تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):قرآنى كه بر پيامبر نازل شد... عزتى است كه هوادارانش شكست نمى خورند... .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819635251




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عقب نشینی اشرف غنی در مقابل جنبش روشنایی - روزنامه تعادل


واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه تعادل: گروه جهان هزاران نفر در کابل و بامیان افغانستان در اعتراض به تغییر مسیر خط انتقال برق ترکمنستان به افغانستان، موسوم به توتاپ، از بامیان به سالنگ تظاهرات کردند. اشرف غنی، رییس جمهوری افغانستان، با توقف این پروژه کمیسیونی را مسوول بررسی دوباره این طرح جنجالی کرده است. به گزارش رسانه های افغانستانی، با فراخوان جنبش موسوم به روشنایی برای برگزاری تظاهرات گسترده در روز دوشنبه شب هنگام تمام مسیرهای منتهی به کاخ ریاست جمهوری، وزارت دفاع، وزارت کشور و مناطق دیپلمات نشین کابل با چیدن کانتینر ها بسته شده بود. حامیان عبور خط برق از بامیان می گویند این مسیر علاوه بر اینکه برق را به بامیان و ولایت های همسایه می رساند، موجب توسعه این ولایت محروم هم می شود و جاده، سرمایه گذاری بین المللی، توجه و توریسم هم با آن می آید. آنها معتقدند که سیاست دولت تبعیض آمیز است و چون ولایت بامیان هزاره نشین است، فقیر مانده و محرومیت زدایی از شهرهای هزاره نشین اولویت دولت نیست. در بین موافقان اما گروهی نیز هستند که معتقدند نباید به این مساله به صورت قومی نگاه کرد و باید منافع ملی افغانستان را در نظر گرفت. این افراد نتیجه می گیرند منافع افغانستان هم در این است که این خط از بامیان بگذرد. جنبش روشنایی و تئوری توطئه جریان اعتراض به تغییر مسیر انتقال برق توتاپ از مسیر بامیان به سالنگ که نام حرکت اعتراضی خود را جنبش روشنایی نهاده اند، اغلب هزاره ها هستند که استدلال می کنند اعتراض شان به برنامه های توسعه نامتوازن در کشور و دولت است که در زمینه تخصیص پروژه های عمرانی، هیچ توجهی به مناطق مرکزی نمی کند. در این میان دولت غنی که بارها تلاش کرده مسوولیت تغییر مسیر انتقال برق آسیای میانه را به دوش دولت حامد کرزی بیندازد، می گوید: اگر اکنون مسیر قبلی مجددا انتخاب شود، زمان و هزینه های اقتصادی اضافی را به دولت و مردم تحمیل می کند. منتقدان می گویند که ضعف دولت غنی در این جاست که نمی تواند به درستی توضیح بدهد چرا دولت، وزارت انرژی و آب و برق از مسیر بامیان صرف نظر کرده و مسیر کوهستانی و پر مشقت سالنگ را انتخاب کردند و هنوز هم بر این مسیر تاکید دارند؟حمید خاوری در روزنامه هشت صبح افغانستان می نویسد: «برخی تلاش دارند که اعتراض های جنبش روشنایی را قومی خوانده یا به دخالت های خارجی نسبت دهند اما این اعتراض ها هر چه باشد نمی توان آن را به سفارتخانه های خارجی نسبت داد، زیرا اعتراض مردم مناطق مرکزی، به بی توجهی دولت به بازسازی این مناطق در یک دهه گذشته سابقه داشته و موضوع تازه یی نیست. همچنین اعتراض به تغییر مسیر انتقال برق موجه است و دولت باید توضیح قانع کننده به مناطق مرکزی ارائه کند. از سوی دیگر، اعتراض ها به این دلیل گسترده شده که سازمان دهندگان از انگیزه های بالای سیاسی و قومی برخوردار هستند و خود را به صورت تاریخی مغضوب حکومت مرکزی و تبعیضات قومی تلقی می کنند و بر این باورند که اگر در اعتراض خود جدی نباشند، حکومت همواره آنها را نادیده خواهد گرفت.» از همگرایی منطقه ای تا نارضایتی داخلی رحیم حمیدی نیز در افغانستان دیلی با اشاره به اهمیت پروژه توتاپ برای کشورش می نویسد: با چرخش قدرت و روی کار آمدن حکومت وحدت ملی تحول مهم و اساسی در سیاست خارجی افغانستان اتفاق افتاد. رییس جمهوری روابط افغانستان با کشورهای دیگر را اولویت بندی کرد. کشورهای همسایه در اولویت قرار