واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/فاطمه صابری: از ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ که چهارمین دوره انتخابات شورای شهر رشت برگزار شد تا چند هفته بعد که نتایج کلی انتخابات تایید شد و تعدادی از اعضا با اما و اگر و پادرمیانی به پارلمان شهری راه یافتند خانه میرزا خلیل رفیع کمتر روزی آرامش را تجربه کرده است.هر چند در ابتدا گفته میشد بهواسطه حضور افراد تحصیلکرده و باتجربه شورای چهارم رشت گامهای توسعه در مرکز استان را تسریع میکند اما کمی بعد مشخص شد نه تنها سنخیت زیادی بین اعضای شورای شهر متشکل از استاد دانشگاه، مدیران شرکتهای کوچک، مجری تلویزیون، سرهنگ بازنشسته، وکیل، مدیر حراست و … وجود ندارد که تعدادی از اعضای «شورا» عملاً ذهنیتی نسبت به کار شورایی و جمعی هم ندارند.۱۵ نفری که به شورای شهر راه یافته بودند نه سابقه فعالیت حزبی داشتند و نه کار روشن تشکلاتی در کارنامهشان دیده میشد. در فقدان احزاب و جمعیتهای تاثیرگذار، خرداد ۹۲ حتی افراد آگاه هم لیست ۱۵ نفره ای را به عنوان چهرههای اصلاح طلب و کارآمد دست به دست میکردند که چند ماه بعد روشن شد نه تنها افراد مورد نظر کارآمد و توسعه گرا و یا اصلاح طلب نیستند که در یکسونگری و انحصارطلبی در ردیف «جریان پایداری» قرار میگیرند.حالا این افراد با گذشت بیش از ۲ سال از حضور کنار یکدیگر و جلسات هفتگی و نشستهای کمیسیون هنوز نتوانستهاند به همگرایی لازم برسند و جلسات شورا عموما یا پرتنش و بدون نتیجه گیری لازم است و یا مانند آخرین نشست در روز یکشنبه با تبدیل شدن صحنه شورا به محلی برای درگیری های لفظی نیمه تمام رها میشود.(گزارش گیل نگاه از این جلسه)آغازگر چالش یکشنبه شورای شهر رشت هم مانند سنوات گذشته محمود باقری بود. مردی که هر هفته در نقش افشاگر بزرگ فریاد «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» سر میدهد اما در شورای شهر کمتر کسی را همراه خود میبیند. او بعد از اظهارات آغشته به تهمت و تحقیر، جو عصبی شورا را مانند اخلاق همارهاش عصبی کرد؛ حالا فضا برای ورود شهردار عصبی شده رشت که قرار بود پاسخگوی چراهای باقری و دیگر منتقدان باشد آماده بود. مردی که می گویند شباهتهای غیرقابل انکاری با محمود باقری در زمینه مشورت نپذیر بودن بهنگام دارد و بر این عقیده است؛نظری نمیدهد مگر آنکه صحیح باشد.باقری آنقدر در انتقاد (بخوانید تخریب) شهردار رشت افراط کرده است که به نوعی به بهترین یار او هم تبدیل شده است چون بسیاری از منتقدان ثابت قدم به خاطر آن که نامشان در کنار باقری که سطح معنای منتقد را با اظهارات پیدرپی و بی نتیجه علیه شهردار به سطحی نازل رسانده،قرار نگیرند از بیان دیدگاههای کارشناسیشان خودداری میکنند.باقری مرد تند مزاجی است که در مدیریت تنها دو رنگ سیاه یا سفید را میشناسد. او نه تنها با ثابت قدم که با محمدابراهیم خلیلی اولین شهردار منتخب همین شورا هم تنها چند ماه بعد از آغاز به کارش به بن بست خورد و با نیشترهای پیدرپی زمینه برکناریاش را فراهم آورد. انتظار عبثی است اما یک سال مانده به پایان کار چهارمین دوره شورای شهر رشت این آرزو مطرح میشود که باقری کمی فقط کمی در حد چند جلسه شورای شهر سکوت اختیار کند و بیاندیشد که نتیجه هیاهوهای دو سال گذشته اش برای رشت چه بوده است؟رفتار محمود باقری تنها نمونهای از کنش و واکنش های بدون توجیه در پارلمان شهری رشت است. مردان و زنانی در شورا حضور دارند که خاستگاه سیاسی و اجتماعی و تشکیلاتی روشنی ندارند تا درباره رفتارهای عجیبشان به آنها پاسخگو باشند.در شورای شهر رشت که روز یکشنبه عصبیت موج میزد تنها رفتار باقری عجیب نبود. کسانی مانند باقری در این شورا حضور دارند که قبل از بلند شدن صدای اذان مغرب در صحن شورای شهر جلسه را نیمه تمام رها کرده، آستین بالا میزنند و به اقامه نماز میایستند. در بینشان هم کسانی حضور دارند که در جلسات شورا زبانی جز توهین و تحقیر ندارند.جمعی که هرگز در ساعت مقرر اعلام شده در صحن شورا برای برگزاری جلسات حضور پیدا نمیکنند و هر هفته بیش از یک ساعت بیتالمال و حقالناس را زیر پا میگذارند. یعنی هر هفته مجموعهای چندنفره در ساختمان شورا با امکانات و نفرات مختلف معطل حضور به موقع چند عضو شورا برای آغاز جلسه مینشینند. اما برای این لحظات فریاد وامصیبتا و هشدار نسبت به استفاده نادرست از بیتالمال و پایمال کردن حقالناس شنیده نمیشود.اساساً روشن نیست تعدادی از اعضای این شورا که بعد از دو سال نتوانستهاند سه ساعت از وقت خود را در هفته برای حضور در جلسه شورای شهر اختصاص دهند با کدامین دلیل و با اصرار کدام شخص و نهاد روزگار را بر خود سخت گرفته و در معرض رای شهروندان از همه جا بی خبر گذاشتند تا نماینده آنها در پارلمان شهری باشند؟در این بین باید به دنبال نقش رییس شورا محمد رفیعی و اعضای هیات رئیسه یعنی مسعود کاظمی، محمود باقری و فرهاد شوقی هم بود که با گذشت یک سال از آغاز به کارشان هنوز نتوانستهاند هیچ یک از جلسات شورا را بدون حاشیه اداره کنند. مردانی که قبل از انتخاب لحن و منطق مناسب و در شان کار شورایی مشی هیاهو را برگزیدهاند و از توان اداره جلسات ناتوان نشان دادهاند.تجربه چهارمین دوره شورای شهر رشت در کنار تجربه شوراهای شهرهای دیگر نشان میدهد مادامی که در ایران شاهد نهادینه شدن نقش احزاب و روشن شدن خاستگاه سیاسی افراد نباشیم همچنان شاهد حضور افراد متوسط در جایگاهی با تاثیرگذاری گسترده بر زندگی عموم شهروندان خواهیم بود. کسانی که از حساسیت مسوولیت اجتماعی و سیاسی و رل برعهده گرفته خود ندارند و نادانسته سطح سمت در اختیار را به پایینترین حد خود نزول میدهند.در نبود احزاب و نهادهای ناظر اجتماعی و مردمی، هیاهو و پیشنهادات و راهکارهای عجیب و رویه پوپولیستی به جای کار کارشناسی و برخوردهای دیپلماتیک در صدر باقی خواهد ماند آنهم توسط کسانی که تجربه نشستن در جلسات ۵ نفره را هم نداشته اند و اگر هم تجربه داشتهاند متکلم وحده بودهاند و نه شنونده حرف مخالف و نظرات کارشناسی. فقط در فقدان احزاب کارآمد است که می توان شاهد حضور مردان و زنانی در پارلمان شهری باشیم که نه تنها در روش و منش و نگرش نسبتی با مدیریت شهری ندارند که اساسا استعدادی هم برای فراگیری مناسبات شغلی مورد نظر بعد از ورود به این نهاد از خود نشان نمی دهند.
۱۱ خرداد ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]