محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830801404
خاطرات «بهجت ابوغربيه» پيرترين مبارز فلسطيني(1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انقلاب فلسطين به روايت قديميترين مبارز فلسطيني در اين مجال پاي خاطرات يكي از همين يادگاران تاريخي فلسطين نشسته ايم. اين فرد، كسي است كه بسياري از فلسطيني ها وي را با لقب «پيرمجاهدين» ياد مي كنند؛ آقاي «بهجت عليان ابوغربيه» همرزم سردار افسانه اي مجاهدان فلسطيني «سيد عبدالقادر حسيني». از زمان صدور اعلاميه بالفور در دوم نوامبر سال 1917 ميلادي تاكنون اگر نگوييم صدها و يا هزاران كتاب، مي توان گفت كه دهها كتاب در مورد مسأله فلسطين به رشته تحرير در آمده اند. بسياري از اين كتاب ها بر اساس اسناد و وقايع مختلف نوشته شدند. همچنين دهها و يا صدها برنامه مستند تلويزيوني در خصوص اين رويداد توليد شده اند. اما با اين حال زاويه اي مهم از اين رويدادها در سينه برخي افراد كه در اين مرحله هاي تاريخي زيسته و در رقم خوردن اين تاريخ حضور داشته اند، پنهان مانده است. از اين ميان ، تعداد بسيار اندكي از شاهدان اين رويدادها زنده هستند و اين رويدادها را به گونه اي روايت مي كنند كه گويا همين ديروز رخ داده اند. .. در اين مجال پاي خاطرات يكي از همين يادگاران تاريخي فلسطين نشسته ايم. ، كسي كه از معدود افرادي است كه رويدادهاي مهمي را در سير تاريخي مبارزات ملت فلسطين را رقم زده است و توانسته در هفتاد سال گذشته با رويدادهاي فلسطين و اين قضيه مهم، زندگي كند تا بتواند امروز براي نسل كنوني به سخن گفتن از تاريخ مبارزات فلسطين بپردازد و از همان اولين تظاهراتي كه در سال 1933 در قدس به راه افتاد تا به امروز را براي اين نسل ها بيان كند. اين فرد، كسي است كه بسياري از فلسطيني ها وي را با لقب «پيرمجاهدين» ياد مي كنند؛ آقاي «بهجت عليان ابوغربيه». زندگي ايشان در سرفصل هاي زير خلاصه مي شود: *متولد 1916 در خان يونس *تحصيلات ابتدايي تا متوسطه را در قدس گذرانده *بيشتر عمر خود را در قدس سپري كرده و در سالهاي 1936-1957ميلادي در دانشكده "الابراهيمية " به تدريس اهتمام داشته است. -*در سال 1937 به عنوان خبرنگار و روزنامه نگار در روزنامه الجامعة الاسلامية قدس فعاليت رسانه اي داشته است. *در انتفاضه فلسطين به سال 1933 شركت نموده و نيز در انقلاب 1936 تا سال 1939 فعاليت مسلحانه نموده. *بارها در زندان انگليسي ها (دوران قيموميت بريتانيا) به حبس محكوم شده است. *در سال هاي 1946-1949 ميلادي عضو حزب عربي فلسطين بوده است. *در سال هاي 1947تا 1949 در فرماندهي ارتش "جهاد مقدس " فعاليت مسلحانه نموده و در اين دوره هشت مرتبه در قدس مجروح گرديد. همچنين وي يكي از فرماندهان نبرد معروف "قسطل " بوده است. *در سال هاي 1949تا 1959 عضو حزب سوسياليستي بعث عربي بوده و به عنوان يكي از اعضاي رهبري منطقه اي حزب بعث در اردن انتخاب مي شود. *در دهه پنجاه قرن گذشته ميلادي چندين بار در اردن بازداشت و به زندان مي افتد. *در سال هاي 1957-1959 به همراه رهبري پنهاني منطقه اي حزب سوسياليستي-عربي بعث در اردن ناپديد مي شود. *در سال هاي 60 تا 62 در اردن زنداني مي شود و پس از اعلان عفو عمومي در اين كشور آزاد مي شود. *وي در سال هاي 64و65 ميلادي، به عنوان عضو كميته اوليه اجرايي سازمان آزادي بخش فلسطين فعاليت نموده است. *همچنين در سالهاي 67تا69 عضو كميته اجرايي سازمان آزادي بخش فلسطين بوده است. *عضو فرماندهي مبارزه مسلحانه در عمان در سال هاي 68تا 71 ميلادي در كارنامه وي به چشم مي خورد. *عضو رهبري «جبهه مبارزه مردمي فلسطين» در سال هاي 68تا 91 ميلادي *عضو مجلس ملي فلسطين و شوراي مركزي سازمان آزادي بخش فلسطين در سال هاي 64تا91 ميلادي. وي به دليل موافقت مجلس ملي فلسطين در سال 1991 با قطعنامه 242 و پذيرش اين قطعنامه از سوي مجلس ملي، مبني بر به رسميت شناختن اسرائيل، و نيز موافقت اين مجلس براي انجام مذاكرات با رژيم صهيونيستي، تصميم به استعفا از مجلس ملي گرفت. *از سال 1990 تا 1992عضو انجمن ملي-دمكراتيك عربي در اردن بوده است. *در سالهاي 1993تا 1995رياست «كميته عربي مبارزه با عادي سازي روابط با اسراييل و به رسميت شناختن اسرائيل در اردن» را به عهده داشته است. *و اكنون عضو «كميته اجرايي كنگره ملي اردن براي حمايت از ميهن و مبارزه با عادي سازي روابط با اسراييل» مي باشد. مطالعه خاطرات بهجت ابوغربيه براي آن دسته از جواناني كه علاقمند به داشتن اطلاعات دست اول از قضيه فلسطين مي باشند بسيار خواندني و مفيد مي باشد. *استاد بهجت، حضورتان عرض سلام و خوش آمد گويي دارم. *بهجت: متشكرم *:امروز پاي خاطرات زندگي پر از مبارزه و جهاد شما هستيم *بهجت: كاري است كه در توان ما بوده است. *: مي خواهم از خان يونس شروع كنيم، يعني زادگاه شما ، جايي كه در سال 1916پيش از صدور اعلاميه بالفور شاهد قدوم شما بوده است، زندگي شما چگونه بود؟ از كودكي خود در فلسطين بگوييد. *بهجت: در عهد امپراتوري عثماني ، پدر من كارمند بود. در جنگ اول جهاني مدير يك ناحيه بود. وي در اريحا، خان يونس، فالوجه و نقاط بسياري مديريت مناطق را به عهده داشت. در مدتي كه پدرم در خان يونس بود، بنده متولد شدم. اين شهر اولين شهري بود كه در آن اداره وجود داشت. يعني در اين شهر اداره مدني پشت جبهه ، جبهه سوئز و جبهه سينا وجود داشت. خانواده ما از الخليل بودند. اما زادگاه من خان يونس بود. پس از اين جنگ و تقريباً يك سال پس از تولد من، به ناچار از خان يونس رفتيم. چون ارتش بريتانيا اين منطقه را اشغال كرد. به همين دليل به الخليل بازگشتيم. *: در تاريخ دوم نوامبر 1917 اعلاميه بالفور صادر شد. پيش از آن نيز پيمان سايكس پكو به امضا رسيد كه به موجب آن اين منطقه ميان قدرت هاي آن زمان يعني فرانسه و بريتانيا تقسيم شد. در سال 1922 ، قيموميت به فلسطين تحميل شد و حكومت قيموميتي تشكيل گرديد. مبارزات فلسطين ها در سال 1919 شروع شد و شما از سال 1929 ، رويدادهاي پيرامون خود را رصد مي كردي. شما در اين سال شاهد اولين تظاهرات بر ضد دولت قيموميتي بريتانيا بوده ايد. و خود نيز در اين سال در اين تظاهرات ها شركت نموده ايد. جنابعالي در اين سال تقريباً سيزده ساله بوديد. چي شد كه شما نسبت به مسائل فلسطين در آن مرحله تاريخي واكنش نشان داديد؟ *بهجت: از همان كودكي كه چشمان خود را باز كرديم، نبرد و درگيري در فلسطين وجود داشت. دسيسه بر ضد فلسطين وجود داشت. در واقع پيشينه برپايي حكومت صهيونيستي به قرن نوزدهم ميلادي و سال 1839 برمي گردد . در اين زمان اولين كنسولگري بريتانيا در قدس و با مأموريت اصلي خود يعني حمايت از يهوديان تأسيس شد. در اين زمان نه تنها يهوديان نيازي به حمايت و پشتيباني نداشتند، بلكه آنان اقدام به تشويق يهوديان براي ورود به فلسطين نمودند. آنها خود براي برپايي رژيم عبري برنامه داشتند و حتي ميان فرانسه، انگليس و حتي آلمان رقابت بود كه كدام كشور اين رژيم را بنيانگذاري كند. *: چرا رقابت؟ *بهجت: انگيزه هاي استعماري. البته انگيزه هاي ديني نيز بود، اما انگيزه هاي استعماري غلبه داشت. *: اما اين كشورها مسيحي بودند؟ انگيزه ديني آنها از اين كار چه بود؟ *بهجت: چون برخي از طايفه هاي مسيحي به ضرورت برپايي حكومت يهودي در فلسطين ايمان دارند. *: مثلا انجيلي ها!! *بهجت: بله، به طور مشخص، پروتستان ها، اما در حقيقت، انگيزه اصلي، استعماري بود. موقعيت كشور ما، كانال سوئز، نفت و ... غرب را به اين سمت كشانيد ... اين يك اصل تاريخي است كه هر كشور قدرتمندي تلاش مي كند بر اين پل يعني شام و مصر سلطه يابد. دسيسه يعني رفتن يكي از اين دو راه : در شيوه اول به طور مشخص انگليس و آمريكا و نيز با مشاركت فرانسه، گروههايي براي استكشاف آثار فلسطين با عنوان "كاوش " يا جستجوي آثار عهد قديم، اعزام شدند. عهد قديم ، تاريخ يهوديان است... *: تورات، بله!! *بهجت: اين هيئت هاي اعزامي مي گفتند: اينجا فلان اثر وجود دارد.... اين اثر يادآور وجود يهوديان در اينجا بوده است. تورات-يا دست كم، تورات آنها-نظر يهوديان را به فلسطين جلب نمود و آنان اقدام به تشويق صريح يهوديان نمودند. به يهوديان مي گفتند كه : بياييد در فلسطين زندگي كنيد، مهاجرت كنيد... از آن زمان، ملت ما با اين مهاجرت مبارزه مي كند. در سال 1862 اولين پاسخ صهيونيست ها به تحريك هاي استعماري داده شد. يهوديان جهان نسبت به قدس وابستگي عاطفي داشتند، اما انديشه بازگشت و انديشه برپايي حكومت كه زاييده غربي هاست، در آنها وجود نداشت. *: من نمي خواهم در اين رويدادهاي تاريخي غوطه ور شويم، اما در اين مرحله و شايد پيش از آن، اين تفكر وجود داشت كه يهوديان حكومت مخصوص خود را برپا كنند يا استعمار غرب اين حكومت را در اوگاندا يا هر نقطه اي ديگر از جهان برپا كند. گفته مي شود كنگره اول يهود كه هرتصل آنرا در سال 1897 در سوئيس برگزار كرد، شايدكنگره اي بود كه موقعيت حكومت يهودي در فلسطين را تعيين كرد، اما شما مي فرماييد كه اين موضوع به مدتها پيش از آن بر مي گردد؟ *بهجت: انديشه بازگشت به فلسطين پس از سال 1860 شروع شد، اما همانگونه كه شما نيز گفتيد، برپايي حكومت ... و همچنين در كنفرانس بال به تصويب رسيد. اما نكته اصلي كه مي خواهم بگويم اين است كه : استعمارگران در دسيسه جنبش صهيونيسم براي برپايي حكومت عبري در فلسطين مشاركت داشته اند. اين خلاصه اي از اين مسأله بود. پس از اين مهاجرت شروع شد. اولين مهاجرت سازمان يافته يهوديان در عهد امپراتوري عثماني و در سال 1882 بود. در سال 1984 ميان اعراب و يهوديان ستيز رخ داد. در سال 1892 و نيز 1904 و... اين نزاع از سرگرفته شد. در دوره عثماني درگيري هايي وجود داشت. در آن زمان وطن گزيني استعماري يهوديان شروع شد. اما طبيعتاً ، پس از اعلاميه بالفور اين روند شتاب گرفت و گسترده شد. ما نيز شاهد اين نزاع بوديم. ملت ما با اعلاميه بالفور مخالفت مي كرد. قيموميت را برنمي تابيد، مهاجرت را غير قانوني و به ضرر ملت فلسطين مي دانست. فلسطيني ها فريادمي زدند كه اين اقدام خطرناك است. تقريباً سالانه همايش و كنفرانس برگزار مي شد. هر سال رهبري انتخاب مي شد. تا اينكه رهبري كنفرانس هاي فلسطيني ها به دست موسي كاظم پاشا حسيني افتاد. وي از آغاز دوران قيموميت و تا پايان عمر خود در سال 1933 اين مسئوليت را به عهده داشت. وي پايگاه مردمي داشت. كنفرانس هاي انجمن هاي اسلامي - مسيحي برگزار مي شد. از اين انجمن ها نمايندگاني به كنفرانس ملي فلسطين معرفي مي شدند. اين كنفرانس نيز رهبري را انتخاب مي كرد. به اين رهبري، كميته اجرايي گفته مي شد. شمار اعضاي اين كميته نيز زياد بود يعني نزديك به هشتاد نفر. كميته اجرايي يادشده، رهبري مبارزات ملت ما را به عهده داشت. در اين دوره، نزاع هاي فراواني درگرفت. در سال هاي 1920، 21،و... كه مهمترين و خطرناكترين آنها در سال 1929 بود... *: شما شاهد رويدادهاي سال 1929بوديد، لطفاً براي ما بگوييد كه چه اتفاق افتاد، در اين سال آگاهي سياسي شما شروع شد... *بهجت: بله در اين سال، خانواده ما در قدس زندگي مي كرد. در الخليل معمولاً در تابستان به الكروم مي رفتيم. زماني كه اين تنش ها شروع شد، من در الكروم و دور از شهر بودم. تقريباً سه كيلومتر تا شهر فاصله داشتيم. برادران بزرگترم در اين درگيري ها حضور داشتند. اين چيزي است كه از همه شنيديم. در روز دوم من نيز وارد الخليل شدم و ديدم كه يهوديان به رياست ژابوتينسكي، .... ژابوتينسكي، رئيس حزب Resunist بود، ما در عربي آنرا حزب اصلاح، مي ناميم. اينها مخالف آژانس يهوديان يعني مخالف حزب صهيونيستي عموم، وايزمن و بن گوريون بودند. چراكه معتقد بودند، برپايي حكومت يهودي با زور ، با سلاح و تفنگ صورت گيرد، همچنين مي گفتند كه كرانه شرقي بايد از همان ابتدا، بخشي از حكومت عبري باشد. ... *: ژابوتينسكي، از همان روز اول خواستار برپايي اسرائيل بزرگ بود؟ *بهجت: بله، وي گروههاي مسلحانه را تشكيل داد و در يافا دست به تظاهرات زد. در اين منطقه تنش رخ داد، اما كم بود. بعد از يك هفته، درگيري ها به قدس كشيده شد و تظاهرات نظامي به راه افتاد. يعني يك گروه نظامي از منطقه يهودي ، به سوي بخش قديمي در براق به راه افتاد. *: مسلح بودند؟ *بهجت: نه. مسلح نبودند، بلكه يك راهپيمايي نظامي به سوي براق بود. از وسط بخش قديمي... اين تهديدي براي عواطف مسلمانان بود. ما نسبت به براق و بازديد از براق و تمامي اماكن مقدس اهتمام داشتيم... بريتانيا قانون و يا سنتي را وضع كرد كه به آن Statico مي گفتند. حقوق مسلمانان چيست؟حقوق مسيحيان چيست؟ حقوق يهوديان كدام است؟ در جشن هاي آنان ، چي جايز است و چي ممنوع، نسبت به بازديد يهوديان از براق، اموري ممنوع بود. ممنوع بود كه كار جديدي صورت گيرد. دوم: يهوديان در عيد "اندوه " در براق آداب و رسومي داشتند. يهوديان اين روز را روز تخريب هيكل[معبد] مي دانند. آنها شيپور بزرگي داشتند كه در آن مي دميدند. اين ممنوع بود. چرا؟ چون اين ندايي بود براي يهوديان كه : "اي يهوديان جهان بياييد و معبد را احيا كنيد.و... " در اين تظاهرات وقتي به براق رسيدند، تمامي اقدامات ممنوع را انجام دادند. با پليس انگليس درگير شدند. در هفته بعد واكنش نشان داده شد. مسلمانان با برپايي تظاهرات در روز جمعه در قدس نماز جمعه را برپا كردند. اين تظاهرات نيز با درگيري با پليس همراه بود. آنان با برخي از محله هاي يهودي نشين نيز درگير شدند. در اينجا بود كه در قدس مسأله مهمي رخ داد. براي اولين بار شاهد بوديم كه يهوديان قدرت نظامي سازمان يافته دارند و نيز مراكز تجمع دارند.... *: چطوري؟ *بهجت: چراكه وقتي با سنگ و چوب حمله شد و به برخي محله هاي يهودي حمله شد، با يك تلفن زدن، خودروهاي نظامي مسلح حركت كردند و يهوديان نيز به منطقه آمدند و شروع به شليك نمودند... *: يعني به سوي مسلمانان تظاهرات كننده؟ *بهجت: به سوي مردم مهاجم. به همين دليل در اين تظاهرات شمار بسيار زيادي از مسلمانان به شهادت رسيدند. اين خبر به الخليل كه در نزديكي قدس قرار دارد(حدود 30 الي 35كيلومتر فاصله دارد)، رسيد. خبر اين وقايع روز جمعه به الخليل رسيد.برادران من اخبار را به ما رساندند.. به همين ترتيب.. در قدس چه اتفاقي افتاد؟ كشتار مسلمانان و.... *: عواطف مسلمانان به خروش درآمد؟ *بهجت: اين فضاي كلي بود. در صبح روز دوم، نداي شروع تظاهرات عادي سر داده شد. *: اعراب خواستار تظاهرات بودند؟ *بهجت: بله، اين تظاهرات به تهاجم به سوي خانه هاي يهوديان جديد مبدل گرديد. در الخليل از همان زمان اصطلاح يهودي و صهيونيست وجود داشت. يهودي عبارت بود از شهروند الخليل. *: شهروند اصلي *بهجت: بله، ... صهيونيست ها همان مهاجرين بودند. مثلا در وسط شهر خانه اي بزرگ بود كه در آن نزديك 22 مدرسه وجود داشت و به آن تلمود تورات مي گفتند. يعني يك مدرسه ديني بود كه حاخام ها از آنجا فارغ التحصيل مي شدند و تمامي آنها آمريكايي بودند. همه در يك خانه بودند. بقيه نيز در برخي از خانه ها بودند. ما به آنها صهيونيست مي گفتيم، صهيونيست، صهيونيست. مردم به اينها حمله كردند. در حاليكه يهوديان الخليلي را شهروند مي دانستيم و مي ناميديم. وقتي اين درگيري ها رخ داد، مردم يهوديان الخليلي را در خانه هاي خود پناه دادند. همسايه ها به آنان پناه دادند و از آنها حمايت كردند. نود تا نود و پنج درصد از آناني كه كشته شدند، صهيونيست ها بودند. علت نيز خشمي بود كه به دليل كشتار مسلمانان در قدس ايجاد شده بود. اين خلاصه ماجرا بود. *: مسلماناني كه شهيد شدند، بسيار بودند. يعني مثلا 91 شهيد و 181 زخمي بودند. در مقابل 133 يهودي كشته و 336 تن ديگر زخمي شدند. به عبارت ديگر بايد گفت كه نبرد مسلحانه شديدي در سال 1929 درگرفت. *بهجت: ارقامي كه دولت بريتانيا در آن موقع منتشر نمود عبارت بود از كشته شدن 62 يهودي و 15 مسلمان عرب بود. ... تا جايي كه به خاطر دارم، در آن زمان 15 عرب كشته شد و نزديك به يكصد يهودي به هلاكت رسيد.-شايد اين آمار مربوط به حوادث ديگري باشد- شايان ذكر است كه (اغلب)اعراب در اين رويداد از سلاح گرم استفاده نكردند. .. *: يهوديان چگونه كشته شدند؟ *بهجت: حمله به خانه ها صورت گرفت. *: يعني با كارد و خنجر كشته شدند؟ *بهجت: بله، درسته... *: بيشتر آنها در درگيري يا با سلاح ... كشته شدند. *بهجت: نه، آنان حتي به دنبال تشكيل كميته تحقيق درباره علل قتل بودند و يهوديان ادعا كردند كه كشته شده هاي آنان مثله شده اند. اما كميته ، كه يك كميته بريتانيايي-يهودي- عربي بود، ثابت كرد كه مثله نشده اند و هيچ گونه سلاح گرم به كارگرفته نشده است. چراكه اگر سلاح گرم استفاده مي شد،آنان به دنبال گرفتن غرامت جنگي و نيز جمع آوري سلاح ها و ... مي بودند. اين كميته ثابت كرد كه نه سلاح گرم استفاده شده و همچنين كشته شده هاي يهوديان مثله نشده اند. اما اين درحاليست كه همه اعراب توسط سلاح انگليسي ها كشته شدند. رئيس پليس وقت كه MR .Kafratta) نام داشت، خودش به تنها يي ده نفر را كشت تا اينكه تظاهرات كنندگان را متفرق كردند. در اينجا نكته ايست كه مي خواهم بيان كنم، در آن زمان شايعه شد كه جوانان تظاهرات كننده اصلا به حمله به يهوديان فكر نمي كردند، گفته مي شد كه انگليسي ها توجه آنها را جلب كردند. چرا كه در ميان نيروهاي پليس، پليس يهودي نيز وجود داشت. البته من نمي توانم اين مسآله را تأييد و يا اثبات كنم، ، جوانان به پليس[يهودي] حمله كردند، نيروهاي پليس به آنها گفتند كه چرا شما به اين حمله مي كنيد؟ اين مانند ما يك پليس است، خانه هاي يهوديان اينجاست؟ برويد به سمت آنان، ...گفته مي شود كه انگليسي ها اينگونه جوانان را به سوي يهوديان تحريك كردند... *: شما همچنان... *بهجت: نه من آنجا نبودم، اين چيزي است كه شنيده ام... *: شما اينرا شنيده ايد؟ *بهجت: اين موضوع را آن موقع شنيدم. نمي دانم چه اندازه صحت دارد، اما بعيد نمي دانم... *: من مي خواهم بدانم از اولين درگيري چه چيزي بر جاي ماند؟ شما در آن زمان بوديد و درگيري هاي سال 1929 را ديده ايد، از آن جريان چه چيزي در دل شما باقي مانده است؟ آيا در نوع تفكر شما در سال هاي پس از اين رويداد و نيز در مبارزات جنابعالي تأثير داشته است؟ *بهجت: در واقع، آنچه در قدس رخ داد، بيشتر توجه مرا به خود جلب نمود. در قدس، همانگونه كه گفتم،مشخص شد كه يهوديان سازمان يافته اند، تشكيلات نظامي دارند. هاگانا وجود داشت، اما آشكار نشده بود. و به طور سازمان يافته از سلاح استفاده شد. شما تصور بفرماييد كه انگليسي ها نيز با آنان همراه بودند. يعني در دار المعلمين، يك استاد انگليسي به نام مستر پرون MR.Peron مسلح بود و به همراه يهوديان از اين سلاح استفاده مي كرد. اين يك استاد بود. ديگر كارمندان انگليسي نيز مسلح بودند و با يهوديان همگام بودند. چرا؟ چون هرچند ما اعراب در اكثريت بوديم، اما دسيسه و برنامه اصلي اين بود كه انگليسي ها به دنبال برپايي حكومت يهودي بودند. در قطعنامه صادره از جامعه ملل در آن زمان در ژنو(ماده 2) آمده كه بريتانيا بايد شرايط سياسي و اقتصادي را در فلسطين به منظور كمك به ايجاد ميهن قومي يهود فراهم سازد. اين سند قيموميت است. نزديك 20 كشور با اين قطعنامه موافقت كردند. يعني با اعلاميه بالفور موافقت كردند. امريكا نيز با اينكه در آن زمان عضو جامعه ملل نبود، بيانيه اي ويژه صادر كرد كه قيموميت و برپايي حكومت يهودي در فلسطين را تأييد مي كند. ادامه دارد ترجمه: مرتضي حسيني به همت: محمدعلي صمدي /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]
-
گوناگون
پربازدیدترینها