محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845513725
«اسلام ناب ـ اسلام آمریکایی» و «جنگ فقر وغنا» - 1
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام(ره) در این پیام مارکسیسم را مکتبی معرفی میکند که سالیان دراز، فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین خود زندانی کرده است و میگوید حال ما آمدهایم تا آنها را از اسارت اوهام پوچ و پوشالی نجات دهیم و انقلابیون جهان را از ناامیدی حاصل از زمین خوردن مارکسیسم، به تولد و علمداری انقلاب اسلامی بشارت و امید دهیم.شبکه ایران: 27تیرماه سالروز پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل توسط بنیانگذار کبیر انقلاباسلامی است. پیام مهمی که امام خمینی(ره) در اینباره به رشته تحریر درآوردند، بعدها و در ادبیات سیاسی ایران به «پیام جام زهر» مشهور شد. آنچه در پی میآید قسمت اول یادداشتی است در این زمینه از وحید جلیلی سردبیر ماهنامه راه: «اسلام ناب ـ اسلام آمریکایی» و «جنگ فقر وغنا»/1 متأسفانه قطعنامه همیشه به عنوان یک نقطه پایان دیده شده است. چه موافق، چه مخالف در هر صورت پذیرش قطعنامه 598 را یک نقطه پایانی میدانند بر یک فضای ممتد 8 ساله که در آن جامعه ایران با مسأله «جنگ» شناخته میشود. برداشت اشتباه دیگری که از پذیرش قطعنامه میشود، این است که این پیام را منحصر به «جنگ» می کنند، حال آنکه این پیام را باید اتفاقی در «تاریخ انقلاب اسلامی» دانست. وقتی شما به پیام حضرت امام(ره) نگاه میکنید متوجه میشوید که این پیام، بیشتر از آنکه ناظر به گذشته (جنگ) باشد، ناظر به آینده است. امام(ره) نه تنها در پذیرش قطعنامه حیرتزده نیست، بلکه به عکس، دارای نگاه روشنی است.حتی به نظر بنده ماجرای قطعنامه باعث شد حضرت امام(ره) یک نگاه وسیعتر و عمیقتری، هم به انقلاب و هم به جامعه در سالهای بعد پیدا کند. آسیبشناسی حضرت امام(ره) در رابطه با نظام اسلامی بخشی از این نگاه جدید، در واقع رسیدن به یک نوع آسیبشناسی است که حضرت امام(ره) در رابطه با نظام اسلامی به آن رسیدهاند که مجموعه این برنامه و نگاه جدید امام(ره) در یک سال پایانی عمر مبارکشان تجلی میکند و شاید بشود گفت که این یک سال پایانی عمر حضرت امام(ره) یعنی از پذیرش قطعنامه تا رحلت، با کل عمر حضرت امام(ره) برابری میکند. به عبارتی خلاصه زندگی امام(ره) دوباره در این کمتر از یک سال تکرار میشود. در خود پیام پذیرش قطعنامه کمتر از یک سوم پیام به موضوع قطعنامه اختصاص دارد و بیشتر آن راجع به مسأله حج و تبیین وضعیت جهان اسلام در دوران معاصر است که خود تبیینی استراتژیک است و امام(ره) در یک سوم آخر آن، به مسأله قطعنامه میپردازد و آن را به عنوان بخشی از یک پازل میبیند. پذیرش قطعنامه؛ نقطه شروع جدیدی برای انقلاب اسلامی امام(ره) دقیقا پذیرش قطعنامه را یک نقطه شروع جدیدی برای انقلاب اسلامی میداند که تمام شاخصههایش مشخص است و تصمیمها و اعمال امام(ره) در این یک سال اخر همه تفصیل این اجمال است. حضرت امام(ره) میخواهد وارد مرحله جدیدی بشود که یکی از ویژگیهای آن، نداشتن بخش عمدهای از یاران خود است؛ اگر امام(ره) در شروع حرکت خود و در مسیر نهضت امثال مطهریها، بهشتیها، سعیدیها و دیگران را داشتند، آنها در طی این سالها شهید شده بودند. از طرفی دیگر یک عده یاران خسته داشت، عدهای که دیگر آن شور و هیجان و اشتیاق و اتحاد اوایل انقلاب را نداشتند و گروهی هم بعد از رسیدن به قدرت استحاله شده بودند. البته از طرف دیگر فرصتی برای امام(ره) از قبال 