واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: برداشت واقعي از برجام
اظهارنظر در مورد دستاوردهاي برجام و همايش سفراي ايران در برخي كشورها كه به ارتباط برجام و اقتصاد مقاومتي اختصاص يافته، تلاش دارد تا تصاويري مجازي از يك رخداد مهم در منافع ملي ايران به نمايش بگذارد.
نویسنده : هادی محمدی
اظهارنظر در مورد دستاوردهاي برجام و همايش سفراي ايران در برخي كشورها كه به ارتباط برجام و اقتصاد مقاومتي اختصاص يافته، تلاش دارد تا تصاويري مجازي از يك رخداد مهم در منافع ملي ايران به نمايش بگذارد. اين در حالي است كه دو عنصر اصلي و مرتبط با نتيجه عملي برجام از يكسو كشورهاي غربي و مؤسسات مالي آنها و از سوي ديگر فعالان اقتصادي و تجاري و بازرگاني ايراني تأكيد دارند كه نه اجازه همكاري و تعامل مالي با ايران دارند و از اين سو نيز همه مسيرهاي قراردادهاي جدي با كشورهاي خارجي در ايران مسدود است. براي پايان دادن به اين مجادله توهمگونه، صرفاً از اين جهت كه نميتوان منافع ملي كشور را به بازيهاي سياسي سپرد، در استدلالي ساده بايد به نتيجه روشني رسيد.
مسئله اين است كه توافق هستهاي در مسيري دو ساله با طرفهاي 1+5 و در واقع با امريكا به نتيجه رسيده است و اكنون طرف ايراني با دستهاي خالي از دستاوردهاي واقعي و اصلي برجام به دنبال راهحل اين مشكل است. طرفهاي امريكايي ميگويند آنچه را به اجرا گذاشتهاند، عين محتوا و مفاد برجام است و طرف مذاكرهكننده ايراني هم به جاي مطالبه نتايج واقعي در لغو تحريمها مطالبهگري اخلاقي ميكند. حال سؤال اصلي اين است كه يا محتواي برجام در موضوع لغو تحريمها از صراحت روشني برخوردار است و طرف امريكايي با فريبكاري و نقض تعهدات، طرف ايراني را محروم كرده است يا اينكه در محتواي برجام، چنين مفهوم و محتوايي وجود ندارد يا از صراحت كافي برخوردار نيست. در حالت اول اگر تيم مذاكرهكننده و دولت روحاني معتقد است كه مفاد برجام از صراحت كافي برخوردار است، چرا به مطالبه اخلاقي غيرالزامآور بسنده كرده و طرف امريكايي را متهم به نقض برجام نميكند و از مجاري پيشبيني شده در توافق يا كشورهاي عضو 1+5 فشار مؤثري به امريكا وارد نميكند؟ آيا بايد منتظر نشست تا اروپاييها در رايزني يا التماس از مقامات امريكايي اجراي تعهدات را درخواست كنند يا با وجود نقض تعهدات بايد اجازه دهيم با زيادهخواهيهاي استعماري برجامهاي 2 و 3 و 4 را در رؤياهايشان دنبال كنند؟
اگر فرضيه و حالت دوم مبني بر اينكه در توافق هستهاي چنين مفادي وجود ندارد ولي اكنون از امريكا، انتظار لطف داريم، بايد پرسيد كه تيم مذاكرهكننده و دولت روحاني چه پاسخي براي اين كوتاهي در منافع ملي و فلسفه اصلي مذاكره و توافق با 1+5 دارند و چرا با اينكه در مفاد برجام چنين دستاوردي وجود ندارد، با افكار عمومي و بخشهاي اجتماعي و اقتصادي در كشور بازي تبليغاتي كرده و ابتدا همه چيز را به توافق گره زدند و پس از توافق نيز رؤياي لغو تحريمها را يك رخداد واقعي نشان دادند؟
در هر دو حالت، دولت روحاني بايد پاسخ دهد كه به جز منافع ملي در مذاكرات هستهاي كه فداي بيمسئوليتي و سهلانگاري شدهاند، اقتصاد كشور و معيشت آحاد جامعه را نهتنها در دو سال گذشته، بلكه در دو سال يا كمتر از رياست آقاي روحاني باقيمانده با ريسك و تهديدات اقتصادي جدي روبهرو كرده است. با اينكه در همايش نمايشي وزارت خارجه براي سفرا بر افزايش صادرات نفتي تأكيد ميشود، ولي پاسخ نميدهند كه در صادرات 2 ميليون بشكهاي نفت، امكان جابهجايي پول و انتقال آن به داخل كشور يا بهكارگيري اين سرمايههاي ملي در مناسبات با ديگر كشورها را نداريم، يعني صادرات نفت را افزايش دادهايم ولي پولي را به دست نميآوريم. به نظر ميرسد در هر دو حالت، يك سناريوي سوم از سوي نخبگان جامعه بايد مورد بحث و بررسي قرار گيرد و آن اينكه اگر با برجام، ايران بايد هنوز در تحريم باقي بماند، چرا بايد به بقيه تعهدات برجام پايبند باشيم؟
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]