تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):بالاترین عبادت، عفت شکم و شهوت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803648260




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یکسال پایانی زندگی امام خمینی (ره) چگونه گذشت؟ - پایگاه تحلیلی خبری البرزبان


واضح آرشیو وب فارسی:البرزبان: زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، پر از فراز و نشیب های آموزنده و عبرت آموزیست که هر پرده از آن نشانگر خلوص، پاکی، ایثار و مقاومت آن شخصیت بزرگ و تاریخی است.۱۴ به گزارش پایگاه تحلیلی خبری البرزبان ، خرداد ۱۳۶۸، مردی از سرزمین ایران به سوی آسمان پر کشید که تاریخ کشور همچون او هرگز ندیده بود. امام خمینی(ره) مرد تکرار نشدنی تاریخ، بنیانی را در ایران بنا نهاد که بسیاری از معادلات منطقه ای و جهانی را تغییر داد و انقلاب اسلامی ایران حرف های بسیاری برای گفتن به جهان داشت و دارد. زندگی و تحولات مرتبط به امام (ره) از شروع زندگی تا پایانش، بسیار گسترده و بی کران است که می توان آن را در صدها کتاب تحلیل و تفصیل کرد. پرداختن به تمامی ابعاد و زوایای زندگی آن بزرگوار، راه سلوک و ارتقاء یک انسان را در پله های رسیدن به الوهیت و رضای معبود نشان می دهد. در این یادداشت با توجه به سالگرد ارتحال بناینگذار انقلاب اسلامی، سعی می شود، حوادث مهم آخرین سال زندگی نورانی امام خمینی (ره) مرور شود تا تحولات مربوط به آن سال در ایران و منطقه نیز یادآوری شود. مرور این حوادث از خرداد سال ۱۳۶۷ خواهد بود که بدین صورت بتوان رویدادهای مهم یکسال پیش از رحلت را پوشش داد. ۱- ناو یواس اس وینسنس و شلیک به هواپیمای مسافربری ایران در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه «IR655» از تهران به مقصد دبی پس از توقف بین راهی در بندرعباس به سمت دبی در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. این جنایت از نظر میزان تلفات انسانی، هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است. اجساد بسیاری از سرنشینان هواپیما در سطح آب به دست آمد و این، نشانه آن بود که هواپیمای مسافربر ایران پس از اصابت موشک، در آسمان منفجر و چند قطعه شده بود. رونالد ریگان رئیس جمهوری وقت آمریکا اقدام ناو «وینسنس» را یک عمل دفاعی و قابل درک اعلام کرده بود و در عین حال گفته بود که از تلفات غیر نظامیان متاسف شده است. ۳۶ تن از مسافران هواپیما خارجی بودند: ۱۳ اماراتی، ده هندی، شش پاکستانی، شش یوگوسلاویایی و یک ایتالیایی. در میان مسافران ۶۶ خردسال وجود داشت. انهدام هواپیمای مسافربری ایران بر اثر شلیک موشک ازناو وینسنس، عملی اتفاقی یا صرفاً ناشی از ضعف فناوری و خطای بشری نبود، بلکه آخرین سیاست دولت امریکا در برابر ایران به شمار می آمد. البته از مدت ها پیش اخطارهای غیرقانونیِ مرکز اطلاعات پرواز سازمان هواپیمایی امریکا، موجب ناامنی فراگیر و تهدیدهایی بر ضد هواپیماهای غیرنظامی منطقه خلیج فارس شده بود. در نهایت، دولت امریکا نیت اصلی خود را آشکار ساخت و یک فروند هواپیمای مسافربری ایران را بی دلیل ساقط کرد و جان ۲۹۰ انسان بی گناه را گرفت. در این میان مسئولان ایرانی نیز به شدت واکنش نشان دادند. آیت الله منتظری که در آن زمان قائم مقام رهبری بود، در نامه خود به حضرت امام (ره) خواستار حمله به منافع آمریکا شد. در بخشی از این نامه آمده است: «این جنایت دلخراش بار دیگر چهره ضد انسانی و منافقانه دولت آمریکا را برای جهانیان روشن نمود… امید وافر دارم که اگر مقام معظم رهبری مصلحت دیدند و دستور اقدام دادند، توده های میلیونی مسلمانان جهان، امکانات مادی و معنوی فوق العاده خود را برای جنگ و مبارزه با دشمن اصلی اسلام و قرآن و ملت های مظلوم در اختیار قرار خواهند داد.» امام خمینی (ره) نیز در نامه ای پاسخ آیت الله منتظری را دادند که متن پاسخ ایشان را در زیر می خوانید. تاریخ: ۱۳/۰۴/۱۳۶۷ محل: تهران، جماران موضوع: پاسخ پیام تسلیت شهادت دهها هموطن در جریان سقوط هواپیمای مسافربری توسط امریکا بسم اللّه الرحمن الرحیم جناب آیت اللّه آقای منتظری ـ دامت افاضاته پیام جنابعالی تسکینی بود بر آلام تمامی کسانی که از شیطان بزرگ، امریکای حیله گر ضربه خورده اند. مردم آزادۀ جهان همیشه از ابرقدرتها خصوصاً امریکای جنایتکار صدمه دیده اند و تا عزم خود را برای رویارویی با کفر و شرک جهانی و امریکای سلطه گر جزم ننمایند، هر روز شاهد جنایتی تازه خواهند بود. مردم شریف ایران باید توجه کنند که امروز، روز مبارزه و جنگیدن با تمام شیاطینی است که حقوق حقۀ تمامی پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیۀ سلاحهایی می نمایند که برای همیشه حاکم دنیای گرسنگان باشند. جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانیهای مرفهین و حاکمان بی درد کشورهای اسلامی است. این جنگ سلاح نمی شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمی داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهای اعتقادی ـ انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست. رزمندگان ما در دنیای پاکِ اعتقاد و در جهان ایمان تنفس می کنند و مسلمین جهان هم که می دانند جنگ بین استکبار و اسلام است، جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و ضربه های خود را بر همۀ کاخ نشینان وارد می کنند. جنابعالی که یکی از ذخایر این انقلاب می باشید، با پشتیبانی از آقای هاشمی[۱]وقت خود را مصروف در ساختن دنیا[یی]از کرامت و بزرگواری نمایید و مردم شریف ایران نیز بدانند که این روزها دستهای ناپاک شرق و غرب برای هدم اسلام و مسلمین در یکدیگر گره خورده است، باید نگذاریم که تلاش فرزندان انقلابی مان در جبهه ها از بین برود. برای برپایی احکام اسلام عزیز دست اتحاد به یکدیگر داده، محکم و استوار تا پیروزی اسلام حرکت کنیم. مسئولین نظام باید تمامی همّ خود را در خدمت جنگ صرف کنند. این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در تمامی مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود آوریم. باید همه برای جنگی تمام عیار علیه امریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ است. اینجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه های نبرد، تقدیم می نمایم. انفجار هواپیمای مسافربری، زنگ خطری است برای تمامی مسافرتهای هوایی. باید با تمام وجود تلاش کنیم تا چنین صحنه های دردناکی پیش نیاید. اینجانب به تمامی بستگان این فاجعه تسلیت عرض نموده و خود را در غم و اندوه از دست دادن عزیزانشان شریک می دانم. من به جنابعالی و تمام کسانی که برای رسیدن به هدف مقدس پیروزی اسلام تلاش می نمایید، دعا می کنم. ۲- صدور پیام امام(ره) به مناسبت سالگرد حج خونین ایران همه ساله در حدود ۱۵۰ هزار زائر به عربستان روانه می کرد که در میان جمعیت دو میلیونی حاجیان سراسر جهان، بزرگ ترین گروه مسلمانان زائر از یک کشور را تشکیل می دادند. تهران تأکید داشت که این حق مذهبی زائران است که طی مراسم حج، اقدام به برگزاری تظاهرات سیاسی کنند؛ اما عربستان معتقد بود که این گونه اقدامات به روح معنوی حج لطمه وارد کرده، حتی می تواند موجب بروز اختلاف و چند دستگی میان مسلمانان شود. از آنجا که مسئولیت برگزاری مراسم حج در منطقه حجاز، بر عهده دولت عربستان بود، لذامقامات ایرانی تلاش بسیاری را برای متقاعد کردن طرف مقابل جهت برگزاری تظاهرات به عمل آوردند، با این همه، دامنه اختلافات سال به سال گسترده تر می شد و سرانجام در تابستان ۱۳۶۶ هنگامی که نیروهای امنیتی سعودی، مانع از برگزاری تظاهرات در مقابل مسجدالحرام شدند، بیش از ۴۰۰ زائر که دو سوم آنان ایرانی بودند، کشته شدند. این امر موجب شد که سعودی ها، به طور کلی مانع از هر گونه تحرکات مستقیم یا غیر مستقیم سیاسی، طی مراسم حج شوند. در تهران نیزمردم خشمگین به سفارت عربستان حمله کرده (۲۶/۶/۱۳۶۶)، به ضرب و شتم دیپلمات های سعودی پرداختند. یکی از این دیپلمات ها به نام العامدی از شدت جراحات وارده، جان سپرد. ایران همچنین خواستار آن شد که خادمی حرمین شریفین از دست سعودی ها خارج شود. این حوادث موجب تیرگی روابط شد و در نهایت در تاریخ ۶/۲/۱۳۶۷ (آوریل ۱۹۸۸) عربستان اقدام به قطع یکجانبه مناسبات سیاسی با جمهوری اسلامی کرد. امام خمینی(ره) در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۶۷ پیام مهم خود درخصوص پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را با برسی فاجعه قتل عام حجاج بیت الله الحرام توسط مزدوران ال سعود که در نهم مردادماه سال ۱۳۶۶ (یک سال قبل از پذیرش قطعنامه) صورت گرفت آغاز کرده و در آن صراحتا با وعده انتقام به جانیان آل سعود می فرمایند: « انشاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان، به مسجدالحرام وارد خواهیم شد.» در این بخش قسمتی از نامه امام خمینی (ره) را که مربوط به موضوع حج خونین و آل سعود است می خوانید: بسم الله الرحمن الرحیم لقد صدق الله رسوله الریا بالحق لتدخلن المسجد الحرام ان شاالله آمنین. «علی رغم گذشت یک سال از کشتار فجیع و بی رحمانه حجاج بی دفاع و زائران مومن و موحد به وسیله نوکران امریکا و سفاکان آل سعود، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حیرتند. آل سعود با کشتن میهمانان خدا و به خاک و خون کشیدن بهترین بندگان حق نه تنها حرم را، که جهان اسلام را آلوده به خون شهیدان نمود و مسلمانان و آزادگان راعزادار ساخت . مسلمانان جهان در سال گذشته و برای اولین بار عید قربان را با شهادت فرزندان ابراهیم – علیه السلام – که ده ها بار از مصاف با جهانخواران و اذناب آنان برگشته بودند،در مسلخ عشق و در منای رضایت حق جشن گرفتند. و بار دیگر امریکا و آل سعود، برخلاف راه و رسم آزادگی، از زنان و مردان، از مادران و پدران شهید، از جانبازان بی پناه ما کشته ها گرفتند؛ و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردی و قساوت بر پیکر نیمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند. انتقام از چه کسانی و از چه گناهی ؟ انتقام از کسانی که از خانه خویش به سوی خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از کسانی که سال ها کوله بار امانت ومبارزه را بر دوش کشیده بودند. انتقام از کسانی که همچون ابراهیم – علیه السلام – از بت شکنی برمی گشتند؛ شاه را شکسته بودند؛ شوروی و امریکا را شکسته بودند؛ کفر ونفاق را خرد کرده بودند. همان ها که پس از طی آن همه راه ها با فریاد: واذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا پا برهنه و سر برهنه آمده بودند تا ابراهیم را خوشحال کنند، به میهمانی خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدایند، و عطش خویش را درزلال مناسک حج برطرف نمایند و با توانی بیشتر مسئولیت پذیر گردند و در سیر وصیرورت ابدی خود نه تنها در میقات حج، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگی و دلبستگی به دنیا را از تن به در آورند. همان ها که برای نجات محرومان وبندگان خدا راحتی راحت طلبان را بر خود حرام، و محرم به احرام شهادت شده بودند وعزم را جزم کردند تا نه تنها بنده زرخرید امریکا و شوروی نباشند، که زیر بار هیچ کس جز خدا نروند. آمده بودند که دوباره به محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – بگویند که ازمبارزه خسته نشده اند و به خوبی می دانند که ابی سفیان و ابی لهب و ابی جهل برای انتقام در کمین نشسته اند؛ و با خود می گویند مگر هنوز لات و هبل در کعبه اند. آری، خطرناکتراز آن بتها، اما در چهره و فریبی نو. آن ها می دانند که امروز حرم، حرم است اما نه برای ناس، که برای امریکا! و کسی که به امریکا لبیک نگوید و به خدای کعبه رو آورد سزاوارانتقام خواهد شد. انتقام از زائرانی که همه ذرات وجود و همه حرکات و سکنات انقلابشان مناسک ابراهیم را زنده کرده است ؛ و حقیقتا می رود تا فضای کشور و زندگی خویش را با آوای دلنشین “لبیک، اللهم لبیک ” معطر سازد. آری، در منطق استکبار جهانی هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد، و “مفتی “ ها و مفتی زادگان این نوادگان “بلعم باعورا”ها، به قتل و کفر او حکم خواهند داد. بالاخره در تاریخ اسلام می بایست آن شمشیر کفر و نفاقی که در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیره خواران بنی امیه – علیهم لعنه الله – برای نابودی وقتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام، یعنی حضرت ابی عبدالله الحسین – علیه السلام – و یاوران با وفای او، پنهان شده بود مجددا از لباس همان میراث خواران بنی سفیان به درآید و گلوی پاک و مطهر یاوران حسین – علیه السلام – را در آن هوای گرم، در کربلای حجاز و در قتلگاه حرم، پاره کند؛ و همان اتهاماتی را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را “خارجی ” و “ملحد” و “مشرک ” و “مهدورالدم ” معرفی کردند،درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند؛ که ان شاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد، و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر ونفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد. اما زائران کشور ها که یقینا با کنترل و ارعاب دولت ها و حکومتهایشان به مکه سفرکرده اند، جای دوستان و برادران و حامیان و همسنگران واقعی خود را در میان خودخالی خواهند یافت. آل سعود برای پرده پوشی جنایات هولناک سال گذشته خود وهمچنین توجیه صدعن سبیل الله و منع حجاج ایرانی از ورود به حج، زائران را زیر بمباران شدید تبلیغات خود قرار خواهد داد؛ و آخوند های درباری و “مفتی “ های خودفروخته -لعنه الله علیهم – در کشور های اسلامی خصوصا حجاز توسط رسانه ها و مطبوعات دست به نمایش ها و سخنرانی ها زده و عرصه را بر تفکر و تحقیق زائران درباره فهم و درک فلسفه واقعی حج و نیز پی بردن به ماجرای از پیش طراحی شده شیطان بزرگ در قتل میهمانان خدا تنگ خواهند نمود. و مسلم در چنین شرایطی رسالت زائران بسیار سنگین است .بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی رادرک نکرده اند؛ و حج با آنهمه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بی ثمر باقی مانده است . یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرابرای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند.چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است این است که حج یک عبادت دسته جمعی و یک سفرزیارتی – سیاحتی است. به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد وبا چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه داری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان ومحرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشار های روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ وقدرت سوم جهان خودنمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومت های وابسته بشوراند. بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس ! و حال آنکه حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. و حج تنها حرکات واعمال و لفظ ها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمی رسد. حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی بایدجستجو نمود. حج پیام آور و ایجاد و بنای جامعه ای به دور از رذایل مادی و معنوی است. حج تجلی و تکرار همه صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست. و مناسک حج مناسک زندگی است. و از آنجا که جامعه امت اسلامی، از هر نژاد و ملیتی، باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است. حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعداد ها و توان مادی ومعنوی مسلمانان است. حج بسان قرآن است که همه از آن بهره مند می شوند، ولی اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و ازنزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاست های اجتماعی آن نترسند، از صدف این دریاگوهر های هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. ولی چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج بسان قرآن مهجور گردیده است. و به همان اندازه ای که آن کتاب زندگی و کمال و جمال در حجاب های خود ساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروار ها خاک کج فکری های ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت و زندگی و فلسفه زندگی ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است، حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است، سرنوشتی که میلیون ها مسلمان هر سال به مکه می روند و پا جای پای پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر می گذارند، ولی هیچ کس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد – علیهم السلام – که بودند و چه کردند ؛هدفشان چه بود؛ از ما چه خواسته اند؟ گویی به تنها چیزی که فکر نمی شود به همین است. مسلم حج بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت، و حجی که ازآن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست. خلاصه، همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنه های زندگی شان کوشش کنند؛ و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیر های صحیح و واقعی از فلسفه حج همه بافته ها و تافته های خرافاتی علمای درباری را به دریا بریزند. اما آنچه زائران عزیز باید بدانند اینکه امریکا و آل سعود حادثه مکه را یک مبارزه فرقه ای و نزاع قدرت میان شیعه و سنی ترسیم نموده ؛ و ایران و رهبران آن را به عنوان کسانی که هوس رسیدن به یکامپراتوری بزرگ را در سر می پرورانند معرفی می کنند تابسیاری از کسانی که از مسیر حوادث سیاسی جهان اسلام و نقشه های شوم جهانخواران بیخبرند تصور کنند که فریاد برائت ما از مشرکین و مبارزه ما برای کسب آزادی ملت ها درمسیر کسب قدرت سیاسی مان و گسترش قلمرو جغرافیای حکومت اسلامی است. البته برای ما و همه اندیشمندان و محققانی که از نیات پلید تشکیلات آل سعود باخبرند جای تعجب نیست که به ایران و حکومتی که از بدو پیروزی تا به حال فریاد وحدت مسلمین راسر داده است و در همه حوادث جهان اسلام خود را شریک غم و شادی مسلمانان می داند تهمت افتراق و جدایی مسلمانان را بزنند؛ و یا بالاتر از آن، زائرانی را که به عشق زیارت مرقد پیامبر و حرم امن الهی به حجاز رفته اند به لشکرکشی و تشکل برای تصرف کعبه و آتش زدن حرم خدا و تخریب مدینه پیامبر متهم نمایند! و دلیل و مدرک این کارراحضور پاسداران و نظامیان و مسئولین کشورمان در مراسم حج ذکر کنند! آری، در منطق آل سعود نظامی و پاسدار کشور اسلامی باید با حج بیگانه باشد؛ و اینگونه سفر ها برای مسئولین کشوری و لشکری تعجب آور و توطئه انگیز می شود. از نظر استکبار، مسئولین کشور های اسلامی باید به فرنگ بروند، آن ها را به حج چه کار! دست نشاندگان امریکاآتش زدن پرچم امریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا واسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان مارا با لباس احرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده اند! واقعیت این است که دول استکباری شرق و غرب و خصوصا امریکا و شوروی، عملاجهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسی تقسیم کرده اند. در بخش آزاد جهان، این ابرقدرت ها هستند که هیچ مرز و حد و قانونی نمی شناسند و تجاوز به منافع دیگران واستعمار و استثمار و بردگی ملت ها را امری ضروری و کاملا توجیه شده و منطقی و منطبق باهمه اصول و موازین خود ساخته و بین المللی می دانند. اما در بخش قرنطینه سیاسی که متاسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصا مسلمانان در آن محصور و زندانی شده اند،هیچ حق حیات و اظهار نظری وجود ندارد؛ همه قوانین و مقررات و فرمول ها همان قوانین دیکته شده و دلخواه نظام های دست نشاندگان و در برگیرنده منافع مستکبران خواهد بود.و متاسفانه اکثر عوامل اجرایی این بخش همان حاکمان تحمیل شده یا پیروان خطوط کلی استکبارند که حتی فریاد زدن از درد را نیز در درون این حصار ها و زنجیر ها جرم و گناهی نابخشودنی می دانند. و منافع جهانخواران ایجاب می کند که هیچ کس حق گفتن کلمه ای که بوی تضعیف آنان را بدهد یا خواب راحت آنان را آشفته کند ندارد. و از آنجا که مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام، قدرت بیان مصیبتهایی را که حاکمان کشورشان بر آن ها تحمیل کرده اند را ندارند، باید بتوانند در حرم امن الهی مصایب ودردهایشان را با کمال آزادی بیان کنند تا سایر مسلمانان برای رهایی آنان چاره ای بیندیشند. لذا ما بر این مطلب پافشاری و اصرار می کنیم که مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهی، خود را از تمامی قید و بند های ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ از چیزی که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیله ای برای رهایی خود استفاده نمایند. حکومت آل سعود مسئولیت کنترل زائران خانه خدا را به عهده گرفته است. واینجاست که با اطمینان می گوییم که حادثه مکه جدای از سیاست اصولی جهانخواران درقلع و قمع مسلمانان آزاده نیست. ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم. و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت. و ان شاءالله روزی همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرت ها و نوکران و جیره خوارانشان ازمنفورترین موجودات جهان هستند. کشتار زائران خانه خدا توطئه ای برای حفظ سیاست های استکبار و جلوگیری از نفوذاسلام ناب محمدی – صلی الله علیه و آله و سلم – است. و کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بی درد کشور های اسلامی حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکر نیمه جان اسلام ومسلمین دارد. پیامبر اسلام نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزئیناتی ندارد. پیامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پیروان خود بوده است که متاسفانه با سیاست های غلط حاکمان دست نشانده به خاک مذلت نشسته اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عام صد ها عالم وهزاران زن و مرد فرقه های مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زائران خانه خدا را فراموش می کنند؟ مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکزوهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملا های کثیف درباری، اسلام مقدس نما های بیشعورحوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب وسازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و دریک کلمه “اسلام امریکایی ” را ترویج می کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهانخوار، می گذارند. مسلمانان نمی دانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و “خادم الحرمین ” به اسرائیل اطمینان می دهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمی بریم ! و برای اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه می کنند. واقعا چقدر باید رابطه سران کشور های اسلامی باصهیونیست ها گرم و صمیمی شود تا در کنفرانس سران کشور های اسلامی مبارزه صوری وظاهری هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر این ها یک جوغیرت و حمیت اسلامی و عربی داشتند، حاضر به یک چنین معامله کثیف سیاسی وخودفروشی و وطن فروشی نمی شدند. آیا این حرکات برای جهان اسلام شرم آور نیست ؟ و تماشاچی شدن گناه و جرم نمی باشد؟ آیا از مسلمانان کسی نیست تا بپاخیزد و اینهمه ننگ و عار را تحمل نکند؟راستی ما باید بنشینیم تا سران کشور های اسلامی احساسات یک میلیارد مسلمان رانادیده بگیرند و صحه بر آنهمه فجایع صهیونیست ها بگذارند، و دوباره مصر و امثال آن رابه صحنه بیاورند؟ حال، مسلمانان باور می کنند که زائران ایرانی برای اشغال خانه خدا وحرم پیامبر قیام کرده اند و می خواهند کعبه را دزدیده به قم ببرند! اگر مسلمانان جهان باورکرده اند که سران آن ها دشمنان واقعی امریکا و شوروی و اسرائیل هستند، تبلیغات آنان هم در مورد ما را باور می کنند. البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی مان بارهااعلام نموده ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می کنیم. ما درصددخشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ماتصمیم گرفته ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوارگردیده اند نابود کنیم ؛ و نظام اسلام رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم – را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملت های دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی، حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری می کنیم. ان شاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبربزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد وآوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیسا های جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم . مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتی از این برزخ بی انتهایی که انقلاب اسلامی مابرای همه جهانخواران آفریده است احساس غرور و آزادی کنند؛ و آوای آزادی وآزادگی را در حیات و سرنوشت خویش سر دهند و بر زخم های خود مرهم گذارند؛ که دوران بن بست و نا امیدی و تنفس در منطقه کفر به سر آمده است، و گلستان ملت ها رخ نموده است. و امیدوارم همه مسلمانان شکوفه های آزادی و نسیم عطر بهاری و طراوت گل های محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خویش را نظاره کنند. همه باید ازمرداب و باتلاق و سکوت و سکونی که کارگزاران سیاست امریکا و شوروی بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیده اند به درآییم و به سوی دریایی که زمزم از آن جوشیده است روانه شویم ؛ و پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس امریکا و امریکازاده هاآلوده شده است با اشک چشم خویش شستشو دهیم . مسلمانان تمامی کشور های جهان، از آنجا که شما در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شده اید، باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید؛ و از وجود جوانان پرشور وشهادت طلبی که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید. به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید؛ بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید؛ که عزت و حیات در سایه مبارزه است. و اولین گام در مبارزه اراده است. وپس از آن، تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصا امریکا را بر خود حرام کنید. ما در مکه باشیم یا نباشیم دل و روحمان با ابراهیم و در مکه است. دروازه های مدینه الرسول را به روی ما ببندند یا بگشایند، رشته محبتمان با پیامبر هرگز پاره و سست نمی شود. به سوی کعبه نماز می گزاریم و به سوی کعبه می میریم. و خدا را سپاس می گزاریم که در میثاقمان باخدای کعبه پایدار مانده ایم و پایه های برائت از مشرکین را باخون هزاران هزار شهید از عزیزانمان بنیان نهاده ایم. و منتظر هم نمانده ایم که حاکمان بی شخصیت بعض کشور های اسلامی و غیر اسلامی از حرکت ما پشتیبانی کنند. مامظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم. و اگر هزاربار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم . جمهوری اسلامی ایران از مسلمانان آزاده جهان که علی رغم اختناق سیاسی حاکم برآن ها با ترتیب کنفرانس ها و مصاحبه ها و سخنرانی ها پرده از اسرار جنایتبار امریکا و آل سعودبرداشتند و مظلومیت ما را به دنیا نشان دادند تشکر می نماید. مسلمانان باید بدانند تازمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم می شود؛ و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانه حفظ منافع خود حادثه ای را به وجود می آورند. راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت ؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرت ها و خصوصا امریکا را شکست، و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود: یاشهادت. یا پیروزی. که در مکتب ما هر دوی آن ها پیروزی است. که ان شاءالله خداوندقدرت شکستن چهارچوب سیاست های حاکم و ظالم جهانخواران، و نیز جسارت ایجادداربستهایی بر محور کرامت انسانی را به همه مسلمین عطا فرماید؛ و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوکت همراهی نماید. بعضی افراد تا قبل از حادثه تلخ و شیرین حج در سال گذشته، فلسفه اصرار جمهوری اسلامی ایران را بر راهپیمایی برائت از مشرکین به خوبی درک نکرده بودند و از خود ودیگران سوال می کردند که در سفر حج و در آن هوای گرم چه ضرورتی به راهپیمایی وفریاد مبارزه است ؛ و اگر هم فریاد برائت از مشرکین هم سر داده شود، چه ضرری متوجه استکبار می شود. و چه بسا افراد ساده دلی تصور می کردند که دنیای به اصطلاح متمدن جهانخواران نه تنها تاب تحمل اینگونه مسائل سیاسی را خواهد داشت، که به مخالفان خود حتی بیش از این هم اجازه حیات و تظاهرات و راهپیمایی خواهند داد. و دلیل این مدعا اجازه راهپیماییهایی است که در کشور های به اصطلاح آزاد غرب داده می شود.ولی این مسئله باید روشن باشد که آنگونه راهپیمایی ها هیچ گونه ضرری برای ابرقدرت ها وقدرت ها ندارد. راهپیمایی مکه و مدینه است که بسته شدن شیر های نفت عربستان را به دنبال دارد. راهپیمایی های برائت در مکه و مدینه است که به نابودی سرسپردگان شوروی و امریکا ختم می شود. و درست به همین جهت است که با کشتار دسته جمعی زنان ومردان آزاده از آن جلوگیری می شود، و در پناه همین برائت از مشرکین است که حتی ساده دلان می فهمند که نباید سر بر آستان شوروی و امریکا نهاد. ملت عزیز و دلاور ایران مطمئن باشند که حادثه مکه منشاء تحولات بزرگی در جهان اسلام و زمینه مناسبی برای ریشه کن شدن نظام های فاسد کشور های اسلامی و طردروحانی نما ها خواهد بود. و با اینکه بیشتر از یک سال از حماسه برائت از مشرکان نگذشته است، عطر خون های پاک شهدای عزیز ما در تمامی جهان پیچیده و اثرات آن رادر اقصا نقاط عالم مشاهده می کنیم. حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست. آیادنیا تصور می کند که این حماسه را چه کسانی سروده اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانی تکیه کرده اند که بی محابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانه صهیونیستهامقاومت می کنند؟ آیا تنها آوای وطنگرایی است که از وجود آنان دنیایی از صلابت آفریده است ؟ آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید می ریزد؟ اگر اینچنین بود، این ها که سالهاست در کنارفلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خورده اند! شکی نیست که این آوای “الله اکبر” است ،این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیت المقدس غاصبین را به نومیدی کشاند. و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج دوشادوش خواهران و برادران ایرانی خود فریاد رسای آزادی قدس را سر داد و “مرگ بر امریکا، شوروی و اسرائیل ” گفت ؛ و بر همان بستر شهادتی که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد اونیز با نثار خون و به رسم شهادت آرمید. آری، فلسطینی راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت. و دیدیم که در این مبارزه چطور حصار های آهنین فروریخت، و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد؛ و چطور خواب بنی اسرائیل درتصرف از نیل تا فرات آشفته گشت، و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه “لاشرقیه ولاغربیه ” ما برافروخت. و امروز به همان گونه که فعالیت های وسیعی در سراسرجهان برای به سازش کشیدن ما با کفر و شرک در جریان است، برای خاموش کردن شعله های خشم ملت مسلمان فلسطین نیز به همان شکل ادامه دارد. و این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است. و حال آنکه معتقدین به اصول انقلاب اسلامی ما در سراسرجهان رو به فزونی نهاده است و ما این ها را سرمایه های بالقوه انقلاب خود تلقی می کنیم وهم آنهایی که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضا می کنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبیک می گویند و به یاری خداوند کنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت .امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است. و من دست و بازوی همه عزیزانی که درسراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند می بوسم ؛ و سلام و درود های خالصانه خود را به همه غنچه های آزادی و کمال نثار می کنم. و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض می کنم : خداوند آثارو برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است ؛ و قلب ها و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است و شراره کینه انقلابی تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است. البته همه می دانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختی ها ومشکلاتی را تحمل کرده و کسی مدعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف وکم درآمد و خصوصا اقشار کارمند و اداری، در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند؛ ولی آن چیزی که همه مردم ما فراتر از آن را فکر می کنند مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کرده اند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند، ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است که در اینجا مجال ذکر همه آن ها نیست . آیا ملت دلاور ایران در مقابل جنایات متعدد امریکا در خلیج فارس اعم از حمایت نظامی و اطلاعاتی به عراق و حمله به سکو های نفتی و کشتی ها و قایق ها و سرنگونی هواپیمای مسافربری مقاومت نکرده است ؟ آیا ملت ایران در جنگ دیپلماسی شرق وغرب علیه خود و ایجاد بازی های سیاسی مجامع بین المللی مقاومت نکرده است ؟ آیاملت شجاع ایران در مقابل جنگ اقتصادی، تبلیغاتی، روانی و حملات ددمنشانه عراق به شهر ها و موشک باران مناطق مسکونی و بمباران های مکرر شیمیایی عراق در ایران وحلبچه، مقاومت نکرده است ؟ آیا ملت عزیز ایران در مقابل توطئه منافقین و لیبرال ها وزراندوزی و احتکار سرمایه داران و حیله مقدس مابان مقاومت نکرده است ؟ آیا همه این حوادث و جریانات برای ضربه زدن به اصول انقلاب نبوده است ؟ که اگر نبود حضورمردم، هر یک از این توطئه ها می توانست به اصول نظام ضربه بزند. که خدا را سپاس می گزاریم که ملت ایران را موفق نمود تا با قامتی استوار به رسالت خود عمل کند وصحنه ها را ترک نگوید. ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش های اسلامی هستند، به خوبی دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست ؛ و آن ها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات نداردبا الفبای مبارزه بیگانه اند. و آنهایی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفهان بی درد بانصیحت و پند و اندرز متنبه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند آب در هاون می کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی ،بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند. و تنهاآنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقراو متدینین بی بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب ها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین راحفظ کنیم. مسئولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عده ای از خدا بیخبر برای از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب رابپیماید فورا او را “کمونیست ” و “التقاطی ” می خوانند. از این اتهامات نباید ترسید. بایدخدا را در نظر داشت، و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرابه کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید. امریکا و استکبار در تمامی زمینه ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزه ها و دانشگاه ها مقدس نما ها را که خطر آنان را بار ها و بار ها گوشزد کرده ام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب واسلام را نابود می کنند. این ها با قیافه ای حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه رابی دین معرفی می کنند. باید از شر این ها به خدا پناه بریم. و همچنین کسانی دیگر که بدون استثناء به هر چه روحانی و عالم است حمله می کنند و اسلام آن ها را اسلام امریکایی معرفی می نمایند راهی بس خطرناک را می پویند که خدای ناکرده به شکست اسلام ناب محمدی منتهی می شود. ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است. و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخ های سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروزخمینی آغوش و سینه خویش را برای تیر های بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ ها وموشک های دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری می کند. جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی شناسد. و ما بایددر جنگ اعتقادی مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم. ان شاءالله ملت بزرگ ایران با پشتیبانی مادی و معنوی خود از انقلاب، سختی های جنگ را به شیرینی شکست دشمنان خدا در دنیا جبران می کند. و چه شیرینی بالاتر از اینکه ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر امریکا فرود آمده است. چه شیرینی بالاتر از اینکه ملت ایران سقوط ارکان و کنگره های نظام ستمشاهی را نظاره کرده است و شیشه حیات امریکا را در این کشور شکسته است. و چه شیرینی بالاتر از اینکه مردم عزیزمان ریشه های نفاق و ملیگرایی و التقاط را خشکانیده اند. و ان شاءالله شیرینی تمام ناشدنی آن را در جهان آخرت خواهند چشید. نه تنها کسانی که تا مقام شهادت و جانبازی و حضوردر جبهه پیش رفته اند، بلکه آنهایی که در پشت جبهه با نگاه محبت بار و با دعای خیرخود جبهه را تقویت نموده اند از مقام عظیم مجاهدان و اجر بزرگ آنان بهره برده اند. خوشا به حال مجاهدان ! خوشا به حال وارثان حسین – علیه السلام ! اذناب امریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی یاشکست در صحنه های نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم درعوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهر های دیگر آزاد شد. تمامی اینهاخیالات باطل ملیگراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است. ملیگرا ها تصور نمودند ماهدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم “لا اله الا الله ” را بر قلل رفیع کرامت وبزرگواری به اهتزاز درآوریم. پس ای فرزندان ارتشی و سپاهی و بسیجی ام، و ای نیرو های مردمی، هرگز از دست دادن موضعی را با تاثر و گرفتن مکانی را با غرور وشادی بیان نکنید که این ها در برابر هدف شما به قدری ناچیزند که تمامی دنیا در مقایسه باآخرت . پدران و مادران و همسران و خویشاوندان شهدا، اسرا، مفقودین، و معلولین ما توجه داشته باشند که هیچ چیزی از آنچه فرزندان آنان به دست آورده اند کم نشده است .فرزندان شما در کنار پیامبر اکرم و ائمه اطهارند. پیروزی و شکست برای آن ها فرقی ندارد.امروز روز هدایت نسل های آینده است. کمربندهاتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است. امروز روزی است که خدا اینگونه خواسته است. و دیروز خدا آنگونه خواسته بود. و فردا ان شاءالله روز پیروزی جنود حق خواهد بود. ولی خواست خدا هر چه هست ما در مقابل آن خاضعیم. و ما تابع امر خداییم ؛ و به همین دلیل طالب شهادتیم. و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیرخدا نمی رویم. البته برای ادای تکلیف همه ما موظفیم که کار ها و مسائل مربوط به خودمان را به بهترین وجه و با درایت و دقت انجام دهیم. همه می دانند که ما شروع کننده جنگ نبوده ایم. ما برای حفظ موجودیت اسلام درجهان تنها از خود دفاع کرده ایم. و این ملت مظلوم ایران است که همواره مورد حمله جهانخواران بوده است ؛ و استکبار از همه کمینگاه های سیاسی و نظامی و فرهنگی واقتصادی خود به ما حمله کرده است. انقلاب اسلامی ما تاکنون کمینگاه شیطان و دام صیادان را به ملت ها نشان داده است. جهانخواران و سرمایه داران و وابستگان آنان توقع دارند که ما شکسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره کنیم و هشدار ندهیم .و حال آنکه این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامی ماست که در سراسر جهان صدا زنیم که ای خواب رفتگان ! ای غفلت زدگان ! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنارلانه های گرگ منزل گرفته اید. برخیزید که اینجا جای خواب نیست ! و نیز فریاد کشیم سریعا قیام کنید که جهان ایمن از صیاد نیست ! امریکا و شوروی در کمین نشسته اند، و تانابودی کاملتان از شما دست بر نخواهند داشت. راستی اگر بسیج جهانی مسلمین تشکیل شده بود، کسی جرات اینهمه جسارت و شرارت را با فرزندان معنوی رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم – داشت ؟ امروز یکی از افتخارات بزرگ ملت ما این است که در برابر بزرگترین نمایش قدرت و آرایش ناو های جنگی امریکا و اروپا در خلیج فارس صف آرایی نمود. و اینجانب به نظام های امریکایی و اروپایی اخطار می کنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرونرفته اید، از خلیج فارس بیرون روید. و همیشه اینگونه نیست که هواپیما های مسافربری ما توسط ناو های جنگی شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناو های جنگی شما را به قعر آب های خلیج فارس بفرستند. به دولت ها و حکومت های منطقه، خصوصا به عربستان و کویت می گویم که همه شما درماجراجویی ها و جنایاتی که امریکا می آفریند شریک جرم خواهید بود. و ما تا به حال از اینکه همه منطقه در کام آتش و خون و بی ثباتی کامل غوطه ور نشود، دست به عملی نزده ایم. ولی حرکات جنون آمیز ریگان مطمئنا حوادث غیرمنتظره و عواقب خطرناکی رابر همه تحمیل می کند. شما اطمینان داشته باشید که در این برگ جدید بازنده اید. خودتان و کشور و مردم اسلامی را در برابر امریکا اینقدر ذلیل و ناتوان نکنید. اگر دین ندارید،لااقل آزاده باشید. بحمدالله از برکت انقلاب اسلامی ایران دریچه های نور و امید به روی همه مسلمانان جهان باز شده است ؛ و می رود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودی را بر سرهمه مستکبران فرو ریزد. نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود بابیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم وچه نخواهیم صهیونیست ها و امریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی وشرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند؛ و با دلسوزی های بیمورد واعتراض های کودکانه می گویند جمهوری اسلامی

[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: البرزبان]
[مشاهده در: www.]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن