تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در اما...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830523973




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

این شهید ، هنوز هم افشاگری می کند


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

و البته هنوز هستند جمله هایی در وصیت نامه این شهید که از آن ها رمزگشایی نشده است؛ کیستند آنان که آن روزها خود را در میان متدینین و انقلابیون جا زده بودند، اما در سال های ابتدایی دهه شصت به لاجوردی برای آزادی منافقین بدذات و حامیانشان سفارش نامه و توصیه ها می فرستادند؟   اول شهریور ماه است و تابستان از داغی افتاده و آرام آرام، زمین خود را آمادۀ شش ماه سرد سال می کند. بازار تهران، شلوغ تر از همیشه، خبر از آغاز شروع خزان می دهد و زنگ آغاز مدارس که از فاصله ای دور، کم کم شنیده می شود.   در راستۀ دوخته فروش های بازار هم،با دوخته های جدیدِ رنگ و وارنگ، چشم را مشغول خود می کند. ناگهان، صدای شلیک چند گلوله رشته افکار غلتان در دوخته های رنگارنگ را می گسلد و همهمه ای که آن طرف بازار شنیده می شود. لحظاتی بعد، پیکر غرق به خون پیرمردی تنومند که بر دوش یکی از بازاریان از کنار تو عبور می کند.   آب و آتش دیده های کمیته مشترک، او را " قهرمان" می نامیدند. از بس که کم نیاورده بود زیر شکنجه! از بس که شکنجه گرها از کم نیاوردنش، کم آورده بودند! به او می گفتند متعصب و سرسخت!   مجاهدین خلقی ها ( همان منافقین)، او را مزدور رژیم می دانستند. می خواستند سر به تنش نباشد. از بس که عرصه را برایشان تنگ کرده بود. از زمانیکه دادستان انقلاب تهران شده بود، گروهکی ها آرام نداشتند. همه یشان را می شناخت؛ از بیخ و بن هم می شناخت. حرف که می زدند، تا ته حرفشان را می خواند.    حسرت " دور زدن " حاجی لاجوردی، بر دل همه‌یشان مانده بود. از بس که تیز بود و زیرک. حسرت اینکه یکبار بتوانند در بحث، او را قانع کنند بر دلشان مانده بود. البته آن بالائیها! وگرنه، سمپات های دست پائینی، در مقابل استدلال های او ایستادگی که نمی کردند، بلکه تسلیم می شدند و توبه می کردند. وقتی هم که توبۀ واقعی می کردند، خودش ضامنشان می شد برای آزادی از بند. همراهشان در زندان می نشست؛ پانزده، بیست نفرشان را جمع می کرد و مثل پدری مهربان، با دلیل و برهان با آن‌ها صحبت می کرد. با آنها غذا می خورد، و حتی پا به توپ می شد. زندانیان به او می گفتند «حاجی»، می گفتند «پدر». از بس که دل می سوزاند برایشان.   همان سال شصت، به علت سابقه مبارزاتی اش و شناختی که از جریانها و افراد داشت، و به سبب پست مهم مدیریتی اش که باید همه را می شناخت، دست همه را خوانده بود. چه مجاهدین خلقی ها را که خیلی زود چهره منافقانه یشان را رو کردند، و چه منافقینی که نفاقشان در لایه های خیلی پایین تر بود! همه را شناخته بود . اگر نبود امر امام که به خاطر نیاز فوری آن زمان به وحدت، غائله را ختم کردند؛ دست همه را رو کرده بود؛ این را خودش بارها گفته بود. سر آخر هم در وصیت نامه اش نوشت، ولی نگفت چه کسانی اند این منافقین!   حاجی در وصیت نامه اش این گونه اشاره کرد و نوشت:   خدایا! تو شاهدی چندین بار به عناوین مختلف خطر منافقین انقلاب را، هم آنانکه التقاط به گونه منافقین خلق، سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را پر کرده .... هم رجایی و باهنر را می کشند و هم به سوگشان می نشینند؛ هم با منافقین خلق پیوند تشکیلاتی و سپس....! برقرار می کنند. هم آنان را دستگیر می کنند و هم برای آزادی یشان و اعطای مقام و مسؤلیت به آنان تلاش می کنند.... به مسؤلین گوشزد کرده ام. بارها به مسؤلین گفته ام که خطر اینان به مراتب زیادتر از خطر منافقین خلق است؛ زیرا علاوه بر همه شیوه های منافقانۀ منافقین، سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفته و کم کم آنان را به صفوف آخر و سپس به صف قاعدین و بازنشستگان سوق داده و صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود درآورده اند... .   چرا نگفت کیستند اینان؟ چرا نگفت تا نگذاریم انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد؟!   خون، همۀ پیکر پیرمرد را فراگرفته؛ پیراهن سادۀ دو جیب و گیوه هایش،  تو را به یاد خطبۀ علی علیه السلام می اندازد: کان لی فی ما مضی اخ فی ا... ... و کان ما یعظمه فی عینی، صغر الدنیا فی عینه...   و داغ غم هجرانش سه روزه نشده بود که فوج جمعیت دوست دارش در خیابان های تهران وی را تا بهشت زهرا(سلام الله علیها) بدرقه کردند و  این گونه بود که از او تنها خاطره ها باقی ماند و سخنان.    یک هفته از شهادت او می گذرد. نشریۀ "راه نو" به صاحب امتیازی و مدیر مسؤلی اکبر گنجی، سپاهی حزب اللهی دهۀ شصت و اصلاح طلب توبه کار از گذشته دهۀ هفتاد، در صفحه اول خود، مقاله ای چاپ می کند با عنوان، « بر بالین خشونت محتضر »؛ در کنکاش علّت ترور رئیس سابق سازمان زندانها. مقاله با این عبارت تمام می شود: پیام حادثۀ اخیر به نیروهای امنیتی روشن بود؛ دشمن را اشتباه نگیرید تا شما را اشتباهاً دشمن نگیرند!!   روز بعد نشریه "عصر ما"، ارگان حزب مجاهدین انقلاب اسلامی، یادداشتی در صفحه 2 در ستون نامه های سیاسی با عنوان « دشمن شناسی وارونه، نگاهی به وصیت نامه شهید لاجوردی » چاپ می کند. یادداشت اینگونه به پایان می رسد: در خاتمۀ نامه ضمن طلب آمرزش و ترویح روح شهید لاجوردی، از خداوند متعال، آرزو دارم و امیدوارم حضرت باریتعالی همه بندگان مؤمن را از شرور افتادن به خطاهایی همچون « دشمن شناسی وارونه » محافظت بفرماید (!).   ***   لاجوردی حیف بود که در بستر بمیرد، و حیف بود خون کسی که در تمامی عمر سیاسی اش چهره منافقین را افشا کرده است، بیهوده بر روی زمین ریخته می شد؛ این، شاید فلسفه ترور وی از سوی منافقین دهد شصت و بروز کینه هایی از منافقین دهه هفتاد علیه او بود.   همان کینه ای که منافقین انقلابی نمای دهه شصت و توابین دهه هفتاد درست در همان روزی که سیل مردم در غم فراق او می سوختند و با او وداع می کردند،در رسانه های خود از او بروز دادند.   و البته هنوز هستند جمله هایی در وصیت نامه این شهید که از آن ها رمزگشایی نشده است؛ کیستند "منافقین"ی که در سال های دهه هفتاد خود را در میان متدینین و انقلابیون جا زده بودند، اما در سال های ابتدایی دهه شصت به لاجوردی برای آزادی منافقین بدذات و حامیانشان سفارش نامه و توصیه ها می فرستادند؟   این، شاید رمز جدیدترین افشاگری شهید لاجوردی، یک دهه پس از شهادتش باشد.   چندان دور نیست مصاحبه ها و نفرت پراکنی برخی آقازادها در یکی از نشریات مدعی روشنفکری علیه لاجوردی که به بهانه دفاع از پدر همسرشان بیان کرد بودند؛ همان که مجرم بود و خودکشی کرد.  یکسال، مهلت بعیدی برای فراموشی این گونه عقده گشایی‌های دهه هشتادی علیه لاجوردی نیست، و شاید بروز همین عقده های کور برخی آقازاده هاست که بنابر سنت خدا  قرار است بستر رمز گشایی از نوشته های لاجوردی شهید درباره خانواده این اقازاده ها باشد؛ همان‌ها که دهه هفتاد خود ار در میان متدینین جازده بودند و اکنون...  .   این گونه است که گفته می شود این شهید بزرگوار هنوز در حال افشاگری است، یک روز با زبان، روز دیگر با خون و این روزها به واسطه بروز کینه کور منافقین جدید از وی و این است معنای شعار قرآنی و  رفیع مردم ایران که  "شهیدان زنده‌اند..." . /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن