واضح آرشیو وب فارسی:مهر: عضو سابق شورای امنیت ملی هند در گفتگو با مهر:
گسترش رابطه با ایران بیشتر به نفع هند است تا رابطه با آمریکا
شناسهٔ خبر: 3662974 - چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۹
بین الملل > آسیای غربی
عضو سابق شورای امنیت ملی هند معتقد است که گسترش روابط با ایران بهتر می تواند به منافع ملی هند کمک کند تا گسترش روابط دهلی- واشنگتن. خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- بنفشه اسماعیلی: «بارت کرند»، مشاور سابق شورای امنیت ملی هند، در کتاب خود تحت عنوان «Why India is not a Great Power»، «چراهند هنوز یک ابرقدرت نیست»، به بررسی مولفه هایی میپردازد که قرار گیری آنها در کنار یکدیگر هند را از تبدیل شدن به یک ابر قدرت در عرصه جهانی باز داشته است. برای روشن تر شدن بهتر این موضوع و درک بهتر نگاشته وی خبرنگار مهر گفتگویی با نویسنده این کتاب انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرد. «بارت کرند» استاد، نویسنده و محقق مطالعات امنیت ملی هند در مرکز تحقیقات سیاست دهلی و عضو سابق شورای امنیت ملی و همچنین عضو گروه تنظیم کننده دکترین هسته ای این کشور است. وی همچنین مشاور پیشین هزینه های دفاعی کمیسیون امور مالی هند و مدرس دانشگاه است و به طور منظم در بالاترین نهادهای آموزش نظامی تدریس می کند و هر ساله نیز دوره های آموزش و آشنایی با «جهت گیری استراتژیک هسته ای» را برای افسران ارشد نیروهای مسلح و کارکنان وزارت دفاع کشور هند برگزار می کند *شما در کتاب «چراهند هنوز یک ابرقدرت نیست» به بررسی قدرت نرم و قدرت سخت درهند پرداخته اید. به نظر شما ضعف در کدام مؤلفه های قدرت باعث شده که هند نتواند یک ابرقدرت باشد؟ از زمان استقلال هند، دولت تاکید بسیار زیادی بر قدرت نرم داشته است حتی به بهای اینکه قدرت سخت را از دست بدهد. این رویکرد به خودی خود سبب شد که هند نتواند تاثیر بلند مدت و مانایی در عرصه جهانی بگذارد. تاکید و ترجیح قدرت نرم بر قدرت سخت در زمان «جواهر لعل نهرو» نخست وزیر پیشین هند، به خاطر ایده آل گرایی وی بود. نهرو به خاطر طرز تفکرش دیپلماسی موثر را بر گزینه های نظامی و جنگ ترجیح می داد. رویکردی که تاثیر بلند مدتی را در سیاست هند به دنبال داشت، به طوری که سیاستمداران و نخست وزیران پس از وی نیز به دلیل نداشتن قدرت تخیل استراتژیک و راهبردی برای تشخیص نیاز های آینده کشور، همین رویه نهرو را در پیش گرفتند و در واقع این رویه به یک عادت ذهنی برای آنان تبدیل شد. تا جایی که بدون انطباق با فضای بین المللی که دائما در حال تغییر است دقیقا همان سیاستی را اجرایی کردند که زمان نهرو روی کار بود. *به چه میزان ارتباط میان قدرت سخت و قدرت نرم در تبدیل یک کشور به یک ابرقدرت نقش دارد؟ قدرت سخت و قدرت نرم دو طرف مهم قدرت ملی است. در واقع یکی بدون دیگری هیچ تاثیری ندارد. قدرت سخت درگیر مواردی مانند قابلیت های نظامی کشور از لحاظ سخت افزاری - بمب هیدروژنی و موشک های دوربرد، هواپیماهای جنگی، کشتی های جنگی، توپخانه، تانک، و غیره است. با این حال، جنبه های مهم تر قدرت سخت که من آن را کیفیت نرم افزاری می نامم – شامل چشم انداز ملی و طراحی جغرافیای سیاسی، اراده سیاسی، استراتژی، سیاست ها، برنامه های استقرار و دیپلماسی، همه و همه هدایت کننده قدرت سخت است. اگر هند همواره بر قدرت سخت و نرم افزار قدرت سخت کشور تاکید کند و در کنار آن قدرت نرم را مورد توجه قرار دهد – این ترکیب می تواند اثر بیشتری داشته باشد. با همه این اوصاف، تمدن، فرهنگ و ارزش های هند، نظام دموکراتیک و فضائل جامعه ناهمگن آن، ادبیات کلاسیک، تئاتر و موسیقی همراه با نفوذ بدون شک فیلم ها و موسیقی بالیوود به خودی خود یک منبع عظیم نفوذ هند در جهان است. *با توجه به اینکه قدرت نرم اهمیت بسزایی در دنیای کنونی دارد و متفکرانی چون «جوزف نای» نیز بر آن تأکید ویژه دارند. آیا صرف دست بالا را داشتن در قدرت نرم نمی تواند باعث ابرقدرتی کشوری شود؟ باید یادآوری کرد که جوزف نای رساله خود را با موضوع «قدرت نرم» هنگامی به رشته تحریر درآورد که ایالات متحده در اوج خود بود. اما زمینه و پیش شرط مهم و ناگفته برای موفقیت قدرت نرم آمریکا این است که ارتش نظامی بسیار قوی و قاطع یا قدرت -سخت- داشته باشد. ایالات متحده تعریف کننده فرهنگ جهانی شده است - کوکا کولا، شلوار جین، موسیقی راک، و غیره. آمریکا به دلیل حضور نیروهای نظامی و اعزام نیروهای آمریکایی در سراسر جهان یک نوع خاصی از نظم جهانی را حفظ کرده است. برخلاف، اتحاد جماهیر شوروی که قدرت نظامی فوق العاده ای داشت اما هیچ نوع قدرت نرم که مردم را جذب کند نداشت- یکی از دلایلی که این کشور در نهایت از هم پاشید. *سوال اصلی کتاب شما چه بوده است و در پاسخ به آن چه فرضیه ای مطرح شده است؟ سوال اصلی که من با این کتاب شروع به پاسخ دادن کردم این بود که- چرا، با وجود یک حضور به رسمیت شناخته شده و داشتن تمام ویژگی های قدرت های بزرگ - موقعیت جغرافیایی، جمعیت زیاد و منابع، هند یک ابر قدرت نیست؟ من هرچه بیشتر در مورد این موضوع در پرتو تاریخ کشورهای دیگر که به قدرت های بزرگ تبدیل شده اند تحقیق کردم، بیشتر متوجه شدم که هند بیش از حد به قدرت نرم خود پرداخته است و توجه کافی برای تقویت قدرت نظامی استراتژیک خود همراه با چشم انداز مکمل که توسعه دهنده چالاکی ژئوپیلیتیک و سیاست های هوشمندانه در برخورد با کشورهای همسایه برای ایجاد آرامش در ایالت های مجاور بود معطوف نکرده است. بنابراین، هند تمرکز خود را به جای به چالش کشیدن چین قدرتمند، در خنثی کردن پاکستان کوچک و ضعیف معطوف کرده است. هند به جای برنامه ریزی در مورد ایران که به مراتب به منافع ملی این کشور بهتر خدمت می کند، بیشتر سعی در راضی نگه داشتن واشنگتن داشته است- به طور خلاصه این موارد بیان می کند که چرا هند به این هدف نرسیده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]