واضح آرشیو وب فارسی:مهر: خالق کوچکترین نقاشی دنیا به سبک سوختهنگاری:
دولت حمایت کند تا کارم را در کتاب رکوردها ثبت کنم
شناسهٔ خبر: 3674506 - جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۴
فرهنگ > صنایع فرهنگی
خالق کوچکترین نقاشی دنیا به سبک سوختهنگاری به بیسر و سامان بودن هنر و هنرمند اشاره و بیان کرد: اگر دولت حمایت نکند نمیتوانم این نقاشی را در کتاب رکوردها ثبت کنم. خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: مرتضی نداف یکی از هنرمندانی است که در زمینه سوختهنگاری روی چوب فعالیت میکند و آثارش در موزه هایی چون موزه هنرهای سنتی، موزه آستان قدس، موزه هنرهای معاصر تهران و موزه مدرس کاشمر نگه داشته میشود. از جمله آثار وی نگاشتن جز ۳۰ قرآن به خط استاد نیریزی بوده است. هشت اثر قرآنی ارزشمند از این هنرمند نیز در موزه هنرهای معاصرتهران و موسسه توسعه هنرهای معاصر است. نداف به تازگی و به سفارش دبیرخانه دینپژوهان کشور بر تمثال امام خمینی(ره) کار کرده است. همزمان با ۱۴ خردادماه و فرارسیدن سالروز ارتحال بنیانگذار انقلاب با این هنرمند سوختهنگار به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید: *از کی و چگونه با هنر سوخته کاری روی چوب آشنا شدید؟ من نوازنده نی هستم. حدود ۲۰ سال پیش به فکرم رسید که روی سازی که می نوازم نقوشی را حک کنم. از آنجایی که من در کاشمر زندگی می کردم امکانات لازم برای فراگیری هنرهای سنتی در اختیارم نبود.به فکرم رسید راه حلی پیدا کنم که نقوش روی نی پاک نشود. بانگاه به مُهر سازنده، فهمیدم که با حرارت و سوزاندن، میتوانم نقش و طرحم را روی نی پیاده کنم. میخی را داغ کردم و روی نی زدم. نتیجه مثبت بود.درفشی را برداشتم و با آن شروع به کار کردم. ابتدای کار،از پیک نیک برای داغ کردن درفش استفاده میکردم. تمام نقوش روی نی، نقطه نقطه بود. اشعارم را روی نی، سوخته کاری می کردم. نقطه هایی که روی نی می زدم زیبا نبودند. بعد از یک هفته سعی کردم با حرارت کمتری روی نی نقطه گذاری کنم که ظریف تر باشند. اولین بندی که تکمیل کردم یک بیت شعر بود. هیچکس از کار من در زیر زمین منزل خبر نداشت. حدود یک ماه گذشت و من نی را به دایی کوچک ترم که طبع هنری داشت نشان دادم. خیلی برایش جالب بود. گفت اين نقاط را به هم وصل کن یا از همان حرکت اولیه مثل نقاشی طرحت را اجرا کن. مدتی بعد پدرومادرم وقتی فهمیدند مشغول چه کاری هستم مرا تشویق به ادامه اين کار کردند. از آن روز به بعد من مسیر هنری ام را یافتم و به یمن اين حرکت، اولین کار هنری ام را با آیه«وان یکاد» اجرا کردم.
* هنوز بسیاری افراد، هنر سوختهکاری را نمی شناسند، درباره تاریخچه و شیوه کار خود توضیح میدهید؟ این هنر قدمتی حداقل چهارهزار ساله دارد. آن زمان برای ايجاد نوشتههایی که دوام داشته باشند از خطوط سوخته بهره می بردند. فلز یا سنگی را روی آتش و زغال سرخ، داغ می کردند و روی شی مورد نظر که از چوب بود می کشیدند و نوشته هاشان را اين گونه نشان می دادند. دقیقا همان سبکی که من در ابتدا کار می کردم. سبک اولیه پیدایش اين هنر بود. امروز اگر شما به موزه ايران باستان بروید استخوان پای عقابی را میبینید که دارای نقوش سوخته ای است که به دوران شوش باستان برمیگردد. *سبک امروزی این هنر چه تغییری با گذشته کرده است؟ سبک امروزی اين هنر نیز به همان شیوه قدیم اجرا میشود؛ اما ابزار و طرح و نقشها، کاملا تغییر کرده است. این هنربه نام سوخت روی چوب ، یا سوخته کاری روی چوب یا بهتر بگوییم سوخته نگاری روی چوب شناخته شده و نام بین المللی اين هنر«پایروگرافی» یا «وود برنینگ» است.درحال حاضر ابزار و مواد اولیه اين هنرشامل هویه های قلمی شکل و چوبهای رنگ روشن است. هنگامی که هویه داغ را روی چوب می کشیم باعث سوخته شدن سطح چوب میشویم. کنترل حرارت و تماس نوک هویه با سطح چوب نقشی را ايجاد می کند که با هدایت دست می توانيم به آن شکل دلخواه را بدهیم. برای اينکه بتوانیم رنگهای تیره و روشن روی چوب ايجادکنیم چند عامل مختلف را باید درکنار هم قرار دهیم. مثل فشار هویه بر چوب و میزان حرارتی که از تماس نوک هویه به چوب میرسد.
* بیشتر کارهای شما در زمینه آیات قرآنی و مفاهیم مذهبی هستند و در این میان میتوان به نوشتن آیات قرآن روی پر کاه و دانه گندم هم اشاره کرد. علت روی آوردن شما به این قبیل کارها چه بوده است؟ آثارتولیدی من، قرآنی و اسلامی هستند. یک حسی مرا به سمت خلق اين گونه آثار هدایت می کند که ناخودآگاه است و اما در ارتباط با کارهایی که روی گندم یا پر کاه انجام دادهام باید بگویم که حدود ۱۵ سال قبل شنیدم، هنرمندی درهندوستان روی دانه برنج کار هنری انجام داده است. پس از مدتی درايران با هنرمندی آشنا شدم که او نیز همان کار را انجام می داد. با دقت به آثار ریزی که خلق شده بود نگاه میکردم و این سبک کار برایم شگفت آور بود. تصمیم گرفتم من هم چنین کاری را انجام دهم. شروع کردم به کار کردن روی گندم آن هم با هویه. کار دشوار و نتیجه آن،مثبت بود و موفق شدم ابتدا کلمه الله را حک کنم. از آنجایی که شنیده بودم آثار ریز با چشم غیر مسلح خلق میشوند، تصمیم گرفتم من نیز همین روش را ادامه دهم. ۱۲ سال پیش به یک برنامه زنده تلویزیونی برای نمایش و معرفی اين دست آثارم دعوت شدم و همین تشویق خوبی بود که ریزتر و دقیق تر و بهتر کار کنم. یک سال بعد با چشم غیر مسلح، روی گندم، آیت الکرسی را نوشتم و هفت بار هم سوره توحید را. این کار، بهترین کارم بود که به موزه آستان قدس رضوی تقدیم شد.
*آیا تاکنون به فکر ثبت کارهای خود در کتاب رکوردها افتادهاید؟ از جمله آثار ریز دیگری که خلق کرده ام می توان به نگارش سوره توحید روی پرکاه در مقیاس نیم میلیمتر در پانزده میلیمتر، سوره توحید روی دانه ارزن،کشیدن شمایل روی دانه ارزن، کشیدن شمایل روی گندم و کتابت دوازده آیه ابتدایی سوره یاسین اشاره کرد. اينها نمونههای بارز خلق شده در زمینه آثار قرآنیام است. در حال حاضر رکورد کوچکترین نقاشیهای دنیا که با سبک هنری سوخته انجام شده در اختیار من است اما تاکنون نتوانستهام در کتاب رکوردها، کار خود را به ثبت برسانم که اگر مسئولان دولتی حمایت کنند تا من موفق به انجام چنین کاری شوم، افتخار این کار متعلق به ایران و ایرانیان خواهد بود.
* یکی از تازهترین کارهای شما، تمثال امام خمینی(ره) است. درباره این اثر بیشتر توضیح می دهید؟ این کار در ابعاد ۴۰ در ۶۰ و به سفارش دبیرخانه دینپژوهان کشور انجام شده است. البته تا هنرمندی به آنچه انجام میدهد باور نداشته باشد، اثرش با مخاطب ارتباط برقرار نمیکند و آنچه خلق میشود، خشک و بی روح است.
*به نبود حمایتهای دولتی اشاره کردید. حمایت را چگونه تعریف میکنید؟ اصولا وضعیت هنر و هنرمندان درکشور سامان ندارد. هر سازمان و نهادی، یک بخش از امورات هنرمندان را برعهده گرفته اند. بحث بیمه، بزرگ ترین معظل و مشکل پیش روی ماست. هر مدیری که سرکار می آید یک سیاست را اجرا میکند و برایشان فرقی ندارد که با اعمال مدیریت سلیقهای خود چقدر به هنرمندان ضربه میزند. رشتههای سنتی بسیار مهجورتر از سایر رشتههای هنری هستند و همیشه مورد بی مهری مسئولان بوده اند. شعارهای حمایتی، بسیار زیبا و دلچسب است اما درعمل فقط نا امیدی و فرسوده شدن هنرمندان را درپی دارد. من هنرمند نمیدانم با آنچه تولید کردهام چه کنم؟ مسئولان فرهنگی هیچ بستری برای معرفی و فروش آثار فراهم نمیکنند و قدر کار هنر را نمیدانند. همین مساله باعث میشود که هنرمندان، آثار خود را در جایی به جز مملکت خود ارائه دهند. برای مثال وقتی از یک سو سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد و دیگر نهادهای متولی از خود من هیچ پشتیبانی نمیکنند و از سوی دیگر کشورهایی چون عمان و امارات و قطر، از کار من شگفتزده میشوند و بهترین شرایط را برایم فراهم میآورند شما به جای من بودید چه میکردید؟ همه حرف من این است که هنرمندانی هستند که آثار ماندگار خلق کرده و گمنام ماندهاند. نه بیمهای دارند و نه حقوق ثابتی. اصلا کسی سراغی از آنان نمیگیرد نه مردم و نه مسئولان.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]