محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803249857
کسب مقام اولی در جشنواره شعر ” قافیه های گم شده ” توسط بانوی کنگانی - پایگاه خبری و تحلیلی جنوب استان بوشهر
واضح آرشیو وب فارسی:ثلاث: به گزارش ثلاث، جشنواره ی شعر “قافیه های گمشده” در شهر رامهرمز برگزار شد و بانوی کنگانی موفق به کسب رتبه اول گردید. در این دوره که ۳۵۰ اثر به دبیرخانه جشنواره ارسال شد که در دو بخش کلاسیک و آزاد مورد داوری قرار گرفت. در این جشنواره اثر بانوی کنگانی، سیده محبوبه بصری در بخش شعر آزاد در بین ۴ اثر برتر قرار گرفت و نهایتا موفق به کسب مقام اول شد. سیده محبوبه بصری متولد تیرماه ۱۳۶۸ ، بوشهر و ساکن کنگان است که در حال حاضر عضو انجمن شعر و ادب بندر کنگان نیز می باشد . اسامی برترین ها در بخش کلاسیک : سیده محبوبه بصری مصطفی سمندی فرزانه شریفات محمدحسین بیگدلی اسامی برترین ها در بخش سپید : پویا اقرایی ثریا عبدی نرگس موسوی غزل زهیری اثر سیده محبوبه بصری که در بخش پایانی جشنواره بعنوان شعر برتر در سبک کلاسیک انتخاب شد: هر نیمه شب از کوچه ای تاریک رد میشد یک زن که رمز بوسه هایت را بلد میشد یک زن که از پیراهنت رد لبم را .. ، نه ! ای وای اگر یک روز میفهمید ،، بد میشد !! در جوهر خودکارهایم غوطه ور بودی هر شب دعا میخواندم اما بی اثر بودی بت میشدم ! بر شانه ی شیطان ، تبر بودی دست خدا هم بر سرم ، سنگ لحد میشد باید خودم را پرت میکردم به آغوشت باید سرم را وصله ی ناجور ، بر دوشت من وحی منزل بودم و با جیغ ، در گوشت باید ندای من به دنیا گوشزد میشد دیوار ، بعد از شانه هایت حامی درد است آغوش وا کن ، سینه ام سونامی درد است هر بار ، حرف آخر این کوچه “برگرد” است هر بار دیواری که بر این راه ، سد میشد .. پا بر زمین کوبیده ام ، خلخال بفروشم کنج خیابان ها نشستم ، فال بفروشم یک زن ، زن ناشی ، جنون بسته در بخت و محکوم اقبالی که زندان ابد میشد .. کنج خیابان ، دوش تا دوش تو میرفتم پرت حواسی رفته، از هوش تو میرفتم میرفتم و میکشتم و فرسنگ تا فرسنگ این شهر ، زیر پای من دارالجسد میشد !!
جمعه ، ۳۱اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ثلاث]
[مشاهده در: www.salas.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]
-
گوناگون
پربازدیدترینها