واضح آرشیو وب فارسی:عصر بانک: عصر بانک ؛ تصور می کنید کارکنان شرکت تان از کارشان چه می خواهند؟ کار با کسانی که با من با احترام رفتار کنند، شانس گسترش مهارت ها، فرصت تصمیم گیری فردی و نه انجام صرف دستورالعمل ها، دیدن نتایج نهایی کارم، کار برای مدیران کارآمد، شغلی که خیلی ساده نباشد، کاری که به من احساس خوبی بدهد، امنیت شغلی، دستمزد بالا و مزایای خوب را شامل می شود. بیشتر مدیران امنیت شغلی، دستمزد بالا، یا مزایای خوب را جزء پنج مورد اول قرار می دهند. برخی مدیران هر سه جزء را به عنوان سه مورد اول فهرست می کنند. واقعیت این است که این سه عامل در فهرست کارگران غالبا جزء آخرین ها هستند و در نتایج کلی، این عوامل آخرین هستند. حال این به آن معنا نیست که امنیت شغلی، دستمزد بالا و مزایای خوب اهمیت ندارند. گرچه، برای بیشتر کارگران سایر عوامل اهمیت بیشتری دارند. بی تردید نظر دراکر این بود که انگیزش بیشتری از پول وجود دارد که به تنهایی با این بررسی تایید می شود. ماکس دیپری، رئیس سابق و مدیر شرکت هرمان میلر. تولیدکننده مبلمان که مجله فورچون یکبار آن را به عنوان یکی از 10 «بهترین مدیریت» و «نوآورترین» شرکت ها معرفی کرد. شرکت او همچنین به عنوان یکی از 100 شرکت برتر برای کار در آمریکا انتخاب شد. در کتاب پرفروش خود راهبری یک هنر است (نشر دل، 1989) دی پری گفت: «بهترین افرادی که برای سازمان ها کار می کنند، همانند داوطلب هستند. چون احتمالا می توانند مشاغل خوبی در هر یک از گروه ها بیابند و به دلایل ناملموس در جایی مشغول می شوند که موقعیت و درآمد کمتری دارد. داوطلبان نیاز به قرارداد ندارند، آنها به یک میثاق نیاز دارند.» یکی از بزرگان دنیای مدیریت در این مورد گفته است: «اگر بخواهیم به طورکامل به کارکنان انگیزه ببخشیم، باید آنها را داوطلب تصور کنیم.» آیا این سازمان وجود دارد؟ می توانید سازمانی را تصور کنید که این جنبه ها را دارد؟ کارکنان حتی آخر هفته را به سختی و با کمترین شکایت کار می کنند. کارکنان پولی نمی گیرند و پاداش کمی برای خدمات خود دریافت می کنند. کار به شدت داوطلبانه است. کارکنان معمولا از روحیه بالایی برخوردارند. کارکنان انگیزه بالایی برای رسیدن به اهداف سازمان دارند. عده کمی قادرند به پاسخ صحیح برسند. درمورد تیم فوتبال دبیرستان چه؟ شما می گویید: « اما این کار نیست. فوتبال یک بازی است.» دقیقا درست است و این بخشی از اسرار انگیزه بخشی به کارکنان آگاه شما است: ما نیاز داریم بیشتر مانند فعالیت در یک بازی داوطلبانه کار کنیم. کار باید جالب باشد تجربه نشان داد که پول به خودی خود انگیزه خوبی نیست. فدریک هزربرگ کسی است که مفهوم غنی سازی کار را در کتاب خود به نام انگیزشی برای کار توضیح داده است (نیویورک: جان ویلی و پسران، 1959). ایده این بود که برای بهبود و بازسازی چرخه های کار و محیط های کاری، آنها را برای کارکنان رضایت بخش تر کنیم. مادامی که کارکنان بتوانند به دلایلی کمتر احساس رضایت کنند، کار باجدیت کمتر انجام می پذیرد. آیا می توانید کار جالبی ارائه دهید یا می توانید کاری ایجاد کنید که به هرشکل بر ای کارکنان شما جذاب باشد؟ فرصت های بسیاری برای انجام این کار وجود دارد، اگر در باره آن فکر کنید. این چرایی فعالیت رقابتی مانند فوتبال است که به رغم خطر و «کار سخت» می تواند چنین کیفیت های انگیزشی مثبتی را ارائه کند. رفتار احترام آمیز با افراد، احترام ایجاد می کند آیا در توان شما نیست با افراد با احترام برخورد کنید و مطمئن شوید سایرین که برای شما کار می کنند همین گونه برخورد خواهند کرد؟ قطعا هر انسانی شایسته احترام است. بسیاری از مدیران برجسته معتقدند که شما باید با کسانی که برای شما کار می کنند با احترام بیشتری برخورد کنید. شناخت برای کار مفید مطلوب و شایسته است به طور کلی تشخیص برای کار مفید در دو سطح ضروری است. ابتدا انسان آرزوی چنین شناختی می کند و به این ترتیب متمایل می شود که بخش مهمی از انگیزه موفقیت است. چنین شناختی می تواند شکل های مختلفی باشد. در اینجا می توان از ناپلئون بناپارت نقل قول کرد، کسی از مدال هایی که به او اعطا می کنند صحبت می کرد، ناپلئون بانگ زده: «تعجب آور است که افراد برای چنین چیزهای بی ارزشی کار می کنند.» شاید حق با ناپلئون بود، اما واقعیت این است که شناخت مطلوب همه انسان ها است، شامل کارگران هم می شود، به این معنا است که این جبران خسارت کار را می کند. از این رو، شایسته است. همه نیاز به شناخت دارند، زمانی که کار مفید انجام می دهند، این کسانی را که شما آرزوی انگیزش برای آنها دارید را هم دربرمی گیرد. شیوه های بسیاری برای شناخت کارکنان وجود دارد. متخصص مدیریت باب نلسون بیش از هزار مورد عملا شناسایی کرده است! او آنها را در کتابی به نام «1001 راه پاداش دادن به کارکنان» آورده است. کارکنان باید قادر به بالا بردن مهارت های خود باشند آیا موقعیتی برای افراد مشغول در سازمان خود ایجاد کرده اید تا مهارت های خود را بالا ببرند؟ آیا دوره های خاصی را می توانید برگزار کنید؟ نظرتان در مورد چند ساعت مرخصی در هفته برای تکمیل مدرک دانشگاهی چیست؟ شاید بتوانید یک مربی ورزش استخدام کنید تا در زمان ناهار یا پس از کار با افراد تمرین کند. گاهی کارمندی قابلیت انجام این کار را دارد یا دانش ویژه ای در حوزه ای خاص دارد و آماده است به سایرین آموزش دهد. پرسیدن همه آن چیزی است که باید انجام دهید. فراموش نکنید که شما و سایر مدیران یا کارکنان در سازمان می توانید به عنوان معلم عمل کنید اگر هرکدام در حوزه ای خاصخبره باشید، البته آنها که تدریس می کنند هم چیزی می آموزند. (ادامه دارد) /دنیای اقتصاد
یکشنبه ، ۳۰خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر بانک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]