محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842191349
روستاهای فارس محصور شده میان خشکسالی، فقر و ناامیدی/چه کسی پاسخگوست؟
واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: ایلنا گزارش میدهد: روستاهای فارس محصور شده میان خشکسالی، فقر و ناامیدی/چه کسی پاسخگوست؟ ایلنا: روستاهایی هستند که در خلسه فقر و محرومیت فرو رفتهاند و در غبار فراموشی مسئولان گم شدهاند و روستائیانی که روز و شب را بدون کار و امیدی به آینده سپری میکنند و بیتوجهی مسئولان نسبت به برنامهریزی برای بهبود شرایط، آنان را از حداقلهای زندگی محروم ساخته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برای بازدید از مناطق محروم استان فارس به همت کمیته امداد و با همراهی تعدادی از همکاران خبرنگار رهسپار وادی تاریخی فارس یکی از قطبهای گردشگری ایران میشویم. شاید در باور بسیاری از ما نگنجد که در این استان نیز فقر و محرومیت وجود دارد. شاید تصور بسیاری از مردم آن باشد که استان فارس استانی است ثروتمند با مردمانی شاد که با ورود گردشگران داخلی و خارجی برای دیدن آثار گرانبهای تاریخی و باستانی آن روز به روز بر مکنتش افزوده میشود، اما حقیقت تلخ در میان روستاهای فقیر و خشکیده با مردمانی ناامید و افسرده که در میان دشت و کوه آینده مبهم و گنگ را به نظاره نشستهاند، خفته است. آیندهای که جز با توجه مسئولان و دولتمردان هرگز روشن و تابناک نخواهد شد. قاب اول: روستای دهچاشت/وقتی ساختمان مدرسه تبدیل به دامداری میشود در ابتدای راه به روستای دهچاشت از توابع شهرستان مرودشت میرویم، جایی که به گفته منوچهر رزمجو؛ قائم مقام معاونت اشتغال کمیته امداد سعی شده از مهاجرت اهالی آن به شهر جلوگیری شود. دهچاشت روستای کوچکی است از توابع شهرستان مرودشت استان فارس. روستایی تفتیده و داغ و برهوت که اثری از شور و نشاط درآن نیست. روستا آنقدر آرام و در خود فرو رفته که حضور چند نفر از مسئولان کمیته امداد و تعدادی خبرنگار به شدت توجه اهالی را جلب میکند. روستا کاملا خاکی است. ساخت و ساز خانهها شروع شده و بعضا رو به اتمام است، اما محیط غبار زده و خالی از هرگونه سرسبزی است. توقع آسفالت بودن کوچهها انتظاری عجیب به شمار میرود.
رزمجو با اشاره به معضلات ناشی از مهاجرت روستائیان به شهرها میگوید: روستاها کانون کارآفرینی و تولید هستند و از اهداف و اولویتهای مادر کمیته امداد ایجاد اشتغال در روستاها است، زیرا وقتی روستاها سر پا باشند؛ تولید، اشتغال و پیشگیری از مهاجرت به شهر را داریم. وی در خصوص اقداماتی که کمیته امداد در روستای دهچاشت انجام داده به بحث حمل و نقل روستایی اشاره می کند و میافزاید: طی دو سال گذشته با کمک شبکه حمل و نقل روستایی و پلیس و معاونت مناطق محروم ریاست جمهوری حدود 2 تا 3 هزار خودرو در کل روستاهای کشور توزیع کرده و در اختیار مددجویانمان قراردادهایم. رزمجو ادامه میدهد: همچنین در بخش مکانیزاسیون کشاورزی سال گذشته 2 هزار دستگاه تراکتور از شرکت تراکتور سازی ایران خریدیم که در اختیار روستائیان قرار دادیم و دو دستگاه نیز در اختیار روستای دهچاشت قرار گرفت. همچنین برای احیا برخی مشاغل در زمینه دام و کشاورزی در این روستا فعالیت میکنیم، ضمن آنکه در بحث مسکن و مقاوم سازی ساختمان نیز کمیته امداد دراین منطقه فعالیتهایی انجام داده است. دهچاشت دیگر رنگ گندم و جو را نمیبیند/آب شرب شور است اما به نظر میرسد؛ هیچیک از این اقدامات کافی نیست و البته که حل تمام مشکلات روستا برعهده کمیته امداد نیز نیست و این مهم کمک سایر نهادها را میطلبد. نهادهایی که گویی دست یاری برای حل مشکلات این منطقه نمیدهند. به گفته رقیه زارع؛ دهیار روستا که دانشآموخته رشته روانشناسی است؛ روستای دهچاشت 46 خانوار و جمعیتی بالغ بر 200 نفر دارد. وی یادآور میشود که سالیان پیش خلیلیان؛ وزیر کشاورزی وقت از این روستا بازدید کرده است، دیداری که نتیجهای نداشته و همچنان روستا در محرومیت به سر میبرد. دهیار دهچاشت تاکید میکند که کمآبی و خشکسالی در استان فارس بیشترین صدمه را به روستاها زده است. او از زمانی یاد میکند که دهچاشت در تولید گندم حرف اول را در مرودشت میزده، اما حالا به خاطر خشکسالی؛ اهالی دیگر رنگ گندم و جو را هم نمیبینند. «اینجا امیدی است که به صفر رسیده» سخنی که 4 سال پیش فرماندار وقت منطقه در توصیف دهچاشت میگوید و چه توصیف دقیقی که البته برای تغییر آن باید همه نهادها و سازمانهای ذیربط دست به دست هم دهند. تلاشهای کمیته امداد یا بنیاد مسکن به تنهایی کافی نیست.
اینجا آب شرب شور است و برای تامین آب مصرفی اهالی، تانکر آب شیرین داخل مسجد گذاشتهاند که هزینهای سنگین دارد. درآمد اهالی روستا هم شامل یارانه پرداختی دولت است و مستمری ناچیزی که کمیته امداد به مددجویان خود پرداخت میکند. مردم درآمد دیگری ندارند. مهاجرت 150 خانواده دهچاشتی به شهر/ در سفره مردم نان و ماست هم نیست زارعی میگوید: با توجه به کاهش بارندگی خاک اینجا برای کاشت پسته و پرورش قارچ مساعد است و ظرفیت تولید صنایع دستی توسط بانوان نیز وجود دارد. البته وام خود اشتغالی به 5 نفر دامدار از طرف کمیته امداد پرداخته شده است. طی سالهای قبل 150 خانوار از روستا به شهر مهاجرت کردهاند. اقدامی که شاید چندان هم دور از عقل نباشد، چرا که روستا فاقد خانه بهداشت است به نحوی که دهیار منطقه میگوید: اینجا موردی داشتهایم که فرد بیمار تا رسیدن به بیمارستان مرودشت فوت شده، این درحالی است که دکتر گفته بود؛ اگر زودتر به بیمارستان میرسید؛ زنده میماند. نزدیکترین پایگاه اورژانس در مرودشت است که 20 کیلومتر با روستا فاصله دارد، اورژانس بین جادهای هم وجود ندارد. بهداشت در این روستا زیر صفر است یکی از اهالی میگوید: بهداشت ما دراین روستا زیر صفر است. بحث آموزش هم تعریفی ندارد. اینجا مدرسهای داریم که چند سالی است منحل شده، زیرا به گفته آموزش و پرورش تعداد دانشآموزان این روستا در حدی نبود که مدرسه تشکیل شود، دانشآموزان روستا ناچارند؛ برای تحصیل 10 کیلومتر مسافت را طی کنند و به روستای مجاور بروند. سرویس هم از هر دانشآموز 60 هزارتومان میگیرد. نه وزارت بهداشت و نه آموزش و پرورش هیچ یک کمکی به این روستا نکردهاند. این روستا با وجود 27 دانشآموز فاقد مدرسه است. البته ساختمان مدرسه وجود دارد، اما درب آن به روی دانشآموزان روستا بسته است. حتی سردر مدرسه را نیز برداشتهاند، زیرا آموزش وپروش تعداد دانشآموزان را در حدی نمیداند که در روستا مدرسه تشکیل شده و معلم به آن اعزام شود. آموزش و پروش ترجیح میدهد؛ ساختمان مدرسه را به اشخاص خصوصی واگذار کند که آنها هم بهترین استفاده از ساختمان مذکور را تبدیل آن به دامداری میدانند و چه تناقض تاسفآوری است که احشام در ساختمان مدرسه باشند و کودکان، آواره کوه و دشت برای رفتن به منطقهای دور برای ادامه تحصیل. زارع میگوید: سال قبل هم میخواستند؛ مدرسه را به محل نگهداری دامها اختصاص دهند که با کمک صدا و سیما توانستیم، جلوی این کار را بگیریم و اکنون مدرسه خالی است؛ هرچند که سال تحصیلی گذشته به مدت یکسال مدرسه برقرار شد، اما در سال جدید دوباره مدرسه را تعطیل کردند. تصمیمگیری در خصوص ساختمان مدرسه با اموزش و پرورش است و این نهاد پیشنهاد ما برای تبدیل ساختمان به دهیاری یا خانه بهداشت را هم نپذیرفت.
«مردم روستا به لحاظ معیشتی و مالی وضعیت بدی دارند به نحوی که گاهی سفرههایشان در حد نون و ماست هم نیست به خاطر وضع غذایی نامناسب اوضاع جسمی مردم بسیار ضعیف است. سالک هم میان مردم وجود دارد که به دلیل محرومیتهای بهداشتی است»، اینها را دهیار روستا میگوید. ترک تحصیل کودکان به دلیل عدم پرداخت هزینه سرویس مدرسه زنی از اهالی روستا خبرنگاران را که میبیند؛ سفره دلش باز میشود. شیرزنیاست؛ عصبانی و معترض و از لحن صدایش فشاری را که بر خود حس میکند؛ درک میکنی، از اینکه دانشآموزان مجبورند؛ برای درس خواندن به مناطق دور بروند، ناراضی است. با لهجه خاص منطقه خودش حرف میزند و انقدر ناراحت است که گاهی نمیتوانی سخنانش را درک کنی، میگوید: سال گذشته آموزش و پرورش قول داد؛ هزینه سرویس مدرسه ابتدایی را پرداخت کند تا عید برای هر دانشآموز 33 هزار تومان پرداخت میکرد و مابقی را خود خانوادهها تقبل میکردند، اما بعد از عید اعلام کرد که هزینه سرویس را پرداخت نمیکند؛ سرویس هم دست از کار کشید و بچههای ما دو روز وسیله نداشتند که به مدرسه بروند تا اینکه گفتیم؛ همه یارانهمان ر ا میدهیم تا بچهها به مدرسه بروند. زن همراهش را نشان میدهد و میگوید: بچه این خانم باید کلاس هفتم باشد، اما چون نمیتوانست؛ هزینه سرویس را بپردازد، ترک تحصیل کرده و روی کمباین کار میکند. زن ادامه میدهد: اینجا بیشتر جوانان روی کمباین کار میکنند؛ مابقی هم تعداد محدودی گوسفند دارند و از راه گوسفندداری زندگی میکنند؛ الان 6 ، 7 سال است که زراعت جواب نمیدهد. بیشتر مردم زمینی هم ندارند؛ بیشتر زمینها را منابع طبیعی گرفته و زمینها دست غریبهها است. از سختی زندگی مینالد از وامهایی که برای امرار معاش ناچار شده بگیرد و میگوید: اینجا بهداشت هم نداریم اهالی بیکار و بیپول هستند و توانایی هزینه درمان را ندارند. قاب دوم؛ روستای امیرسالار/"تنها حمام عمومی روستا" خراب است در ادامه بازدیدها به روستای امیرسالار میرویم از توابع شهر خفر شهرستان جهرم. برای رسیدن به روستا ساعتها راه پر نشیب و فراز را طی میکنیم. امیرسالار در میان دشت آرمیده و در میان کوهها محصور شده است. وارد روستا که میشوی، وجود کپرهای ساخته شده از چوب و سنگ توجهت را جلب میکند. به رغم ساخت و ساز مسکن در روستا توسط کمیته امداد، کپرها همچنان پابرجا هستند، البته هنوز تعدادی از خانوادهها در کپر زندگی میکنند و خانه ندارند. آنان هم که خانه دارند؛ هنوز کپرها را در حیاط خانه باقی گذاشتهاند و از آن به عنوان یک اتاق استفاده میکنند. برای ورود به کپرها باید تا کمر خم شوی. هوای موجود در کپرها نامطلوب است و اثاثیه اندک خانواده گوشهای تلنبار شده است. زندگی در این نقطه بدوی است. زنان و مردان پیر و جوان هر یک در گوشهای نشسته به فکر فرو رفتهاند. رخوت در روستا موج میزند. اثری از زندگی در روستا نیست. سیطره غم و ناامیدی را در روستا حس میکنی. این نوع زندگی خصوصا برای زنان و مردان جوان روستا رنجآور است. مردم کار و درآمد ندارند. پیرترها بیمار و چشم انتظار کمک هستند، زیرا هزینه درمان را نمیتوانند پرداخت کنند. کاووسی؛ رئیس کمیته امداد جهرم همراهیمان میکند و توضیح میدهد: مردم در آلونک زندگی میکردند. اداره آب، برق، بنیاد مسکن، اداره راه و کمیته امداد دست به دست هم دادند تا روستا احیا شود. کمیته امداد؛ مسکن ساخت و بنیاد مسکن زمین را تفکیک کرد و یک تکه زمین به اهالی داد. آب هم به روستا کشیده شده، اما هنوز روستاهای محروم هم در این منطقه وجود دارند. خانهها یک شکل و کوچک هستند و به خاطر تنگی جا وقتی مهمان میآید؛ اهل خانه دوباره در کپر زندگی میکنند.
او ادامه میدهد: در امیرسالار 200 نفر و بالغ بر 55 خانوار زندگی میکنند. در گذشته هر خانواده در یک نقطه از کوه و دشتهای اطراف زندگی میکردند، در حال حاضر هم بنیاد مسکن سایت زده و به هریک از خانوادهها زمین داده و بخش اعظمی از جمعیت به صورت متمرکز اینجا زندگی میکنند. بذر افشان؛ مدیرکل کمیته امداد فارس نیز در کنارمان است و میگوید: مردم روستا کومهنشین بودهاند. کمیته امداد باعث میشود که دستگاهها به پای کار بیایند. با پیگیری کمیته امداد بخشی از راه روستا آسفالت شده و بخشی شنریزی شده است. او به دانش آموزان امیرسالار اشاره میکند و ادامه میدهد: با کمک خیرین غذای گرم به دانشآموزان داده میشود؛ در تعدادی از روستاها نیز مدارسی تاسیس شده و سرویس مدرسه هم در اختیار دانشآموزان قرار گرفته است، بخشی از مردم روستا هنوز چادرنشین و کپرنشین هستند. مردم وضعیت مالی خوبی ندارند/بیماران با موتور سیکلت به درمانگاه می روند اهالی از دردهایشان میگویند، یکی از نبود اورژانس گلایه میکند و میگوید، اگر کسی مریض شود باید با موتورسیکلت تا درمانگاه برود. پیرزنی که از کوه و دشت آویشن جمع کرده است و تازه از راه رسیده، نگران قطع شدن یارانهاش است؛ چیزی که تنها منبع درآمدی اوست. پیرمرد و پیرزنی در حیاط خانه نشستهاند و از آنجا به این غریبههای تازه وارد که سکوت روستا را شکستهاند؛ نگاه میکنند به سراغشان میرویم. هر کدام بیش از 70 سال سن دارند. پیرمرد نحیف و بیمار است. همسرش میگوید که فرزندانشان ازدواج کرده و رفتهاند. فرزند آخرشان سرباز است. حالا تنها ماندهاند، در گذشته کوچنشین بودهاند. دام هم داشتند، اما حالا چیزی ندارند، گوشهای از حیاط خانه که با دیوار کوتاهی از به اصطلاح خیابان جدا شده به کپر خانواده اختصاص دارد که اگر مهمان بیاید؛ اهل خانه در آنجا بسر میبرند. پیرزن خانهاش را از آن آلونک بیشتر دوست دارد. او از نداشتن سرویس بهداشتی مناسب گلایه دارد. مردم امیرسالار بیشتر غذایشان نان و لبنیات است. اگر هم گوسفندی ذبح شود؛ بین چند خانواده تقسیم میشود مردم هوای هم را دارند. ای کاش مسئولان هم هوای این مردم را داشتند. دهیار منطقه یکی از دلایل فقر در روستای امیرسالار و روستاهای مجاور را نبود راه مواصلاتی عنوان و تاکید میکند که تقریبا 5 روستا با جمعیتی بالغ بر هزار و 250 نفر در این شرایط سخت زندگی میکنند.
گویا اوضاع امیرسالار با تمام مشکلات و محرومیتهایش از روستاهای مجاور بهتر است! به تازگی برق خانههایشان را روشن میکند. راه مواصلاتی نیمبندی هم دارند و 2 خانه بهداشت نیز در منطقه ساخته شده که البته از روستا دور است. روستا به لحاظ سرویس بهداشتی و حمام وضعیت خوبی ندارد. یک حمام عمومی درست شده که چند سالی خراب است. در مدرسه حمامی در حال ساخت است که هنوز تکمیل نشده. روستای امیرسالار مدرسهای با 26 دانش آموز و 3 معلم دارد. مدیر مدرسه میگوید: اینجا خانوادهها وضعیت مالی خوبی ندارند. خیرین برای تهیه لوازم تحریر بچهها کمک میکنند و با کمک آنان بچهها هر روز ناهار گرم میخورند، اما مابقی وعدههای غذایی را در خانه می خورند که با توجه به وضع مالی خانوادهها اوضاع غذایی مناسب نیست. قاب سوم : روستای طقر/ ادامه کپرنشینی به دلیل عدم اجرای طرح هادی روستا از امیرسالار خارج شده به سمت روستای طقر از دیگر توابع شهر خفر حرکت میکنیم؛ هنوز از شوک شرایط بد زندگی در امیرسالار بیرون نیامدهایم که به ما میگویند؛ روستای بعدی شرایط بدتری دارد به راستی هم چنین است.جاده منتهی به طقر آنقدر نامناسب و سخت است که ون حامل خبرنگاران طاقت نمیآورد و ناچار میشویم؛ خودرو را تغییر دهیم. برای حرکت در این جاده باید از ماشینهای سرسختتری استفاده شوند. این سوال به ذهن متبادر میشود که مردم فقیر و محروم طقر در نبود خودروهای مناسب برای رساندن خود به مراکز بهداشتی و درمانی یا هر مکان دیگر چه باید بکنند؟ مردم این روستا به دلیل نداشتن راه مواصلاتی مناسب شرایط بدتری دارند.
