واضح آرشیو وب فارسی:تارود: بی پرده گفت شخصاً عارف حق ندارد و نمی تواند ریاست را رها کند چراکه منفعت عارف ایجاب می کند رییس باشد و حتی عارف باید در این راه دست به انتحار بزند، در دنیای سیاست جایی برای ماندن ندارد و البته باز هم بواسطه خیانت اصلاحات به وی، بازنده اول و آخر عارف است. به گزارش پایگاه خبری تارود ، هرچند انصراف اجباری در انتخابات ۹۲ اسباب دلخوری عارف را به همراه داشت اما کسب رتبه اول در انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه تهران، خاطره تلخ گذشته را به کلی از یاد معاون اول دولت اصلاحات پاک کرد و او سرمست از نتیجه حاصله و با نیم نگاهی به پیروزی های لیست اعتدالی اصلاح طلبی؛ در بعضی حوزه های انتخاباتی، چشم به کرسی ویژه مجلس دوخت و منتظر ماند که نتایج دور دوم نیز مشخص شود. در این وضعیت، شاید این خیال را هم در ذهن بال وپر می داد که به پاس ایثار اجباری گذشته، روحانی نیز حمایت از ریاست او را سرلوحه کار قرار دهد و از طرفی با استمداد از هنر سیاست ورزی و لابی بتواند کار رئیس مجلس نهم را یکسره کند. اما صداهایی از گوشه کنار و به ویژه از اردوگاه اصلاح طلبی به ناگاه عارف را به خود آورد و بر خیالات خوش او مهر تردید زد. چراکه بعضی از اصلاح طلبان با محاسبات صورت داده اوضاع را برای ریاست عارف مناسب تشخیص نداده و علت ترک میدان در سال ۹۲ را، کماکان موجود می دانستند؛ آن ها حتی معتقد بودند که در صورت رأی آوری هم عارف نباید فکر ریاست را در سر بپروراند. این تحلیل ها کم کم در رسانه ها برچسب مرد انصرافی را برای عارف به ارمغان آورد اما عارف ماجرا به هیچ قیمتی راضی نبود که فردین جبهه اصلاحات باقی بماند [۱] ؛ و بدین ترتیب او درصحنه ماند و باقدرت به کار ادامه داد و در ادامه این روند، نتایج دور دوم، اندکی او را دلگرم تر نمود اما هنوز برای بالا رفتن از پله های کرسی ریاست مجلس تعداد قابل توجهی صندلی احساس می شد و اینجا بود که پرچم دار گفتمان این روزهای اصلاحات، چاره کار را القا پیروزی در انتخابات دید؛ او اظهار نمود که بر اساس آمار دور اول و دوم انتخابات، احتمال حضور ۱۶۸ نفر، در لیست امید وجود دارد ؛ آماری که با آمار هم حزبی های عارف چهل پنجاه نفر تفاوت داشت. [۲] در این میان دولت نیز ضمن قدردانی از اقدامات لاریجانی در مجلس نهم، نامی از او به میان نیاورد اما عارف این روزها همچنان، با کورسویی از امید قصد ادامه رقابت با دولت و مرد لابی گر مجلس را در سر دارد ولی بااین همه، این هفته، او نظر مثبت بعضی تحلیلگران اصلاح طلب، نسبت به لاریجانی را تاب نیاورد و آن ها را تحلیلگران عافیت طلب توصیف کرد. [۳] دراین بین، یکی از موضوعات جالب، عافیت طلب خواندن صادق زیباکلام و عباس عبدی از سوی فردی بود که عنوان اصلاح طلب بدلی را از سوی هم مسلکان خود یدک می کشید. [۴] عارف در حالی زیباکلام را عافیت طلب شمرد که بنا به اظهارات زیباکلام: “ عرصه سیاست و کنش اجتماعی یک عرصه کامل و ایده آل نیست. ایده آل من نه تنها آقای روحانی نیست بلکه حتی عارف و خود رئیس دولت اصلاحات هم نیست. ایده آل من اسلاو هاول، آنگ سان سوچی، مهدی بازرگان، مهاتما گاندی و نلسون ماندلاست؛ اما اینقدر عقلم می رسد که در ایران فعلی دنبال مهدی بازرگان نباشم. اگر در ایران فعلی به دنبال نلسون ماندلا باشم و چون در میان نامزدها نیست رأی ندهم، در آن صورت با دست خودم به آقای دکتر جلیلی یا حداد عادل رأی داده ام “ . همچنین عافیت طلب خواندن عباس عبدی ای که از باب نمونه طرح خروج از حاکمیت را در دوران اصلاحات دنبال می کرده است از سوی شخصی چون عارف که اصلاح طلبی قلابی لقب گرفته شگفتی ناظران سیاست داخلی را در پی داشت. عافیت طلب خواندن امثال زیباکلام و عبدی از سوی عارف علاوه بر مضحک بودن، منفعت فردی عارف در قضیه ریاست مجلس را نشان می دهد تا حدی که او در راستای منطقی جلوه دادن تصمیم خود، به این اظهارات نیز متمسک شد؛ “ شخصاً حق ندارم به خواست مردم بی توجهی کنم! و مطمئناً بر اساس مطالبه اکثریت جامعه که به دنبال تغییر در مجلس بودند. “ [۵] با این تفاسیر باید بی پرده گفت شخصاً عارف حق ندارد و نمی تواند ریاست را رها کند چراکه منفعت عارف ایجاب می کند رییس باشد و حتی عارف باید در این راه دست به انتحار بزند، در دنیای سیاست جایی برای ماندن ندارد. منبع: مشرق نیوز /
چهارشنبه ، ۲۹اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تارود]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]