واضح آرشیو وب فارسی:قم پرس: فرد مجرم علاوه بر اینکه به افراد جامعه آسیب میزند، هزینه زندگی روزانه خود در زندان را از مالیات پرداختی دیگران تأمین میکند و اخادی او به نحوۀ دیگری ادامه دارد. چه باید کرد؟ به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خانه اخلاق پژوهان جوان، فرد مجرم علاوه بر اینکه به افراد جامعه آسیب میزند، هزینه زندگی روزانه خود در زندان را از مالیات پرداختی دیگران تأمین میکند و اخادی او به نحوۀ دیگری ادامه دارد . چه باید کرد ؟ گریم نیومن دیدگاه تازه ای در این زمینه دارد.به اعتقاد او مجرم باید کفاره جرم خود را بپردازد و عمل مجرمانه او نباید بدون پاسخ بماند. او معتقد است در مواجهه با هر جرمی به جای پرسش از اینکه چه اندازه مجازات کنیم باید بپرسیم چه مجازاتی را اعمال کنیم؟ مجازات باید دردناک بوده و آشکارا خطا بودن کار مجرم را به او گوشزد کند؛ مجازات هدف سیستم عدالت کیفری است، بدون درد مجازاتی رخ نداده و بدون مجازات عدالتی بوجود نمی آید. هزینه نگهداری هر زندانی روزانه صد و پنجاه هزار تومان و ماهیانه چهار میلیون و پانصد هزار تومان میباشد.۱ این به این معناست که فرد مجرم علاوه بر اینکه به افراد جامعه آسیب میزند، هزینه زندگی روزانه خود در زندان را از مالیات پرداختی دیگران تأمین میکند و اخادی او به نحوۀ دیگری ادامه دارد. بدون شک اگر نیمی از این مقدار را روزانه صرف نخبگان علمی جامعه میکردیم امروزه وضعیت بهتری داشتیم. اما آیا جایگزینی وجود دارد تا هم مجرمین مجازات شوند و هم از هدر رفت سرمایههای ملی جلوگیری کنیم؟ بله؛ مجازات بدنی؛ این پاسخی است که نیومن به ما می دهد. گریم نیومن ( -۱۹۳۹ ) از صاحب نظران اخلاق مجازات است که از رویکرد سزاگرایانه۲ نسبت به مجازات دفاع میکند. وی در کتاب «عادلانه و دردناک: استدلالی به نفع کیفر بدنی مجرمان» دلایل فراوانی را در دفاع از مجازاتهای بدنی ارائه میدهد. وی همچنین از مقایسه کیفرهای بدنی با مجازات زندان، به عنوان مجازاتی که در عصر حاضر به عنوان مجازات برتر شناخته میشود، و برشمردن نقاط ضعف آن برای اثبات ادعای خود به نفع مجازاتهای بدنی بهره میگیرد. بر این اساس، نیومن در واقع دو خط استدلالی عمده را در کتاب خود دنبال می کند؛ یکی بیان اصول مجازات و تلاش برای اثبات انطباق حداکثری کیفرهای بدنی با این اصول؛ و دیگری اثبات کارآمدی و برتری کیفرهای بدنی در مقایسه با مجازات زندان. اصول مجازات از نظر نیومن سزاگرایی در مجازات لزوم دردناکی و رنج آوری مجازات تناسب مجازات با جرم بیش از اندازه نبودن مجازات ارضاء کردن حساسیت عمومی عینی و محسوس بودن مجازات شوک الکتریکی نیومن «شوک الکتریکی» را به دلایل مختلفی برترین و منصافهترین نوع مجازات در میان انواع مجازات ارزیابی میکند. او نه تنها به زندان فرستادن افراد را باعث از بین رفتن ثروت جامعه میداند بلکه آنرا مجازاتی غلط پنداشته که در اصلاح و عدم تکرار جرم از سوی مجرمان شکست خورده است. پیشنهاد او وارد کردن شوکهای الکتریکی کنترل شده و دقیق به فرد مجرم است. شوک الکتریکی ارزانتر و موثرتر و مجازات به معنای واقعی است چرا که همسو با اصول مجازات است. زندان برای مجرمانی که به قانون تجاوز نکرده و یا جرم کوچکی را انجام دادهاند کاری از پیش نمیبرد. برای این گونه افراد باید مجازاتهای کم هزینهتری را در نظر گرفت؛ مجازاتی که زندگی خانوادگی آنان را با چالش مواجه نکند. البته بدون شک شوکهای الکتریکی حاوی درد میباشند اما این درد مقطعی بوده و اثرات مخرب زندان را ندارند. از نظر او زندان تنها برای اقلیتی از مجرمان که جرم را تکرار میکنند مناسب است، کسانی که باید مدت زمانی طولانی را در حبس بمانند و نمیتوان با آزادی مشروط آنان موافقت کرد. از نظر او مجرم باید کفاره جرم خود را بپردازد و عمل مجرمانه او نباید بدون پاسخ بماند. او معتقد است در مواجهه با هر جرمی به جای پرسش از اینکه چه اندازه مجازات کنیم باید بپرسیم چه مجازاتی را اعمال کنیم؟ مجازات باید دردناک بوده و آشکارا خطا بودن کار مجرم را به او گوشزد کند؛ مجازات هدف سیستم عدالت کیفری است، بدون درد مجازاتی رخ نداده و بدون مجازات عدالتی بوجود نمیآید. نیومن سپس به کارایی و جایگاه اخلاقی سایر مجازاتها می پردازد: قطع عضو: او قطع عضو را یکی از انواع مجازات وحشیانه قلمداد نموده و با آن به شکلی قاطع به مخالفت برمیخیزد. شلاق: نیومن هر چند مجازات شلاق را قدیمیترین و در عین حال یکی از برجسته ترین نمونههای تاریخی افراط در مجازات معرفی میکند، امّا آن را به عنوان یک مجازات مطلوب میپذیرد. آزادی مشروط(حبس تعلیقی): آزادی مشروط از نظر نیومن به دلیل عدم اشتمال بر درد و رنج اصولاً نمیتواند یک مجازات باشد، بلکه حداکثر میتواند یک هشدار محسوب شود. وی در همین راستا استفاده از آن را تنها همراه با یک مجازات دیگر میپذیرد. نیومن سپس به اشکالاتی را که ممکن است بر مجازات بدنی وارد شود به دقت بررسی کرده و به آنان پاسخ میدهد. اشکالات نظیر وحشیانه بودن مجازات بدنی، شیب لغزنده داشتن مجازات بدنی و افراط در مجازات بدنی، غیر قابل تعیین بودن دردی که به مجرم وارد میشود و به تبع عدم امکان تحقق عدالت و تساوی درد در میان مجرمان، بیرحمانه بودن مجازات بدنی، شباهت مجازات بدنی با شکنجه و... در پایان میتوان یادآور شد که نگاشتۀ نیومن ما را وادار میکند به طور جدی به معنای مجازات، عدالت و جرم توجه کرده و نحوۀ مجازات و نقش آن در سلامت جامعه را مورد بازخوانی قرار دهیم. شاید در نهایت حبس محور بودن بودن قانون و صدور حکم زندان حتی برای جرمهای کوچکی همچون دیوار نویسی را متوقف کنیم. ۱. http://www.tabnak.ir/fa/news/592345 ۲. برای توجیه اخلاقی مجازات نظریه های مختلفی مطرح شده که به «نظریه های مجازات» مشهورند. این نظریه ها معمولاً به دو رویکرد کلان سزاگرا و فایده گرا تعلّق دارند. رویکرد فایده گرا رویکردی است که مجازات را بر اساس پیامدهای آن توجیه می کند. امّا در رویکرد سزاگرا در توجیه مجازات به ماهیت جرم و استحقاق مجرم برای مجازات توجه میشود، نه پیامدهای آن.
یکشنبه ، ۲۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قم پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]