تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821032214




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی وضعیت زبان در شبکه های اجتماعی بررسی وضعیت زبان در شبکه های اجتماعی - روزنامه ستاره صبح


واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه ستاره صبح: هستی وختی /دکترای زبان شناسی همگانی: زبان یکی از مهم ترین و باارزش ترین ابزارها برای حفظ فرهنگ و انتقال آن به آیندگان است. زبان وسیله ارتباط موثر مبادله مفاهیم علائم بین انسانها رافراهم کرده است. ازطریق زبان وحدت ملی وانتقال میراث فرهنگی به نسل-های آینده تحقق می یابد. برخی روانشناسان معتقداند انسان از طریق زبان اظهار وجود می کند و بدین وسیله یکی از نیازهای  اساسی اش تامین میگردد . همچنین از طریق زبان می کوشد بافشارها وکشش های درونی و بیرونی سازگاری بیابدزبان وسیله ای است که در روشن شدن فکر آدمی نقش فعال دارد و می تواند تکیه گاه اندیشه و تفکرانسان قرارگیرد . پرورش ذهن و فکر نقش آدمی ازقوه به فعل درآوردن- استعدادها جزبابه کاربردن لفظ امکان پذیر نیست، ادبیات به عنوان فرآیندی که در زندگی، عقاید و روحیات بشر تاثیر می-گذارد، موجب می گردد که تجارب فرد درزمان و مکان ،گسترش یابد و به طبقه اجتماعی خاصی محدود نشود. ادبیات را باید همچون معرفتی نگریست که تلاش می کند از منظری رفیع همه هستی را نظاره کند. رسالت حقیقی زبان، روشنگری اذهان و تلطیف احساسات بشری و با رورساختن امیال پاک مهرورزی و همدردی میان همه انسان ها وکلا ارج نهادن به آرمان های والای انسانی است. و می دانیم که آن واسطه انتقال پیام و معنا در رسانه ها است و مانند هر پدیده اجتماعی دیگری دچار تغییر و تحول می شود. وسایل ارتباطی همواره منشأ تغییر و تحولات بسیاری در حوزه های مختلف جوامع بشری از حوزه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ادبی و هنری بوده است. تاثیرگذاری تحولات تکنولوژی های جدید ارتباطی تا بدانجا است که حتی برخی اندیشمندان حوزه ارتباطات دوره های تاریخی انسان را با مبدأ اختراع وسیله ارتباطی جدید تقسیم بندی می کنند. مارشال مک لوهان نظریه پرداز معروف کانادایی تاریخ را در گذر از سه کهکشان شفاهی (استفاده از زبان در ارتباطات)، کهکشان گوتنبرگ (اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ آلمانی) و کهکشان مارکونی (استفاده مارکونی از امواج رادیویی برای انتقال پیام ها) بررسی می کند. در نگاه اول شاید نگاهی چنین قدرتمندانه به وسایل ارتباطی بسیار اغراق آمیز و دور از واقعیت به نظر برسد. اما اندیشمندان ارتباطات شواهدی بر ادعاهای خود می آورند که قابل تامل است. جهانی شدن که امروزه در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... بحث مورد علاقه اقتصاددانان، سیاستمداران، دانشگاهیان و حتی مردم عادی است به واسطه پیشرفت های عظیم تکنولوژیکی است که در قلمرو رسانه ها (ازاختراع رادیو در اواخر قرن 19، اختراع تلویزیون و سپس شبکه جهانی وب) روی داده است شاید سندی بر تحقق رویای دهکده جهانی مک لوهان به واسطه رسانه ها است. موضوع این نوشتار نه جهانی شدن است و نه تاثیر قدرتمند رسانه ها در تاریخ بشریت. در این نوشتار سعی داریم نگاهی به زبان و ادبیات رسانه های نوین و تعامل آن با زبان و ادبیات جامعه بیندازیم با این پیش فرض که رسانه هایی چنین قدرتمند دارای چه ادبیات و زبان محتوایی هستند و آیا این ادبیات، ادبیات جامعه را نیز در سیطره قدرت خود در می آورند؟ ظهور آخرین نسل تکنولوژی های رسانه ای (رسانه های جدید)؛ اینترنت و متأخرترین فرزند آن شبکه های اجتماعی، دارای پیچیدگی های بیشتری در استفاده از ادبیات می باشد و به تبع آن آثاری بر زبان جامعه دارد. مفهوم رسانه های جدید، واجد معانی زیر است: 1. انکسار و شکست واژگانی 2. ورود واژهای لوث از فرهنگ عام(عوووق ایششش - واللاااا) 3. ورود واژه های مبتذل 4. تغییرات نحوی واژه ها(خواعر، دخدرم، عسیسم، داعاش و... ) 5. تولید مفاهیم جدید 6. نمادهای احساسی( شادی غمگینی و ...) بنابراین استفاده از این تکنولوژی در مقایسه با سایر رسانه ها (پیام های تلویزیونی تنها با فشار یک دکمه قابل دسترسی است) نیازمند داشتن سطحی از توانایی ها و مهارت است که خود به خود طیف فاقد این مهارت را در معرض اثر قرار نمی دهد و همچنین مهمترین مشخصه آن یعنی تعاملی بودن این رسانه سبب می شود که کمی محتاط تر به بحث تعامل ادبیات رسانه و ادبیات جامعه وارد شویم. برنامه های تلویزیون و رادیو و سایر رسانه های قدیمی دارای مسیری یک طرفه به سوی مخاطب هستند ولی در شبکه های اجتماعی کاربر خود تولیدکننده محتوا (ادبیات جاری در شبکه ها) هستند و لزوماً آن مسیر یک طرفه را نمی پیمایند. داشتن مهارت در استفاده از این رسانه سبب شده است که عمدتاً قشر تحصیلکرده و جوان در ایران کاربران آن باشند. شاید ادبیات کاربران پرمصرف شبیه ادبیات جاری در شبکه اجتماعی باشد. شیوع گفتار های «په نه پ » شاید نمونه ای از تعامل ادبیات رسانه و جامعه باشد ولی نیازمند شواهد و مدارک بیشتری هستیم تا با قطعیت بیشتری در این حوزه وارد شویم. اما ادبیات قالب و مسلط در خود شبکه های اجتماعی چیست؟ همانطور که عنوان شد تولیدکننده محتوا در این رسانه مالک رسانه و مدیریت رسانه نیست بلکه خود کاربر است که کار تولید محتوا را انجام می دهد. در ایران طیف وسیعی از مخاطبان با دیدگاه های سیاسی؛ اجتماعی متفاوت در شبکه های اجتماعی (عمدتاً فیس بوک) حضور دارند که خود را نخبه و الیت جامعه می دانند و بنابراین کار تولید محتوای دلخواه را با انتقاد از عدم امکان دسترسی به فضای رسانه ای حق خود می دانند و فرصتی برای ارائه دیدگاه های خود و همقطاران خویش. به تبع این مسئله ما با طیف وسیعی از ادبیات به خصوص ادبیات اعتراضی در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستیم . •با توجه به اینکه همه ی آنچه دارد در این فضا وقوع می یابد و هر کنش و واکنشی از طریق زبان قابل بازشناسی است فلذا این موضوع یکی از فرصت هایی است که زبان سوشال (شبکه ی اجتماعی )ایجاد کرده است •ماهیت زبان سوشال (شبکه ی اجتماعی ) اینگونه است که بیشتر به ارتباطات ناخودآگاهی که بین کاربران صورت می گیرد خواهد پرداخت و این می تواند یک فرصت بسیار عالی باشد برای جامعه شناسانی که بر روی طرح ها توسعه و نیازسنجی و طرح ریزی مکانیزم-های نیاز و ارضا اجتماعی تامل می کنند. • یکی از فرصت هایی که همراه با زبان سوشال (شبکه ی اجتماعی ) ایجاد می شود تخلیه ی روانی و درونی همان طیف خاصی است که در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند و این نوع زبان در حقیقت ابزار نرم افزاری ارتباطیِ آنهاست. این زبان با توجه به همان تقسیم بندی مفهومی فوق امکان این را دارد که مخاطب خود را تخلیه ی روانی کند چون ساخته ی خودِ کاربر است، کاربری که عموماً نیاز به ارتباطات انسانی (به عنوان یک نیاز اولی و مهم) او را از جامعه ای تکنولوژی محور به این محیط کشانده است و لذا با ساخته ی دست خودش تخلیه می شود. کسانی که عضو شبکه های اجتماعی هستند خصوصاً در ایران به این امر واقفند که طیف بیشتری از کاربران این محیط را ساکنین کلان شهرها تشکیل می دهند و همین نکته می تواند صحّه ای باشد بر این اصل که انچه که جامعه ی مجازی را شکل می دهد، کم رنگ شدن ارتباطات انسانی در جوامع حقیقیِ تکنولوژی محور است. البته همین بحث تخلیه ی روانی و درونی کاربر که ما جزو فرصت ها و امکانات زبان های سوشال (شبکه ی اجتماعی ) بدان پرداختیم از منظر دیگری نیز قابل بررسی و اثبات است. همانطور که اشاره شد این زبان یک نوع ساختار شکنی و محدودیت گریزی را در نظام واژگانی و نحوی خود دارد و همین است که کاربری که در جامعه احساس محدودیت می کند در یک محیط ارتباطاتی که با محوریت این زبان شکل گرفته است، خود را آزادتر می بیند و به نوعی تخلیه می شود. البته این بحث هم از منظر روانشناسی و هم از منظر معرفت شناسی قابل شرح و بسط می باشد که ما در این نوشتار فرصت بررسی آن را نداریم. • زبان فارسی که زبان پایه و زبان فرهنگ و تاریخ ماست در طول تاریخ با بحران هایی مواجه شده است به عنوان مثال می توان از ترجمه ی آثار فلسفی یونانیان که در دوران عباسیان صورت گرفت، حمله ی مغول ها به ایران و ... نام برد اما هیچ کدام از اینها به اندازه-ی هجوم فرهنگ مدرنیته این زبان را آسیب پذیر نشان نداد، به هر صورت چون مدرنیته یه صورت خاص از زندگی را ارائه می داد لاجرم تمامی ابعاد فرهنگی ما از جمله زبان متاثر شدند. ورود و تلفیق واژه های متناسب با این فرهنگ هنوز که هنوز است ادامه دارد و در این میان فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم نمی تواند با ساخت واژهایی نامانوس که از محیط زندگی مردم فاصله دارد، این درد را درمان کند. پس شکل گیری یک نظام مفهومی و معنایی وارداتی که به نظر بسیاری از زبان شناسان به زبان فارسی ضربه زده است، واقعیتی غیر قابل انکار است. از این منظر یکی از فرصت هایی که زبان های سوشال همراه با خود دارند، امکان انتقال این نظام مفهومی مبتذل به محیط مجازی است. البته از همین دیدگاه انتقال زبان ِ شبکه های اجتماعی به جامعه، یک تهدید برای زبان فارسی است. گسترش شبکه های اجتماعی باعث ایجاد واژه های جدید و خودساخته توسط جوانان و نوجوانان شده است. علاوه بر اینکه زبان فارسی در شبکه های اجتماعی با موضوع دیگری به نام «غلط نویسی» نیز مواجه است؛ «غلط نویسی» شیوه جدیدی در شبکه های اجتماعی است که کاربران فارسی زبان به عمد و یا سهوا اکثر لغات را اشتباه  می نویسند فضای شبکه های اجتماعی هم اکنون به آزمایشگاه بزرگی تبدیل شده است که کاربران در آن خلاقیت های زبانی خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. تلخیص کلمات و واژه ها یا ترکیب حروف و کلمات نا متجانس، استفاده از زبان کوچه، معادل سازی های سلیقه ای و نیز عاریه گرفتن واژه از زبانهای دیگر یا استفاده از اشکال وعلائم به جای کلمات و و اژه ها ، تصویری اجمالی است از آنچه هم اکنون از نظر زبانی در فضای شبکه های اجتماعی در حال جریان است. چنین به نظر می رسد که ضرورت های ناشی از سرعت تعامل ؛ فضای غیر رسمی و نیز فی البداهه بودن کنش ها و واکنش ها درفضای شبکه های اجتماعی منجر به شکل گیری نوع خاصی از زبان شده است. اما به هرحال تغییر غیررسمی یا شاید بتوان گفت زیرزمینی زبان فارسی، بدون قواعد مشخص و همگانی از خطراتی است که احتمالا ساختارشکنی های دیگری را می تواند به همراه داشته باشد. کلماتی مثل عاقا، متشکراتیم، خخخخ و...همگی به ادبیات طنز بدل شده اند، که مقبولیت و شیوع آن را دو چندان می کند، چون طنز نرم ترین راه تغییرات فرهنگی است، اما ورود ناسزاها به حوزه نوشتاری جای تامل دارد و پیش از این ما کمتر متونی را پیدا می کنیم که انواع ناسزا در آن مکتوب شده باشد، مگر برخی رمان ها یا نوشته های غیررسمی. البته باید بدانیم که مسأله خط با زبان فرق می کند؛ با وجود این که این دو خیلی به هم نزدیکند. آنها دو پدیده ای اند که کاملا جوهره متفاوتی باهم دارند. بزرگترین اتفاقی که می تواند بیفتد این است که ماهیت آنها را یکی ببینیم، وقتی خط دارد آسیب می بیند، فکر کنیم زبان هم آسیب می بیند و بعد برای یکی از آنها کاری انجام می گیرد، فکر کنیم به هر دوی آنها نافذ نیست و این بزرگترین آسیب است. زبان پدیده دیگری است و ساعت ها باید روی آن بحث شود. خط هم همین طور است، پدیده دیگری است و خیلی آسیب پذیرتر از زبان است، آن قدر آسیب پذیر است که با وجود تصوری که وجود دارد و به رغم ماندگاری اش در طول زمان، بسیار در معرض خطر است. اما نوشتن به زبان محاوره ای، « زبان فارسی یکی از زبان های نادری است که فاصله ای که بین صورت گفتاری و نوشتاری آن وجود دارد، خیلی زیاد  است. یعنی عملا مجبوریم به گونه ای حرف بزنیم و به گونه ای دیگر بنویسیم. این فاصله اگر مدیریت نشود و فاصله کم شود، همین اتفاق می افتد. آدم ها همان طور می نویسند که حرف می زنند. این فاصله را باید توجیه می کردند ولی نکردند. بچه امروز، بچه ٣٠ سال پیش نیست که سوال نداشته باشد و هرطور که ما خواستیم عمل کند. بچه امروز می گوید چرا باید بنویسم کتاب را به من بدهید ولی بگویم کتاب رو به من بده. نگاه ما به زبان بسیار سطحی است و فکر می کنیم زبان پدیده ای است که مردم از روی عادت به کار می برند و اصلا نیاز نیست کنترل شود. در فضای مجازی می بینیم که ص را با س و ث قاطی می کنند و می گویند چه فرقی می کنند. به طور دقیق و مشخص چیزی حدود ١٠٠ دهه از زمانی که به طور جدی می خواستند تغییر خط در زبان فارسی بدهند، گذشته ولی الان دارند موفق می شوند. آدم های بسیار سرشناس در پی تغییر خط بوده اند ولی حالا که این تغییر دارد اتفاق می افتد، به این نتیجه رسیده اند که از راه دیگری باید وارد شوند. این اتفاق ساده ای نیست چون بیشتر نسل جوان با آن سروکار دارد و کم کم نمی شود جلوی آن را گرفت. به نظر من می توان از این تشتت کاست و الگوی نوشتاری مشخص تری ارائه کرد. که بی شک نیاز به مطالعه و ارائه نظر متخصصان این امر دارد و نباید شتاب زده عمل کرد! E-mail: این ایمیل آدرس توسط سیستم ضد اسپم محافظت شده است. شما میباید جاوا اسکریپت خود را فعال نمایید


جمعه ، ۲۸خرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روزنامه ستاره صبح]
[مشاهده در: www.setaresobh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن