واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
يك كارشناس مسائل سياسي گفت: به لحاظ سياسي مسئول خونهاي ريخته شده و آشوبهاي به وجود آمده بعد از انتخابات، شخص ميرحسين موسوي است. اميرحسين تركشدوز كارشناس مسائل سياسي در پانزدهمين همايش اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان كه عصر دوشنبه در دانشكده علوم حديث شهرري برگزار شد اظهار داشت: زماني كه انقلاب اسلامي پديد آمد دوگانه انقلاب و اصلاح در ذهنيت روشنفكران وجود داشت ولي انقلاب امام (ره) به ما نشان داد كه بين انقلاب و اصلاح چالشي وجود ندارد. وي افزود: در زمان انقلاب جبهه ملي و ماركسيسمهاي تودهاي هم رهبري امام را قبول داشتند حالا اين چه در ظاهر يا چه در باطن بود مهم قبول رهبري امام بود زيرا آنها توانايي مقابله با گفتمان امام را نداشتند. تركشدوز با بيان اينكه هر انقلاب يك پديده بشري است اظهار داشت: هر انقلابي خطاهايي هم در كنار خود دارد حتي انقلاب الهي هم بايد مورد تزكيه قرار بگيرد. وي ادامه داد: البته ما بايد تزكيههاي انقلاب را از اصلاحطلبيهاي مقابل انقلاب جدا كنيم، آنها ميخواهند گفتمان شكست خورده خود را دوباره احيا كنند. اين كارشناس مسائل سياسي تصريح كرد: خيليها به اسم اينكه ميخواهند امور را اصلاح كنند درصدد احيا كردن راهكارهاي شكست خورده گذشته خود هستند. وي ادامه داد: خط رفورم در مقابل انقلاب به اسم اينكه مثلاً معضلات زنان را حل كند در پي اين است كه راهكارهاي شكستخورده و مبتذل غربي را در كشور احيا كند. تركشدوز در ادامه خاطرنشان كرد: اولين نكته رفورم در مقابل انقلاب بازرگان بود كه خيلي زود از صحنه خارج شد او ادامه مطالبات مردم را درك نكرده و مطالبات مردم ارتقا پيدا كرده بود. وي با بيان اينكه در طول زمان از اين الگوها بازهم داشتيم خاطرنشان كرد: راهكار اين گروهها تمكين به خارج بوده است و در زمان جنگ هم اين مسائل وجود داشت و در سياست هاشمي رفسنجاني هم مشاهده كرديم كه در موضوع تعديل ساختاري يك وابستگي به خارج وجود دارد. تركشدوز در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به انتخابات دوم خرداد اظهار داشت: تا پايان سال 78 در محافل داخلي گروههاي اصلاحطلب بحث ميشد كه آيا با توجه به اينكه رسانههاي بيگانه به ما لقب اصلاحطلب ميدهند ما نيز بايد آن را بپذيريم يا نه. وي افزود: در پديده اصلاحات نگرش خاصي به مسئله امنيت بوده است و افراد زيادي از دستگاه امنيتي كشور وارد دولت اصلاحات شدند. كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: يكي از نقطههاي آغاز اصلاحطلبي فضاي خاصي بود كه بعد از جنگ سرد جهاني حول گروههاي چپ بوجود آمد و يكي ديگر از عاملهاي شكلگيري پديده اصلاحات تفكرات و نظرات سروش در اواخر دهه 60 است. تركشدوز در ادامه تصريح كرد: بعد از جنگ سرد ايده جامعه مدني به عنوان يك پديده استراتژيك معرفي شد نه يك انديشه و مبحث نظري و اربابان قدرت بخش عملي جامعه مدني را مدنظر قرار دادند نه بخش نظري و انديشهاي آن را. وي در ادامه درباره ميرحسين موسوي نيز اظهار داشت: يك كانديداي رياست جمهوري دو سه ماه قبل از انتخابات خود را مطرح ميكند و البته سابقه و انديشهاي از خود ارائه نميدهد، از سيادت و فرزندي حضرت زهرا تا نخستوزيري امام سواستفاده كرد ولي به صورت عملي با كسي بحث نميكرد چون يارانش را از دست ميداد. وي با بيان اينكه ديدگاههاي امثال حجاريان ملي نيست گفت: راهكارهاي غربيها متناسب با مشكلات خودشان است و طبيعي است كه منافع خود غربيها مورد توجه قرار گرفته شده است و ما بايد براي حل مشكلاتمان، خودمان راهكار پيدا كنيم. اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه استعمار به نيروهايي دل بسته كه خواسته و ناخواسته خط مشي غربيها را دنبال كنند، اظهار داشت: خط مشي اصلاحات غير ملي و در لحظههاي حاد به وابستهگرايي تبديل ميشود و اين را در صحبتهاي گذشته حجاريان ميشود ديد. تركشدوز در بخش ديگري از سخنان خود تصريح كرد: در زمان هاشمي رفسنجاني آشوبهاي زيادي داشتيم به عنوان مثال كوي طلاب مشهد، قزوين و اسلامشهر كه اكثراً معيشتي بوده است و نه سياسي. وي ادامه داد: برخي ميگويند حجاريان و امثال او درصدد اين بودند كه رفورمهاي هاشمي رفسنجاني را تكميل كنند. وي با اشاره به دوره 8 ساله رياست جمهوري خاتمي اظهار داشت: اگر بپذيريم كه خاتمي به دنبال خدمت به نظام و به دنبال بالا بردن سطح كشور بود، آيا بعد از 8 سال رئيس جمهورياش وضعيت تربيتي افراد بهبود يافته بود و ظرفيت ثبات در جامعه بيشتر شده بود يا ظرفيت آشوب. اين كارشناس مسائل سياسي گفت: موسوي يك سلسله ايرادهايي در مباني فكري و شخصيتي و اطرافيانش دارد كه شايسته رياست جمهوري نيست، موسوي با بيبصيرتي تمام حتي نسبت به منافع خود هم اقداماتي انجام داد. وي ادامه داد: موسوي مكرراً سخنرانيهاي يكسويه و تند عليه احمدينژاد ايراد كرد و مسائلي مانند دانشجويان ستارهدار را مطرح كرد كه اين يك شبهه مسئله بود و نبايد در اين سطح مطرح ميشد، اگر برخي افراد دانشگاهها را باشگاه احزاب نميكردند اينچنين مشكلاتي به وجود نميآمد و خود موسوي اين مسائل را ميدانست و اين سخنانش يك سياسيكاري بود. تركشدوز با بيان اينكه من از منظر يك فعال خط امامي و منتقد احمدينژاد سخن ميگويم اظهار داشت: كروبي، موسوي و خاتمي از خط امام منحرف شدند و اينكه موسوي مكرراً در سخنرانيهايش شخص دوم مملكت را دروغگو ميخواند جداي مسائل شرعي و عرفي يك بيانصافي و رفتار غير مسئولانه بود كه البته او اين كار را براي رأي آوردن ميكرد. وي ادامه داد: اگر تورم در زمان احمدينژاد به بالاي 20 درصد رسيده بود در زمان هاشمي رفسنجاني تورم به بالاي 50 درصد رسيد. اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه اصلاحطلبي شخصي است كه ساختار را قبول داشته باشد و بخواهد اصلاحي در اين ساختار بوجود آورد تصريح كرد: رفتار موسوي اصلاحطلبانه نبود و او يك سياستمدار صادق نيست زيرا او سخنان دو سه ماهه گذشته خود را هم نقض كرده است. تركشدوز تصريح كرد: در هر نظامي ساختارها و نهادهايي وجود دارد كه از دعوا جلوگيري كند و شوراي نگهبان هم تازه به وجود نيامده است. وي با بيان اينكه فردي كه تقوا نداشته باشد عقل هم ندارد اظهار داشت: موسوي اگر عاقل بود بعد از انتخابات بيانيه ميداد كه تقلب شده است ولي هواداران من آرام باشند و به قانون تمكين كنند تا بيگانگان نتوانند سواستفاده كنند در اين صورت احترامش حفظ ميشد ولي اين كار را نكرد و بدترين شيوهها را بعد از انتخابات به كار گرفت. تركشدوز با بيان اينكه موسوي همواره سعي ميكرد به صورت ظريفي اركان قانون اساسي را دور بزند، افزود: موسوي در بيانيه شماره 2 خود مردم را به اعتراض خياباني دعوت كرد كاري كه حجاريان و خاتمي هم جرأت آن را نداشتند ولي در بيانيه شماره 9 متوجه شد كه اين راهكار جواب نميدهد و گفت ميخواهم جبهه و حزب تشكيل دهم. اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: به لحاظ سياسي مسئول خونهاي ريخته شده و آشوبهاي به وجود آمده شخص ميرحسين موسوي است. وي ادامه داد: ميرحسين در اوايل گفت كه من مستقل هستم و در زمان انتخابات گفت كه اصلاحطلبي هستم كه به اصول مراجعه ميكند ولي بعد از انتخابات كارهايي را انجام داد كه اصلاحطلبان هم جرأت انجام آن را نداشتند. تركشدوز در ادامه تصريح كرد: سياستمدار خط امامي بايد به ملاحظات مكتبي توجه كند كه موسوي به هيچوجه يك سياستمدار خط امامي نبوده است. امام (ره) به هيچوجه به بيگانگان اجازه ورود و دخالت نميداد ولي موسوي با دخالت بيگانگان در امور داخلي مخالفت نكرد. اين كارشناس مسائل سياسي در پايان سخنان خود اظهار داشت: چالش بهوجود آمده حول دو قطب احمدينژاد و موسوي نبوده است بلكه قدرتهاي بزرگ ميخواست انقلاب ايران را نابود كنند و الان هم وارد فاز عملياتي شدهاند و عزم خود را عليه ولي فقيه جزم كردهاند كه ادامه دهنده راه امام (ره) است. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]