واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سرمقاله و يادداشت هاي روز برخي روزنامه هاي كشور دريك نگاه
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): برخي روزنامه هاي كشور روز دوشنبه در سرمقاله ها و يادداشت هاي روز خود به موضوع بايد ها و نبايدها ، رابطه اصولگرايي و جنگ اعتبارنامه ها و سريال بسته اي و فضاسازي رسانه اي پرداختند.
روزنامه رسالت
روزنامه رسالت درسرمقاله روز خود به قلم "صالح اسكندري" تحت عنوان بايد ها و نبايدها
با مثال زدن از كشور چين مي نويسد: چين از سال 1979 يعنى همزمان با انقلاب اسلامى ايران سياستهاى اقتصادى پيشرفته خود را به اجرا گذارد و امروز اين كشور به يك قدرت اقتصادى مطرح در معادلات بين المللى تبديل شده است.
اين سرمقاله مي افزايد: اما اين اصلاحات هيچگاه نافى نظارت عاليه و اقتدارگراى دولت كمونيستى چين نبود. خشونت سياسى و برخوردهاى پرهزينه دولت با شهروندان چينى باعث شده است كه يك انتظام ملى در تمام عرصه ها بر اين كشورحاكم شود.
در بخشي از اين سرمقاله مي خوانيم : جمهورى اسلامى ايران پس از گذشت سه دهه از عمر خود با چالش كارآمدى دستگاه اقتصادى روبه رو است. اگر بر اساس سياستهاى كلى اصل 44 قانون اساسى كه توسط مقام معظم رهبرى تبيين شده و براى دولت نقش حداقلى و صرفا تنظيمى قائل است مفروضى عينيت يافته در نظر بگيريم، راهكار تحقق انتظام اقتصادى در كشور چيست؟
اسكندري دراين سرمقاله مي نويسد: حل المسائل چينى خاطره اقتصاد رضاخانى و يا چيزى شبيه به آن را در اذهان عمومى زنده مى كند، اما آيا اين الگو برازنده عناصر تشكيل دهنده اقتصاد ايران است? برخوردها چكشى در اقتصاد در قرن بيست و يكم با يك اقتصاد مردمى واقعى منافات دارد. در الگوى توسعه ليبرالى نيز يك سياست بسته و يك اقتصاد باز توصيه مى شود. البته تا زمانى كه جامعه به حدى از رشد و بلوغ اقتصادى برسد.
درادامه سرمقاله مي خوانيم :مهندسى جزء به جزء نهادهاى انتظامى در اقتصاد كشور متكى بر يك الگوى توسعه بومى واسلامى شايد عاقلانه ترين و واقعى ترين طرح كلانى است كه مى تواند متضمن يك اقتصاد پاك و مردمى باشد. اما در فقدان يك الگوى همه جانبه نگر و كلان براى انتظام اقتصادي، رونمايى و بزرگنمايى چالشهاى كشور در اين زمينه و تزريق آنها در درون دالانهاى اجتماعى به جز كاهش سرمايه هاى اجتماعى و بى اعتمادى مردم به نظام اقتصادى نتيجه اى در پى ندارد.
درپايان سرمقاله امده است: در واقع تبيين غير شفاف مفاسد اقتصادي، تامل طولانى دستگاههاى قضائى براى احترام به حقوق شهروندى و فقدان يا ضعف نهادهايى كه بايد آنها را در جامعه تصريح كنند موجد فضايى در جامعه است كه مردم را نگران مى كند. از سويى زمانى كه مجارى رسمى براى اعلام اسامى واقعى مفسدان اقتصادى مسدود است فضا براى سوء استفاده دشمنان، فرصت طلبان و شايعه سازان فراهم مى شود.
****
روزنامه مردم سالاري
در يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم حسين رهنورد تحت عنوان "رابطه اصولگرايي و جنگ اعتبارنامه ها" امده است:رويارويي نمايندگان اصولگرا و تلاش براي رد اعتبارنامه يكي از نمايندگان منتسب به اين جناح از سوي ديگر هم جناحي ها، اگرچه پس از دو هفته به پايان رسيد ولي علاوه بر آن وقت و انرژي بسياري از مجلس تلف كرد.
در بخشي ازاين يادداشت روز مي خوانيم : شروع داستان از اعتراض يكي از نمايندگان اصولگراي تهران به اعتبارنامه نماينده ماه نشان آغاز شد كه در ادامه نماينده مزبور هم به اعتبارنامه نزديك به 20 نفر از نمايندگان ديگر اصولگرا (كه اكثرا از اعضاي هيات رئيسه بودند) اعتراض كرد.
اين يادداشت روز مي افزايد: مشكلاتي كه با اين اعتراضات بروز كرد باعث دخالت رئيس مجلس و توافق طرفين مبني بر پس گرفتن اعتراضات شد و بدين ترتيب اعتبارنامه نمايندگان به تصويب رسيد اما نماينده اول باز هم روز گذشته سعي در عدم تصويب اعتبارنامه نماينده ماه نشان كرد و اگرچه در نهايت اعتراض او و همراهانش به جايي نرسيد اما دو ساعت از وقت جلسه علني مجلس را گرفت.
دراين ياداشت روز مي خوانيم :اين البته بحثي جزئي است و اثبات اين كه اصولگراها تا چه حد با الفباي اصولگرايي آشنا هستند، دردي از كسي درمان نمي كند. درد اصلي، وضعيتي است كه مردم امروز با آن روبه رو هستند و چشم اميد به مجلس تازه دوخته اند تا شايد كمي از مشكلا ت و معضلا ت اقتصادي و اجتماعي آنها بكاهد اما اصولگرايان مجلس كه روزگاري به مجلس ششم اعتراض مي كردند كه همت و توان خود را صرف داستان هاي سياسي مي كنند، امروز خود به اين بليه دچار شده اند.
درپايان اين يادداشت روز امده است:اينجاست كه اين هشدار را بايد به نمايندگان مجلس هشتم داد كه مبادا چنين آغازي، بازگو كننده اين واقعيت باشد كه بعضي نمايندگان قصد دارند مجلس هشتم را هم به سرنوشت مجلس هفتم دچار كنند تا چهار سال بعدتنها تاسف از اتلاف وقت ، انرژي و خاطره اي از مجلس ناكارآمد و ضعيف در تاريخ باقي بماند.
****
روزنامه قدس
درسرمقاله روزنامه قدس به قلم غلامرضا قلندريان تحت عنوان "سريال بسته اي، فضاسازي رسانه اي" امده است:سفر پر هياهوي خاوير سولانا، مسؤول سياست خارجي اتحاديه اروپا و نماينده فعلي گروه 1+ 5 به تهران همراه با مديران سياسي 5 كشور از 6 كشور عضو اين گروه -به استثناي آمريكا -كه به منظور تسليم بسته گروه ياد شده با هدف خروج پرونده هسته اي ايران از بن بست و تداوم مذاكرات با هدف برد- برد صورت گرفت، انعكاس رسانه اي داخلي و خارجي وسيعي داشته است.
دربخشي ازاين سرمقاله امده است:اكنون با موضعگيريهاي گسترده از سوي دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي مبني بر خط قرمز تعليق، بايد اذعان كرد مقوله تعليق صرفاً واكنش يك مقام ديپلماتيك نيست، بلكه موضوعي است كه در ميان نخبگان دولتي و غيردولتي، افكارعمومي و گروه هاي سياسي به عنوان يك مطالبه ملي از حاكميت، مطرح مي باشد.
اين سرمقاله مي افزايد: گزارشهاي متعدد و مكرر آژانس انرژي هسته اي، به عنوان مرجع حقوقي و فني، تاكنون بارها بر صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته اي ايران تأكيد داشته و جمهوري اسلامي نيز همواره بر شفاف سازي تأكيد كرده است.
درادامه سرمقاله مي خوانيم :دولتهاي غربي نبايد اين مهم را فراموش كنند كه 4 سال تلاش براي توقف پروژه هسته اي ايران بي نتيجه بوده است و بايد با احترام به حقوق ملتها، ضمن شناسايي حق آنان، از تخريب مسير تعاملات ديپلماتيك بين كشورها پرهيز كنند.
درپايان اين سرمقاله آمده است: اميد مي رود گام جديد غربيها با سخنان آقاي سولانا به عنوان رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا مبني بر به رسميت شناختن حقوق هسته اي ايران پس از ماراتن نفسگير هسته اي قابل تحقق باشد. نبايد فراموش كرد، هيچ مشوقي نمي تواند جايگاه اقتدار و منافع نظام را جبران كند، غني سازي اورانيوم حيثيت نظام است و مورد اجماع مردم و همه گروه هاي سياسي درون نظام بوده و به هيچ وجه عقب نشيني از آن، پذيرفتني نيست.
شبد**1536**1647
دوشنبه 27 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]