واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
«قطرهای از دریا» در بازار نشر/ درسی که امام(ره) درباره حق داد
شناسهٔ خبر: 3659255 - دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۸
فرهنگ > کتاب
کتاب «قطره ای از دریا» شامل خاطراتی از زندگی شهید حاج صادق امانی با تدوین جواد اسلامی توسط انتشارات فاتحان منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «قطره ای از دریا» شامل خاطراتی از زندگی شهید حاج صادق امانی با تدوین جواد اسلامی چندی پیش توسط انتشارات فاتحان منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب خاطراتی از شهید حاج صادق امانی شهید امربه معروف و نهی از منکر پیش از انقلاب را در بر می گیرد و در مجموعه کتاب های «ستارگان اصناف و بازار» به چاپ رسیده است. شهید امانی به اعتقاد بسیاری از هم رزمانش، از جمله شهید بهشتی، مصداق واقعی حزب اللهی به مفهوم پس از انقلاب بود. او در تمام طول بازجویی، مبارزه دیگری با رژیم پهلوی داشته تا ضمن بیان دقیق حرکت برخاسته از اعتقادات مذهبی و مبارزه با رژیم، کوچک ترین ردی برای یافتن دیگر همراهان نشان ندهد. عناوین خاطره های این کتاب به ترتیب عبارت است از: هجرت پدر به تهران، تولد؛ دوران کودکی، آثار جنگ جهانی دوم در زندگی، جضور دائم در بازار و ادامه تحصیل شبانه، حضور فعال در جامعه، امربه معروف و نهی از منکر(تشکیل گروه شیعیان)، جدا شدن از گروه شیعیان، شهادت نواب و فراری شدن هاشم آقا، کلاسهای آموزش سخنوری و اردوهای تفریحی، اردوهای خودسازی، خرید منزل در کوچه کبابی ها، تعمیر مسجد شیخ علی، خرید منزل جدید در کوچه غریبان، فوت آیتالله بروجردی، ازدواج، در مکتب خمینی، سفر مکه، تولد فرزند فوت پدر، پیروزی در گام اول مبارزه، اولین درس ها از اصول مبارزه، رفراندوم، گروههای ده نفره خمینی یا تشکیل هیئت های موتلفه، شرافت خون ریخته شده در راه خدا، اساسنامه و شورای مرکزی، تسلیم مرگ با دلی آرام، آخرین وداع. در قسمتی از خاطره «اولین درس ها از اصول مبارزه» می خوانیم: هفته بعد که که صادق و دوستانش خدمت حاج آقا روحالله بودند، گروه دیگری نیز از هیئت دماوندی ها آمده بودند. صادق با برخی از چهرهها آشنا بود، اما همه را نمی شناخت. صادق اسلامی گفت: «حضرت آقا! رفقای ما برای ادامه مبارزه آماده اند؛ حتی تا آنجایی که اگر لازم باشد و امر بکنید، بمب بندند به خودشان و بروند زیر ماشین شاه بخوابند و ماشین او را منفجر کنند.» در ادامه مطلب و گفتن کلماتی چون؛ حضرت آیت الله تا آخرین نفس، تا آخرین نفر، تا آخرین قطره خون، ما در خدمت شما هستیم، بعضی اعضای گروه دیگر برآشفتند. احمد ساعی نژاد به اعتراض گفت: «چرا دروغ می گویی؟ نکن این کار را.» یکی از علما که در کنار آیتالله بود، خطاب کرد: «در خدمت حضرت آیت الله این صحبت ها را نکنید.» حاج آقا روح الله گفت: «شما ساکت بمانید. بگذارید بحثشان را بکنند، اما بدانید؛ بحث یعنی حق جویی. یعنی وقتی شما برادرتان دارد صحبت می کند، اگر حق جو باشید، گوش می کنید. نکند حقی که شما دنبال آن می گردید، از زبان برادرتان صادر شود و خدا از زبان برادران حق را به شما برساند. اما اگر بخواهید حرف خودتان را به کرسی بنشانید، این جدل است و اگر ادامه پیدا کند، جدل محرّم است و جلسه حرام می شود. آن وقت من می روم. اما تا وقتی بحث کنید، من می نشینم. بحثتان را بکنید.» صادق اسلامی در پاسخ به ساعی نژاد گفت: «چرا توهین می کنید؟ تو مرا می شناسی که می گویی دروغ می گویم؟»... این کتاب با ۲۲۴ صفحه مصور، شمارگان ۳ هزار نسخه و قیمت ۸۰ هزار ریال منتشر شده شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]