واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
محمد هاشمی:مردم رئیسجمهوری را انتخاب میکنند نه اصولگرایان/مردم جواب هجمهها علیه دولت را در سال 96 خواهند داد
سال 96 که از راه برسد، قطار دولت یازدهم به ایستگاه آخر میرسد. دولت تدبیر و امید در حالی سال آینده برگزارکننده انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است که جدیدا با پروژه جدیدی از سوی مخالفانش مواجه شده است. پروژهای به اسم: «یک دورهای بودن ریاستجمهوری حسن روحانی!» پروژهای که البته مطرح کردنش بعد از شکست اصولگرایان در سالهای اخیر چندان هم عجیب نیست. شکستخوردگان انتخابات سال 92 که البته انتظار یک شکست دیگر را در انتخابات مجلس دهم نداشتند،
روز نو : سال 96 که از راه برسد، قطار دولت یازدهم به ایستگاه آخر میرسد. دولت تدبیر و امید در حالی سال آینده برگزارکننده انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است که جدیدا با پروژه جدیدی از سوی مخالفانش مواجه شده است. پروژهای به اسم: «یک دورهای بودن ریاستجمهوری حسن روحانی!» پروژهای که البته مطرح کردنش بعد از شکست اصولگرایان در سالهای اخیر چندان هم عجیب نیست. شکستخوردگان انتخابات سال 92 که البته انتظار یک شکست دیگر را در انتخابات مجلس دهم نداشتند، این روزها با مطرح کردن اسمهایی مانند اسحاق جهانگیری در صدد این هستند تا حسن روحانی را رئیسجمهوری چهارساله مطرح کنند و در تحلیلهایشان اختلاف میان کارگزاران و اصلاحطلبان را دلیل مطرح شدن نام جهانگیری به جای روحانی در انتخابات سال 96 میدانند. از طرفی بعضی از رسانههای وابسته به اصولگرایان هزار و یک دلیل برای ناکامی حسن روحانی و دولتش مطرح میکنند و مدعیاند ضعفهای اقتصادی، برداشته نشدن تحریمهای بینالمللی، ناکامی در روابط منطقهای، بیحاصل بودن توافق هستهای و... مواردی هستند که مردم را از دولت یازدهمیها ناامید کرده است و به همین دلیل هم حسن روحانی اولین رئیسجمهوری تک دورهای خواهد بود و شکست او در انتخابات سال آینده قطعی است.
طرح این انتقادات علیه روحانی و دولتش بعد از گذشت سه سال، موضوع چندان عجیب و غریبی نیست؛ در حالیکه مجلس دهم با قاطبه اصلاحطلبانه- اعتدالیاش هفته آینده تشکیل خواهد شد و به نظر میرسد تشدید انتقادات علیه دولت بیشتر به خاطر این است که تندروها بعد از پایان دوره هشت ساله ریاستجمهوری محمود احمدینژاد هنوز به دور بودن از قدرت خو نگرفتهاند. انتقاداتی که به نظر محمد هاشمی، رئیس دفتر آیتالله هاشمی هم بیشتر شبیه یک جنگ روانی است تا تحلیلی سیاسی. او میگوید که مردم با این هجمهها علیه دولت یازدهم آشنایی دارند و قطعا جواب این هجمهها را در سال 96 خواهند داد.
آقای هاشمی! یک سال دیگر به عمر دولت یازدهم زمان باقی است و منتقدان دولت همچنان درحال انتقاد از حسن روحانی و کابینهاش هستند و مخصوصا در دوران پسابرجام این انتقادها را به اوج رسانده و این انتقادها را در حدی گسترش دادهاند که حرف از یک دورهای شدن دولت یازدهم و شکست حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده میزنند. به نظر شما مطرح کردن این موضوع که دولت روحانی اولین دولت بعد از انقلاب خواهد بود که یک دورهای است نشانه چیست؟
از ابتدای پیروزی دولت یازدهم در انتخابات، جریان رقیب یا بازنده که امکانات زیادی را از لحاظ تبلیغات یا امکانات اداری در اختیار داشت، یک جنگ روانی علیه دولت شروع کرد که همچنان این جنگ را در جبهههای مختلف علیه دولت ادامه میدهد. از طرفی دولت قبلی یک دولت اصولگرا بود و یک سرزمین سوخته را تحویل دولت یازدهم داد. معلوم نشد حدود 800 میلیارد دلار حاصل از فروش نفت را چگونه هزینه کرد، رشد اقتصادی را منهای پنج و نیم درصد رساند، آمار بیکاری و تورم در بالاترین سطح خود بود و... بنابراین اصولگرایان برای فرار به جلو و تبرئه کردن خودشان به خاطر حمایت از دولت نهم و دهم و شخص محمود احمدینژاد، دست به سوژهسازی زده و برای دولت یک جنگ روانی در حوزه امور بینالمللی و مسائل داخلی راه انداختهاند. حتی وقتی دولت در حوزه بینالمللی دستاورد بینظیری را در تاریخ سیاسی دیپلماسی کشور به دست آورد، این مخالفان باز هم دست از انتقاد برنداشتند. یا درباره برجام و آثارش انتقاد میکنند یا بحث انرژی هستهای را پیش میکشند. این انتقادها تا جایی ادامه داشته که حتی وقتی موضوع برجام و تصویب آن در مجلس مطرح شده بود، عواملی از این افراد نسبت به افراد تأثیرگذار و خدمتگذاری مانند آقای صالحی بسیار تند عمل کردند و حتی او را تهدید کردند که بر روی او سیمان میریزند. این مواضع که از سوی این افراد در نظر گرفته شده، نشان دهنده این است که آنها به دنبال یک روش جدیدی افتادهاند که دولت را متزلزل کنند. آنها تا جایی که بتوانند در مسیر دولت سنگاندازی میکنند تا این موضوع را جلوه دهند که دولت ناکارآمد است و به همین دلیل موضوع یک دورهای بودن دولت روحانی را مطرح میکنند.
با همه این جنگهای روانی که علیه دولت همچنان ادامه دارد، به نظر شما این دست از افراد تاکنون توانستهاند بر ذهنیـت عموم مردم تأثیر بگذارند؟ منظورم این اســـت که آنها توانستهاند از سطح مقبولیت حسن روحانی در بین مردم بکاهند؟
جریان اصولگرا یا هر جریان دیگری، رئیسجمهوری را انتخاب نمیکند که آنها از همین الان به تکاپو افتادهاند تا به دولت ضربه بزنند و دولت یازدهم را دولتی تک دورهای مطرح کنند. دولت را مردم انتخاب میکنند. مردم هم نظراتشان را در همه انتخاباتهای گذشته ابراز کردهاند. دولت هنوز همان مقبولیتش را در بین مردم دارد و اتفاقا این نوع جوسازیها علیه حسن روحانی، تیم دیپلماسی دولت و دیگر اعضای بدنه کابینه و دولت، نه تنها چهره آنهارا در بین مردم مخدوش نمیکند بلکه برعکس به مقبولیت دولت در بین افکار عمومی میافزاید.
پس به نظرشما ادامه این حملات علیه دولت شاید بیشتر نشان از شکست این افراد در انتخابات سال 92 و به دنبالش انتخابات اسفندماه گذشته دارد.
این جنگ روانی از همان زمانی که دولت یازدهم تشکیل شد، شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. معلوم است کسانی که طعم شکست را چشیدهاند دست به این کارها میزنند و این حملات آنها به دولت هم برای آنها سودمند نیست و نتیجه عکس دارد. چون مردم هم دیگر به این مسائل و هجمهها آگاهند.
پس نظر شما این است که مردمی که به مسائل روز سیاسی کشور آگاهند ممکن است بار دیگر در سال 96 دست رد به سینه این افراد بزنند؟
این افرادی که هر روز یک موضوع را برای زمین زدن دولت مطرح میکنند، رسانهها و امکانات مختلفی در دست دارند که به همین واسطهها سعی در متزلزل کردن دولت و طرفداران آن دارند اما وقتی میبینیم مردم باز هم حرکت انتخاباتی خود را بعد از سال 92 در اسفند 94 تکرار میکنند، بنابراین تأثیر این انتقادات و هجمه وارد کردن به دولت را باز هم باید در انتخابات سال 96 دید.
به خاطر ادامه این جنگ روانی است که فعالیتهای سیاسی محمود احمدینژاد در این روزها بیشتر شده و حتی خبرهایی از حمایت طیفهایی از اصولگرایان از او به گوش میرسد؟
بله همینطور است؛ جنگ روانی علیه دولت ابعاد و عوامل گوناگون به همراه روشهای متفاوت دارد که یکی از این روشها هم مطرح کردن دوباره محمود احمدینژاد است. اینکه بر هر دیداری که احمدینژاد با مردم دارد اسم قیام گذاشته میشود یکی از همینروشهای جنگ روانی است.
دولت یازدهم به واسطه کنار کشیدن کاندیدای اصلاحطلبان توانست مقبولیت عموم جامعه را به دست بیاورد. در حال حاضر هم شاهد شکلگیری مجلسی با قاطبه اصلاحطلبانه- معتدل هستیم. به نظر شما تعامل دولت و نیروهای مختلف اصلاحطلبی با توجه به هماهنگ شدن بیشتر مجلس با دولت چگونه باید پیش برود؟ اصلاحطلبان در مقابل دولت چه وظیفهای دارند و بالعکس؟
از زمانی که دولت یازدهم با حمایت نیروهای اصلاحطلب شکل گرفته است، بین این دو تعامل خوبی شکل گرفته است. شاید این تعامل تا حدودی مطلوب نبوده باشد اما بد هم نبوده است و امیدواریم همچنان ادامه داشته باشد و در مجلس نیز نتیجه آن را ببینیم.
شاید مطلوب نبودن «تعامل بین دولت و اصلاحطلبان» که اشاره میکنید مربوط به برآورده نشدن انتظاراتی است که هر دو طرف از یکدیگر دارند؟
بله دقیقا همینطور است. یکسری انتظارات از سوی هر دو طرف وجود دارد که ممکن است در حد مطلوبی برآورده نشده باشد و نیاز به رسیدگی بیشتر از هر دو طرف دارد.
وقایع اتفاقیه
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]