واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
جادویی که والیبال ایران را المپیکی کرد و درسی که باید بگیریم
روز نو : سرانجام تیم ملی والیبال ایران المپیکی شد،بچه ها به حق شان رسیدند و البته زمانی اتفاق افتاد که دست از عادت های اشتباه مان برداشتیم.
سرانجام رویای 52 ساله محقق شد. حالا ما در والیبال هم المپیکی هستیم. دو سال قبل محمد داورزنی می گفت ما به المپیک می رویم که مدال بگیریم و حالا گام اول وعده اش برداشته شده است. البته یادمان نرود در دو سال گذشته ، خیلی چیزها در والیبال ما عوض شده است. بچه ها برای بازی های نچندان خوب شان با کواچ ، محبوبیت فوق العاده شان را از دست داده بودند. توقعات از انها به اوج رسیده بود و توقعات خود ملی پوشان هم داشت این رشته ورزشی را زمین می زد. این قدر این شرایط سخت شده بود که بانک سامان ، اسپانسر تیم ملی به این بهانه که دیگر قراردادش سودده نیست ، وایبالی ها را تنها ول کند و برود و شاید امروز بعد از صعود ، آنها بزرگترین مغلوب بازی هستند که جای شان را به بانک دی داده اند.
اما امروز که به این موفقیت رسیده ایم باید از اشتباهاتی که پیشتر اتفاق افتاده بود درس بگیریم. اشتباهاتی که قبل از همه در فدراسیون رخ داد. موفقیت ها با ولاسکو طوری شده بود که تلاش بازیکنان و فدراسیون در سایه رفته بود پس با اولین پیشنهاد ، اجازه داده شد آن مربی برود. او برود چون بزرگتر از تیم بود. ولی وقتی رفت ، مربی بعدی باید کسی می بود که کوچکتر از تیم و بازیکنانش باشد. این اشتباه فشار بزرگی به تیم آورد. یک سال کابوس وار با کواچ بعد از موفقیت نسبی در سال اول ، تقریبا داشت المپیک را از مشت ایران می پراند که فدراسیون سعی در جبران اشتباهش گرفت. این بار آنها بهترین انتخاب را داشتند. خودشان باور داشتند سیچلو چه کمکی برای شان است پس او را آوردند و بعد یک نام بزرگ می خواستند و رفتند سراغ لوزانو. روانشناسی که انصافا عالی بود. اگر امروز تیم ملی در المپیک است ، بی شک جای پای او را می توان دید. دو صحنه را به یاد بیاورید. یکی در بازی با ژاپن وقتی بچه ها عصبی شده بودند. او مدام داشت می گفت صبر کنید. والیبال بازی صبر است. هر کسی صبورتر باشد، برنده است. صحنه بعدی ، امتیاز 24 ایران در ست سوم بازی با لهستان است. امتیاز مهمی که تکلیف المپیک را باید روشن کند. او می داند بازیکنانش تجربه چنین شرایطی را ندارند. درخواست وقت استراحت کرد. فقط برای اینکه بچه هایش تنفسی بگیرند و او برای شان از بزرگی این امتیاز بگوید. او با تمام تلاشش نتوانست در آن لحظه باعث از بین رفتن استرس تیمش شود و آن امتیاز با اشتباه بچه های ما از دست رفت ولی روحیه جنگندگی تیم ماند. درس صبوری و سرانجام در امتیاز 36 ، این تلاش به بار نشست و ما المپیکی شدیم.
المپیکی شدیم چون باور کردیم باید بجنگیم ، چون یاد گرفتیم صبور باشیم و مثل سال قبل بچه ها در زمین به هم نمی تاختند. چون دوباره تیم یکدست شده بود و هزار پاره نبود. چون معروف نقشش فقط یک کاپیتان بود و کوچکتر تیم هم می دانست مجازات کم تجربه تر بودنش فریاد نیست.
تیم المپیکی شد و البته در مسیر این تغییر ریل به سوی موفقیت دیگر یکی مثل محمد علی اینانلو نبود که منتقد اصلی کواچ و روحیه مغرورانه ای بود که بر تیم حاکم شد. او که می گفت این تیم یک مربی بزرگ روی نیمکت می خواهد و برای این حرفش این قدر حرص خورد تا مظلومانه از جمع مان رفت.
هرچه هست حالا ما المپیکی شدیم با تیمی که امروز تیم است. باید تیم مان را حفظ کنیم و برایش سنگ تمام بگذاریم اما برای مان خوب نیست که در همان اولین لحظه آقای سرپرست خوش خبر تیم از نیاز به پاداش های آنچنانی بگوید. بگذارید تیم وظیفه اش را انجام دهد و پاداش های این بچه ها هم همانی باشد که به دیگران داده می شود. این روحیه تافته جدابافته بودن را باز در تیم رشد ندهید که باز گریبان گیرتان شود.
منبع: خبرانلاین
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]