10 سال بعد از انقلاب و 8 سال جنگ تحمیلی پدید آمده که یک سری رویشهای جدی در کنار آن ریزشها پیدا شده بود به خصوص دوران جنگ از این نظر مشابه دوران مبارزه بوده است و این تهدیدها و خطرها محکهایی بود که عناصر صادق را از عناصر غیر صادق جدا میکرد. در دوران شاه فشارهای ساواک و فشارهای امنیتی و در دوران جنگ هم حوادث مربوط به جبههها، اینها یک خطکشی بود که میتوانست صادق را از ناصادق جدا کند و نیروهای مخلص را غربال کند. حال در پایان جنگ این فرصت ویژه نیروسازی دیگر تمام شده بود. حال امام(ره) چه باید میکرد؟ «اسلام ناب ـ اسلام آمریکایی» و «جنگ فقر وغنا»؛ پیام تجدید مطلع انقلاب امام(ره) با همین آسیبشناسی و ویژگیهایی جدید که پیش رو داشت، شروع به سازماندهی کرد، که این سازماندهی دو بعد اصلی داشت: یکی بعد معرفتی و یکی بعد سازمانی. در بعد معرفتی تلاش امام(ره) برای ورود به دوران جدید معطوف به تبیین گفتمانی جدید بود که تمام مسائل معرفتی جدید و واقعیت روز ایران و جهان در آن جواب داشته باشد که تحت عنوان گفتمان «اسلام ناب ـ اسلام آمریکایی» و«جنگ فقر وغنا» در پیام قطعنامه به عنوان هسته اصلی کلام امام(ره) قوام یافت. این پیام تجدید مطلع انقلاب اسلامی است، یعنی اینکه امام(ره) شروع به بازخوانی و شفاف سازی تمام ویژگیهای انقلاب اسلامی میکند و یک دلیل عمده آن هم این است که دیگر شرایط اجتماعی آن چنان در غربال اندیشهها و رفتارها به کمک نمیآید و هم اکنون باید سنگ محکهای نظری دقیقتری تبیین شوند. زیرا دوران جهاد و شهادت نیست که خون و ایثار خیلی از مرزها را روشن کند. اینجا اتفاقا باید روی مسائل نظری دقیق شد. دورهای که توجهیات و شبهات شروع شده و رواج داده میشود. در بعد سازمانی نیز امام(ره) تلاش میکند تا با شناسایی نیروهایی که میتوان به آنها امید بست، با فراخوان و توجیه عملیاتی آنها، وظایفشان را مشخص کند. آسیبشناسی نسبت به خط متحجران در دانشگاه و حوزه مهمترین سرفصلها دانشگاه، حوزه، فرهنگ عمومی، هنر، تاریخ نگاری، سیاست خارجی، اقتصاد، فقه و سیاست داخلی است. امام(ره) در این پیام یک آسیبشناسی نسبت به فضای دانشگاهی و خط متحجران در دانشگاهها ارایه میکنند. اهمیت رشد علمی جوانان را گوشزد میکنند و بر ایجاد زمینههایی برای رویش استعداد ها تاکید میکنند. در کنار اینها بحث ذوب حوزه و دانشگاه در یکدیگر را مطرح میکنند و در پیامی که به مناسبت بازسازی در مهر 67 میدهند، نیز ملزومات جنبش نرمافزاری را مطرح میکنند. امام(ره) بحث جنبش نرمافزاری را به طور جدی در پیامهای قطعنامه، بازسازی و تشکیل بسیج طلبه و دانشجو و... دنبال میکنند. در کنار آنها در عرصه هنر به عنوان بخشی مهم از فرهنگ، پیام 31 شهریور 67، «منشور هنر» را. در عرصه فرهنگ عمومی، امام(ره) چه در پیام قطعنامه، چه در پیام به روحانیت مشهور به «منشور روحانیت» و چه در پیام بازسازی دغدغههای خود را بیان میکند، مسائلی چون مبارزه با مصرفگرایی، پیوند روحانیت و مردم ,… مطرح میشود. در مباحث فقهی، 19 شهریور 67 فتوای امام(ره) راجع به شطرنج و موسیقی منتشر میشود و کلی سر و صدا میشود که حتی یکی از شاگردان امام(ره) برنمیتابد و در نامهای به امام(ره) میگوید که خوب نیست دامن شما به این مسائل آلوده شود. امام(ره) هم در جوابی که میدهند، شدیداً از مواضع خود دفاع میکنند و جبهه جدیدی را باز میکنند. در منشور برادری نیز یک بحث جدی راجع به فقه پویا میکنند و در پیام به روحانیت هم که به طور مشخص و مفصل راجع مسائل فقهی صحبت میکنند. در نامهای که به آیت الله مشکینی در مورد کفایت اجتهاد برای رهبری می دهند نیز یک نکته جدی در دیدگاه فقهی حضرت امام(ره) است. دیدگاههای حکومتی مطرح شده در پیام به مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نمونه دیگری است. پیام به گورباچف و فتوای قتل سلمان رشدی؛ دو روی یک سکه در حوزه سیاست خارجی، حضرت امام(ره) یک نگاه عمیق و استراتژیک دارد. دو اتفاق مهم در آن سال پایانی اتفاق میافتد: یکی پیام به گورباچف و دیگری فتوای قتل سلمان رشدی. پیام امام(ره) به گورباچف صرفاً پیامی به خود او یا پیامی فقط برای شوروی نبود. در این پیام، امام(ره) میبیند که مارکسیسم که در ظاهر و به اصطلاح یکی از داعیهداران و علمداران پیام عدالتخواهی است، در حال نابودی و حذف است. پیام امام(ره) به گورباچف در حقیقت، بیش از آنکه پیامی برای شوروی باشد، پیامی برای رقیب او و غرب است که فکر نکنید اگر پرچم عدالت ـ که البته خالی از معنویت و دیانت هم است ـ از دست این حضرات افتاد، از جایی دیگر بلند نخواهد شد! امام(ره) در اینجا دوباره حضور انقلاب اسلامی را که عدالتی همراه با معنویت است، اعلام میکند و علمدار این عدالتورزی معنویتگرای باز هویتیافته را انقلاب اسلامی معرفی میکند. سربازگیری مجدد از کل جامعه جهانی خلاصه اینکه پیام به گورباچف است برای سربازگیری مجدد از کل جامعه جهانی. اتفاقی که یکبار دیگر هم با وقوع انقلاب اسلامی افتاده بود و چشم آزادیخواهان و محرومان و مبارزان جهان را روشن کرده بود. امام(ره) در این پیام مارکسیسم را مکتبی معرفی میکند که سالیان دراز، فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین خود زندانی کرده است و میگوید حال ما آمدهایم تا آنها را از اسارت اوهام پوچ و پوشالی نجات دهیم و انقلابیون جهان را از ناامیدی حاصل از زمین خوردن مارکسیسم، به تولد و علمداری انقلاب اسلامی بشارت و امید دهیم. امام(ره) پیش میرود و قطعات یک پازل را تکمیل میکند. بعد از آن فتوای سلمان رشدی مرتد را صادر می کند. این حکم به همان اندازه که مخاطب جهانی داشت، مخاطب داخلی هم داشت. از یک طرف آن صلابت انقلاب را به رخ کشید، از طرفی ظرفیتهای وحدت را نشان داد و کل جهان اهل سنت را متوجه حضرت امام(ره) کرد. این پیام که در رابطه با پیامبر اسلام(ص) بود، امام(ره) را به چهره شماره یک جهان اسلام تبدیل کرد و هم مجموعه نیروهای جهان اسلام را تقویت کرد و هم شیعه را به عنوان خط مقدم دفاع از رسول الله(ص) تقویت کرد. از طرف دیگر وقتی این فتوا در کنار پیام گورباچف قرار میگرفت، نشان از آن داشت که امام(ره) و نظام اسلامی از طرفی با رأس الحاد و کفر یعنی شوروی حاضر به گفت و گو است و از طرفی در مقابل شیطنتهایی مثل غائله سلمان رشدی محکم میایستد و اهل انفعال نیست. در همین ایام، امام(ره) یک دیدار مهم با رهبران انتفاضه- تازه شعله ور- دارند. حضرت امام(ره) در این دیدار خط سازش و عرفات را به شدت محکوم میکند و با مردم بودن و ادامه مبارزه و کوتاه نیامدن در برابر اسرائیل را به آنها گوشزد میکند و بار دیگر نقش کلیدی انقلاب اسلامی در جهان اسلام را نشان میدهد. بازخوانی سرفصلهای مورد نیاز جمهوری اسلامی برای ورود به دوران جدید بحث دیگر مباحث اقتصادی است که امام(ره) در پیامهای مختلف به صورت کاملاً ظریف و مبنایی، خطوط را مشخص کرده است. تأکید شدید بر خودکفایی و استقلال اقتصادی، تأکید جدی بر روی مقدس کردن تلاش اقتصادی برای آبادانی جامعه اسلامی و آن را یک جهاد تلقی کردن در پیام بازسازی، تأکید جدی بر اولویت داشتن محرومان و پابرهنگان، تأکید بر خودکفایی کشاورزی و مبارزه با فرهنگ مصرفی، شکستن انحصار و توسعه حضور" تودههای مردم" در اقتصاد، صنعت، تجارت و کشاورزی و… که تمام اینها سرفصلهایی است که جمهوری اسلامی و جامعه برآمده از انقلاب اسلامی، برای ورود به دوران جدید احتیاج دارد و امام(ره) تمام آنها را بازخوانی میکند. در سیاست داخلی، به نظر میرسد وقتی که امام(ره) قطعنامه را پذیرفتند، یک نگاه دقیقتری نسبت به پشت جبهه پیدا کرده بودند و آن نگاه دقیقتر به دولت و مجموعه نهادهای نظام است. گویی حضرت امام(ره) تصمیم گرفتهاند که تعارف را با خیلیها کنار بگذارند. مثلاً هنگامی که مهندس موسوی که مورد حمایت ویژه امام(ره) بوده است استعفا میدهد، نامهای که حضرت امام(ره) به میرحسین در شهریور 67 مینویسند کاملا نشاندهنده یک رویکرد جدیدی نسبت به مسؤولین است. و دیگر دوران حمایتهای ویژه امام(ره) از مسؤولین پایان میگیرد. حضرت امام(ره) میگوید که شما و امثال شما چه کسی هستید که بخواهید در برابر ملت و اراده آن، از این نازها بکنید و اگر شماها هم نباشید، هیچ اتفاقی نمیافتد. دیگر لحن حضرت امام(ره) متفاوت شده است. مهمتر از این قضیه در رابطه با قوه قضائیه وجود دارد که امام(ره) در موارد متعدد انتقادات جدی به شورای عالی قضایی و رئیس قوه قضائیه میکند و شخصاً در جزئیات ورود میکند. مثلا در نامه 11 دی 67 و یا نامه 23 دی 67 که بسیار انتقادی و کوبنده است، مقامات قضایی را محکوم میکنند که کم گذاشتهاند و مواردی دیگر از این دست که متأسفانه اصلا به آنها پرداخته نمیشود. اتمام حجت در «منشور برادری» در رابطه با نیروهای فعال سیاسی هم حضرت امام(ره) در «منشور برادری» باز حجت را تمام میکند. با این مضامین که اگر اختلاف نظری دارید که خوب است و مایه پیشرفت هم است و مکانیسمهای آن هم روشن است. اما امام(ره) اشاره میکند که بسیاری از تفرقهها و اختلافات از هوای نفس نشأت میگیرد. امام(ره) این مسأله را جای دیگر هم اشاره میکند و آن پیام به مناسبت شهادت عارف الحسینی، رهبر شیعیان پاکستان است و از آن جهت که با مباحث روشنفکری بعد از جنگ امثال نظرات دکتر سروش، پیوند میخورد، مهم است. مثلاً امام(ره) قرائتهای مختلف را همان جا رد کرده و وجود دو دیدگاه متضاد در یک مکتب را نفی میکنند. یک مورد جدیتر هم عزل آقای منتظری است که حضرت امام(ره)، مصالح نظام را بر همه چیز ترجیح داده است و نشان میدهد که عقد اخوت با هیچ کسی نبسته است و حتی شخصیتی در حد آقای منتظری، که قائم مقام رهبری است را به راحتی و با الفاظی بسیار تند، که در نامه 6 فروردین 68 آمده است، کنار میگذارند. یک سرفصل جدی دیگر، مسأله تاریخ نگاری و بازخوانی جریان تاریخی است که امام(ره)، هم روی محتوا و هم روش تاریخ نگاری انقلاب حرف دارند و میفرمایند که نباید صرفاً نخبگانی باشد، بلکه باید مبتنی بر خاطرات مردم و توده باشد. کاری که برخلاف آن عمل شد. جمع بندی این که، حضرت امام(ره) با پذیرش قطعنامه برای دوره بعد به عنوان یک نقطه شروع طراحی داشتند و تمام اقداماتی که در یک سال آخر عمر مبارکشان سازمان دادند ذیل گفتمان «اسلام ناب» و «اسلام آمریکایی» و«جنگ فقر وغنا» قابل طرح است و تقریبا هیچ حوزه مهمی نبود که امام(ره) تشخیص داده باشد که حوزه مهمی برای شکلدهی فضای جدید است و به آن نپرداخته باشد و هیچ نیروی جدیدی نبود که امام(ره) بتواند از آن استفاده کند و او را فراخوان نکرده باشد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]
-
گوناگون
پربازدیدترینها