گرفت. بر نقش گذرگاهی افغانستان در انتقال انرژی و وصل کردن آسیای جنوبی به آسیای مرکزی تاکید شد. تبدیل کردن افغانستان به گذرگاه انتقال انرژی آسیای مرکزی به آسیای جنوبی دارای پیامدهای مثبت و منفی برای افغانستان است. این پیامدها عبارتند از: نخست؛ مهم ترین پیامد مثبت انتقال انرژی آسیای مرکزی به آسیای جنوبی از مسیر افغانستان شکل گیری همگرایی منطقه یی است. در شرایط کنونی افغانستان مرکز ثقل تنش ها و منازعه منافع کشورهای مختلف است. انتقال انرژی مورد نیاز کشورهای آسیای جنوبی از مسیر افغانستان می تواند منجر به کاهش تنش و منازعه در کشور شود. این نگاه خوشبینانه است. از این طریق، حکومت مرکزی می تواند با فشار و تهدید قطع انرژی پاکستان و دیگر کشورهای آسیا ی جنوبی را وادار به همگرایی و اتخاذ سیاست صلح آمیز کند. از این جهت، سیاست غنی در مورد تبدیل افغانستان به گذرگاه انتقال انرژی آسیای مرکزی به آسیای جنوبی پیامد مثبت را برای افغانستان به دنبال دارد. اما با این شرط که حکومت مرکزی افغانستان بتواند از آن به عنوان ابزار فشار استفاده کند. این ابزار اما، در کوتاه مدت جوابگو خواهد بود. زیرا کشورهای آسیای جنوبی همانند هند و پاکستان از جمله کشورهایی هستند که رآکتورهای هسته یی دارند. در درازمدت آنها می توانند از نیروی هسته یی انرژی مورد نیاز خود را تامین کنند. دوم؛ سرمایه گذاری در افغانستان با موانع و مشکلات فراوان مواجه است. جدا از مسائل امنیتی یکی از بزرگ ترین موانع، فقدان زیربناست. کمبود انرژی یکی از این موارد است. انتقال انرژی آسیایی میانه بخشی از انرژی مورد نیاز افغانستان را نیز می تواند تامین کند که این گونه مشکل بزرگ زیربنایی در راستای سرمایه گذاری در افغانستان برطرف می شود. سوم؛ پیامد منفی تبدیل افغانستان به گذرگاه انتقال انرژی افزایش نارضایتی در درون جامعه افغانستان است. لازم است که هماهنگی جدی میان سیاست خارجی و سیاست داخلی صورت گیرد. برای مردم تنها تبدیل شدن افغانستان به گذرگاه انرژی مهم نیست. اکنون ما شاهد نارضایتی مردم از حکومتهستیم. نمونه عینی آن برق 500کیلوولت ترکمنستان است. حکومت درصدد است تا برق 500 کیلوولت ترکمنستان را از مسیر سالنگ عبور دهد. در حالی که قبل از آن شرکت فیشنر آلمانی مسیر سمنگان-بامیان-میدان وردگ را مناسب دانسته بود. این مساله منجر به تقابل حکومت با مردم شده است. این نارضایتی اما، تنها محدود به این مورد نمی ماند. در آینده اگر حکومت مرکزی سیاست های در راستای توزیع عادلانه برق در سراسر کشور را روی دست نگیرد و زمینه های سرمایه گذاری در کشور را فراهم نکند اعتراض ها ادامه خواهد یافت. این مساله اما، قابل مهار است. حکومت با هماهنگی سیاست داخلی و خارجی و تدوین سیاست ها برای استفاده درست و منوط به تغییر در زندگی شهروندان بر آن فایق خواهد آمد. اما در صورتی که سیاست های تبعیض آمیز و ناعادلانه در پیش گرفته شود، اعتراض ها همچنان ادامه خواهد داشت و حکومت مرکزی از سوی افکار عمومی تحت فشار خواهد بود. بنابراین، سیاست خارجی کشور در قبال انرژی و تبدیل کردن افغانستان به گذرگاه و مسیر انتقال انرژی آسیای مرکزی به آسیای جنوبی معقول و عقلانی به نظر می رسد. اما فقدان هماهنگی میان سیاست خارجی و داخلی باعث افزایش تنش ها و کشمکش ها خواهد شد. تنش ها اما، تنها به تقابل حکومت با مردم ختم نخواهد شد بلکه باعث ایجاد شکاف اجتماعی میان گروه های اجتماعی می شود. از همین رو کارشناسان محلی معتقدند حکومت مرکزی مسوولیت دارد که هم میان سیاست خارجی و سیاست داخلی خود هماهنگی ایجاد کند و هم در توزیع انرژی سیاست های عادلانه یی را در پیش بگیرد.


دوشنبه ، ۲۷اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روزنامه تعادل]
[مشاهده در: www.taadolnewspaper.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن