واضح آرشیو وب فارسی:هورنیوز: قطعاً اعتقاد ما این است که «بومی، ایرانی است که همه جای وطن جایگاه اوست» که البته اگر سهم خواهی را رها و بدنبال کردن انتخاب فردی شایسته و همره با سیاست های دولت کریمه بپردازیم.به گزارش هورنیوز – بیش از ۱۳ روز از استعفاءبرکناری ناگهانی «عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان» می گذرد، برکناری که بسیار شتاب زده صورت گرفت. باتوجه به خبرها، تحلیل ها و گزارش های مختلف که در چند روز گذشته مخابره شده به بحث انتخاب استانداری شایسته و توانمند با آگاهی و شناخت کامل از ظرفیت های بسیار عظیم و قابل توجه استان خوزستان می پردازیم و قطعا اعتقاد ما بر اینست که « جای جای ایران متعلق به همه ی ایرانیان متشکل از اقوام مختلف است » و همانگونه که من خوزستانی بعنوان یک ایرانی حق دارم در هرکدام از مناطق کشورم ایران زندگی کنم و به فراخور مدرک، تخصص، تجربه، توان و علایق به کار و اشتغال در بخش های دولتی و خصوصی مشغول شوم، خوزستان نیز مستثنی از ایران نیست و قطعاً متعلق به همه ی ایرانیان است. اما به نظر میرسد استفاده از نیروهای ساکن استان خوزستان در صورت دارا بودن مدارک، توانایی، تخصص و مشخصه های لازم دیگر به دلیل آشنا بودن با ظرفیت ها و استعدادهای استان خوزستان مطلوب تر می باشد. لذا نباید به گونه ای رفتار نماییم که در ذهن هموطنان و بخصوص مسئولان ارشد نظام «جمهوری اسلامی ایران» این موضوع به گونه ای شکل بگیرد که استان خوزستان منطقه ای جدا از ایران می باشد و بعضی ها به نحوی رفتار نمایند که اگر فردی به سمتی همانند «استاندار خوزستان» از هموطنان غیرساکن استان منصوب گردید، خوزستان دچار بحران و مشکلات مختلف میگردد. قطعاً بوجود آوردن این نگاه به استان خوزستان، امر درستی نیست و همه میدانیم تمامی مردم ما بدنبال حل مشکلات و استفاده بهینه از امکانات و ظرفیت های استان می باشند. فلذا به نظر میرسد نباید اجازه داد گروهی با انگیزه های مشخص و عریان و همینطور « زیاده خواهی » های همیشگی خود نسبت به تحمیل گزینه ای ناتوان بعنوان استاندار خوزستان با استفاده از ابزار احزاب و گروه های سیاسی اقدام نمایند. هرچند که با بررسی گزینه های پیشنهادی گروه های مدعی استفاده از نیروی بومی به این مطلب میرسیم که بعضی از این افراد که امروز برای تصدی پست حساس و مهم استانداری خوزستان مطرح هستند، چندین دهه است که تهران نشین هستند و حتی مدعیان و حامیان استفاده از اینها اکثراً مرکز نشینند و با نگاه منصفانه به بعضی از عزیزان اقوام مختلف ایرانی از جمله اصفهانی ها، خمینی شهری ها،یزدی ها و غیره که صدها سال است در خوزستان زندگی میکنند و در مقایسه با مدعیان بومی بودن پایتخت نشین بسیار بومی تر و صاحب حق تر نیز می باشند. چرا که زندگی، سرمایه و دار و ندار خود را در استان خوزستان نگه داشته اند و در تحمل فجایع و مشکلات خوزستان سهیم هستند ولیکن آن افراد مدعی به جزء در زمان سهم خواهی ها و انتخابات ها رنگ خوزستان و مشکلاتش را ندیده اند. این روزها گروه های مختلفی در استان خوزستان با تعیین تکلیف برای دولت، گزینه های خود را اعلام میکنند و جالب اینست که، برای این درخواست خود، از کلمه «باید» استفاده میکنند و منت حمایت خود را برای پیروزی این دولت میگذارند ولیکن جالبتر این موضوع است که دکتر حسن روحانی رای بسیار پایینی در انتخابات ریاست جمهوری در خوزستان کسب نمود و همه ی این افراد در ستادهای دیگر مشغول بودند. گروهی میگوید استاندار خوزستان باید عرب باشد ، گروهی میگوید باید اصلاح طلب باشد ، دیگری میگوید استاندار باید اصولگرا باشد و همینطور ده ها و شاید صدها اظهار نظرات غیرکارشناسانه و البته گروهی دیگر که صرفاً نگاه قومی دارد و طی یک تاکتیک نخ نمای سیاسی در استان خوزستان یک گزینه قومی را صرفاً برای استفاده بعنوان سپر بلا مطرح کرده اند، در خفا نزد گزینه های مطرح غیر بومی رفته و رایزنی های مختلفی از جمله ارائه نام ۸ نفر از یک قوم خاص برای بکارگیری در سطوح عالی مدیریت استان انجام داده اند، که براستی وقتی اینگونه رفتارها را میبینیم باید به حال زار این استان گریست و نا غافل یاد این شعر استاد شهریار می افتیم : عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران / ساده دل من که قسم های تو باور کردم به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود / زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم دیگر نکته ی قابل توجه اینست که این گروه ها هیچکدام دغدغه ی توسعه استان خوزستان را از جهات مختلف مانند مشکلات عمرانی این استان مظلوم و محروم ندارند و تنها بدنبال سهم خواهی خود هستند. گروهی در خوزستان متأسفانه وقتی مطرح میگردد که استاندار بومی باشد، بلافاصله خواستار استانداری از قوم عرب یا لر خوزستان می باشند و برای آنها نیز فرق نمیکند که این شخص توانمندی ها و شاخصه های یک مدیر ارشد اجرایی را داشته باشد یا خیر. جای سوال است که چرا نمیگوییم استاندار خوزستان یک فردی باشد که توان اجرایی بالا، نگرش مدیریتی کلان داشته باشد، حال از هریک از اقوام غیور ایرانی باشد. چرا دوستان اینطور القاء میکنند که استان خوزستان فقط قوم لر و عرب است و فقط این قوم ها باید سهم در تمام مناصب استان داشته باشد؟ با نگاهی اجمالی به گزینه های مطرح شده این گروه ها، براحتی میتوان پی به اهداف و سهم خواهی های سیاسی و بعضاً اقتصادی این جریانات برد. بطور مثال ما در مردمان عرب خوزستان که از اقوام غیور ایرانی هستند، نخبگانی بسیار متعهد، مدیر، مدبر و ولایت مدار از سلایق مختلف سیاسی مانند آقای «فرامند هاشمی زاده» که براستی استادی ارزشمند در عرصه مدیریت کلان اجرایی هستند یا آقای «سیدخلف موسوی» شهردار فعلی کلانشهر اهواز که از مدیران با سابقه استان خوزستان می باشد و یا نخبه ای مانند «سید احمد موسوی» با کوله باری از تجربه های خرد و کلان در عرصه ها و سطوح مخلتف مدیریتی کشورمان و یا آقایان «محمدرضا موالی زاده» ، «فواد کرمی» و «جمال عالمی نیسی» که نیازی به معرفی ندارند، را داریم و همینطور ده ها نخبه ی دیگر از فرزندان عرب خوزستان، چرا باید فردی را مطرح کنیم که در دوره ی مدیریت طولانی مدت خود در یکی از ادارات کل استان، وضعیت آن اداره کل را به حالتی بسیار ضعیف رساند که در رتبه بندی کشور تنزل داشتیم !!! آیا بهتر نیست اگر قرار هم باشد که نگاه قومی داشته باشیم، حداقل از نیروهایی توانمند استفاده کنیم. یا گروهی دیگر شخصی را در استان خوزستان مطرح کرده اند که در زمان تکیه ی ایشان بر حساس ترین و ارشدترین سمت «سیاسی و امنیتی» در خوزستان، ضعیف ترین عملکرد ممکن را داشته که حاصل تدابیر و مدیریت ضعیف این عزیز، حوادث و فجایع سالهای ۸۱ تا ۸۴ استان خوزستان بود، حال این عزیز باید استاندار خوزستان و رئیس شورای تامین شود و شخصی مانند «ولی الله شجاع پوریان» که از نخبگان بنام کشورمان در عرصه های اجرایی و مدیریتی می باشد و یا مدیری مانند «محمدرضا شمسایی» مدیرعامل فعلی سازمان آب و برق استان خوزستان که براستی استاد اجرا و عمران و مدیریت کلان است که اتفاقاً از فرزندان بومی این استان زرخیر (بهبهانی) و هم قوم آن برادر گرامی هستند مطرح نگردند؟ مگر در قوم لر که جمعیت عظیمی در استان خوزستان هستند و همیشه در وفاداری و دلدادگی به نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه فقیه زبانزد خاص و عام بوده اند، نخبگان توانمندی ترجیحاً از همفکران دولت نداریم ؟ افراد ارزشمندی مثل «امین بیانک» مدیرعامل فعلی پتروشیمی غدیرکه از مدیران ارشد اجرایی کشور با کارنامه ای درخشان یا «امیدوار رضایی میرقائد» که از نخبگان و مفاخر علمی و توانمند کشورمان در عرصه های مختف علمی و اجرایی میباشد و مدیری توانمند مانند «علی عماد» که از مدیران با سابقه سیاسی،اجتماعی و عمرانی این استان است یا «فریدون حسنوند» با تجارب ارزشمند ۳ دوره نمایندگی مجلس و استانداری و ده ها نیروی ارزشمند از سایر اقوام ایرانی استان خوزستان که از سرمایه های ارزشمند این مرز و بوم هستند، چرا از این افراد نامی برده نمی شود و تنها از برخی که در جلوی چشم ها هستند نام برده و مطرح میگردند؟ قطعاً اعتقاد ما این است که « بومی، ایرانی است که همه جای وطن جایگاه اوست » که البته اگر سهم خواهی را رها و بدنبال کردن انتخاب فردی شایسته و همره با سیاست های دولت کریمه بپردازیم. استان خوزستان مهد «رادمردان» و «شیر زنانی» است که با توان بالای مدیریتی قادر هستند حتی در سمت هایی بالاتر از استاندار خوزستان و در جایگاه های وزارت و غیره انجام وظیفه نمایند.
شنبه ، ۱خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هورنیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]