واضح آرشیو وب فارسی:علت نیوز: عباس کیارستمی در پنجاهمین دوره جشنواره فیلم کن که در سال ۷۶ (۱۹ سال قبل) برگزار شد، نخل طلا و به عبارتی با ارزش ترین جایزه این رویداد سینمایی معتبر را دریافت کرد که هنوز هم مهمترین جایزه سینمای ما از این رویداد محسوب می شود؛ جایزه ای که برخلاف امروز با استقبال زیادی در کشورمان همراه نشد. به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، اما امروز با موفقیت فیلم «فروشنده» در این جشنواره فضا کاملا نسبت به ۱۹ سال پیش متفاوت است بطوریکه اصغر فرهادی هم روز گذشته بعد از عیادت از عباس کیارستمی گفت: «هنگامی که از کن به ایران بازگشتیم در فرودگاه به شهاب حسینی گفتم که همین مسیر را عباس کیارستمی به همراه نخل طلا آمده اما عده ای در فرودگاه ایستاده بودند تا او را بزنند.» عباس کیارستمی بعد از دریافت نخل طلا برای فیلم «طعم گیلاس» گفت وگوهای مختلفی را با رسانه های خارجی داشت که ماهنامه «گزارش فیلم» در تیرماه ۷۶ به انتشار گزیده آنها پرداخت. نظرتان درباره دریافت جایزه نخل طلا چیست؟ فکر می کنم گرفتن این جایزه توسط من به هیچ وجه فقط به خود من مربوط نمی شود، بلکه این جایزه متعلق به تمام ملت ایران است و این یک موفقیت جهانی برای سینمای ایران محسوب می شود. کیارستمی و نخل طلا عکس العمل مقامات ایرانی پس از دریافت جایزه نسبت به شما چگونه بوده است؟ من تاکنون از سوی مسئولان سینمای ایران هیچ تبریکی دریافت نکرده ام. اما فکر می کنم این مساله پیش از اینکه به خود این مسئولان مربوط شود، به فرهنگ و سنت های جامعه ما مربوط می شود که مطابق این دید سنتی همیشه تنبیه سریع تر از تشویق نمود پیدا می کند. به هر حال این هم از سنت های جامعه ما است. آیا انتظار دریافت جایزه را داشتید؟ تا آخرین لحظات مشخص نبود که برنده شوم. بعضی عقیده داشتند که به خاطر مسائل سیاسی پیش آمده بین ایران و اروپا، این جایزه حتما به من داده می شود. ولی یک نکته را باید بپذیریم و آن اینکه در جشنواره کن نه رفیق بازی وجود دارد و نه ملاحظات سیاسی. اگر این مسائل وجود داشت، مسلما باید به سینمای آمریکا جایزه داده می شد. علت اصلی چنین تفکری این است که ما خودمان را باور نداریم و نسبت به خودمان اعتماد به نفس نداریم و اگر به موفقیتی دست پیدا می کنیم. فکر می کنیم حتما ما ضعف هایی داشته ایم و این موفقیت ها براساس ملاحظات دیگری و با اهداف خاصی برای ما به دست آمده است. بازتاب بردن جایزه نخل طلا توسط سینمای ایران در ایران چگونه بوده است؟ این مساله آن طور که باید و شاید در ایران و در مطبوعات ایران و حتی در بین مردم مطرح نشد و شاید علت اصلی آن مسئله انتخابات (ریاست جمهوری) باشد. اما این مسئله بی اهمیتی نیست و متعلق به تمام کسانی است که در طول این سال ها در سینمای ایران زحمت کشیده اند. درباره فیلم و موضوع آن صحبت کنید. این فیلم در واقع بزرگداشت «زندگی» است. مثل فیلم های قبلی ام، زندگی و دیگر هیچ و زیر درختان زیتون. اما این بار زندگی در تقابل با مرگ معنا پیدا می کند. فیلم، درباره خودکشی یک نفر است، اما این خودکشی در واقع بهانه ای است برای رسیدن به درک تازه ای از زندگی. مثل شعرهای خیام. یعنی برای درک زندگی، چهره مرگ را به آدم نشان می دهد تا دید بهتری نسبت به زندگی پیدا کنیم. در فیلم، مردی که تصمیم به خودکشی گرفته است، به دنبال کسی است که پس از خودکشی در گور روی او خاک بریزد. تمام کسانی که با او برخورد می کنند، او را از این کار بر حذر می دارند و به او می گویند که نه! تو نباید خودکشی کنی، به جز یک نفر. در این جست وجوها و رفت و آمدهاست که به آن درک تازه از زندگی می رسیم. گزارش فیلم در ادامه نکته هایی را نیز از این دوره کن به نقل از محمدرضا صفیری از اعضای هیات اعزامی ایران منتشر کرد است دقیقه ۹۰ فرستادن فیلم «طعم گیلاس» به کن با کش و قوس هایی همراه بود. معاونت سینمایی دستور داده بود که به خاطر عدم حضور فیلم در جشنواره فجر از فرستادن آن جلوگیری شود، اما در آخرین لحظات که قرار بود هیات اعزام شود، این دستور لغو شد و در نتیجه فیلم در دقیقه ۹۰ به کن رفت. علی اکبر ولایتی و ژیل ژاکوب! در لغو دستور معاونت سینمایی دو عامل موثر بود؛ یکی نامه ژیل ژاکوب مدیر جشنواره که از معاونت سینمایی در خواست کرده بود تا اجازه داده شود فیلم در جشنواره حضور باید و از سوی دیگر وزارت امور خارجه تشخیص داده بود که عدم حضور فیلم در کن بازتاب خوبی در خارج از کشور نخواهد داشت و با پا درمیانی شخص وزیر خارجه، فیلم به کن فرستاده شد. برگشتی ها فیلم های سرزمین خورشید، لیلا و بچه های آسمان از طرف فارابی و فیلم های مسافر جنوب و آینه از طرف رسانه بین المللی سیما نیز به کن ارائه شد که متاسفانه هیچ کدام در جشنواره پذیرفته نشد. معمولا برای رد کردن فیلم ها، دلیل خاصی ارائه نمی شود. برای بخش بازار از طرف واحد فروش بنیاد فارابی بیش از صد عنوان فیلم در کن ارائه شد که در این زمینه موفقیت هایی هم به دست آمد. کیارستمی و نخل طلا شایعات گیلاسی! در روزهای اول جشنواره شایعات درباره طعم گیلاس خیلی داغ بود و خیلی ها حرف ما را که می گفتیم فیلم را همراهمان به کن آورده ایم باور نمی کردند. حتی گزارشگر مجله «ورایتی» از قول منابعی در ایران نوشت که فیلم توقیف شده است و کیارستمی آن را شخصا به کن خواهد آورد. اما با اعلام زمان نمایش فیلم در غرفه ایران به این شایعات پایان داده شد و بعد از آن، همه روزشماری می کردند، تا زمان نمایش فیلم فرا برسد. بعد از نمایش فیلم، کیارستمی در یک مصاحبه مطبوعاتی حاضر شد و مساله توقیف فیلم و سانسور آن را رد کرد. سینمای ایران یا سینمای کیارستمی؟ سینمای ایران برای میهمانان کن سینمایی شناخته شده بود و شاخص ترین نام ها برای کسانی که به آن علاقه نشان می دادند عباس کیارستمی و محسن مخملباف بودند. بعضی ها هم سراغ مجید مجیدی را می گرفتند. امیر نادری فیلم امیر نادری هم در کن به نمایش درآمد که متاسفانه فیلم خوبی نبود. اندیشه پشت «منتهن ای، بی ، سی» با اندیشه «دونده» و «آب، باد، خاک» تفاوت های فاحشی داشت، تا جایی که من شک داشتم این فیلم، فیلم نادری باشد! نادری بعد از نمایش فیلمش روی صحنه رفت و طی صحبت هایی خود را یک آمریکایی تمام عیار معرفی کرد! و بزرگترین افتخارش را فیلمسازی در آمریکا دانست. روزهای انتظار «طعم گیلاس» روز جمعه ۱۶ مه در سالن لومیر به نمایش درآمد و تا روز یکشنبه که نام برندگان جوایز اعلام شد هیچ کدام از اعضای هیات اعزامی ایران فکر نمی کردند که نخل طلایی به این فیلم تعلق بگیرد. تنها اینجا و آنجا شنیده شده بود که ممکن است جایزه کوچکی در حد یک تقدیر به آن داده شود. اما زمانی که در مراسم پایانی اسامی برندگان جایزه ها از بی اهمیت ترین تا مهم ترین به ترتیب خوانده شد، نام عباس کیارستمی آخرین اسمی بود که به عنوان برنده اعلام گردید. نخل واقعا طلایی کن معتبرترین جشنواره بین المللی دنیا و نخل طلایی بزرگترین جایزه کن است. این اعتبار و بزرگی از آنجا ناشی می شود که کن در مقایسه با سایر جشنواره های سینمایی نسبت به مسائل هنری واقع بینانه تر عمل می کند و ملاک اعطای جوایز با آنچه که در اسکار وجود دارد تفاوت های اساسی دارد، تا جایی که مثلا همین امسال آخرین فیلم الیور استون به خاطر خشونت بیش از حدی که داشت از طرف جشنواره رد شد. ما ایرانی هستیم! سینمای ایران باعث شده بود که در کن با ایرانی ها برخوردی دیگر بشود. برخوردی که ما را به ایرانی بودن خودمان مغرور می کرد. خبر برنده شدن «طعم گیلاس» حتی در پاریس و نیس هم مثل بمب منفجر شده بود. شب آخر که نام برندگان اعلام شد، پرچم ایران در زیر درخشش نورافکن ها بر فراز کاخ جشنواره به اهتراز درآمد و چنان صحنه پرشکوهی پدید آمده بود که دوست داشتیم به همه بگوییم: «ما ایرانی هستیم!». انتهای پیام 0 0
پنجشنبه ، ۱۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: علت نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]