تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834895883
ماجرای ازدواج شیلا خداداد با همسر دکترش / عکس
واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
ماجرای ازدواج شیلا خداداد با همسر دکترش / عکس
روز نو : گفتگوی خواندنی با شیلا خداد و همسرش دکتر فرزین سرکارات را در ادامه می خوانید.
شما چطور باهم آشنا شدید و چه شد به این نتیجه رسیدید که می توانید زندگی مشترک داشته باشید؟
من رفتم مطب دکتر وگفتم آقای دکتر،بینی من خیلی خوشگل است.لطفا اصرار نکنیدکه عمل کنم!دکترهم اصرارکردکه توحتما باید بینی ات را عمل کنی!من هم گفتم حالا چون شما اصرار داری،قبول بینی ام را عمل کن!(می خندد)
پس شما سراغ ایشان رفتید،نه ایشان سراغ شما؟!
نه!ایشان پیش من آمدند که بینی شان راعمل کنند!دکترپیش من آمدندوگفتند نظرت درباره بینی من چیه؟!(می خندد)اماخارج ازشوخی من ازچندتا ازهمکاران بازیگرم والبته یکی،دوتا ازدوستانم شنیده بودم که کار ایشان خیلی خوب است.من خیلی روی جراحی بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمی خواست قیافه ام عوض شود.سال ها بودکه دکتر می رفتم اما دلم راضی نمی شدکه عمل کنم.اما بالاخره با تعاریفی که از کار دکتر شنیده بودم،پیش ایشان رفتم و قبول کردم که بینی ام را عمل کنم.گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کندوما از طریق این جراحی،باهم آشنا شویم وازدواج کنیم.
دکترسرکارات:بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛گفتم خودم با ایشان ازدواج کنم!(می خندد)به هرحال ایشان به واسطه همین جراحی به مطب من رفت و آمد داشتند.طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم که اشتراکاتی داریم،به همین دلیل معاشرت هایمان را بیشتر کردیم تا بیشتر آشنا شویم.بعد از مدت کوتاهی هم به دلیل اینکه هیچکدام مان به معاشرت های طولانی و آشنایی های کشدار معتقد نبودیم،تصمیم به ازدواج گرفتیم.از طرف دیگر خانواده هایمان خیلی به لحاظ خاستگاه فرهنگی شبیه هم بودند وهمین مارابه اینکه زندگی مشترک تشکیل بدهیم،تشویق می کرد.بنابراین خیلی زود بانظر موافق مادونفر و خانواده هایمان،ازدواج کردیم.
هرجفت شما دنبال ازدواج بودید،ولی منتظر فرصت مناسب می گشتید یا به هرحال بخشی به قضا و قدر و قسمت برمی گردد؟
واقعا اصل ازدواج،قسمت است.هیچکدام از ما دونفر،لزوما وحتما دنبال این نبودیم که صرفا ازدواج کنیم.من هرگز فکر نمی کردم که با آدمی شوم و چندماه بعد نامش به عنوان همسر در شناسنامه ام باشد.همیشه فکر می کردم که برای ازدواج باید بیشتر بشناسم،بیشتر رفت و آمد و سبک و سنگین کنم،اما الان نظرم عوض شده،معتقدم ارتباطات طولانی مدت خیلی هم برای ازدواج مناسب نیست. بایدبگذاری که پیش بیایدو وقتی مورد مناسبی پیدا شد،باتوکل به خدا زندگی ات را شروع کنی.
هردوی شما زمانی که باهم آشناشدید،جایگاه اجتماعی شناخته شده ای داشتید،دکترسرکارات درزمینه کاری خودش،پزشک حاذق و معروفی بودوشیلا خداداد هم بازیگرشناخته شده،سنخیت وهماهنگی زمینه هایی هم که درآن معروف بودید،بایکدیگرخیلی سخت به نظر می رسد.چطورباهم در این زمینه به تفاهم رسیدید؟
من از زمانی که ازدواج کردم،دیگر کار نکردم.کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت نگرفته است.همین جا هم بگویم که این به خواست قلبی خودم بوده نه اینکه همسرم من را محدود کرده باشد،اصلا اینطور نیست.اصلا من خودم دلم خواست که کار نکنم.نه جزوشرط وشروط عقدنامه مان بوده و نه حتی در این زمینه کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت گرفته.من همیشه می گفتم که وقتی ازدواج کنم،کار نمی کنم مخصوصا در سال های اول زندگی ام چون معتقدم بهتر است بیشتر به روابط شخصی باهمسرم بپردازم و پایه های زندگی مشترکمان را محکم تر کنم.من هم ترجیحم این بود که کار نکنم تابتوانم زندگی زناشویی ام را سامان بدهم.از طرف دیگر فرزین هم بامن کنارآمد.به هرحال هنرمندان روحیه های حساس تری به نسبت بقیه آدم ها دارند و اصلا به دکترها شبیه نیستند!تا امروز هم با روحیات و اخلاق من کنار آمده.زندگی ما زندگی یک پزشک و یک هنرپیشه نیست.درخانه،ما دوتا آدمیم که می خواهیم در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی کنیم.
فضا و زمان کاری دکتر،کمی سخت نیست؟ایشان بایدهمیشه گوش به زنگ بیمارستان باشندواحتمالابارها پیش آمده که نصف شب مجبورشوندبه بیمارستان بروندوخودشان را به یک عمل جراحی فوری برسانند.
به هرحال نمی توانم بگویم سخت نیست.فرزین،۶،۷ صبح از خانه بیرون می رودچون هم دردانشگاه تدریس می کندوهم در مطب و بیمارستان مشغول است.وقتی به خانه می رسد،ساعت ۱۰ شب است. کمی سخت است که شوهرت را اینقدر کم ببینی،اما شغل فرزین به گونه ای است که باید تمام این شرایط را پذیرفت.او پزشک است و باجان آدم ها سروکار دارد.اصلا من دلم نمی آید که بگویم به خانه بیا و اینقدر کارنکن.در حقیقت دیرآمدن یا نیامدن اصلا محلی از اعراب نداردوقتی پای سلامتی یک آدم در میان است.من از روز اول این شرایط را می دانستم.خانواده ام هم به من در این مورد کامل توضیح داده بودند.من این شرایط را پذیرفتم و وارد زندگی شدم.
فرزین سرکارات:درمورد ازدواج باید بدانیم که هیچ وقت همه شرایط،دقیقا آن چیزهایی نیست که ما می خواهیم.لزوما همه شرایط ایده آل نیست.ولی مهم این است که بتوانی خوبی ها و نکات مثبت طرف مقابلت را آنقدر بزرگ و خوب ببینی که از کنار نکاتی که مقبولت نیست،رد شوی. به هرحال اشکالاتی به واسطه شرایط و نوع کار و نوع فضا در هررابطه ای وجود دارد،مهم این است که بتوانی همان اشکالات را با نقاط قوت بسنجی و بدانی که کفه نقاط قوت همیشه سنگین تر است.
شیلا هم کار خیلی خیلی بزرگی کرد که برای استحکام در زندگی مان تصمیم گرفت سرکارنرود،آن هم درزمانی که درمسیر پیشرفت روزافزون قرارداشت.به هرحال ترجیح و تصمیم شیلا این بود که به جای کار،به خانواده اش بپردازد.باید نکات مثبتی وجود داشته باشد که گرفتن چنین تصمیمی را راحت تر کند.
مهمترین نقطه مثبتی که در یکدیگر سراغ دارید،چیست؟
فرزین خیلی ریلکس است(می خندد).طبیعتا اوبه واسطه شغلش با مشکلات خیلی خیلی بزرگی در زندگی ومردم سروکار دارد،به هیمن دلیل مشکلات کوچک تر را خیلی راحت هضم می کند و همیشه خیلی ریلکس است.همین حس،به من آرامش می دهدواین خیلی خوب است. من این آرامش را هیچ وقت نداشتم و ندارم.من نمی گویم زندگی مامشکلی ندارد،هررابطه ای به هرحال در مقاطعی دچار مشکل می شود.دوتاخواهر و برادر هم که سال ها زیر یک سقف زندگی کرده اند،جایی باهم اختلاف نظر پیدا می کنند؛ماهم ازاین اختلاف نظرها داشته ایم.مخصوصااوایل ازدواجمان به هرحال زود ازدواج کرده بودیم وطبیعتا باروحیات همدیگر به طور کامل آشنا نبودیم.خدا را شکر هرچه جلوترمی رویم اخلاق هایمان بیشتر شبیه هم می شود و راحت تر در کنار هم زندگی می کنیم.
سرکارات:ولی از نظرمن ما هیچ مشکلی نداشتیم،چون من خیلی ریلکسم(می خندد).درشیلا مهمترین خصیصه،مهربانی است.مهربانی شیلا نیاز به کشف ندارد،آنقدر که زیاد و پررنگ است.
به پدر ومادرشدن فکر می کنید؟
شیلاخداداد:خودم را که فعلا نمی دانم؛اما فکرمی کنم بچه ها فرزین را خیلی دوست دارند.
فرزند پسربیشتر دوست داریدیا دختر؟
شیلاخداداد:واقعا هیچ فرقی نمی کند. واقعا از خدا می خواهم که اگربه ما فرزندی هدیه می کند،سالم باشد.سالم باشد و خوشگل.
خانم خداداد،طبق شناختی که ما شما داریم،می دانیم که خیلی کارتان را دوست داشتید از طرف دیگر خیلی علاقه داشتید که وارد زندگی متاهلی شوید. تاهل را بیشتر دوست داشتیدیا بازیگری را؟
من واقعا بازیگری را دوست داشتم که دنبالش رفتم.ولی زندگی با فرزین را به هرچیزی ترجیح می دهم.من هنوز همام را بازیگری را خیلی دوست دارم وگاهی دلم برای بازی کردن تنگ می شود.ولی زندگی زناشویی خیلی بیشتر دوست دارم.ترجیحم زندگی با فرزین است نه به این معنا که او گفته باید بین او و بازیگری،یکی را انتخاب کنم. نه؛همه بازیگرها می دانند وقتی که بازیگری با فردی غیربازیگر ازدواج می کند،زندگی خیلی سخت خواهدبود اگر بخواهی کارت راهم ادامه بدهی. بنابراین فرزین و در مرحله بعد،خانواده بزرگترما برای من مهمتراز کارم است.
رابطه با خانواده همسرتان چطوراست؟
شیلاخداداد:خداراشکر که رابطه خیلی خوبی داریم.هم من آنهارا خیلی دوست دارم و هم آنها من را. از طرف دیگر هردو خانواده هم رابطه خیلی خوبی باهم دارند.فرزین خانواده خیلی خوبی دارد و من واقعا در کنار آنها احساس راحتی می کنم.
پس این حرف هایی که درباره مادرشوهر و مادرزن می گویند،شایعه است؟
شیلا خداداد:درباره ما که یک افسانه است!اصلا نه خواهرشوهرم و نه مادرشوهرم و نه حرف هایی که درباره سختگیری شان زده می شود. درباره من صدق نمی کند.فرزین هم که نه برادرزن دارد و نه خواهر زن.
فرزین سرکارات:من و شیلا هردو یکی یکدانه ایم!البته من دوتا خواهر دارم و تک پسرم و شیلا هم که کلا همین یکی یک دانه است.
خانم خداداد،شما در اوقات فراغت تان چه کارهایی می کنید؟
من درمیان اطرافیانم به این معروفم که تندتند کتاب می خوانم.دائم در حال خواندن رمان هستم و خیلی به ادبیات داستانی علاقه دارم. در حوزه های دیگر مطالعه می کنم.البته علاوه برکتاب خواندن،تلویزیون هم زیاد می بینم که البته کارخیلی خوبی نیست.به هرحال علاقه های شخصی وجود دارد که من در زمان بازیگری ام وقت نمی کردم به آنها رسیدگی کنم.
شماالان یک خانم خانه دارهستید،چقدربه خانه داری و مقولات آن علاقه دارید و به این فضاها عادت کرده اید؟
(می خندد)من خیلی خانم خانه داری نیستم.خیلی هم علاقه ای به کارهای خانه ندارم.اماتلاش می کنم که یکسری کارها را خودم انجام دهم.مثلا سعی می کنم خودم آشپزی کنم تا غذای سالم داشته باشم. اصلا دوست ندارم از بیرون غذا بگیرم. متاسفانه هیچ وقت کار نظافت و.... انجام نداده ام و استعدادی ندارم و انجام نمی دهم.
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]
صفحات پیشنهادی
شیلا خداداد و همسرش از چگونگی ازدواج و زندگی مشترک شان می گویند!+تصاویر
قصد داریم به ماجرای آشنایی و ازدواج شیلا خداداد و همسرش فرزین سرکارات بپردازیم پس این گزارش جالب را از دست ندهید شیلا خداداد و همسرشمطمئنا ماجرای آشنایی و ازدواج افراد جالب و خواندنی است و دانستن نحوه ازدواج بازیگران جذابیت بیشتری خواهد داشت قصد داریم به ماجرای آشنایی و ازدواج شعکس های زیبا و دیدنی از شیلا خداداد و همسرش!+تصاویر
تازه ترین عکس های شیلا خداداد شیلا خدادادتاریخ تولد ۱۴ آبانماه ۱۳۵۹محل تولد تهراندر سینما ما معروف است که مسعود کمیایی به نوعی کاشف استعدادهای جوان است این نکته جهت حضور ستارگان صاحب نامی که امروزه در سینمای ما جایگاه خاصی پیدا کرده اند کاملا هویدا است تنها هدیه تهرانی وماجرای ازدواج شیلا خداداد با جراح بینیاش! + تصویر
ماجرای ازدواج شیلا خداداد با جراح بینیاش تصویر مطمئنا ماجرای آشنایی و ازدواج افراد جالب و خواندنی است و دانستن نحوه ازدواج بازیگران جذابیت بیشتری خواهد داشت قصد داریم به ماجرای آشنایی و ازدواج شیلا خداداد و همسرش فرزین سرکارات بپردازیم شما چطور باهم آشنا شدید و چه شد به ایماجرای صندلی سفید / 100 هزار تومان بده و خواستگاری کن / تورهای همسریابی + عکس - پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا
رکنا سفری پرهیجان برای انتخاب همراه فرقی ندارد همراه اول است یا رفیق نیمه راه فعلا مهم کد 539 است و ادامه راه که فرصتی است برای آشنایی بیشتر با او اتوبوس که حرکت می کند تمام فکر و ذکرش انتخاب بین کدهایی است که روی کاغذ نوشته 591 یا 567 مسئله این است راستی هفته قبل که کاولین سالگرد ازدواج سام درخشانی و همسرش + عکس
اولین سالگرد ازدواج سام درخشانی و همسرش عکس سام درخشانی و همسرش عسل امیری یک سال پیش ازدواج کردند از زمانی که سام درخشانی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان خبر ازدواج خود را رسانه ای کرد یک سال زمان می گذرد شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 11 34نیوشا ضیغمی، شیلا خداداد، سعید راد و مجید مظهری در اکران خصوصی یک فیلم/ عکس
نیوشا ضیغمی شیلا خداداد سعید راد و مجید مظهری در اکران خصوصی یک فیلم عکس مطالب مرتبط حواشی تصویری از اولین جشن روزنامه سینما محمدرضا گلزار در ماشین کروکش عکس تازه ترین فیلم شهرام مکری عکس پشت صحنه هایی دیده نشده از آخرین فیلم هدیه تهرانی فیلم بازار داغ فروشنده در ایران عکسماجرای بسیار جالب ازدواج یک دختر 1 ساله!! +عکس
ماجرای بسیار جالب ازدواج یک دختر 1 ساله عکس روز نو لاکسمی سارگارا یک دختر هندی است که در سن 1 سالگی توسط والدین خود به همسری پسری 3 ساله در آمده بود او امنون 18 ساله است و تنها چند روز پیش زمانی که به او گفته شد باید برای زندگی به خانه شوهرش برود فهمید که ازدواج کرده اماجرای آیفون دزدی یک مرغ دریایی + عکس
ماجرای آیفون دزدی یک مرغ دریایی عکس یک مرغ دریایی در ساحل سعی کرد آیفون زنی را بدزدد به گزارش خبرنگار باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان یک مرغ دریایی آب زیر کاه سعی کرد که تلفن همراه یک زن انگلیسی را در یکی از سواحل این شهر بدزدد کلویی رینی صاحب گوشی آیفون ویدیویی را که اززن و شوهری که تاکنون 15 بار با هم ازدواج کرده اند!/عكس
زن و شوهری که تاکنون 15 بار با هم ازدواج کرده اند عكس روز نو این زوج که سوران و ایوان مانی نام دارند هردو کالیفرنیایی هستند آنها در سال 1996 ازدواج کرده اند و بعد از اولین سال ازدواج تصمیم گرفته اند که این اتفاق خوشایند را تکرار کنند اما هر بار در یک کشور به گزارش ایرانقتل هولناک همسر در تهران به خاطر عضویت در گروه های تلگرامی + عکس
مرد میانسال پس از کشتن همسرش به خاطر عضویت در تلگرام با مراجعه به پلیس خود را تسلیم کرد قتل همسر به خاطر تلگرامساعت 7 صبح امروز مرد میانسالی با مراجعه به کلانتری 130 نازی آباد مدعی شد همسرش را به قتل رسانده است با اظهارات مرد میانسال به نام محمود بلافاصله ماموران پلیس به آدرس-
گوناگون
پربازدیدترینها