مردم طقر عمدتا در کپر زندگی میکنند؛ لباسهایشان مندرس است و بوی کهنگی و ناامیدی همه جا به مشام میرسد. اهالی به خصوص پیرترها پوست و استخوانند. صورتها آفتاب سوخته و درهم است. احشام اندکشان هم در آلونکهای کوچک زندگی میکنند. دام هایی لاغر و نحیف که معلوم است؛ علوفه زیادی نصیبشان نمیشود. روستا خشک و بیآب و علف است. دشتهای اطراف ترک خورده و تشنه است. روستا ساکت است و شاید صدای باد تنها صدایی باشد که سکوت را می شکند. اورژانس منطقه هم طقر را تحریم کردهاست/ مرگ کودک به دلیل بیماری ناشناخته دهیار میگوید: مردم اینجا درآمد ندارند. به دلیل خشکسالی نه کشاورزی میکنند نه میتوانند دامداری کنند. اگر کسی بیمار شود؛ باید به جهرم برود که یکونیم ساعت تا روستا فاصله دارد و در موارد زیادی نیز این روند خسارت جانی داشته است. آمبولانس هم به خاطر خاکی و نامناسب بودن مسیر به روستا نمیآید، چنانکه یکی دوسال پیش و در یک دوره بارندگی خانم بارداری که زمان وضع حملش رسیده بود؛ فوت کرد. فرزندش هم نماند چرا که نتوانستند به بیمارستان منتقلش کنند. کاووسی؛ مدیر کمیته امداد جهرم میگوید: در این روستا هنوز خانهسازی نشدهاست. برای خانهسازی ابتدا باید طرح هادی روستا در آن اجرا شود که این کار از عهده کمیته امداد خارج است. این روستا شبکه آبرسانی ندارد و باید این طرح اجرا شود تا بتوانیم شبکه آب را به روستا بیاوریم. تنها مشکل ما طرح هادی روستا است. پیرمردی با دختر معلولش در یکی از این کپرها زندگی میکنند. معلوم است که غذایی برای خوردن ندارند؛ پیرمرد بیمار است به غیر از این دختر معلول ذهنی 30 ساله سایر فرزندانش ازدواج کردهاند. دخترک گوشهای کز کرده و هیچ واکنشی ندارد. از شلوغی ناگهانی داخل کومه ترسیده است. لباسهای پدر و دختر مندرس و پاره است. همسر پیرمرد در خانه نیست. میگوید؛ برای نگهداری دام رفته است. اینجا زن و مرد همه با هم کار میکنند زنان از انجام کارهای سخت ترسی ندارند. زنان و مردان روستا مانند کوههای اطرافشان پرطاقتند، اما از نبود حداقل امکانات زندگی گلایه دارند. بهمنی دهیار روستا میگوید: اینجا پیش آمده که بچه 5 ساله به دلیل بیماری ناشناخته و نبود بهداشت از بین رفته است. هرچند که درحال حاضر هر دو هفته یکبار پزشک به روستا میآید و مردم را معاینه میکند.
کودک یکساله را از بیمارستان ترخیص نمیکنند/ پیرزنی تنها بدون شناسنامه و یارانه یکی از اهالی میگوید: بچه یکساله یکی از اهالی مشکل قلب دارد و در یکی از بیمارستانهای شیراز بستری است. باید عمل شود؛ خانواده توانایی پرداخت هزینه بیمارستان را ندارند و بیمارستان هم بچه را به خاطر مسائل مالی مرخص نمیکند، اینجا هیچ کاری برای ما نشده است. دولتمردان باید به وضع ما رسیدگی کنند و ما را ببینند. مرد ادامه میدهد: هر وقت موعد انتخابات میشود؛ سر جاده برای آسفالت کاری قیر میریزند و بعد از انتخابات همه چیز تمام میشود. ما راه و جاده نداریم به همین دلیل در طی سال یکی دو نفر به خاطر نبود راه و نرسیدن به بیمارستان جان خود را از دست میدهند. یکی دیگر از اهالی روستا پیرزنی است که شناسنامه ندارد. به همین دلیل نه یارانه به او تعلق میگیرد و نه کمیته امداد میتواند به او کمک کند. در یک اتاق کوچک که دخترش ساخته زندگی میکند. ثبت احوال هم برای صدور شناسنامه کمک نمیکند. پیرزن فقیر است و با کمک اندک اهالی فقیر روستا روزگار میگذراند و غذایش تامین میشود؛ 15 سال است که شوهرش از دنیا رفته است و این موضوع شرایط زندگی را برای او سختتر کرده است. در یکی از کپرها، خانوادهای 6 نفره زندگی میکند که به خاطر تحصیل فرزندشان به طقر آمده و در کپر زندگی میکنند. سرویس بهداشتیشان نامناسب است، جایی است با دیوارهای بسیار کوتاه و بدون دسترسی به آب. کپر کوچک است و این سوال پیش میآید که 6 نفر چگونه در آن روزگار میگذرانند؟ آب شرب نداریم/ ترک تحصیل کودکان بعد از اتمام دوره ابتدایی به دلیل دوری راه خوشبختانه طقر مدرسهای دارد که با کمک خیرین و کمیته امداد ساخته شده است. مدرسه مقداد با 6 کلاس درس و 140 دانشآموز که از سایر روستاها به این مدرسه میآیند. معلمان شب را در مدرسه میگذرانند و دو اتاق مدرسه برای استراحتشان تعریف شده است. اردشیر ستوده مدیر مدرسه میگوید: اینجا برای بعد از پایه ششم کلاسی وجود ندارد. به همین دلیل بسیاری از دانشآموزان ترک تحصیل میکنند. دانشآموزان این مدرسه هم یک وعده ناهار گرم را مهمان خیرین هستند. 24 نفر از 120 دانشآموز مقداد از مسیر دور به مدرسه میآیند. سرویسشان هم یک وانت نیسان است که به گفته مدیر مدرسه اگر خدای ناکرده اتفاقی برای این دانشآموزان بیفتد؛ مدیر مدرسه مسئول است، زیرا وانت غیرقانونی است، اما با توجه به نبود راه مواصلاتی مناسب، نیسان تنها ماشینی است که میتواند در این راه حرکت کند. اینجا امکاناتی برای شبانهروزی شدن وجود ندارد.
راه روستایی و آب بزرگترین مشکلات طقر هستند، زیرا تنها منبع آب شرب روستا در عرض چند ساعت تمام میشود و مردم بدون آب میمانند؛ 90 درصد مردم روستا مشکل مالی دارند، اما درصد کمی از آنها تحت پوشش کمیته امداد هستند. به گونهای که تنها 20 دانشآموز مدرسه تحت پوشش این نهاد هستند. ستوده مدیر مدرسه میگوید: متاسفانه ما دانشآموزان را برای متوسطه اول به خفر و جهرم میفرستیم تا در شبانهروزی درس بخوانند، اما از وقتی که این شبانهروزیها آخر هفته دانشآموزان را تعطیل میکنند؛ مشکل ایجاد میشود، چون بچهها نمیتوانند این مسیر طولانی را طی کنند به همین علت هم تعداد ترک تحصیلیها زیاد شده است. او علت تعطیلی آخر هفته شبانهروزیها را تورم و مشکلات اقتصادی عنوان میکند و ادامه میدهد: مدارس میخواهند؛ کمتر هزینه کنند، لذا بر خلاف گذشته آخر هفته را تعطیل میکنند که این مساله باعث شده دانشآموزان دچار مشکل شده و ترک تحصیل کنند. در این میان تعداد دختران ترک تحصیل کرده بیشتر است. البته خانوادهها هم کمتر به تحصیل دانشآموزان دختر اهمیت میدهند. مدرسه مقداد برای تامین هزینه کتاب 120 دانشآموزان به 2 میلیون تومان نیاز دارد که تنها 200 هزار تومان آن موجود است. سال قبل 2 میلیون تومان هزینه سرویس بچهها را نیز مدیر مدرسه پرداخت کرده است. امکانی که شاید برای سال تحصیلی جدید وجود نداشته باشد. چه کسی پاسخگوی تمام این محرومیتهاست؟ میگویند؛ مهاجرت از روستا به شهر پدیدهای نامطلوب است که حاشیهنشینی و تبعات نگرانکننده پس از آن را به دنبال دارد که سخنی درست و منطقی است، اما به جرات میتوان گفت؛ زندگی در حاشیه شهرها از زندگی در چنین روستاهایی که فاقد هرگونه امکانات زیستی و بهداشتی و آموزشی هستند به مراتب بهتر است. منظور از این سخن نه تبلیغی برای مهاجرت از روستا به شهر است و نه تشویق حاشیهنشینی، این بیانی است؛ برای نشان دادن عمق فاجعه انسانی در این مناطق. روستاهایی فرو رفته در خلسه فقر و محرومیت و گم شده در غبار فراموشی مسئولان، روستائیانی که روز و شب را بدون کار و امیدی به آینده سپری میکنند. خشکسالی توان کشاورزی را از آنان گرفته و بیتوجهی مسئولان نسبت به برنامهریزی برای بهبود شرایط، آنان را از حداقلهای زندگی محروم کرده است. حاشیهنشینی و حاشیهنشینان را مسئولان از یاد نبردهاند و ولو به حرف درباره شرایط زندگی این قشر صحبت میکنند، اما گویا این روستائیان محروم از حداقلهای زندگی در ادبیات مسئولان نیز به فراموشی سپرده شدهاند. در حاشیه شهرها هنوز نشانی از زندگی وجود دارد؛ حتی اگر زندگی پر از آسیب باشد، اما در این روستاها هیچ نشانی از هیاهوی زندگی نیست، کودکان آموزش درست نمیبینند، حتی آبی برای آشامیدن وجود ندارد، سرویس بهداشتی پدیدهای لوکس به شمار میرود!
اگرچه به همت کمیته امداد در این روستاها اتفاقاتی افتاده و بعضا ادارات دولتی هم کمکهایی کردهاند، اما تمام این اقدامات ناکافی است. این افراد در میان کوه و دشت محصور شدهاند. اگر حادثهای پیش آید تا رسیدن به اولین مرکز بهداشتی یا پایگاه امن، فرسنگها فاصله دارند. چه کسی پاسخگوی تمام این محرومیتها و مسئول برنامهریزی برای مقابله با این فقر و فرسودگی است. به راستی مسئولان مربوطه برای راهسازی، انتقال آب شرب به این مناطق یا برقرسانی به آنها چه تدبیری اندیشیدهاند؟ وزارتخانههای آموزش و پروش و بهداشت برای این روستاها چه کردهاند؟ شاید عدهای از یاد برده باشند که مردم این سرزمین تنها در شهرهای بزرگ و کوچک یا روستاهای آباد زندگی نمیکنند. کاش مسئولان به یاد بیاورند؛ مردمانی را که سالهاست در پس کوهها یا در دل دشتها و درهها در نهایت فقر و غم زندگی میکنند؛ نیازمند دستانی گرم و قدرتمند هستند که مشکلات را کنار زده تا زندگی کنند نه فقط زنده بمانند. شاید فردا روز که تمام روستاها خالی از سکنه شدند، کشاورزی و تولیدات روستایی به صفر رسید و جمعیت کلان شهرها به مرز انفجار رسید برای فکرکردن به مصائب روستائیان دیر باشد. در این میان کمکهای هموطنان خیرمان برای یاریرسانی به این عزیزان از یاد رفته نیز میتواند؛ موثر باشد. تا شاید هزینه کتاب دانشآموزان تامین شده و دیگر کودکی یکساله در بیمارستان میان مرگ و زندگی سرگردان نباشد. آری شاید یاری هموطنان نیز نقطه امیدی برای اهالی چنین روستاهایی باشد. گزارش: شادی مکی
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ ۱۲:۲۵:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
صفحات پیشنهادی
معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان در گفتوگو با فارس: انتشار عکس افراد در تلگرام باعث ایجاد مقایسه و دلسردی میان
معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان در گفتوگو با فارس انتشار عکس افراد در تلگرام باعث ایجاد مقایسه و دلسردی میان زوجها میشود معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان با انتقاد از عدم وجود نظارت بر روی فعالیت کانالهای تلگرامی گفت انتشار عکس دختران و پسران در کانالهای تلگرامی باعث مقایسهعکسی از نوجوانی سردار ملی - پایگاه خبری خلیج فارس
