تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802750292




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نامه صنعت گر بوکانی و نخستین تولید کننده کارتن آکاردئونی کشور به رئیس جمهور - آژانس خبری تحلیلی زریان


واضح آرشیو وب فارسی:زریان: پایگاه خبری- تحلیلی زریان؛«فواد اسماعیل پور» مدیر عامل نخستین واحد تولید کننده ورق کارتن آکاردئونی کشور که در شهرک صنعتی بوکان واقع شده نامه ای شرگشاده خطاب به رئیس جمهور نوشت و در آن از مشکلات حوزه صنعت و تولید گفت.متن این نامه سرگشاده که در اختیار زریان قرار گرفته به شرح زیراست:  احتراما اینجانب محمد فواد اسماعیل پور مطالبی را حسب وظیفه و از روی خیرخواهی خدمت جنابعالی اعلام میدارم.بنده پس از سالها زندگی در خارج از کشور و علی رغم داشتن موقعیت مناسب شغلی و اجتماعی به قصد خدمت به ملت و کشور عزیزمان به ایران بازگشته و پروژه ای را که سالها روی آن وقت گذاشتم و تحقیق کردم در ایران و مخصوصا در شهر و دیار محروم کرد نشین آذربایجان غربی پیاده سازی کردم. از این رو اقدام به تاسیس نخستین کارخانه ساخت ورق های آکاردئونی کشور در شهر بوکان نمودم.امروز با گذشت 2 سال از عمر این کارخانه موفق به تولید محکم ترین مقوای جهان شدیم و برای نخستین بار در ایران پالت کاغذی درست کردیم که در تحمل وزن نمونه های خود با پشت سر گذاشتن صاحبان اصلی این صنعت در آلمان و سوئد رکودار دنیا شده ایم. کیفیت محصولات تولیدی این شرکت در زمینه نبشی مقوایی و پروفیل های مقوایی حتی بالاتراز مارک ها و برند های اروپایی است.ورق های ضربه گیر بارهای پرتابی در صنایع نظامی و هوایی کشور که در زمان قبل از انقلاب اسلامی از آمریکا خریداری شده بود و تا یک سال گذشته هم استفاده میشد ،سپس از کشورترکیه با کیفیت بسیار پایین تر وارد ایران میشد . من با افتخار اعلام میکنم که امروز بدون هیچ وابستگی خارجی هم از لحاظ کیفیت و هم قیمت شرکت ما برای اولین بار این محصول را برای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تولید می کند. با تمام این تفسیرها و توصیف ها که از وضعیت پیشه و کار خود گفتم متاسفانه به دلیل مشکلات و گرفتاریهای کاری و شغلی که برایم به وجود آمده دچار ناراحتیهای روانی و عصبی شده ام .32  سال سن دارم و شب ها با دارو درمان به خواب میروم و صبح ها با رعشه و و لرزش دستانم شروع به کار می کنم.تمام اینها به خاطر بار مسئولیتی است که بر روی دوش خود حس میکنم و امرار معاش صدها خانواده از این شهر به طور مستقیم و غیر مستقیم به این کارخانه وابسته است. هر روز ترس از ورشکستگی یا عدم توانایی در پرداخت به موقع هزینه های جاری شرکت در این شرایط اقتصادی دشوار بخشی از فکر و کارم را تحت الشعاع قرار داده است. این نامه را تنها از روی ناچاری و امید به اصلاح اموری مینویسم که میدانم اگر امروز دغدغه و مسئولیتم به صد ها خانواده این شهر محدود میشود بار مسئولیت شما در مورد 70 میلیون جمعیت این کشور است. اگر این نامه واقعا به دست شما می رسد و مستقیما شما آن را می خوانید و یا کسی آن را برایتان خلاصه نویسی می کند و یا بررسی میکند که ارزش خواندن دارد یا نه .باور بفرمایید تمام پرحرفیهایم که در این عریضه دور و دراز نوشتم گوشه ای از مشکلات این کشور است که به دست توانای شما حل میشود و برای هر جمله ای که میگویم و وقت گرانبهایتان را میگیرم خدا میداند چه خون دلها خورده ام. جناب رئیس جمهور با وجود تمام مصائب و مشکلاتی که در اقتصاد مملکت وجود دارد و من ریشه آن را بخشی در فرهنگ غلط خودمان میدانم و بخش دیگر را کم کاری از سوی دولت و نظام اداری اشتباه یا بی اهمیت که منجر به ضعیف شدن زنجیره به هم وابسته اقتصادی میشود که در آن امنیت شغلی ،امنیت روانی و ثبات بازار وجود ندارد. آنچنان که مستحضرید چرخ اقتصاد این مملکت به تولید و صادرات آن وابسته است.وقتیکه تولید نباشد چیزی برای صادرات هم نخواهد بود پس تولید را شرط لازم و نیروی محرک اقتصاد میدانیم. از شما میپرسم آیا در این مدتی که بر منسب ریاست جمهوری نشسته اید پای درد دل تولیدکنندگان نشسته اید؟قطعا جواب شما در مورد این سوال مثبت بوده وبی خبری از این بخش مهم از اقتصاد برای رئیس جمهور یک کشور غیرقابل باور است وقطعا شما مشکلات این بخش را بهتر از من می دانید اما تا کنون چه اقدام جدی در راستای حل این مشکلات صورت گرفته است؟اگر قانونی در راستای بهبود فضای کسب و کار تصویب شده چرا عملا اجرای آن قانون با مشکلات صدچندان مواجه شده و تاثیر چندانی نداشته است؟یک کارآفرین تولید کننده بایستی ضمن سرمایه گذاری کلان در یک سیستم اقتصادی غیر قابل پیش بینی و بی ثبات ،ریسک بزرگی را برای بازگشت سرمایه و سود دهی شرکت تولیدی متقبل شود.زیرا تمام قوانین و مصوباتی که در حمایت از تولید داخلی تصویب میشود و شعارهایی که هر روز از سوی مسئولین در حمایت از تولید کنندگان کشور داده میشود در عمل چیز دیگری اجرا میشود.دلیل چیست؟چرا اجرای قانون این همه مشکلات و دردسرها را به دنبال دارد و چرا همه باید به فکر دور زدن این راه های پر دردسر باشند؟کارخانه ای که مواد اولیه اش از خارج از کشور تامین می شود اگر همه مدارک و اصول را درست و کامل رعایت کند چرا باید حداقل یک ماه در گمرکات کشور سرگردان کاغذ بازیهای ترخیص کالایش باشد و مبالغ هنگفتی که به سلیقه ارزیابان گمرک تعیین می شود بپردازد. چرا میگویم سلیقه چون اگر کسی در گمرک بگوید ماست شما سیاه است ناچارید قبول بفرمایید و اگر میخواهید ثابت کنید و اعتراض دارید یک ماه شما تبدیل به پنج ماه می شودچون طبق معمول در این کشور هیچ چیز طبق برنامه ریزی پیش نمی رود. وقت و زمانی که پدران ما میگفتند طلاست گویا امروز برای کسی ارزشی ندارد.در مدت 5 ماه نبود مواد اولیه یک کارخانه یعنی تعطیلی آن واحد تولیدی و تعطیل شدن یک واحد تولیدی که حداقل 20 نفر کارگر مستقیما در آن کار می کنند و صدها نفر و خانواده غیر مستقیم از این چرخه نان میخورند. برای یک مامور ساده گمرک چه اهمیتی دارد و گناهش به گردن همان کارخانه داری است که تن به کار بی قانونی نداده و میتوانست این مشکل را با پرداخت مبلغی زیر میزی به همان ارزیاب محترم حل نماید.اصلا چرا خواسته از گمرک جنس وارد کند که حق گمرک و مالیات و عوارض دیگر بپردازد؟اگر خیلی زرنگ بود از راه قاچاق جنسش را وارد میکرد.و این همه هزینه و تلف شدن وقت گرانبها را در پی نداشت . این همه کاغذ بازی و سر و کله زدن با مامور بازرسی هم نبود.پس دوباره به این نتیجه میرسیم که راه بی قانون نزدیک ترو راحت تر است.  اصلا چرا مواد اولیه را با این همه دردسر از مرزها با قاچاق وارد کند.مگر جنس کامل تولید شده را با قیمت ارزان تر نمی توان به صورت قاچاق وارد کرد؟پس کل فلسفه کارخانه و تولید در این کشور یعنی یک کار عبث و بیهوده...در شهرک صنعتی بوکان چرا بیش از 70 درصد واحدهای تولیدی تعطیل و یا نیمه تعطیل هستند و اکثرا با یک سوم ظرفیت خود مشغول کارند. چرا دولت به جای کارآفرینی و یا حمایت از کارآفرینان تدبیری اساسی برای کنترل مرزهای غربی کشور و جلوگیری از ورود کالای قاچاق نمیاندیشد.مگر قاچاق خلاف قانون نیست؟پس چرا اینقدر راحت از این مرزها کالای قاچاق وارد میشود؟جواب این است :چون شرایط سخت قانون برای همان تولید کننده است.مگر فرد قاچاقچی و متخلفان را جریمه نمی کنند ؟اجناسش را ضبط و مصادره نمیکنند ؟مگر اینها را مجازات نمیکنند؟همین کسانیکه اینچنین ضربه مهلکی به اقتصاد و تولید این کشور میزنند .البته فردی که قانونگریزباشد آن قسمت سخت را هم خیلی راحت حل می کند. اگر قانون همانگونه که هست اجرا شود.جواب این است.مگر تعبیر شما از قانون چیست؟اگرمن یک تعبیر دیگر برای این قانون بیاورم چقدر هزینه دارد؟!! پس این تعبیر ،سلیقه من است.اگر سلیقه من را قبول ندارید 6 ماه دیگر باید به دور خود بچرخید. جناب ریس جمهور بنده تمام این مشکلات را از اجرای سلیقه ای قانون می پندارم.اگر همان شخصی که سلیقه ای رفتار می کند هدفش خیرخواهی باشد و در راستای حل مشکلات مردم سر جایش نشسته باشد قانونی که جهت رفاه و آسایش حال مردم تصویب شده را اجرا می کند و اگر به هدف رشوه خواری و غرض ورزی نسبت به کارآفرینی که در فکر و ذهنش سرمایه داری است که پول پارو میکند و حق وی را خورده است.و این تفکر که اگر کاری که وظیفه اش است انجام دهد چه به او میرسد یک بخش نامه ای را پیدا میکند که راه را سد کند و گیر و گرفت ایجاد کند . تعبیر سلیقه ای از قانون و قانون بخشنامه ای که امروز نوشته شده و فردا عوض میشود کارآفرین بیچاره را در گردابی از مشکلات فرو میبرد.کارآفرینی که ذهن و فکر خلاقش به جای مشغول شدن به تولید و مدیریت سیستم اقتصادی خودش باشد و به جای اینکه به توسعه فعالیت تولیدش و پیشرفت کار فکر کند و در صدد اختراعات جدید و افزایش کیفیت اجناس ایرانی و افتخار کشورش باشد باید از طرفی درگیر مشکلات فروش و بازاریابی از طرفی ترخیص مواد اولیه در گمرک و سر و کله زدن با کارمندان یک اداره دولتی که یا به پروانه بهره برداری و جواز و موافقت اصولی گیر داده اند و یا به اینکه چرا یک روز از گواهینامه مالیات بر ارزش افزوده گذشته و تمدید نشده است.چرا حق بیمه تامین اجتماعی درست محاسبه نشده و چرا دفاتر حسابداری یک اشکال کوچک دارد. یا در دادگاه حاضر شود که چرا کارگری بابت اینکه انگشتش در حین کار صدمه دیده و از او شکایت کرده است. چرا پول هایی که برای یک قرارداد پیمانکاری با شرکت و ارگان دولتی هزینه کرده برنمی گردد.چون روال پرداخت پول در آن اداره محترم باید هفت خان رستم را طی کند. چرا شما ساعتها منتظرید که از کارمندی امضا بگیرید که احیانا جلسه دارد و یا در آن لحظه در اداره مشغول صبحانه خوردن است ووقتی برای ارباب رجوع ندارد ویا از روی غرض ورزی و سهل انگاری کارها را عقب میاندازد یا آن روزی که شما کار دارید در مرخصی هستند و کسی جایگزین آن کارمند نیست که کار مردم را راه بیاندازد. برای یک امضا و یک کار اداری هر روز باید مسیر سه ساعته از بوکان به ارومیه را طی کنیم. سبب تمامی این مشکلات را کم لطفی دولت میدانم چون در این مملکت متخلفان قانون گریز هر روز راحت تر به کارشان ادامه میدهند و موانع و سدهای قانونی را خیلی راحت دور میزنند و قانون مداران باید از سد و موانع بسیار پیچیده و دشوار و کاغذ بازیهای پیچیده ای عبور کنند. اقتصاد بیمار این کشور ناشی از فرهنگ غلط و ساده انگاشتن بزرگترین گناه مذموم دین و شرع که دروغ میباشد و برای آن در کشور ما هیچ مجازاتی وجود ندارد و متاسفانه بیشترین رواج را در فرهنگ ما دارد..وعده های دروغ و تعهد های بی پایه و اساس حتی اگر روی کاغذ ثبت شده باشد هیچ ارزشی ندارد.نظام معاملات چک و سفته ای که عملا باید یک تعهد ثبت شده قانونی باشد و عدم اجرای آن تخلف بوده و متخلفان را به اشد مجازات رساند.اما گویا در این مملکت فرد دریافت کننده چک محکوم به اشد مجازات میشود و باید ماهها و سالها پرونده به دست در راهروهای دادگاه و محکمه منتظر بماند تا پولش را پس بگیرد.برای مبالغ کمتری که ارزش این همه دوندگی ها را ندارد بهتر است از خیرش گذشت و به قول رایج در بازار این پولها سوخت میشود. همه اینها نتیجه بی برنامگی و بی مسئولیتی است که باعث فلج شدن اقتصاد مملکت شده است.چون در این کشور هیچ تعهدی وجود ندارد و روی حرف هیچ کسی نمیتوان حساب کرد و شما نمیدانید کسی که وعده ای داده آیا راست میگوید یا دروغ ؟پس هیچ برنامه ریزی هم درست از اب در نمیآید. بی مسئولیتی دربی برنامگی یعنی شما برای زمین های زیر کشت زراعی هیچ برنامه ای نداشته باشید.کشاورزان به دلخواه خود هر محصولی بخواهند میکارند.مثلا کشت چغندر مازاد بر آنچه مورد نیاز کشور است تولید میشود.نسبت عرضه و تقاضا به هم میخورد و تمام چغندرها روی دست کشاورزان می ماند.ب رای یک کیلو چغندری که حداقل 600 لیتر آب مصرف شده تا بدست بیاید حالا کمتر از 200 تومان هم خریدار ندارد.بعد می گویند معضل بی آبی و کمبود آب داریم.چون باز هم برنامه ریزی درستی برای آن نشده است و 95 درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی و باغبانی به خاطر مصرف غلط و سنتی که نتیجه بی برنامگی و یا سهل انگاری مسئولین بوده هدر می رود. مرغداری که برای تولید مرغ گوشتی 4000 هزار تومان هزینه کرده و آخر دوره تولیدش به ناگاه قیمت مرغ به 3000 تومان سقوط می کند.چون بدون برنامه ریزی درست از خارج مرغ مازاد بر تولید داخلی وارد شده است . نتیجه ورشکستگی و ضررهای هنگفت برای تولیدکننده را به دنبال دارد.چون باز هم هیچ برنامه ریزی برای عرضه و تقاضا نبوده و یا برنامه ریزی ها غلط از آب در آمده قیمت ها هر روز تغییر می کنند. از این نوسانات و آشفته بازار بخش عمده تولیدکنندگان ضررهای هنگفتی میبینند و عده ای سودهای کلان به جیب میزنند و هیچ گاه ضرر نمیکنند در واقع سودشان در این آشفته بازار و نوسانات قیمت است .این عده همان دلال ها یی هستند که بدون هیچ سرمایه و ریسکی محصولات را از تولیدکننده میگیرند و به هر قیمتی که بخواهند در بازار می فروشند و پولش را هم هر وقت بخواهند به تولید کننده میپردازند یا نمی پردازند.  این دلال ها و خرده فروش ها هستند که قیمت تعیین میکنند به خاطر اینکه تولید کنندگان مرغ که بعد از یک دوره 3 ماهه محصولشان را اگر به یک کشتارگاه بفروشند به احتمال 90 درصد پولشان یا سوخت میشود و یا حداقل بعد از 2 سال با زحمت و مکافات بر می گردد.2 سال یعنی 8 دوره مفید یک مرغداری ! به خاطر مدیریت غلط و بی برنامه کشتارگاه ها یا ورشکسته هستند و یا پول ها ی هنگفتی به مرغداران بدهکارند. اقتصاد بیمار و چک های برگشتی و کارخانه های ورشکسته و تعطیل نتیجه بی مسئولیتی در بی برنامگی است.چرا برنامه وجود ندارد؟آیا تخصص کافی از طرف مسئولین مربوطه وجود ندارد و یا حوصله و وقت کافی برای رسیدگی به این آشفته بازار نیست؟کسیکه باید پشت میز اداره بنشیند و برنامه ریزی کند خودش در بطن کار نبوده و یا تک بعدی به قضیه نگاه میکند و عواقب یک تصمیم غلط را نمیداند.و یا در آن لحظه ای که باید پشت میز اداره برای برنامه ریزی صرف کند مشغول صبحانه خوردن یا جدول حل کردن و تلفنی صحبت کردن یا کلا در مرخصی تشریف دارند. اگر در جایی هم به چنین مسائلی معترض باشید میگویند اینجا ایران است.شما که در اروپا زندگی نمیکنید. یعنی این روال طبیعی کارها در ایران همینگونه که بوده هست و پیش می رود.و نباید سخت بگیرید.اتفاقا همین سخت نگرفتن ها و سهل انگاریها باعث چنین مشکلاتی شده و باعث پس رفت مملکت شده است.چرا هیچ کسی به وظیفه اش درست عمل نمی کند؟ چون در این کشور هیچ کسی به کاری که میکند واقعا علاقه ای ندارد و یا سر جایی که باید بنشیند نیست.چون یا تجربه و تخصص کافی برای انجام آن کار ندارد و یا از اول مسائلی در استخدام وی موثر بوده است که اصلا علاقه و میزان درآمد آن شخص متناسب با کاری که میکند در نظر گرفته نشده است. آن مسئول هم به خاطر کمبود درآمد مسئولیتش را آن طور که باید و شاید درست اجرا نمیکند و در گمان خود این توجیه غلط را میآورد که مگر چقدر به من پول میدهند؟و یا به خاطر لجبازی با مافوقش از کارکردن درست سرباز میزند.اگر ارباب رجوع اخلاقش به مزاج خوش نیاید و اگرچهره او چهره کسی را که قبلا به او ظلم کرده در ذهنش تداعی میکند و صدها اما و اگر دیگر ... برای راه انداختن کار مردم انتظار دارد مبلغی اضافه بر سازمان دریافت کند. اگر در اینجا با جرات لفظ اقتصاد فلج را به کار میبرم چون این مسائل را از نزدیک لمس کرده ام .اگر برای خودنمایی و بزرگ نمایی مدیران زیر دست شما اطلاعات غلط به شما میدهند باید از امسال من بپرسید که مستقیم با این مشکلات درگیر هستیم جناب رئیس جمهور اوضاع تولید بسیار وخیم است. این مسائل تصمیم قاطع و عزم جدی شما را نیاز دارد.باید این مشکلات ریشه ای حل شود.این داستان سر دراز دارد و وقت شما کوتاه است.با امید به تغییر شرایط و بهبود اوضاع که کلید آن در دستان توانای دولت تدبیر و امید است . با تشکر و ارادت  فواد اسماعیل پور


یکشنبه ، ۲۳خرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: زریان]
[مشاهده در: www.ziryan.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن