واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: متحدان عربستان، سعودي را ابزار ميدانند
سلمان به پس از مرگ ملک عبدالله در حالی به مقام پادشاهی سعودی رسید که از همان ابتدا به دنبال انحصار قدرت گام برداشت که نتیجه آن نیز فروپاشی ساختار سنتی حاکم بر خاندان سعودی بود. وی بسیاری از بزرگان را از میدان به در و سمتهای آنها را حذف و نزدیکانش را جایگزین آنان کرد. محور این تغییرات نیز واگذاری مناسب کلیدی به محمد بن سلمان پادشاه سعودی بود. وی در ابتدا به سمت جانشین ولیعهد و سپس وزیر جنگ سعودی منسوب شد. در گام بعدی بن سلمان محور رایزنیهای سیاست خارجی و تحرکات منطقهای سعودی شد که نمود آن را در برافروختن آتش جنگ یمن و تعاملات نظامی عربستان با غرب و کشورهای عربی میتوان مشاهده کرد. در گام بعدی محور اقتصاد عربستان به وی واگذار که طرح 2030یا همان طرح گشایش اقتصادی اساس آن را تشکیل میداد. بن سلمان در حوزه نظامی به یک رکن اصلی مبدل شد چنانکه وی به عنوان نماینده سعودی در تشکیل ارتش واحد عربی در اتحادیه عرب معرفی و در گام بعدی به عنوان موسس ائتلاف به اصطلاح اسلامی مبارزه با تروریسم با 35 کشور معرفی گردید. پادشاه سعودی در حالی تلاش نموده تا ساختار قدرتی انحصاری را بر عربستان حاکم و سایرین را از صحنه حذف نماید که یک نکته بسیار مهم در سیاست خارجی سعودی که نقش بن سلمان نیز در آن پر رنگ است مشاهده میشود و آن تلاش برای نشان دادن داشتن متحدان بسیار در صحنه جهانی است. سران سعودی چنان القا میسازند که توانستهاند ائتلافهایی از متحدان عربی و غربی برای خود ایجاد نمایند. سند ادعایی آنها نیز مشارکت این کشورها در جنگ یمن و نیز موضع گیری در برابر کشورها و مسائلی است که عربستان طراح آنان بوده است. به عنوان مثال در اقدامات سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب نیز موضع ضد ایرانی دارند و در تحریم علیه حزبالله آنها به حمایت از تحریمها پرداختهاند. سران سعودی در حالی همچنان بر این ادعاها و همگراییها اصرار دارند که سیر تحولات نشانگر حقیقتی دیگر است و آن نگاه ابزاری کشورها به سعودی است. در این عرصه چند نمونه را می توان نام برد. امارات از اعضا شورای همکاری خلیج فارس است که ادعای همگرایی گسترده به سعودی را میکرد و با این ادعا در یمن حاضر شد. این ادعا زمان زیادی نپایید و در نهایت امارات خروج از یمن را اعلام کرد و سعودی را تنها گذاشت. این اقدام در حالی صورت گرفت که دو نکته محوری در باب آن قابل تصور است. نخست آنکه امارات تا زمانی کنار سعودی بوده که فشارهای جهانی مبنی بر مجکومیت جنایت آن در یمن افزایش نیافته بود به عبارتی امارات از ترس قرار گرفتن در لیست سیاه از همگرایی با سعودی دوری کرد و آن را در میانه راه تنها گذاشت. دوم آنکه هدف امارات از جنگ یمن نه کمک به سعودی بلکه اهداف اقتصادی و نظامی داشته است. از یک سو به بهانه جنگ به افزایش خریدهای تسلیحاتی خود پرداخته و از سوی دیگر با بمباران عدن به عنوان تهدید اقتصادی برای مراکز اقتصادی امارات، یک رقیب اقتصادی را از میدان به در کرده و پس از پایان این طرح اعلام خروج از جنگ کرد. به عبارتی امارات نه به دنبال کمک به سعودی بلکه به دنبال استفاده ابزاری از آن برای رسیدن به منافع خود بوده و در نهایت نیز آن را رها کرد. نمود دیگر این وضعیت را در رفتارهای مصر در قبال سعودی میتوان مشاهده کرد. مصر در دوران السیسی بارها خود را همسو با سعودی عنوان کرده و از دو طرح بزرگ سعودی یعنی اقدام نظامی در یمن و نیز تشکیل ارتش واحد عربی اعلام حمایت داشته است. پس از ماهها از این ادعاها مسجل شده که مصر نگاه واحدی به سعودی ندارد و به دنبال امتیازگیری اقتصادی به بهانه همکاری بوده و در این راه نیز میلیاردها دلار از سعودی گرفته است. مصر در نهایت از حضور گسترده در جنگ یمن خودداری کرده، همسویی علیه سوریه را اجرا نکرده و در نهایت نیز ارتش واحد عربی به سبک سعودی ایجاد نشد. نمود دیگر نگاه ابزاری به سعودی را در رفتارهای مقامات آمریکایی می توان مشاهده کرد در حالی سران آمریکا از دلارهای نفتی و البته خریدهای تسلیحاتی سعودی درآمدهای کلانی داشتهاند و از بحرانسازی منطقهای آن برای اهداف خود بهره گرفتهاند که در نهایت برای منافع شخصی خود به سیاست انتقادی از سعودی روی آورده اند نمود عینی آن رفتارهای هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا و نامزد دموکراتها برای انتخابات آتی آمریکاست. در حالی حزب وی به ریاست جمهوری اوباما درآمدهای بسیاری از سعودی کسب کرده و اهداف منطقهای خود را با نقاب سعودی پیگیری کردهاند و خود نیز کمک هزینههای انتخاباتی بسیاری از سعودی دریافت کرده سیاست انتقاد از سعودی را در پیش گرفته و به نوعی خنجر از پشت به آن زدهاند. هیلاری پس از حادثه تیراندازی اورلاندو به سعودی در باب حمایت مالی از تروریسم هشدار داد. البته به لیست سوء استفاده کنندگان از سعودی سایر متحدانش نظیر پاکستان، سودان، جیبوتی و... را نیز باید افزود که تا زمان دریافت کمکهای مالی در کنار سعودی بوده و پس از آن راه خود را جدا کردهاند. با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که هر چند سعودی ادعا دارد که توانسته ائتلافهای بسیاری ایجاد نماید اما در عمل همان متحدان ادعایی به چشم یک ابزار به سعودی نگاه کرده و در نهایت پس از تامین خواستههای خود سعودی را تنها رها کرده و از آن دوری جستهاند. به عبارتی سعودی که به دنبال استفاده ابزاری از کشورها برای رسیدن به اهدافش بود خود مورد سوء استفاده کشورها به اصطلاح متحدش قرار گرفت و در نهایت نیز رها شد به عبارتی سعودی چاه کن برای دیگران خود انتهای چاه قرار گرفت.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]