واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: قدس آنلاین/ صباکریمی: محمد گلریز، خواننده انقلابی ابتدای صبح دیروز با تلفن خبرنگار ما مواجه شد. خواننده ای که نامش با سرودهای انقلابی بخصوص سروده های پیر شعر انقلاب استاد سبزواری گره خورده است.او با ابراز تأثر از درگذشت استاد حمید سبزواری می گوید: من همیشه به دیدار استاد می رفتم و از فرزندش جویای احوالشان بودم. این اواخر هم استاد حال خوشی نداشتند. من این ضایعه را به خانواده ایشان و مردم تسلیت می گویم. استاد سبزواری یکی از یاران صدیق انقلاب اسلامی بود که شجاعانه و با همه وجود برای انقلاب زحمت کشید و آثار بسیاری را خلق کرد. از او می خواهیم که برای خوانندگان «قدس» درباره استاد سبزواری بگوید، این گفت وگو را به شما تقدیم می کنیم و برای روح بلند استاد سبزواری آرامش و رحمت آرزو می کنیم. آشنایی شما با مرحوم سبزواری چگونه شکل گرفت؟ من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با استاد آشنا شدم و پیش از انقلاب هم یک سری فعالیت هایی داشتیم و آن زمان در کنار آقای راغب و دیگر دوستان کار خودمان را می کردیم. پیش تر هم آقای شاهنگیان و مرحوم صبحدل با استاد سبزواری در ارتباط بودند و درصدد بودیم که با استفاده از ادبیات انقلابی در راستای هنر انقلاب، فعالیت های مثمرثمر و ارزشمندی انجام دهیم که استاد سبزواری در این جریان نقش قابل توجهی داشت. ما از شعرها و سروده های ایشان استفاده می کردیم. ایشان همراه انقلاب، مردم و یار امام راحل(ره) بودند و با کمال شجاعت و شهامت، بدون هیچ واهمه ای فعالیت می کردند که نتیجه آن هم مشخص است و می بینیم که ایشان در شعر و ادبیات انقلاب نقش مهم و تأثیرگذاری داشتند. چنان که یکی از خصوصیات بارز استاد شهامت بی بدیل در سرودن اشعار انقلابی بود و ایشان را می توان به حق پدر شعر انقلاب خواند. از فعالیت های مشترک خودتان با ایشان در زمان انقلاب بگویید. یکی از شعارهای انقلاب که در حال حاضر هم همچنان زمزمه می شود و در اذهان مردم ماندگار شده به نام «خمینی ای امام» از شعرهای ایشان بود که به یادگار گذاشتند، وقتی امام(ره) به ایران آمدند، این شعر را سرودند و من هم آن را خواندم. همچنین شعار «الله اکبر خمینی رهبر»، «بانگ آزادی» و... از سروده های استاد است که من آنها را خواندم و جالب است که سرودهای ایشان همه درباره انقلاب بود و بخوبی بطن انقلاب را در قالب این اشعار و سروده ها می توان دید. استاد سبزواری را می توان بخشی از تاریخ همیشه زنده انقلاب دانست، هر شعری که در قالب سرود و آهنگ از ایشان می شنویم به یاد یکی از مقاطع انقلاب می افتیم که در نوع خودش کم نظیر است و فکر می کنم که استاد سبزواری نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. نباید فراموش کنیم که زبان هنر زبان برنده و اثرگذاری است که می توان کارهای مهم و حیاتی با آن انجام داد. کاری که استاد سبزواری کرد هم در زمره این فعالیت های جریان ساز و مهم می گنجد. ایشان با زبان شعر و ادبیات به پیروزی انقلاب اسلامی کمک بسیاری کردند. استاد سبزواری در هر اتفاق تاریخی یک اثر هنری داشتند که همه آنها ماندگار شده و مردم همه را بخاطر سپردند، وقتی هم به آنها مراجعه کنند ردپای آن روزها را مشاهده می کنند. بر همین اساس معتقدم استاد سبزواری هر آنچه در زمینه شعر انقلابی انجام داده است بسیار مهم بوده و از یادها نخواهد رفت و با جرأت می گویم حتی 50 سال بعد نیز کسی را مانند استاد سبزواری نخواهیم داشت. وی در این حیطه بی نظیر و تکرارنشدنی بود. وقتی قرار بود شعر استاد را بخوانید، هم فکری و مشورت هم می کردید؟ واقعیت این است که موفقیت یک اثر هنری به اتحاد، همدلی و هم زبانی شاعر، آهنگساز و خواننده و البته سایر عوامل برمی گردد و این وحدت بین همه کسانی که با هم کار می کردند، بود. ما همیشه با هم تماس داشتیم و زمانی که ایشان شعر را می سرودند، ملودی آن را هم زمزمه می کردند و در ساخت آهنگ هم به آهنگساز کمک می کردند و ایده می دادند. بطور مثال ملودی آثاری مانند «خجسته باد این پیروزی»، «شهید مطهری» و... را خودشان زمزمه می کردند. زمانی که این اشعار به دست ما می رسید، خام بود و ما در تماس هایی که با ایشان داشتیم و نظراتی که راجع به ملودی روی اشعار می دادند کمک بسیاری می شد و آهنگساز از آن الهام می گرفت. امروز هم اگر این آثار ماندگار شده بخاطر همین همدلی و اعتمادی است که بین گروه شکل گرفته است. ویژگی های بارز شخصیت استاد از نگاه شما چه بود؟ جدا از همکاری هایی که با ایشان داشتیم استاد به عنوان پدر معنوی ما بود و به من نیز علاقه داشت و من هم عاشقانه ایشان را دوست داشتم و همواره شجاعتش را ستایش می کردم. وقتی به تمام آثار استاد نگاه می کنید یک ویژگی مشترک در همه آنها می بینید و آن اشاره مستمر به انقلاب است. حتی اگر سروده ای در مورد بهار داشتند حتماً به انقلاب هم در آن اشاره می کردند. من بارها منزل ایشان می رفتم و استاد را همچون یک پدر دوست داشتم. ایشان به عنوان یک معلم به ما پند می داد و ما را نصیحت می کرد و امروز باید این را بگویم اگر زمان انقلاب جسارتی در خواندن داشتم خصوصیات اخلاقی و شجاعت استاد سهم بسزایی در شکل گیری شهامت من داشته است. به کدام آهنگی که از اشعار استاد سبزواری خوانده اید، بیشتر علاقه مند هستید؟ من آثار زیادی از سروده های استاد را خواندم ولی بعضی از آنها بسیار ماندگار شده و در اذهان مانده است. یکی از این آهنگ ها که من به آن افتخار می کنم سرود «شهید مطهری» است که آن زمان به همراه استاد خدمت امام(ره) هم رفتیم. همچنین به سرود «بانگ آزادی» هم بسیار علاقه مندم. در کنار این ها سروده استاد در باب رحلت امام(ره) را هم خواندم که آن هم ماندگار شده است. البته در کنار این ها کار شاد هم بوده که سرود «بیا بنشین کنار گل» از دیگر کارهای استاد سبزواری است که برای کمیته امداد امام خمینی(ره) خوانده شد. خاطره ای که از استاد در ذهنتان ماندگار شده، دارید؟ چند ماه پیش که استاد در بیمارستان بستری بود و من برای عیادت از ایشان به بیمارستان رفته بودم، دیدم او در حالت نیمه کماست. دست ایشان را گرفتم و سرود «خجسته باد این پیروزی» را خواندم. باور کنید زمانی که می خواندم و دست ایشان در دستانم بود به صورتشان نگاه کردم و دیدم در حال لبخوانی هستند و من را همراهی می کنند. این صحنه خیلی مرا متأثر کرد. اینکه ایشان چقدر با روح انقلاب عجین شده بود و انقلاب زندگی شان بود بسیار تحسین برانگیز بود که البته این اعتقاد ایشان به انقلاب را می رساند. استاد سبزواری یکی از یاران امام راحل بود و در کنار امام(ره) و مردم در راه انقلاب صادقانه فعالیت کرد.
یکشنبه ، ۲۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]