واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/مائده عطائی*نسل مفهومی پیچیده اما قابللمس است. شاید چگونگی شکلگیری یک نسل با ویژگیهای مشترک، مبهم به نظر بیاید اما در فهم مشخصات نسلها نوعی اتفاقنظر هست. بهگونهای که شاخصههایی بهعنوان معرف نسلها در بین عامه مردم رواج دارد که برخی مطالعات اجتماعی نیز بهنوعی موید آنهاست.اما این روزها بهواسطه شکلگیری یک میتینگ چند هزار نفری در تهران، صحبت از دهه هشتادیهاست! کسانی که تازهوارد عرصه تحلیلهای اجتماعی شدهاند!نسلی که متمایز است و تمایزش را پنهان نمیکند. نسلی که ارزشها و اولویتهای خودش را دارد، بیتوجه به گذشتگان و حتی آیندگان! نسلی که برای “خودش” زندگی میکند و این “خود” ، پررنگترین مفهوم ذهنی اوست.برخلاف نسل دهه شصت، که اولویتش کسب مقبولیت اجتماعی بود و در چارچوب هنجارهای اجتماعی قدم برمیداشت و همواره خواستهها و مطالبات جمعی را دنبال میکرد، نسل جدیدتر خود را بر هر چیز دیگر ترجیح میدهد. به علایق خود احترام میگذارد بیآنکه نگران پذیرشش از سوی جامعه باشد! و درواقع تائید یا انکار دیگران متفاوت با خود را مهم نمیشمارد!آنچه به نظر میرسد، در سالهای اخیر ما با سه نسل متفاوت مواجه بودهایم: شصتیهای جمعگرا و آرمان محور، هفتادیهای تابوشکن و تغییر محور و هشتادیهای فردگرا و خودمحور.لازم به توضیح است که قطعا کاربرد این واژگان فارغ از داوری ارزشی است و صرفا کاربردی توصیفی دارد. زیرا آنچه اهمیت مییابد، تأکید بر تحولات موجود است و این تحولات حاکی از روند تغییرات ارزشها و هنجارها و سبک زندگی است و گویی از پس یکسر قطبنما، قطبی دیگر پدید آمده است.نسل دهه هفتاد و هشتاد دنبالهی پیوسته اما بیربط ِ دهه شصتاند. دهه شصتیهایی که نهتنها خود، نام “نسل سوخته” بر خود میگذارند که ظاهراً بازتاب دید اجتماعی نیز، موید همین نگاه است.نسلی که آرمانهای بزرگ داشت و آنها را دنبال کرد، نسلی که با شعارهای بزرگ، ایدئالهایش راسخت و با آنها زندگی کرد و درنتیجهی مواجههی آنهمه ایده و آرمان با واقعیت، احساس شکست در او متولد شد و تنها او باقی ماند و نوستالژیهایش! و حالا او برای خواهرها و برادرهای کوچکش تبدیل به درس عبرت! شده است و در ناخودآگاه جمعی نسل جدید، سبک زندگی آرمانیاش طرد میشود و راه جدید از “تغییر” آنها میگذرد. آنهم نه تغییر جامعه و در سطح کلان، بلکه تغییر نگریستنها وزندگی کردنها، هدفها و شیوهها در سطح فردی وزندگی روزمره.این است که نسل بعدی کمکم شیوهای متفاوت در پی میگیرد، واقعبینتر میشود، دایره ذهنیاش را کوچکتر میکند تا احتمال شکست را کاهش دهد. به شیرینیها و دلخوشیهای کوچکتر بسنده میکند تا همواره درگیر تلخیها، سختیها و مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی نباشد! و برای داشتن احساسی خوشایند از خودش، به برداشت آزاد روی میاورد؛ فارغ از همه درست و غلطهای رایج! و در تلاش است تا تفسیر خودش را از زندگی اصل بپندارد و با همان زندگی کند!این است که هم با حضورش در فضای مجازی و هم رفتهرفته در محیط اجتماعی سعی میکند بهآرامی خواستهها و علایقش را دنبال کند و اینگونه دیگران را به دیدن خود وادارد.بنابراین سیر چندساله شاید با اغماض بتوان گفت، بهآرامی رویکرد و تربیت سوسیال دهه شصتی به جهانبینی لیبرالی نسل هفتادی و هشتادی انجامیده است.*دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی
۲۳ خرداد ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]