واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مهر گزارش می دهد؛
لزوم برچسب زدایی از هنری روبه زوال/ قداره زینت بخش کلکسیونها
شناسهٔ خبر: 3669679 - شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۶
استانها > زنجان
زنجان-آثار فلزی دست ساز هنرمندان زنجان به شکل چاقو و قداره این روزها در حالی زینت بخش کلکسیون ها شده که این هنر ریشه در تاریخ این مرز و بوم دارد و بقای آن در گروه برچسب زدایی است. خبرگزاری مهر-گروه استانها- سولماز شهبازی: تمام اوقات فراغتاش صرف تولید صنایعدستی میشود و اگر فرصت کند گاهی سهتار مینوازد. از اینکه برخی همکارانش با وجود ارایه کارهایی با کیفیتی به مراتب پایینتر درآمد بهتری دارند انگیزهاش را از دست نداده و میگوید: این هنر دست ما امانت است، همانطور که استاد «یحیی»، استاد «نظمپرور»، «ابوالحسن» و استاد «ابوپهلوان» با تلاش شبانهروزی نام زنجان را در تاریخ هنر ثبت کردند ما نیز باید با اعتقاد و وجدان کار کنیم. کارگاهش منظم و تمیز است، هر وسیلهای را که استفاده میکند بلافاصله در محل خاص خود قرار میدهد و معتقد است افکار فرد به تبعیت از اعمالش نظم میگیرد. یکی از ویژگیهایی که او را نزد رفقایش محبوب کرده، اعتقادات اوست، پیش از ورود به کارگاهش که جزو کارگاههای منظم صنایعدستی محسوب میشود وضو میگیرد و به گفته خودش بدون وضو دست و دلش به کار نمیرود. «هادی فضلی» متولد پانزدهم شهریور ۱۳۵۴ فرزند محمدصادق. فضلی مقطع ابتدایی را در مدرسه سنمار اسلامآباد سپری کرد. از کودکی به هنر علاقهمند بود. همچنین ساخت قمه و قداره و چاقو را دوست داشت. فضلی میگوید: خانواده پرجمعیتی بودیم، اول راهنمایی که بودم تابستان نزد چاقوساز محلهمان به نام استاد یحیی سه ماه شاگردی کردم، البته برادرم هم چاقوسازی میکرد، اما آموزش نمیداد پس از اینکه اصول اولیه چاقوسازی را فرا گرفتم نزد برادرم کار کردم. قمه و قداره متعلق به کشور خودم است نسبت به آن تعصب دارم و همه سعی خود را به کار میگیرم تا تولیداتم اصولی باشدوی ادامه میدهد: اوایل بر حسب علاقه به چاقوسازی پرداختم، اما با گذشت زمان مسایل مالی برایم اولویتدار شد، بنابراین نگاه هنری به کار را کنار گذاشتم و هر چه درآمد بیشتری داشت همان را ساختم و صنعتی تر کار کردم. این هنرمند زنجانی در ادامه گفت: سوم راهنمایی که بودم درس و مشق را رها کردم و مشغول کار شدم. از سربازی که برگشتم تمایل داشتم ادامه تحصیل دهم، اما تمکن مالی نداشتم و چون به هنر علاقهمند بودم دو سه سال نزد استاد «نیک بین» خطاطی را فرا گرفتم و طی پنج سال سهتار را از نوازندهای به نام «افشین» آموختم. او در همین اثنا متوجه میشود بخش عمده حرفه خودش که چاقوسازی است، هنری است، بنابراین تصمیم میگیرد در حرفه خود مهارت بیشتری کسب کند. با توجه به اینکه به قلمتراش ساختن علاقه داشت به استادی مراجعه میکند تا فن آن را بیاموزد، اما استادکار قبول نمیکند، شروع میکند به تمرین ساخت قمه و قداره و «امیرحسین میرمحمد رضایی» - همان استادکار همه فن حریف زنجانی که هم در ساخت ملیله، هم در تولید ابزار و هم در قمهسازی و قدارهسازی دستی بر آتش دارد ـ استاد او میشود و رفاقت آنها آنچنان عمیق میشود که همچنان راهنمای هادی است و هر وقت نیاز باشد در تولید قمه و قداره او را کمک میکند.
فضلی خاطرنشان میکند: چون قمه و قداره متعلق به کشور خودم است نسبت به آن تعصب دارم و همه سعی خود را به کار میگیرم تا تولیداتم اصولی باشد. فضلی میگوید: از زمانی که از استاد رضایی اصول کار را آموختم علاقهام به کارم هر روز بیشتر میشود، استاد رضایی هم نسبت به صنایعدستی استان تعصب دارد و آن را آبروی شهر میداند. کلکسیوندارهایی که شش ماه در انتظار می مانند کارد شکاری، کارد سلاخی، قمه، قداره و شمشیر سامورایی میسازد و چون در ساخت قمه و قداره بیشتر شهره است در این زمینه مشتریان بیشتری دارد. تبلیغاتی برای تولیداتش ندارد و معتقد است کیفیت کارش بهترین تبلیغ است. مشتریان خاص خود را دارد، بهویژه کلکسیوندارهای شهر که با مراجعه حضوری سفارش میدهند. همه ایام سال سفارش دارد و هرگز بیکار نیست، گاه مشتریها شش ماه در انتظارند و این روزها که به گفته خودش بازار کساد است دو ماه در نوبت میمانند. اکثر فروشش سفارشی است و گاهی به برخی مغازهها هم کار تحویل میدهد. وجه تمایز او با دیگر تولیدکنندگان قمه و قداره، ظرافتهای کار اوست. برای هر قمه و قداره بر حسب کیفیت و قیمتاش از چهار روز تا ۱۲ روز و بیشتر زمان صرف میکند. این هنرمند زنجانی میگوید: من با اینکه از دینام برای برش و سایر کارها استفاده میکنم، اما ظرافت کارم در حدی است که مانند کار دست است، البته شیوه من ادغام روش دستی و دینامی است. هرگز مشتریانم برای کارهای خلاف قانون قمه و قداره نمیخرند و اگر بدانم برای دعوا سفارش داده اند حتی اگر دنیا را هم به من بدهند، برایشان نمیسازم، اما مطمئن هستم کسی با این نیت کارهای اصیل را نمیخرد وی یادآور میشود: استاد رضایی همه مراحل ساخت قمه و قداره را با دست انجام میدهد، حتی شمشیرهای سامورایی که میسازد، در کیفیت همتای شمشیرهای ژاپنی است. به گفته فضلی شهرهای دیگر هم قمه و قداره تولید میکنند، اما کیفیت و ظرافت تولیدات زنجان را ندارد. در زنجان هم چهار پنج نفر استادکار هستند که اصالت را در تولیداتشان مدنظر دارند. البته سایر تولیدکنندگان یا اصول کار را نمیدانند یا به دلیل زمانبر بودن و نیاز به حوصله بیشتر، تولیداتی با کیفیت پایینتری دارند. مواد اولیه کار او فولاد است. فولاد مرغوب را که نوردکاران زنجانی از تهران خریداری کرده و نورد کردهاند، میخرد و از ضایعات فولاد استفاده نمیکند. نوعی فیبر هم هست که از تهران خریداری میشود، شاخ گاومیش را که در دسته استفاده میکند از اهواز وارد میکنند و استخوان شتر را از اصفهان و تهران میآورند. سنگ و سمباده و سوهان هم در بازار زنجان یافت میشود. در رابطه با تاریخچه قمه و قداره اطلاعات خاصی ندارد، اما میگوید: آنگونه که از اساتیدم شنیدم این صنایع متعلق به ایران و زنجان است. حتی در حمله اعراب به ایران آنها استادکاران زنجانی را با خود به اسارت میبرند؛ چرا که علاقه خاصی به قمه و قداره داشتند. فضلی ادامه میدهد: در گذشتههای دور در زنجان قمه و قداره تولید میشده و چاقوها و کاردهای آشپزخانه سه چهار دهه بیشتر نیست که در زنجان تولید میشود. وی معتقد است: حرف «ق» متعلق به ترکها و اعراب است و قطعه قداره و قمه متعلق به ترکها است. دستههای قداره از شاخ گاومیش یا استخوان شتر ساخته می شود فضلی در ساخت دستههای قمه و قداره کارهای بینظیری دارد، بهگونهای که استادکارها هم به این موضوع معترفاند. دستههایی از شاخ گاومیش یا فیبر یا استخوان شتر میسازد و حتی گلمیخهای ریز و ظریف تزئینی روی آن را که از جنس فولاد است، خودش در همان کارگاه تولید میکند. غلافها را هم وقت کند خودش میسازد. چوب را بسیار هنرمندانه تراش داده و غلاف کار میکند، با رعایت تمام ظرافتها.
وزن، ابعاد و آبکاری قمهها و قدارهها از اصولی خاص پیروی میکند، آبکاری سراسر قمه و قداره باید یکدست و به درستی انجام شده باشد تا برندگی داشته باشد. شیارهای کنار دسته، لم خاص خود را دارد و تعبیه دسته دقت و ظرافت میخواهد تا خوشدست باشد. دو تولید خاص دارد، یکی را به موزه مشهد هدیه کرده و یکی را نزد خود نگه داشته است. روی قمه و قداره هیچ طرحی نمیاندازد جز نام خود را؛ چرا که معتقد است کار باید با سادگی جلوهگری کند. فضلی میگوید: تاکنون در نمایشگاهها شرکت نکردهام و شاگردی نداشتهام. در واقع هر کس آمده تا کار را یاد دهم منصرفش کردم چون به لحاظ مالی مقرون به صرفه نیست و فرد را دلگرم نمیکند، من با علاقه کار میکنم و حسابم جدا است. فضلی میگوید شاگردی نداشتهام و در واقع هر کس آمده تا کار را یاد دهم منصرفش کردم چون به لحاظ مالی مقرون به صرفه نیست و فرد را دلگرم نمیکندیکی از آرزوهای هادی فضلی ساختن قلمتراش است و تحرکاتی برای آغاز این کار داشته است. او میگوید: سنام که بالا میرود ساختن قمه و قداره برایم دشوار میشود، زیرا به اعصاب و انرژی زیادی نیاز دارد. بعد از عید قلمتراشی را شروع میکنم، دلم میخواهد وسیلهای بسازم که به دست هنرمند برسد، برای من مهم است چه کسی از تولیداتم استفاده میکند. اینکه یک هنرمند هنگام خطاطی از این قلمتراش استفاده کند خوشحالم میکند. این هنرمند زنجانی از مسئولان درخواست میکند از قمه و قداره و چاقو برچسبهای منفی را بزدایند. او میگوید: متاسفانه مدام شایعاتی در رابطه با ممنوعیت ساخت قمه و قداره مطرح میشود و تولیدکنندگان و علاقهمندان این حرفه را نگران میکند، در حالی که قمه و قداره و چاقوهای زنجان میتواند جایگزین چاقوهای آلمانی و سویسی شود. فضلی ادامه میدهد: هرگز مشتریانم برای کارهای خلاف قانون قمه و قداره نمیخرند و اگر بدانم برای دعوا دنبال سفارش آن هستند حتی اگر دنیا را هم به من بدهند وسیله را برایشان نمیسازم، اما مطمئن هستم کسی با این نیت کارهای اصیل ما را نمیخرد. فضلی دو دختر دارد که هر دو علاقهمند به کار پدر هستند و میگوید: شاید وقتی برای آموزش به آنها اختصاص دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]