تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829176222




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حزب مشاركت در يك انحراف سياسي قرار گرفته است (14)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

سعيد شريعتي از متهمان پرونده كودتاي مخملي در دفاعيات خود با اذعان به عملكرد ناصحيح موسوي و انتقاد از هواداري حزب مشاركت از وي گفت:بازكردن پاي هواداران به اعتراضات خياباني به اعتقاد من اشتباهي بزرگ بود.   ولتكن منكم امه يدعون الي ‌الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن‌المنكر و اولئك هم المفلحون(آل عمران104)   رياست محترم دادگاه سلام عليكم متن حاضر گزيده‌اي از مرقومه‌اي مفصل در بيان ديدگاه‌ها و اعتقادام در مورد رخدادهاي اخير است كه براي پرهيز از تصديع و گرفتن وقت دادگاه تهيه شده و قرائت مي‌شود و به همراه متن مشروح خدمت جنابعالي براي انضمام به پرونده به همراه لايحه دفاعيه حقوقي تقديم خواهد شد. با استعانت از كلام امير المؤمنان عرض مي‌كنم: ذقتي بما اقول رهبنيه و انا به زعيم ان من صرحت لبر العبر عما بين يديه من المثلات حجزته التقوي عن تقحم الشبهات رسات محترم دادگاه آيه شريفه‌اي كه در ابتدا قرائت شد ابتناي جامعه رستگار ديني را بر مدار دعوت به خير و امر به معروف و نهي از منكر برمي‌شمارد و بر اين مبنا آحاد جامعه يكان يكان مشمول اين آيه شريفه هستند لذا چه كسي اولي بر نفس خويش است به جهت دعوت به خير و امر به معروف و نهي از منكر.   * در ايام بازداشت جز محبت و احترام مشاهده نكردم بدين لحاظ من بيان پاره‌اي از حقايق و نيز اشتباهات و قصورها را كه سبب پديدآمدن حوادث تلخ اخير شده است مصداق دعوت به خير امر به معروف و نهي از منكر مي‌دانم. ابتدا لازم مي‌دانم عرض نمايم كه اينجانب در تاريخ 7 مرداد 88 توسط مأموران پليس امنيت با رعايت ضوابط حقوقي و نهايت احترام بازداشت شده و به بازداشتگاه منتقل شدم و چه به هنگام ورود و چه در طول مدت حضور در زندان چيزي جز محبت و احترام و مراقبت‌هاي استاندارد و قانوني از نظر بهداشتي، غذايي، هواخوري، معافيات پزشكي و ساير موارد از نگهبانان و افسر نگهبان بند مشاهده نكردم و از اين بابت سپاسگذار همه آنها هستم كه لطف و مهرباني آنان زندان را براي من تبديل به مكاني براي عبادت و تفكر و قرب بيشتر به خداوند در ماه عزيز شعبان المعظم نمود.   * هر خبري درباره رفتار و گفتار من منتشر شود كذب محض است همچنين در محضر دادگاه گواهي مي‌دهم كه مسئولان و كارشناسان پرونده من همگي در زمره افرادي مؤمن، معتقد امين ودلسوز نظام بودند كه با منطقي ترين روش ممكن صرفا به دنبال كشف حقايق وريشه‌هاي ماجرا بوده و نه اتهام زني‌هاي تخيلي. پيشرفت كار پرونده بر مبناي جدال حسن و باتكيه بر نقاط مشترك اعتقادي براي دست يافتن به اختلاف‌نظرها يا ابهامات موجود در پرونده بود. لذا شهادت مي‌دهم بر حسن رفتار و گفتار همگي آنان و در پيشگاه دادگاه محترم اعلام مي دارم هر خبر و نقلي پيش از اين و يا از اين پس توسط هر شخص و گروهي حداقل در ارتباط با من چنانچه خلاف موضوعات پيش گفته بشود كذب محض مضحك و موجب ضمه و معصيت خداوند دانا و حكيم است. با گذرا از اين مقدمه عرض مي‌كنم كه ريشه اصلي رخدادهاي غم انگيز اخير انتشار و دامن زدن به شايعه تقلب گسترده در انتخابات بود. ادعايي فوق العاده بزرگ و مسئوليت‌آور با تكيه بر حداقل مستندات و صرفا بر اساس شايعات، اخبار ناموثق و گزارش هاي نادقيق.   * ناشكيبايي و اشتباه يكي از بزرگان حامي موسوي نتيجه را عوض كرد من نه در اينجا بلكه از پيش معتقدم بوده‌ام كه در انتخابات تقلب نشده است. به اين معنا كه اعدادو ارقام اعلام شده با تقريب معقول و مرسوم هه انتخابها همين است. به اعتقاد من در مكانيزم موجود رأي گيري و شمارش آرا خصوصا در انتخابات رياست جمهوري كه به صورت سراسري و معمولا باتعداد كمي از نامزدها برگزار مي‌گردد امكان تقلب در حدي كه با چنين فاصله‌اي آرا را دگرگون كند وجودندارد. ريشه توهم به وجود آمده آنجاست كه اصلاح طلبان گمان مي‌كردند با افزايش مشاركت به بالاي 60 درصد پيروزي آنان قطعي است اما اين تحليل مبتني بر يك شرط متعدد بود و آن اينكه جامعه احساس كند ميان اصلاح طلبي و به اصطلاح اصولگرايي برمي‌گزيند اما مشاركت به 85 درصد رسيد اما چون آن شرط مقدر حاصل نشد و دو قطبي ديگري در جامعه رواج يافت خصوصا با آن ناشكيبايي و اشتباهي كه يكي از بزرگان حامي نامزد مورد حمايت ما در روزهاي منتهي به انتخابات مرتكب شد نتيجه غير از آن چيزي شد كه ما متصور مي‌كرديم. مهمتر آنكه چون همواره اصل بر صحبت انتخابات است مگر آنكه خلاف آن مستندات ثابت شود مجموعه مستندات و استدلال‌هاي ارائه شده از سوي نامزد مورد حمايت ما به هيچ عنوان كفايت از ابطال سراسري انتخابات نمي‌كند و حداكثر در صورت واردبودن اعتراضات منجر به ابطال صد دويست يا حداكثر پانصد صندوق مي شود كه با خروج آراء همه كانديداها از اين صندوقها از مجموع نتايج تغيير محسوسي در نتيجه انتخابات حاصل نمي شود لذا ادعاي ابطال انتخابات با چنين مستنداتي ملموس نيست و ما بپذيريم و چه نپذيريم، چه بپسنديم و چه نپسنديم بايد به نتيجه آراء قانونا تمكين كنيم.   * موسوي با پيچيدگي‌هاي سياسي آشنايي ندارد گذشته از موضوع تقلب آقاي مهندس موسوي به عنوان كانديداي مورد حمايت ما اشتباهات بزرگ ديگري نيز مرتكب شدند اشتباه اول ايشان ورود نابهنگام و ناهماهنگ بدون برنامه تبليغاتي و بدون چشم انداز روشني براي چگونگي اداره كشور در آينده بود كه موجب شگفت زدگي، سردرگمي و به هم ريختن برنامه انتخاباتي اصلاح طلبان شد. ايشان عليرغم اينكه در بيست سال گذشته در مجامع علمي و برخي مراجع حكومتي مناصب سياسي و فرهنگي داشته‌اند اما به دليل پرهيز از ورود فعال در عرصه كنشگري سياسي حرفه اي و جمعي با پيچيدگي‌هاي عمل سياسي در اين دوران آشنايي كامل نداشتند و براي هدايت و رهبري يك جريان انتخاباتي و سياسي از ظرفيت ومهارت كافي برخوردار نبودند. لذا دو عارضه توهم و استغنا كه من همواره در نقد رفتار ايشان و اطرافيانشان بيان داشته ام هم موجب پديد آمدن اصطكاك‌هاي فراوان در طول مسير حركت‌هاي انتخاباتي و هم زمينه ساز تحريك پذيري و عملكرد احساسي ايشان در رويارويي با نتايج انتخابات شد. عدم تعادل و عدم برخورداري ايشان و ماشين انتخاباتي شان از يك شيب و شتاب قابل تحمل در فرايند رفتار تبليغاتي و انتخاباتي مشكل و اشتباه ديگر ايشان بود. ايشان در حالي پا به عرصه رقابت گذاشت كه حتي ميانه‌روترين اصلاح طلبان