشته دانست. شاید اگر او به صحنه نیامده بود تاریخ ایران به گونهای دیگر رقم میخورد. حداقل می توانست به توصیه عباس عبدی عمل کند و در مرحله دوم کنار می کشید. در این صورت رقابت بین احمدی نزاد و کروبی شکل می گرفت و هاشمی موقعیت خود را به خاطر این انصراف حفظ می کرد و می توانست رییس جمهور را رهین خود بداند.
دلیل سوم را میشود در خود احمدی نژاد جستجو کرد. او با ادعای احیای شعارهای شهید رجایی در تبلیغات خود توانست برخی نگاهها را به سمت خودش جلب کند. در حالی که بسیاری از برنامههای سیاسی خود میگفتند یا در دفاتر مجلل خود فیلم تبلیغاتی میساختند یا همچون لاریجانی که از بازیگران در فیلم تبلیغاتی خود استفاده میکرد. خانه کوچک خود را به مردم نشان داد و پسرش در پاسخ به این سوال که در خانه استخر دارید یا نه ، گفت:« مگر در این خانه استخر جا میشود؟»
او با یک دست کت و شلوار ساده در برابر کت و شلوارهای یک دست سفید و لباسهای فاخر دیگر نامزدها ایستاد. احمدی نژاد با ادبیات خاص خودش سریع تر از آنچه تصور میکرد تبدیل به ستاره انتخابات سال 84 شد. احمدی نژاد که توانسته بود با حرکات پوپولیستی در زمان شهرداری در تهران نامی برای خود دست و پا کند از همین روش در انتخابات ریاست جمهوری نیز استفاده کرد.
نمونه بارز این رفتار او را در یکی از برنامههای تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری نهم اتفاق افتاد. او وقتی در مورد وضعیت حجاب زنان و دختران صحبت میکرد گفت:
« واقعا مشکل مردم ما الا ن مشکل موي بچه هاي ماست؟ خوب، بچه ها دوست دارند شکل موهاشون را هر جوري که دوست دارند بزارن، به من و تو چه ربطي داره؟ من و تو بياييم به مشکل اساسي کشور برسيم... دولت بايد امنيت رواني ايجاد کنه... پشتيباني کنه از مردم... دولت خدمتگزار همس، چرا مردمو کوچيک مي کنيم؟ يعني مشکل مهم جووناي ما اينه که الا ن جوونا دوس دارن شکل موهاشون را چه جوري بزارن و دولت نمي زاره؟ شان دولت اينه؟ شان مردم اينه؟ اين واقعا؟ مشکل ما مثلا اينه که فلا ن دختر ما فلا ن لباسو پوشيد؟ يعني مشکل کشور ما اينه؟ مشکل مردم ما اينه؟!»
احمدی نژاد با همین شیوه توانست در دور اول با اختلاف 700 هزار رای نسبت به نفر سوم یعنی مهدی کروبی همراه با هاشمی به دور دوم انتخابات راه پیدا کند و در دور دوم نیز توانست با 17 میلیون رای در برابر 10 میلیون رای هاشمی به عنوان ششمین رئیس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی راهی پاستور شود.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری 84، طرفداران او بر این باور بودند که گفتمان تازهای پای به عرصه سیاسی ایران گذاشته است و به خاطر همین مسئله نام خود را « گفتمان سوم تیر» گذاشتند. هرچه از دوران ریاست جمهوری او گذشت مشخص شد که احمدی نژاد تنها یک فرد است نه یک گفتمان. او نتوانست کسی را به مثابه خود به جامعه ایران معرفی کند. جریانی که خود را سوم تیر می نامد تنها یک احمدی نژاد دارد و لاغیر.
منبع: عصرایران
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]