خلیج فارس ستارخان متولد ۲۸ مهر ۱۲۴۵ با نام اصلی ستارخان قره داغی از سرداران جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملی است وی با ایستادگی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز جان فشانی های بسیاری کرد متن خبر نداردیکشنبه ۲خرداد۱۳۹۵کسی که با آبروی انقلاب، علما و میاندوآب بازی می کند، خائن است/ اجازه ماندن خائنان در میاندوآب را نمی دهم - پای
امام جمعه میاندوآب گفت آن فرد و کسی که با آبروی این شهر آبروی انقلاب و آبروی علما آبروی حوزه و روحانیون بازی می کند خائن بودم و اجازه ماندن در این شهر را ندارد به گزارش زرین خبر حجت الاسلام والمسلمین حمید حسن زاده در جمع مردم این شهر در مصلی امام خمینی ره میاندوآب با بیانپلیس آگاهی فارس پرده از راز 28 فقره سرقت منزل برداشت
به گزارش خبرگزاری برنا ازفارس سرهنگ سیروس حیدری اظهارداشت در پی وقوع چند فقره سرقت سریالی منزل در محدوده شرق شهرستان شیراز شناسایی و دستگیری سارقان در دستور کار ماموران پلیس آگاهی استان قرار گرفت وی ادامه داد پس از بازدید کارآگاهان از صحنه های سرقت مشخص شد سارق یا سارقان پسفارس گزارش میدهد روستاهای ساحلی بردخون در مسیر پیشرفت و توسعه
فارس گزارش میدهدروستاهای ساحلی بردخون در مسیر پیشرفت و توسعه برخی از روستاهایی که در مسیر جاده ساحلی بردخون به دیّر قرار گرفتهاند خالی از سکنه شده و تعدادی از روستاهای دیگر نیز بهمرور خالی میشوند و جمعیت آنها به شهرهای بردخون و دیر مهاجرت میکنند به گزارش خبرگزاری فارس ازفارس گزارش میدهد تببرفکی، بیماری مشترک میان انسان و دام نیست/ هشدارهایی در زمینه مصرف فرآوردههای دامی
فارس گزارش میدهدتببرفکی بیماری مشترک میان انسان و دام نیست هشدارهایی در زمینه مصرف فرآوردههای دامی شیوع تببرفکی در برخی شهرهای مازندران نگرانیهای بسیاری در ارتباط با مصرف شیر و گوشت به وجود آورده است اما هیچگونه نگرانی در ارتباط با مصرف شیر و گوشت وجود ندارد چرا که تببرفآغاز طرح واکسیناسیون بر علیه تب برفکی در استان فارس
مدیر کل دامپزشکی استان فارس از شروع طرح واکسیناسیون همزمان و فراگیر تب برفکی در جمعیت نشخوارکنندگان گوسفند و بز و گاو وگوساله این استان خبر داد به گزارش خبرگزاری برنا از فارس دکتر یعقوب مهندس اظهار داشت تب برفکی از بیماری های مسری و ویروسی دام است که در صورت شیوع خسارات اقتصخشکسالی،بهانه مسئولان کشاورزی فارس شده
استان فارس حتی نیازهای خودش را در خصوص محصولات حیاتی نمی تواند برطرف کند تأمین محصولات استان های دیگر و کشور پیش کش تابناک فارس به نقل از شیرازه کارگروه اقتصاد مقاومتی بسیج دانشجویی پیام نور شیراز درخصوص وضع نابسامان کشاورزی استان فارس بیانیه تحلیلی صادر کرد در بخشی از این بیانوزیر جهاد کشاورزی در پاسخ به فارس وزارت جهاد مسئول گران فروشی برنج در بازار نیست/توپ گرانی کالا سرگردان میان د
وزیر جهاد کشاورزی در پاسخ به فارسوزارت جهاد مسئول گران فروشی برنج در بازار نیست توپ گرانی کالا سرگردان میان دو وزارت صنعت و جهاد وزیر جهاد کشاورزی در مورد گران شدن برنج ایرانی در بازار گفت وزارت جهاد مسئولیتی در بازار داخل و برخورد با گران فروشی ندارد بلکه وظیفه تنظیم میزان صادمدیرکل صنایع لوازم خانگی به فارس خبر داد جزئیات اختصاص یک میلیون کارت خرید کالا از اردیبهشتماه/ میانگین اعتبا
مدیرکل صنایع لوازم خانگی به فارس خبر دادجزئیات اختصاص یک میلیون کارت خرید کالا از اردیبهشتماه میانگین اعتبار کارتها ۶ میلیون تومان بازپرداخت ۲۴ ماهه شد مدیرکل صنایع فلزی و لوازم خانگی وزارت صنعت از اختصاص یک میلیون و ۵۰ هزار عدد کارت خرید کالا به کارکنان آموزش و پرورش اعضای-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها