واضح آرشیو وب فارسی:خبر ایرانی: مدام از این سخن می گویند که رسانه ها به ویژه درباره زنان و در مقایسه با مردان، تصویرهایی کلیشه ای از زنان را منتشر می کنند که با واقعیت عینی منطبق نیست. آگهی های تبلیغاتی که از زنان و بدن ایشان به عنوان ابزار جذب مخاطب بهره گیری می کنند.رسانه ها قرار است شرایط اجتماعی و زندگی مردمان را انعکاس دهند، بااین حال در جریان این بازنمایی، رسانه ها این امکان را دارند که تصویرهایی واقعی را منعکس کنند یا اساسا تصویرهایی کاذب یا مخدوش را بنا به اهدافی خاص بازتاب دهند. سؤال این است: آیا تصویری که رسانه ها از زنان ارائه می دهند، تصویری واقعی یا نزدیک به واقعیت است یا اینکه در جریان این بازنمایی تصویری، برخی حقایق دچار دگرگونی می شوند و از آنچه در پیرامون خود می بینیم یا تجربه می کنیم، فاصله می گیرند. کسانی که با نگاه نقادانه به تصویرپردازی از زنان در رسانه ها توجه کرده اند، مدام از این سخن می گویند که رسانه ها به ویژه درباره زنان و در مقایسه با مردان، تصویرهایی کلیشه ای از زنان را منتشر می کنند که با واقعیت عینی منطبق نیست. آگهی های تبلیغاتی که از زنان و بدن ایشان به عنوان ابزار جذب مخاطب بهره گیری می کنند، معمولا زنانی را به نمایش می گذارند که بیش از معمول بی نقص و در شرایطی ایده آل هستند، درحالی که زنانی که در کوچه و بازار می بینیم معمولا یا چاق هستند، یا زیادی لاغر هستند، یا بینی های بزرگ دارند، یا پوست شان لک دارد و دارای صورت هایی با زیبایی متوسط یا «معمولی» هستند. هنگامی که این نوع تصاویر غیرواقعی در رسانه ها منتشر می شود، زنان معمولی جامعه ناخودآگاه خود را در معرض مقایسه قرار می دهند و از وضعیت ظاهری شان احساس نارضایتی می کنند؛ بدیهی است نتیجه این رخداد تحت الشعاع قرارگرفتن عزت نفس زنان است. در چنین شرایطی زندگی واقعی افراد ممکن است در نتیجه نارضایتی از خود و خود-انگاره خود دچار مشکل شود. از جمله بیماری های روان شناختی که در نتیجه مخدوش شدن خود-انگاره و عزت نفس پایین بر سلامت دختران و زنان جوان تأثیرگذار بوده، بیماری آنورکسیا است. از سوی دیگر، رسانه ها در تصویر پردازی از وضعیت زنان، ایشان را معمولا در مقایسه با مردان ناتوان تر، وابسته تر، ضعیف تر و شکننده تر معرفی می کنند. در مقایسه، مردان در تصاویر رسانه ای معمولا قوی تر، مستقل تر، مجرب تر و صاحب اقتدار معرفی می شوند؛ این را با عنوان کلیشه سازی و کلیشه پردازی می شناسیم. کلیشه ها در فرهنگ مردم ساخته و پرداخته می شوند و رسانه ها می توانند آنها را تقویت یا تضعیف کنند. رسانه های تصویری می توانند منعکس کننده شرایط دگرگون شونده روابط زوجین در خانواده دنیای امروز باشند که برای مثال، زنان ممکن است همانند مردان در عرصه کار و فعالیت شغلی حضور یابند، تحصیلات عالیه داشته باشند و نقش تعیین کننده ای در اداره خانه و خانواده ایفا کنند؛ اما تصویر پردازی کلیشه ای رسانه های تصویری معمولا زنان را در نقش سرویس دهنده و منفعل و عمدتا در نقش های سنتی ایشان معرفی می کنند و از واقعیت های امروزین زندگی خانوادگی و اجتماعی دور می مانند که در آن زنان ممکن است مهندس، پزشک یا استاد دانشگاه باشند. در رسانه ها معمولا غفلت می شود از اینکه مردان نیز ممکن است در منزل در انجام وظایف خانه و خانه داری با همسران شان مشارکت داشته باشند یا با همان دلسوزی و دقت و توجه مادران، به نگاهداری از فرزندان بپردازند. برخی از رسانه ها به دلیل برد بیشتر پیام رسانی و کاربرد شیوه های مدرن می توانند در دستیابی به اهداف شان موفق تر عمل کنند. در زمینه تصویرپردازی از زنان، می توان به این واقعیت نیز اشاره کرد که معمولا طراحان و برنامه ریزان و مجریان برنامه های رسانه های تصویری را مردان تشکیل می دهند، بنابراین تداوم نگاه جنسیتی و کلیشه پردازی های جنسیتی را شاهد هستیم. زنان درگیر در عرصه رسانه و تولید محصولات رسانه ای معمولا در اقلیت قرار دارند و البته صاحبان دستگاه های تبلیغاتی رسانه ای نیز هدف شان جذب مخاطب به هر طریقی است و تمایلی به زدودن کلیشه های جنسیتی ندارند. در جریان این افزایش نسبت مخاطبان، معمولا از زنان به عنوان ابژه های منفعل با جذابیت های جنسی نیز سوءاستفاده هایی می شود. در جوامع غربی به ویژه از زنان برای تبلیغ در رسانه های جمعی استفاده می کنند و در بسیاری موارد، از جذابیت های جنسی زنان به عنوان ابزاری برای جلب مخاطب در رسانه هایی مانند سینما، تلویزیون و نشریات سوءاستفاده می شود. رسانه هایی که به تقویت کلیشه های جنسی می پردازند، با تأکید بر نمایش نابرابری های جنسیتی به تداوم شرایط نابرابری فرصت ها میان زنان و مردان دامن می زنند، درحالی که واقعیت جامعه حکایت از تغییر شرایط به نفع زنان دارد، به نحوی که امروزه زنان حضور فزاینده و فعال تری در نقش های اجتماعی و اقتصادی ایفا می کنند و بسیاری از زنان ابا دارند از اینکه از سوی رسانه ها مبدل به ابژه جنسی و به نوعی تحقیر شوند. امروزه ظهور و ورود رسانه های جدید و کاربرد رسانه های جمعی نوین تا حدی به کلیشه زدایی در رسانه ها کمک رسانده است به دلیل اینکه زنان نقش فعال تری در عرصه تولید محتوای رسانه ای ایفا می کنند و این امکان را یافته اند که «صدا»یشان شنیده شود.
پنجشنبه ، ۱۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر ایرانی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]