واضح آرشیو وب فارسی:55 آنلاین: زنان غربی که به عضویت داعش درمی آیند، فریب مردها را نخورده اند و به زور به عقد آن ها درنیامده اند. آن ها با اختیار خود به این گروه پیوسته اند.55آنلاین: زنان غربی که به داعش می پیوندند چه می خواهند؟ یک نظریه مهم این است که خواسته "حقیقی" این زنان هم بستری است. نظریه دیگر این است که آن ها نمی دانند واقعاً چه می خواهند، زیرا همسرانشان به جای آن ها تصمیم می گیرند.در هر دو نظریه یک تناقض وجود دارد: چگونه ممکن است زنی که درگذشته از حقوق دموکرات و برابر برخوردار بوده است، اکنون به عضویت گروهی درآید که با حمایت از آن ظلم و ستم نسبت به خود را (زنان) افزایش می دهد؟ این تصور که دختران غربی طرفدار داعش "تنها به دنبال خوش گذرانی هستند" نظریه ی شازیا میرزا کمدین بریتانیایی است که آخرین برنامه اش "کاردشین ها مرا وادار کردند" نام دارد. عنوان این برنامه به کامنتی از یک دخترمدرسه ای در شرق لندن اشاره دارد که در فوریه 2015 به سوریه گریخت. شهیما بگیوم درباره خواهر گمشده خود شامیما می گوید: " او همیشه برنامه کاردشین ها و چیزهای این شکلی تماشا می کرد و ما اصلاً در خانه نشانه ای از افراط گرایی در او نمی دیدیم". این کامنت درون مایه اصلی برنامه شازیا میرزا شد: تمام دختران غربی که به داعش می پیوندند همان دغدغه های انسانی و پیش پاافتاده ی دوستان غیر- جهادی خود را دارند؛ مخصوصاً درباره عشق. شازیا میرزا می خواهد بگوید گروه داعش برای نوجوانانی مانند بگیوم تنها یک بحران نوجوانی دیگر است. او می گوید گروه داعش برای آن ها مانند یک گروه پسرانه است- با این تفاوت که اسلحه دارند. شازیا میرزا در مصاحبه اخیر خود گفت: "حرف من آن قدر هم دور از ذهن نیست. باید قبول کنیم که مردانِ وحشی داعش برای این دخترها جذاب هستند. آن ها مردانه و ریش دارهستند و اسلحه دارند و دخترها از این چیزها خوششان می آید. پس جواهرات مادرانشان را می فروشند و بلیطی یک طرفه به سوریه می خرند تا نان حلال بخورند! این دخترها گمان می کنند به یک کلوپ تفریحی در ایبیزا می روند... آن ها مذهبی نیستند، فقط شهوت گرا هستند" این نظریه خنده دار است و البته شازیا میرزا هم یک کمدین است. اما این مسئله یکی از انگیزه های مهم زنان غربی برای عضویت در این گروه تروریستی است. در گزارشی منتشرشده از بی بی سی نیوز نایت در مارس 2015 نیز به این موضوع اشاره شد که "جنگجویان جذاب داعش می توانند دختران بریتانیا را به افراط گرایی بکشانند." دلیل دیگر برای جدی نگرفتن این دسته از دخترها وزنان غربی این است که آن ها از طریق اینترنت به عقد مردان مرموز و جذاب داعشی درمی آیند و باور می کنند که حکومت اسلامی راه حل تمام مشکلاتشان است. در مارس 2015 هیلی ریچاردسون در نیوزویک نوشت: "مبارزان داعش از تاکتیک های اینترنتی کودک آزاران برای کشیدن دخترها به سمت اهداف مدنظرشان استفاده می کنند." سارا خان بنیان گذار و مدیر سازمان ضد افراط گرایی NGO می گوید: "درست همانند کودک آزاران، قربانی های خود را اینترنتی عقد می کنند و سپس زنان را به ترک خانه و پیوستن به این گروه ترغیب می کنند. مردان داعش از طریق رسانه های اجتماعی و چت روم ها با زنان ارتباط برقرار می کنند و به تدریج اعتماد آن ها را به دست می آورند." این نوعی افراط گرایی جنسیتی است: مردهای غربی توسط زنان داعشی اغفال نمی شوند. این شیوه مختص زنان است. تنها زنان اند که کمبود مشارکت در مسائل سیاسی را حس می کنند و بنابراین به داعش می پیوندند. مشکل داستان عقد اینترنتی این است که نقش افراط گرایی زنان در این جریان را اساساً منفعل و مبهم جلوه می دهد و به میزان بالای زنانی که "خواهران" را به عضویت در این گروه تشویق می کنند، توجهی ندارد. همچنین تصویری غیرواقعی از زنان و دخترانِ جوانی که "هدف قرار می گیرند" و اغوا می شوند، ارائه می دهد. اما آنچه ما درباره افراط گرایی می دانیم چیز دیگری است: که نیروهای بالقوه خود به دنبال پیام و رابط هستند (و اینکه آن فرد راهنما و رابط معمولاً یک ناشناس در اینترنت نیست، بلکه اغلب دوستی مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده است). در سال گذشته، زمان بسیار زیادی را صرف دنبال کردن فعالیت های زنان غربی و حامی داعش در رسانه های اجتماعی کردم که بخشی از یک پروژه تحقیقاتی بزرگ تر درباره گرایش فرهنگ غرب به داعش است (از زمان آغاز این مطالعات بسیاری از اکانت های اینترنتی آن ها بسته شده است). آنچه این زنان می خواهند کاملاً روشن است. این زنان علاوه بر اینکه برده خواسته های جنسی خود و قربانی دسیسه درنده ی مردان هستند، به عضویت این گروه تروریستی درمی آیند چون عقیده دارند کار درستی است- زیرا ارزش های گروه داعش برخلاف دموکراسی های لیبرال و سکولاری که در آن زندگی کرده اند، برایشان بامعناست. آن ها آزادی نمی خواهند (آنچه محققان قدیمیِ لیبرال نام " آزادی منفی" به آن داده اند و آن را انجام هرآن چه فرد می خواهد تا زمانی که به افراد دیگر صدمه ای وارد نشود، تعریف می کنند). حقوق و برابری زنان هم نمی خواهند. این زنان تبعیت و فرمان برداری می خواهند. برای مثال ام المثنی دختر بیست ودوساله بریتانیایی و دانشجو که اوایل سال گذشته به سوریه رفت را در نظر بگیرید. چند ماه قبل از رفتن به سوریه، در پیام های توییتر خود بخشی از موضوعات درسی دانشگاه را قرارداد. این پست تصویرِ جالبی از ذهنیت ضد فمینیست زنان غربی که به داعش پیوسته اند، نشان می دهد: " موضوع درس امروز حقوق و برابری زنان بود... درس گروهی آغاز شد.. استاد شروع به صحبت درباره تفاوت های جنسیتی و نقش آن در جامعه کرد. باشه، من گوش می دهم و یادداشت برمی دارم؛ اما معنی اش این نیست که افکار و ایدئولوژی های محدود تو را قبول می کنم. اندکی بعد استاد سؤالی مطرح کرد... " اگر یک فمینیسمت هستید دستتان را بلند کنید". می خواستم بلند بخندم که خوشبختانه زیر نقابم پنهانش کردم. اکثر زنان، 20/18 دستشان را بالا بردند. من کاری نکردم و همه به من نگاه کردند. احساس غرور می کردم و برای روحشان دلم می سوخت... اینجا بود که ماجرا جالب شد. استاد گفت هر کس فمینیست نیست دلیلش را بگوید. همه به من نگاه کردند... و من گفتم اسلام تمام حقوق من به عنوان زن را به من داده است و من در جامعه احساس برابری و آرامش می کنم. برایشان از حقوق مردان وزنان در اسلام گفتم. برایشان توضیح دادم زن ها نباید در هر کاری که مردها می توانند انجام دهند رقابت کنند و سعی کنند آن را انجام دهند. برایشان گفتم که چگونه جامعه غربی ذهنشان را معیوب کرده که همیشه احساس ضعف کنند و به دنبال پول باشند و با مردان رقابت کنند. اگر در واقعیت جایگاه خود را به عنوان یک زن می دانستند، این همه شکایت نداشتند. این حرف ها را زدم و همه سعی کردند نظرات مرا رد کنند. این فمینیست ها بسیار گمراه اند!" مسائل ممنوعه و حرام برای این زنان اغلب حول محور برابری جنسیتی است. آن ها ترکیب جنسیتی را یک "بیماری" می خوانند. در عکس های توییتر، حتی چشم هایشان را آشکار نمی کنند، چه برسد به چهرهایشان. از مردها می خواهند به طور مستقیم به آن ها پیام ندهند. این زنان تنها به دلایل شازیا میرزا به داعش روی نمی آورند، بلکه به این دلیل که کاملاً با عقایدشان در انسجام است. آن ها دقیقاً به دلیل وجود قوانین سخت مرد سالانه به این گروه روی می آورند. اسکات آتران انسان شناس دانشگاه آکسفورد و مرکز تحقیقات ملی فرانسه در تحقیق جدید خود این زنان را " فرا- فمینیست" (Post-Feminist) می خواند. او می گوید: " آن ها از دوران به ظاهر بی پایان بدون تفکیک جنسیتی و فرهنگ نامعلوم خسته شده اند. اما گروه هایی مانند داعش و القاعده خط قرمز کاملاً مشخصی دارند: مردها مرد هستند، وزنان زن. یعنی مردها مبارز وزن ها مادر هستند که وظیفه شان به گفته ام المثنی "بزرگ کردن نسل بعدی شیرها در حکومت اسلامی است." او گفته است: " هدف من این است که پسران زیادی داشته باشم و همه آن ها را درراه خدا به خدمت حکومت اسلامی درآورم." ام المثنی این برچسب را برای پست توییترش گذاشته بود: #اهداف حقیقی زنان. این پست نشان می دهد که برخلاف تصور آتران و دیگر محققان، زنان داعش مخالف خشونت این گروه نیستند. برعکس، بسیاری از زنان این خشونت ها را توجیه می کنند و حتی به تبلیغ آن می پردازند. بزرگ ترین نگرانی این زنان مربوط به دنیای مادی است که آن را خراب و فاسد می دانند. برای همین است که نقاب زنان نماد و سمبلی بسیار مهم است: یک سپر محافظ در برابر فساد دنیا. با وجود تلاش های زیاد برای فرار از تأثیرات آلوده کننده دنیای مادی، این زنان به طرز عجیبی تحت تأثیر آن قرار دارند. از فناوری استفاده می کنند و با وجود تمام تلاش ها برای داعشی سازی ظاهر و باطنشان، همان طور که میرزا به طنز می گوید، همزمان در درون تمام این زن ها یک کیم کاردشیان وجود دارد. آن ها جزئیات کم اهمیتی از زندگی روزانه خود را ثبت می کنند، با استایل جدید نقاب های خود سلفی می گیرند و عکس غذاهایی که درست کرده اند را پست می کنند و مرتباً به خواهران خود درباره "جاسوس ها" هشدار می دهند. یک زن حامی داعش ویدئویی 9 ثانیه ای از اتاق خود به اشتراک گذاشت که در آن تعداد زیادی از کتاب های حدیث، محرابی برای حکومت اسلامی و چندین جعبه کفش ورزشی نایک دیده می شد. این زن با تمام وجود ارزش های داعش را قبول دارد، اما کفش های نایک را هم خیلی دوست دارد؛ البته نه به اندازه Iphone 6! منبع: فرارو
جمعه ، ۳۱اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: 55 آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]