واضح آرشیو وب فارسی:دانشجو آزاد: خیلی ها شاید او را با بازی در نقش نفرتیتی در سریال یوسف پیامبر ساخته زنده یاد فرج الله سلحشور به خاطر داشته باشند، اما لیلا بلوکات هم مانند بسیاری از هنرمندان برجسته و موفق سینما و تلویزیون از عرصه تئاتر برخاسته است.به گزارش “ دانشجوآزاد ” به نقل ازبیتوته چند سالی است که در عرصه تصویر کمتر فعالیت دارد و بیشتر وقتش را به انجام امور خیریه و بازی روی صحنه تئاتر می گذراند. بلوکات این روزها در نمایش «شکار مرغابی» به کارگردانی حمید قطبی در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته و بازی خوبی را ارائه می کند. با او درباره فعالیت های هنری و شخصی اش گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه بخش هایی جذاب از آن را می خوانید. تلخی ها کنار شیرینی ها من مسئولیت هشت بچه را پذیرفته ام. سال گذشته یکی از آنها به علت نرمی استخوان فوت کرد. این اتفاق برایم بسیار ناراحت کننده بود، من به این بچه ها وابسته شده ام و مرگ یکی از آنها برایم خیلی دشوار بود، تا حدی که مسئولان تا یک هفته نتوانسته بودند به من بگویند چه اتفاقی رخ داده است. همه به من می گویند تو چه دلی داری، اما نمی دانند دیدن این بچه های مریض چقدر برایم دشوار است، وقتی پیش آنها هستم می گویم و می خندم اما در تنهایی ام گریه می کنم. ولی دیگر آن قدر بیمار دیده ام که قوی شده ام و می توانم آرام باشم و به آنها کمک کنم. خوب و بد فضای مجازی حضور در فضای مجازی تجربه نسبتا خوبی است. می توانم بگویم ۷۰ درصد مردم با مهربانی همراهی می کنند اما ۳۰ درصدی هم هستند که حرف های نامربوط می نویسند و تهمت می زنند. باور کنید من اصلا در دلم نیت ریا و تظاهر ندارم و آنها را که چنین قضاوتی دارند به خدا واگذار می کنم. هر چند خیلی هم مهم نیست، آدم باید با خدا معامله کند. خدا اگر آدم را قبول داشته باشد دستش را رها نمی کند و اگر ریایی ببیند تنهایم می گذارد. همین که خدا کمکم می کند برایم اتفاق خوبی است و احساس رضایت دارم. حضور پررنگ در تئاتر سه سال است کمتر کارهای تصویری انجام داده ام و نمایش کار کردم. تا پارسال اواخر سال برای این که از کار تصویر دور نمانم در دو فیلم «دراکولا» و «آس و پاس» بازی کردم که در نوبت اکران عید فطر قرار دارند. در این چند سال بیشتر روی صحنه تئاتر بوده ام و می توانم بگویم نسبت به تئاتر عِرق خاصی دارم و آن را خیلی دوست دارم و فراموشش نمی کنم. می دانم مردم بیشتر مرا با تصویر می شناسند و می خواهند بیشتر شاهد بازی ام در فیلم ها باشند تا صحنه تئاتر. تمام سال های گذشته تئاتر کار می کردم اما اولویتم تصویر بود. به لحاظ این که وقتی سر کار تصویر هستی وقت نمی کنی در تئاتر زمان بگذاری. در این سه سال اغلب کارهای تصویری پیشنهاد می شد که دوست نداشتم؛ بنابر این وقت را غنیمت شمردم و حضورم را در تئاتر پررنگ تر کردم تا با تمرین و ممارست دوباره روی صحنه توانایی های بازیگری خودم را تقویت کنم. چه کسی مرغابی را شکار می کند؟ وقتی متن نمایش «شکار مرغابی» را برایم ایمیل کردند خارج از کشور بودم. آن را خواندم و از این جنبه برایم جالب بود که پیش از این ترجمه ای از آن در ایران منتشر نشده و اجرای صحنه ای هم نداشته است. بنابراین بازی در آن را پذیرفتم. متن این نمایش نوشته الکساندر وامپیلف از نویسنده های جدید روس است و کارگردان آن حمیدرضا قطبی و تهیه کننده اش ناهید دل آگاه، سینمایی هستند. «جامه دران» آقای قطبی را هم خیلی دوست داشتم و این همکاری برایم جذاب بود. نقشی که به من پیشنهاد شد در سبک و سیاق کارهای قبلی ام بود. به همین خاطر نقش دیگری را پذیرفتم که تا به حال مشابه اش را بازی نکرده باشم. در «شکار مرغابی» نقش شخصیت اصلی نمایش را که یک معلم است، ایفا می کنم. او فوق العاده منظم بوده و قوانین خاص خودش را دارد، اما همسرش مردی سبکسر، خیانتکار و شرابخوار است. این مرد در زندگی اش عاشق شکار مرغابی است اما همسرش می داند که او فقط ادعای شکار مرغابی را دارد و هیچ وقت از پس این کار برنمی آید. توجه به کارهای خیر اکنون من یک خیریه به نام خیریه مهر لیلا را دارم. چون از کودکی در خانواده ای بوده ام که به کارهای خیر اهمیت می دادند . کمک کردن را دوست داشتم. از زمانی که صاحب درآمد شدم، طبق یک نذری که داشتم وارد این حوزه شدم. از زمانی هم که خیریه را تاسیس کرده ام بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران همراهی ام کرده اند. در این مسیر سمت بیماران مبتلا به سرطان، سندروم داون، معلولان، ام اس و… رفته ایم و همچنین از بچه های بی سرپرست و بدسرپرست هم حمایت کرده ایم. هنرمندان و ورزشکاران این بچه ها را به برنامه هایشان دعوت می کنند، با آنها دیدار می کنند و ورزشکاران هم با آنها ورزش می کنند. خلاصه من همه سعی ام را می کنم آرزوهایشان را برآورده کنم. اگر پولدار بودم من که آدم خیلی پولداری نیستم بنابراین مجبور بودم از همه مردم کمک بخواهم. خیلی ها این کار مرا گذاشته اند پای ریا و تظاهر. می گویند کارهایم ریاکاری و خود شیرینی و تبلیغ کردن خودم است. باور کنید اگر خیلی پولدار بودم چراغ خاموش پیش می رفتم و نمی گذاشتم هیچ کس خبردار شود. اما حالا که این طور نیست از موقعیت شغلی ام استفاده می کنم و سعی می کنم همه را به کمک کردن دعوت کنم. خبرنگارها خیلی به من کمک کردند و با اطلاع رسانی شان کار خیر بزرگی انجام دادند. وقتی بیمارستان ها و پزشکان بدانند که من در حال کمک به این بیماران هستم قطعا همراهی می کنند و اتفاقات بهتری رخ می دهد.
چهارشنبه ، ۱۲خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانشجو آزاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]