هم به رفتار و ادبيات محافظه كارانه و به قول خودشان اصلاح طلبي اصولگرايانه ايشان داشتند و ظرف كمتر از سه ماه با چنان سرعت و شتابي پيش رفتند كه حتي تندروترين مخالفان نظام به جرگه حاميان ايشان پيوستند به صراحت معتقدم دستگاه فكري و ماشين انتخاباتي ايشان تاب و تحمل چنين شتاب سهمگيني را نداشت و در مقابل آثار اين شتاب ناتوان، شكننده، آسيب پذير و آسيب زننده مي‌نمود و چنانچه ايشان انتخاب مي شد تازه اول مشكل ايشان در رويارويي با سيل توقعات و انتظارات متناقض ومتضاد بود كه به طور طبيعي آثار خود را بر ثبات و آرامش و روال طبيعي اداره كشور مي‌گذارد. اشتباه ديگر و بزرگترين اشتباه آقاي موسوي نوع مواجهه ايشان با مسئله نتايج انتخابات و نحوه اعلام آن بود كه تعجيل تحريك شدگي احساسات زدگي موجود در آن از سياست مداري با سابقه و پخته چون ايشان بعيد مي‌نمود. ادعاي فوق العاده بزرگ تحريك كننده و خطرناك ايشان صرفا مبتني بر برخي گزارش‌هاي ناكافي و ناموثق تك روانه و اسباب تحميل پيروي ناگزير گروه‌ها و شخصيت‌هاي سياسي حامي از ايشان بود. شرايط و اقتضائات رفتار جمعي ايجاب مي‌كرد ايشان با تأمل و تحمل بيشتر و گردآوري اطلاعات و مستندات كافي و محكمه پسند نحوه تصميم گيري در مورد چگونگي برخورد با نتايج انتخابات را به گروه‌هاي سياسي مجرب‌ حامي خود و هزينه و فايده كردن هر تصيمي بر مبناي خصايل و خصايص موجود در عرصه سياسي كشور و ميزان تحمل تنش در ساختار سياسي پس از ادعايي به بزرگي تقلب چند ميليوني در انتخابات واگذار مي‌نمود. اين اشتباه منجر به خياباني شدن سياست شد و آسيب هاي بزرگي بر ثبات امنيت و منافع ملي، زندگي و معيشت و جان و مان شهروندان زد و طمع بيگانگان را در تداوم بي ثباتي و ناآرامي در كشور و بهره گيري از آن در اعمال فشار به نظام جمهوري اسلامي در عرصه‌هاي بين المللي برانگيخت.   * هزينه كردن از مردم به دور از رسالت سياستمدار متعهد است بازكردن پاي هواداران به اعتراضات خياباني به اعتقاد من اشتباهي بزرگ بود. اصالتا سياست هنر كم كردن هزينه‌هاي زندگي روزمره مردم در تعامل با ساختار قدرت است و وظيفه سياستمدران آن است كه پشت ميزهاي مذاكره و روي كرسي‌هاي پارلمان و دولت يا در سازمان‌هاي سياسي و حزبي تدابيري بينديشند كه هزينه سياسي زندگي مردم را به حداقل ممكن برسانند. كشاندن مردم در خيابان و خياباني كردن سياست يعني به حداكثر رساندن هزينه زندگي سياسي مردم و اين به دور از تدبير و خارج از رسالت سياستمدار متعهد است آن هم در شرايطي كه اين استعداد وجود دارد نه خطاها و ناكارآمدي يا قانون‌شكني يك بخش يا حداكثر دولت مورد اعتراض قرار گيرد بلكه به سرعت كل نظام سياسي و اساس و مباني و بنيان‌هاي آن مورد تعرض قرار گيرد. من معتقدم در ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه ايران سياست خياباني و خياباني كردن سياست ممكن است آغازش با كسي باشد اما سرانجامي نخواهد داشت و خود به خود حتي بدون دخالت قواي قهريه‌ميرا خواهد شد و اندك افراد پر شر و شور كه شايد بيشتر مايه بگذارند هم تحت تأثير عوامل بيروني به سمت و نداليسم و خرابكاري شهري سوق مي يابند و سياست خياباني بدين نحو و در چنين شرايطي به ابتذال كشيده مي‌شود. و بدين ترتيب هزينه‌هاي غيرقابل جبراني بر جان و مال و عرض مردم و امنيت ومنافع ملي نظم و انسجام اجتماعي و مردم‌سالاري تحميل خواهد شد كه ثمري جز هم‌افزايي كنيه‌ها به دنبال نخواهد داشت. در اين ميان به عنوان عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي نقدهايي هم در رويكردهاي كلان و هم در رفتار و عملكرد انتخاباتي به حزب متبوع خود وارد مي‌دانم. چنان كه پيشتر البته با ادبياتي متفاوت در خبرنامه حزب نوشته‌ام مشكل استراتژيك ما از دست دادن «هرم اعتماد» يعني اعتماد به نفس، اعتماد متقابل ميان ما و مردم و اعتماد متقابل ميان ما و نظام است كه دوستان علاقه‌مند حزبي را به آن ارجاع مي‌دهم. مهمتر از همه آنها اينكه ما عليرغم اين ادعا در مرامنامه خود كه رسالت خويش را گسترش پايگاه مشروعيت حكومت ديني و ولايت فقيه قلمداد كرده‌ايم اما در طول ده سال گذشته از اين معنا فاصله گرفته‌ايم و ما و ركن اصلي نظام بي‌اعتمادي و عدم تعامل سازنده پيش آمده است و سياست ورزي در حزب ما را با بن بست مواجه كرده است. به علاوه ما در انتقال اعتقادات و آرمان‌هايمان به نسل جوان‌تر حزب دچار مشكل شده‌ايم و آينده حزب ما به اين لحاظ در خطر كژتابي و انشقاق و انحراف سياسي قرار گرفته است كما اينكه در همين انتخابات نشانه‌هاي اين پديده خطرناك را به عينه ديديم و مصائب و مشكلات آن را لمس كرديم.   * موسوي حتي حاضر نبود با سران حزب عكس يادگاري بگيرد گذشته از اين موارد ما در اين انتخابات نيز اشتباهات بزرگي را مرتكب شديم، از جمله، حمايت ناگزير و تحميلي و ناگهاني ما از آقاي مهندس موسوي بدون آنككه از برنامه تبليغي، رفتار انتخاباتي و ديدگاه روشن ايشان براي اداره كشور اطلاع كافي داشته باشم. در حالي كه ايشان حتي حاضر نبود با اعضاي بلند پايه حزب ما عكس يادگاري بگيرد و به گونه‌اي با ما رفتار مي‌شد كه انگار حزب ما وصله‌اي ناچسب در مجموع حاميان ايشان است. بارها در ميان خود بحث كرده بوديم كه كشور نيازمند تزريق روحيه گفتگو و صلح و آرامش به جاي تنش‌هاي فرساينده سياسي و يقه‌گيري‌ها و اتهام زني‌ها است اما آقاي موسوي با خصايص فردي كه داشت به راحتي مسير اين نوع‌ بازي‌ها شد و نويد تداوم اينگونه كشمكش‌ها و رويارويي‌ها را به جامعه داد و اين خلاف اعتقاد و برنامه و ديدگاه ما بود.   * ادعاي موسوي پس از انتخابات هزينه‌هاي سرسام‌آوري داشت پس از اعلام نتايج انتخابات آقاي موسوي بدون مشورت و بدون مستند چنانكه در بالا شرحش رفت ادعاي فوق‌العاده بزرگي نمود كه هزينه‌هاي سرسام‌آوري را مي شد براي آن تصور كرد متاسفانه حزب ما تنها ساعاتي پس از انتشار بيانيه آقاي موسوي و صرفا با تكيه بر ادعاهايشان مردم را دعوت به اعتراض كرد. و عليرغم هشدار برخي از دوستان در جلسه حزب خود را شريك در هزينه‌ها و آسيب‌هاي وارده نمود. اين در حالي بود كه حزب ما استراتژي كلان خود را سياست‌ورزي جامعه محور متكي به پارلمانتاريسم اعلام كرده بود و ادعاي چنين تقلب بزرگي يعني اعلام پايان پارلمانتاريم و انتخابات در ايران و يعني اعلام پايان كار حزب ما و اين يعني بر سر شاخ نشستن و بن را بريدن چرا كه با چنين ادعايي ديگر هيچ فرد عاقلي حاضر به گوش دادن به نداي ما براي دعوت به انتخابات ديگر نخواهد بود. عارضه ديگر چنين ادعاي بزرگ و بي‌‌بنيادي به وسوسه انداختن بيگانگان در ايجاد و تداوم بي‌ثباتي و ناآرامي در كشور و خارج شدن مدار كار سياسي از دست نيروهاي داخلي و ميدان داري عوامل بيگانه بود كه حزب ما عليرغم مخالفت مبنايي با اين نوع روش‌ها بي‌توجه و غفلت زده گرفتار هزينه‌هاي ناشي از آن شد. به هر حال دلايل ديگري را نيز مي‌توان رديف كرد اما شخصا هنگاميكه اطلاعيه شجاعانه، دلسوزانه و دردمندانه برادر عزيز و بزرگوارم دكتر سعيد حجاريان در بيان خطاهاي فردي و جمعي و استعفاي ايشان را از حزب ديدم و در چشمان آشنايش نگريستم ترديدي برايم باقي نماند كه اولين قدم و كمترين كاري كه بايد انجام دهم استعفا از مقام حزبي خود در جهت جبران بخشي از آسيب‌هايي است كه چه به عنوان موافق و چه مخالف در تصميم‌گيري‌ هاي جمعي حزب شركت داشته‌ام و از آن ناحيه هزينه‌هايي به ساير اعضا و از آن مهمتر به كل جامعه و نظام وارد شده است. براين محور تاكيد مي‌كنم كه ايران عزيز ما در چهارراه جهاني و نقطه تلافي مطامع زورمداران و قدرت طلبان جهان است و همه آنان در صددند كه از هر فرصتي براي كسب منافع بيشتر در منطقه و ايران ما بهره‌ ببرند.   * بي‌ثباتي و ناآرامي‌ها در ايران خواست بيگانگان است به عنوان يك فعال سياسي اين فهم و برداشت را دارم كه بي‌ثباتي و ناآرامي در كشور عزيز ما ايران خواست بيگانگان است و در اين ميان تفاوت چنداني ميان كاخ سفيد، كاخ اليزه، كاخ كرملين، كاخ باكينگهام و كاخ‌هاي قدرت مداران ديگر جهاني نيست. همه اينها از بي‌ثباتي و آشوب در ايران بهره مي‌برند و خود را براي رد و بدل كردن امتيازها و رسيدن به مطامع زورگويانه خود سوار بر موج بي‌ثباتي و ناآرامي و اختلاف در كشور آماده مي‌كنند. اگر به ديده عبرت و نگاه وطن دوستانه و بر مبناي شناخت دقيق از رفتار قدرت طلبان جهاني به ماجراهاي اخير بنگريم، پشت همه اين ماتم‌سرايي‌هاي مزورانه روساي جمهور، وزاري خارجه، نمايندگان پارلمانها و غيره و ذلك مي‌‌توانيم خنده‌هاي موذيانه آنان را بنگريم كه به گمان خود فرصت يافته‌اند فشارهاي بين‌المللي را بر ايران بيافزايند و با تحقير و سركوب عزت و اقتدار جهاني ايران اسباب خشنودي دشمنان و رنجيده خاطر شدن دوستان را فراهم آورند و ايران را از مواضع حق طلبانه خود در مناسبات بين‌المللي عقب بنشانند همه نيروهاي سياسي و تك تك آحاد مردم در گرو عزت جهاني ايران دارند در اين مقطع زماني بايد هوشيارانه به رفتار بيگانگان و خواست و مطلوب آنان كه تداوم ناآرامي، بي‌ثباتي و خشونت ايران عزيزاست نظر كنند و با برگرداندن آرامش و وحدت و انسجام و همدلي و اتحاد طمع خام بيگانه را از ميان بردارند. در طول فعاليت‌هاي چند ساله اخير به ويژه در انتخابات با دوستان جوان و نوجوان علاقه‌مند پيگير و پرتلاشي آشنا شدم كه عموما صادقانه و تاثيرگذاري در سرنوشت خويش و عشق و علاقه به ميهن به ما فعالان سياسي چشم دوخته و از ما فكر و جهت آموخته‌اند من ضمن تاكيد بر همه آنان ياد مي‌كنم از فرمايش آموزنده مقتدايم حضرت امام خميني (ره) كه از ايشان منقول است فرموده‌اند: «چه كسي گفته است حرف مرد يكي است، مرد آن است كه حرفش دو تا شود.» يعني اگر پي به اشتباه خود برد جسارت و شجاعت اعلام تغيير نظر و جبران نگاه خود را داشته باشد من در طول اين انتخابات سخنراني‌هاي زيادي كرده‌ام، مقاله‌هاي متعددي نوشته‌ام و خبرهاي زيادي بعضا از منابع غير موثق و صرفا براساس شنيده‌ها و گفته‌ها بوده است و خود نيز به صحت آنها اطمينان كامل نداشته‌ام ذكر كرده و موجب شده‌ام برخي از آنها در منابع خبري درج شود. اگر چه شرافتمندانه بايد ذكر كنم كه همه نيت من افزودن برگرمي و نشاط عمومي و افزايش مشاركت ملي در انتخابات بوده است اما اين هدف ارزشمند به من اجازه نمي‌داده است كه سخنان و گفتار ناراستي را دستمايه اهداف سياسي و تبليغاتي خود كنم. اقرار مي‌كنم كه برخي نقل قول‌هاي من ناصواب بوده است و بعضا خادمان كشور را زير سوال برده و حقوقي را از كساني ضايع كرده است و احيانا بر توهمات و توقعات و انتظارات دامن زده است اين جفا از نظر من اخلاقي نبوده است و من خود را در اين ميان از پايبندي به اخلاق سياسي و سياست در فاصله مي‌بينم خصوصا آنكه احتمال مي‌دهم آن روند تاثيري بر خدشه وارد شدن به اعتماد عمومي و امنيت و آرامش داشته سهمي حتي اندك در حوادث پس از انتخابات داشته باشد. به همين خاطر اولا از پروردگار منان طلب آمرزش و استغفار مي‌كنم، ثانيا از همه كساني كه حقي از آنان ضايع كره‌ام در اينجا به اجمال و بعدا كه فرصت يافتم كه به دقت جستجو كنم تك تك رسما پوزش مي‌خواهم و از همه شما دوستانم كه به حرف و سخن من اعتماد كرديد و احيانا ناخواسته بدون تحقيق و بر مبناي اعتماد صرف شريك در اشتباه من شديد عذر مي‌خواهم و اميدوارم به حرمت دوستي‌هايمان از من درگذريد.   *سرود سازماني يكي از فرقه‌هاي ضد انقلاب روي فيلم انتخاباتي موسوي همين‌جا اجازه مي‌خواهم سختي با دوستان و عزيزان خصوصا جواناني كه خود را موج سبز ناميده‌اند بگويم و اميدوارم بر اين سخن من دقت نظر داشته باشند و از برادر كوچك خود آن با بپذيرند. خاطرتان هست كه در ايام انتخابات، سرود سازماني يكي از فرقه‌هاي ضد انقلاب توسط بخش‌هايي از ستاد آقاي موسوي برگزيده شده و بر روي آن نماهنگ انتخاباتي ساخته شد (و البته همان موقع من و بسياري ديگر از دوستان مخالف انتخاب اين سرود بوديم) در آنجا وعده مي‌داد كه «تفنگ و گل و گندم داره مياد» من مي‌خواهم برادرانه عرض كنم اگر اين موج سبز بر مدار شخص محوري، مدعاهاي بزرگ و بي‌پشتوانه، توهم و استعفا و تحميل هزينه بر مردم و نظام در عمل به رويارويي با نظام برآمده از انقلاب اسلامي سوق يابد و از آن ناگوارتر مطمع نظر و مورد طمع بيگانگان قرار گيرد يقين بدانيد از گل و گندم در آن خبري نخواهد بود و خدا نكند كه منجر به آوردن تفنگ تنها شود كه در آن صورت نه فقط از باد سبز بهار رونق و پيشرفت و شكوفايي اين آب و خاك خبري نخواهد بود بلكه باد مسموم خشونت و خونريزي همه را با خود خواهد برد. مسلما بيگانگان نمي‌خواهند بهار سبز اميد در دشت‌هاي دوست داشتني اين مرز پرگهر بوزد. نگاه كنيد به شرق ايران عزيز حداقل هفت سال است كه از سينه ماوراء‌النهر باد سبز بهار بر ويرانه‌هاي بدخشان و پنجشير قندهار و كابل و وارزگان نوزيده است و هر روز از جاي پاي جهان بيگانه و خشونت طلبان و ستيزه جويان، غبار آغشته به خون مردان و زنان افغان برمي‌خيزد و به غرب اين مرز و بوم بنگيريد كه شش سال است كه از بين النهرين نويد فروردين و خرمي و سرسبزي بر انبار و موصل و بصره و بغداد و نجف و كربلا نرسيده است و سوغات چكمه پوشان آمريكا و انگليس و بازرگانان ديكتاتور سابق و ستيزه‌جويان خشونت طلب خبر كشتار دسته دسته مردم بي‌گناه و بي‌دفاع عراق چيز ديگري نبوده است به قول استاد آواز ايران آقاي محمد نوري ما چه سفرها كرده‌ايم و چه خطرها كرده‌ايم كه اين ملك ايران شود و همه مي‌دانيم و باور داريم كه دريغ است ايران كه ويران شود كنام پلنگان و شيران شود و در پايان چند كلامي به محضر مقام معظم رهبري عرضه مي‌دارم. محضر عالي مقام معظم رهبري حضرت آيت اله خامنه‌اي «دام عزه» عرض ارادت و سلام خالصانه اين سرباز كوچكتان را بپذيريد. اگر چه به قول حافظ عليه‌الرحمه «من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم» اما چون به حافظه مهربان و دوست پرورتان اعتقاد دارم عرض مي‌كنم كه من همان «سعيد شريعتي خودتان» هستم كه دور يا نزديك مي‌دانيد ارادت و علاقه‌مندي ثبت و ضبط شده من به خودتان را. در اين مجال كوتاه فرصت بيان همه آنچه در دل دارم برايتان نيست و جسارت تصديع ندارم،‌انشاء الله روزي فرصت دست دهد تا تفصيل آنچه بايد بگويم قلمي كنم. غرض اينجا بيش از يك عرض ارادت و عرض تقصير نيست. همه دوستان و خانواده و نزديكان من مي‌دانند كه حضرتعالي نه فقط به لحاظ حقوقي رهبر نظام مورد علاقه و اعتقاد من و از نظر شرعي حجت و مرجع امور ديني من هستيد بلكه همگان از جايگاه شما در ميان دل و علاقه و احترام شخصيم به شما خبر دارند. همواره كوشيده‌ام كه اين احترام و اعتقاد را اظهار و بر آن مباهات كنم و حتي اگر در كوران مباحث سياسي ابهامات و انتقاداتي نسبت به مواضع سياسي حضرتعالي داشته‌ام يا از بيان آن صرف نظر نموده و يا با مراعات شان مريد و مرادي در نهايت ادب و احترام آن را بيان نمايم. اما انكار نمي‌كنم كه بر حسب هيجان و تلاطم و توفنده بودن رودخانه سياست در ايران ممكن است پاروزني ناشي چون من هراز گاهي ناشيانه پارويي به خطا زده باشم و جانب حرمت از كف فرو نهاده باشم اين بماند. مي‌دانم كه جنابعالي از پيامدهاي تلخ انتخابات حقيقتا شيرين 22 خرداد تا چه حد آزرده خاطر رنجديده و دغدغه‌منديد آن گاه كه شنيدم شما عده‌اي را در اين امتحان مردود اعلام كرديد به ياد روايت ابن اعثم كوفي درالفتوح از ماجراي صلح امام حسن (ع) افتادم كه پس از پذيرش آن صلح نامه عده‌اي از ياران زبده و اصحاب امام مجتبي (ع) كه حتي در برخي اسناد حضرت حسين بن علي (ع) هم در ميان آنان ذكر شده به اين تصميم معترض شده و به سوي خيمه امام رفتند. حال يا حجر بن عدي يا جابربن عبدالله انصاري پرده خيمه را بالا زد و به طعنه و خشم و اعتراض عرض كرد: «السلام عليك يا مذل المومنين» و اصحاب هر يك با لحني تند مراتب اعتراض خود را بيان داشتند. اما كريم اهل بيت كريمانه بر آنان نگريست و با مدارا آنان را به مصالح و منافع و شرايط و محذورات پذيرش صلح نامه رهنمون شد و اسباب شرمساري و عذرخواهي آن مردان بزرگ تاريخ اسلام را فراهم نمود. يقين دارم شما نيز به شيوه و منشي جد مكرمتان عمل خواهيد كرد و نخواهيد خواست كه مردودين اين امتحان بزرگ كه در ميان آنان از پيشكسوتان انقلاب اسلامي تا جوانان و نوجوانان پرهيجان حامي نامزدهاي انتخاباتي حضور دارند عليرغم اين مردودي درب مهربان مدرسه نظام اسلامي را به روي خويش بسته ببينند و شرايطي فراهم خواهد آمد كه هر يك به اندازه سهم خود به جبران خطا و خطيئه نسبت به نظام و انقلاب و دستاوردهاي آن بپردازند. من اگر چه پس از پيام تبريك جنابعالي در روز بعد از انتخابات نه فقط حجت سياسي بلكه حجت شرعي را نيز در باب سكوت و پذيرفتن نتيجه انتخابات برخود تمام شده ديدم و افسار شتر فتنه را بر گردنش آويختم و از شهر خارج شدم كه مداخله‌‌اي در امور نداشته باشم اما به هر لحاظ به سهم اندك خود كه احتمال مي‌دهم بر توهمات و توقعات مردم و احيانا عصبانيت حاميان نامزد مورد حمايت افزوده باشم در جريحه دار كردن دل و جان شما هر چند ناخواسته خود را قاصر و شرمسار مي‌دانم. اگر چه خالصانه بر نيتم كه خداي قادر متعال مي‌داند تا پيش از انتخابات افزايش مشاركت ملي در انتخابات بوده تاكيد مي‌كنم اما به هر حال شد آنچه شد و من هم خود را در آن سهيم مي‌دانم بي آنكه قصد سوئي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي در هيچ لحظه از لحظات فعاليت انتخاباتي از ذهنم گذشته باشد. من در اينجا و در مخاطبه با مقام ولايت فقيه اعتراف افتخارآميزي مي‌كنم و بارها هم در شرايط عادي از اين ديدگاه خود دفاع كرده‌ام كه به جمهوري اسلامي متكي بر نظريه فقهي ولايت فقيه حضرت امام خميني (ره) و مصداق صادق و لايق آن در زمان حاضر يعني آيت‌الله سيد علي خامنه‌اي (ايده‌الله) اعتقاد راسخ دارم و سخت معتقدم كه حجت ما در امر ولايت فقيه تنها و تنها مجموعه حدود 40 سال نظريه پردازي و 10 سال تجربه علمي حضرت امام راحل (ره) در استقرار نظام جمهوري اسلامي متكي بر نظريه ولايت فقيه است كه منشوري چند وجهي از حاكميت مردم بر سرنوشت خويش و ميزان بودن راي ملت، برگزيدن مجتهد عادل و مدبر جامع شرايط توسط خبرگان رهبري و تصدي مقام ولايت توسط ايشان فقه‌المصلحه و مجمع تشخيص مصلحت نظام را شامل مي‌شود و راويان صادق آن ياران همراه و شاگردان ممتاز آن امام عزيز و اولي بر همه آنان حضرتعالي مي‌باشيد. من بر اين ديدگاه مانا هستم و رشد و پويايي و تعالي و پيشرفت و انسجام و اتحاد ميهن اسلامي و ايران عزيز را در گرو استقرار اين نظام مي‌دانم و هيچ جايگزين مشروع و كارآمدي را تا كنون براي اين نظام و براي جامعه ايران نيافته‌ام، اين هم بماند. مقام معظم رهبري آگاهيد كه در سنت قديم لشگريان هر گاه سردار و سربازي مرتكب خطا و اشتباه مي‌شد، در سيني‌اي يك جلد قرآن كريم و يك دشنه مي‌گذاشت و براي عذر تقصير به پيشگاه امير لشگر مي‌رفت معني اين سنت هم آن بود كه يا از من به كلام‌الله مجيد در گذر و يا با اين دشنه مرا عقوبت كن؛ ‌من هم تلميحا و تمثيلا در اين نوشته همان سنت را پيشه مي‌كنم: ابتدا آيه كريمه: "فبما ‌رحمة من الله انت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولك " را خدمتتان عرضه مي‌دارم و در كنار آن پرچم سه رنگ هميشه جاويد جمهوري اسلامي منقش به نشان مبارك الله و شمشيري كه در آن نشان است را به عوض آن دشنه. خواهي درگذر و خواهي عقوبت كن، و لامراليكم. تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود سر ما خاك ره پير مغان خواهد بود حلقه زلف بتان از ازلم در گوش است بر همانيم كه بوديم و همان خواهد بود /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن