تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827673657




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ژیژک بودن به چه معناست؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

چرا ما شرقیان امروزه در مقابل فیلسوفان رسانه‏ای مانند ژیژک نیز دچار ارعاب می‏شویم. نوشته‏هایشان را جدی می‏گیریم و حتی دست به تأویل و تفسیر نوشته‏هایی از آن‏ها می‏زنیم که شاید اگر از خاستگاه اصلیش باخبر می‏شدیم هرگز وقتی برایشان صرف نمی‏کردیم. آیا این خود حکایت از یک امر «ناحاضر» ندارد؟ آیا جز این است که ما برای آن ژیژک و امثال او را جدی می‏گیریم که ناتوان از رخنه کردن در امر ناحاضریم؟ در روزهای کوتاهی که تهران شاهد ناآرامی‏ها بود، علاوه بر سران سیاست جهانی، برخی چهره‏های دانشگاهی نیز در قامت سیاست‎پیشگانی تندرو و تندگو ظاهر شدند. اسلاوی ژیژک، فیلسوف اسلوونیایی به هر تقدیر از چهره‏های بضاعت کنونی فلسفه در غرب است و در گذشته نیز درباره وضعیت ایران بسیار سخن گفته است. او هم از طریق نامه برخی روشنفکران و هم در قالب مقاله‏ای با عنوان «آیا گربه به دره سقوط خواهد کرد؟» از آشوبگری و نقض قانون حمایت کرد. آنچه می‏خوانید نقدی است که توسط دکتر اکبر جباری استاد پرآتیه فلسفه و حکمت در دانشگاه و نیز شاگرد مرحوم حکیم عباس معارف، نوشته شد.   ژیژک بودن به چه معناست؟   اخیراً نوشته‎ای از ژیژک (فلسفه خواندۀ معاصر لهستانی) درباب ایران و انتخابات اخیرش خواندم که بار دیگر، پایان فلسفه و یأس و نومیدی از فیلسوفان را تداعی می‏کرد. نوشته‎ای عمیقاً سطحی و ناکام. نیم قرن پیش از این چه کسی می‎توانست تصور کند که یک فیلسوف چنین جملاتی را بر زبان آورد: «‌احمدی نژاد قهرمان اسلام‌گرایان فقیر نیست، بلکه یک پوپولیست واقعاً فاسد اسلامو-فاشیست است»...«رژیم ایران دیگرنه همان رژیم قبلی، بلکه قدرت خودکامه فاسدی میان بقیه خواهدبود.»   من در این مقال برآن نیستم تا به سخیف بودن مطالب ژیژک بپردازم و نشان دهم که او نیز نتوانسته است خارج از معبر رسانه‏ها با پدیده‏ای مانند ایران ارتباط یابد. شاید اگر نمی‏بود تحلیل‏های نه چندان عمیق «میشل فوکو» از انقلاب و جامعۀ ایرانی، که با حضور خود در ایران کمی سطح توقعات ما را نسبت به فیسوفان معاصر بالا برد، هرگز اعتنایی به نوشتۀ سطحی ژیژک نمی‎کردم. اما این نوشته می‎تواند ما را به پرسشی عمیق فرا خواند. و آن اینکه چرا فیلسوفان نیز مانند سیاستمداران و جامعه شناسان و روانشناسان چنین در تنگنای اندیشه‏ورزی، فاقد افق‏های باز و روشنی هستند؟ آیا باید بار دیگر به بازخوانی مفهوم «پایان فلسفه» آنچنان که هیدگر می‏گفت بازگردیم؟ آیا دیگر در این برهوت بی‏فکری، می‏توان توقع تفکر از فیلسوفان داشت؟ ما مشابه سخنان ژیژک را هر روز از زبان سیاستمداران اروپایی و آمریکا می‏شنویم. گرچه می‏توان نظایر بسیاری برای هم‏سخنیِ فلسفه‏خوانده‏ای مانند ژیژک با سیاستمدارانی مانند «مرکل»، «سارکوزی»، «اوباما» و دیگر دولت‎مردان غربی، در طول تاریخ فلسفه و اندیشه یافت، اما آنچه که همصدا شدن فلسفه‏خواندۀ امروزی با سیاستمداران را از نظایر تاریخی خود جدا می‏کند و متمایز می‏سازد، بستری است که این همسخنی در آن واقع شده است. این بستر و ساختار چیزی نیست جز «دنیای رسانه‏ای»، و البته «دنیای رسانه‏ای» چیزی غیر از «دنیای رسانه‏ها» است. «دنیای رسانه‏ای»، دنیایی است که در سیطرۀ رسانه‏ها شکل یافته و همۀ مناسبات آدمی در این دنیا بر اساس مناسبات رسانه‏ای سامان می‏یابد. اگر پیش از این از «انسان» به مثابه «موجود- در- عالم» (Being-in-the-world) یاد می‏شد، امروزه باید در کنار این مفهوم از مفهوم «موجود- در- رسانه» نیز یاد کرد. موجودی که «در- رسانه- بودن» بدل به یکی از مقومات ذاتی او شده است.   وقتی به یک فیلسوف به مثابۀ شهروند دنیای رسانه‎ای می‏نگریم، شاهد ظهور نوع جدیدی از «وانموده» «simulacrum» هستیم که با «نا- دیدن» پدیده‏ها، سعی در به تأخیر انداختن آن‎چیزی دارد که گویا هم وانمودگی او را برملاء خواهد کرد و هم «هژمونی گفتاری- رسانه‏ای» (Discoursic hegemony) او را متلاشی خواهد ساخت. من «نا- دیدن» را دیدنی با تأخیر معنا کرده‏ام و چنانکه بارها گفته‏ام، «نا- دیدن» چیزی غیر از «ندیدن» است. «فیلسوف رسانه‏ای» در این «نا- دیدن»، می‏کوشد تا بخار شدن تدریجی اندیشهورزیِ رسانه‏ای را به تأخیر اندازد و در این تأخیر همچنان هژمونی گفتاری خود را حفظ نماید و با خود زمزمه می‏کند «چه کسی می‏داند، شاید روزی فرا رسد که همه مانند من فیلسوف شوند.» اما ترس از برملاشدن وانمودگی، ترس از آشکار شدن «بی‏معنایی» نیز است. اگر «فیلسوف رسانه‏ای» در ساحتِ فقدان معنا و از معبر رسانه‏ها فیلسوف می‏شود- و این فیلسوف شدن هرگز به معنای «تظاهر» به اندیشه‏ورزی نیست، بلکه «وانمودن» اندیشه‏ورزی است- آشکار شدن این وانمودگی، حقیقتاً باید به معنای بازگشت به «معنا» باشد. این بازگشت، «ظهورِ» آن امر «ناحاضر»یست که در فقدان «حضورِ» خود، امکانِ «ظهور» را فراهم می‏کند.   بیاییم درباب این «حضور» و «ظهور» بیشتر تأمل کنیم. ژیژک به مثابه یک فیلسوف چگونه «حضوری» دارد؟ ظهور او در قالب یک فیلسوف رسانه‏ای چگونه ظهوریست؟ فیلسوف ما هرگز به مثابه فیلسوف «حاضر» نمی‏شود. او گاه به عنوان منتقد سینمایی، گاه در کسوت تحلیلگر فیلم، گاه در قالب منتقد سیاسی و ... «ظهور» می‏کند اما «فیلسوف بودن» همواره در پرده می‏ماند. اما کدام پرده؟ پرده‏ای وجود دارد!؟ نمی‏دانم. ولی مسلم است که او هرگز به مثابه فیلسوف «حضور» ندارد. اما ظهورات فراوانند. باید برای فهم معنای «ژیژک بودن» راهی به درون آن امر «ناحاضر» یافت. باید برای این فقدان معنای «ژیژک بودن»، به «معنایی» بازگشت که این ظهورات تماماً از آنجا نیرو و قدرت می‏یابند. باید برای فهم «معنا» نیز راهی به ساحت «حضور» یافت. باید برای فهم قدرت پنهان در ظهورات، امر «ناحاضر» را به دید آورد. چرا ما شرقیان امروزه در مقابل فیلسوفان رسانه‏ای مانند ژیژک نیز دچار ارعاب می‏شویم. نوشته‏هایشان را جدی می‏گیریم و حتی دست به تأویل و تفسیر نوشته‏هایی از آن‏ها می‏زنیم که شاید اگر از خاستگاه اصلیش باخبر می‏شدیم هرگز وقتی برایشان صرف نمی‏کردیم. آیا این خود حکایت از یک امر «ناحاضر» ندارد؟ آیا جز این است که ما برای آن ژیژک و امثال او را جدی می‏گیریم که ناتوان از رخنه کردن در امر ناحاضریم؟   اما از ظهورات نیز نمی‏توان غفلت ورزید. ظهورات را می‏توان – البته با تسامح- با «امر واقع» «real» لَکان برابر دانست. امر واقع به مثابه یک «نظم» در کنار دو مفهوم نظم «نمادین» «symbolic» و نظم «تصویری» «imaginary» هستند. اگر امر نمادین یا همان نظم نمادین، با استفاده از تقابل‏هایی مانند «حضور» و «غیاب» ساخته می‏شود، در «امر واقع» هیچ غیابی نیست. در حالی که تقابل نمادین میان حضور و غیاب نشانگر این است که همواره محتمل است که چیزی از نظم نمادین مفقود شود. امر واقع همواره برجای خود می‏ایستد. برای مثال به راحتی می‏توان و البته می‏بایست میان فیلسوف نمادین، فیلسوف تصویری و فیلسوف واقع تمایز و تفاوت نهاد. گرچه نزد لَکان، این سه نظم عمیقاً نامتجانس‏اند، اما هر نظم می‏بایست با ارجاع به دو نظم دیگر تعریف شود. او وابستگی ساختاری این سه نظم را به وسیلۀ گرۀ «بُرومئویی» «Borromean knot» به تصویر می‏کشد؛ جدا شدن هر کدام از سه حلقۀ این گره باعث می‏شود که دو حلقۀ دیگر نیز از هم جدا شوند.   بار دیگر فیلسوفمان را در این سه نظم بیابیم. فیلسوف نمادین حکایت از دنیای خاصی دارد که به وسیلۀ قوانین خاصی ساختار یافته است. این ساختار، عمیقاً روابط خویشاوندی این گروه را سامان می‏دهد. اما از آنجاییکه این روابط خویشاوندی فیلسوفانه، بدون زبان غیر قابل تصورند، امر نمادین یا فیلسوف نمادین ذاتاً وجه زبانشناختی دارد. لذا هر جنبه‏ای از تجربۀ فیلسوفانه که دارای ساختار زبان شناختی است، به نظم نمادین تعلق دارد. اما امر تصویری یا فیلسوف تصویری را برغم دلالت‏های ضمنی که به امر موهوم دارد، نمی‏توان ابداً با «امر موهوم» به مثابۀ چیزی غیر ضروری و کم اهمیت مترادف دانست. امر تصویری به هیچ وجه امری کم اهمیت نبوده و تأثیرات نیرومندی در امر واقع دارد. فیلسوفِ تصویری «منِ» خود را یا همان «فیلسوف بودن» «خود» را در آیینه می‏بیند. این دیدن تصویر «خود» در آیینه، نشان دهندۀ این است که منِ فیلسوف و «خودِ» او، محلِ یک بیگانگی عمیق‏اند و به قول لَکان: بیگانگی مشخصۀ ذاتی امر تصویری است» رابطۀ دوگانۀ میان منِ فیلسوف و «خودِ او»، اساساً نارسیسیستی است و نارسیسیسم مشخصۀ دیگر نظم تصویری است. نارسیسیسم همواره با یک پرخاشگری آشکار همراه است. پرخاشگری علیه مردم، علیه یک دولت، علیه یک کشور و علیه یک فرهنگ.   اما چنانکه گفتیم این سه نظم، در پیوندی با یکدیگر قرار می‏گیرند و فیلسوف ما را شکل می‏دهند. فیلسوف رسانه‏ای، در بستر این سه «نظم» می‏بایست تحلیل و تفسیر شود.   وقتی همه چیز از معبر رسانه‏ها به دست فیلسوف می‏رسد، فیلسوف واقع در نظم واقع، فاقد آگاهی از فقدان «امرحاضر» می‏شود. چراکه در امر واقع نه حضور است و نه غیاب. رسانه این فقدان معنا را پنهان می‏کند تا در پس این پنهانی، امر واقع یا همان فیلسوف واقع، خود را به مثابه یک فیلسوف بیابد.   فیلسوف نمادین در بستر روابط خویشاوندی زبان شناختی خود با همسان‏های خود، در ساختاری زبانی، هژمونی گفتاری، قدرتمندی را می‏سازد که از یکسو بودن فیلسوف به مثابه فیلسوف را برایشان تضمین می‏کند و از سوی دیگر تسلای خاطری خواهد بود در فقدان معنا یا فروپاشی معنا در این نظم نمادین.   فیلسوف تصویری در نظم تصویری، نیروی سحرکنندۀ سوژه را در می‏یابد که می‏تواند هرچیزی را به مثابه اُبژه خود درآورد. این قدرت ابژه‏سازی در فیلسوف تصویری در دنیای رسانه‏ای، فیلسوف را بدل به فیلم‏سازی می‏کند که همه چیز را در دنیای فیلمش ممکن می‏سازد. پس «ارباب حلقه‏ها» فلسفی‏ترین کنش در یک دنیای رسانه‏ای است.   ژیژک به مثابه فیلسوفی واقع، نمادین و تصویری به تحلیل ایران و انقلاب و انتخابات «می‏نشیند». بر روی این کلمۀ «می‏نشیند» باید تأکید فراوانی کرد. گویا او به تحلیل فیلم «ارباب حلقه‏ها» «نشسته» است و این‏گونه ایران را «نقد» می‏کند و مقاله می‏نویسد. شاید فوکو آخرین فیلسوف «برخاسته» بود. /2759/  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن