تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا مى‏توانى بكوش كه صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فريب و نيرنگ كسى نباشد؛ چرا كه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798578935




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تاثیر بداهه پردازی تئاتر در تاریخ سینمای مستقل / از ژان لوک گدار تا جان کاساوتیس - پایگاه خبری مجلس مازندران


واضح آرشیو وب فارسی:مازند مجلس: مازندمجلس: تام جارویس در نگاهی به ˝سایه ها˝ جان کاساوتیس ۱۹۵۹، فیلمی پیشتاز در سینمای مستقل آمریکا دارد به تاثیر بداهه پردازی تئاتر در تاریخ سینمای مستقل آمریکا می پردازد.مازندمجلس :سرویس تئاتر هنرآنلاین: تام جارویس در نگاهی به "سایه ها" جان کازاوتس ۱۹۵۹، فیلمی پیشتاز در سینمای مستقل آمریکا دارد به تاثیر بداهه پردازی تئاتر در تاریخ سینمای مستقل آمریکا می پردازد. او در این مقاله با بیان جمله ای از جان کازاوتس می گوید: "ما از نظر تکنیکی همه چیز را اشتباه انجام دادیم… تنها کار درست ما این بود که گروهی جوان و سرشار از زندگی را جمع کردیم که می خواستند کار معناداری انجام دهند." "سایه ها"، فیلمی که کازاوتس خود سرمایه گذار آن بود، به عنوان یکی از اولین فیلم هایی که خارج از سیستم استودیویی هالیوود ساخته شد، فیلمی پیشتاز در تاریخ سینمای آمریکا به شمار می رود. کازاوتس در راستای رویکردی که تحت تاثیر تئاتر بود، بازیگرانی آماتور و دوستانش را در مطالعه ای نیمه بداهه درباره سه خواهر و برادر در نیویورک در دهه ۵۰ میلادی به کار گرفت. "سایه ها" با سرمایه ای اندک در آپارتمان کازاوتس و در خیابان های منهتن فیلم برداری شد، درحالی که دوستانش اطراف را می پاییدند تا مبادا پلیس بیاید و آن ها را دستگیر کند. در تیتراژ پایان فیلم "سایه ها"، کازاوتس با شیطنت اعلام می کند: "فیلمی که تماشا کردید یک کار بداهه بود." اگر "از نفس افتاده" ژان لوک گدار که در همان سال به نمایش درآمد، زبان سینما را تغییر داده باشد، کازاوتس با "سایه ها" ثابت کرد که می توان فیلمی ساخت که اصلاً سینما نباشد. ایده داستان اولیه فیلم در کارگاه بداهه پردازی تئاتر در "ورایتی آرتس" که کازاوتس در آن به همراه برت لین کلاس های بازیگری برگزار می کرد شکل گرفت. کازاوتس پس از انتخاب تعدادی از بازیگران برتر کارگاه، شروع به مرور سناریوهای مختلف با آن ها کرد. در هنگام کشف و تجربه کار بداهه درباره دختر سیاهی که سفید به نظر می رسد بود که کار جان گرفت. به گفته کازاوتس، "این رویای عجیب جان گرفت که این بداهه پردازی باید در فیلم ثبت شود." کاری که تصمیم گرفت به صورت مستقل انجام دهد، چرا که معتقد بود:"کار خلاقانه مهم تر از پول درآوردن است." در سال ۱۹۵۷ فیلم های معدودی به صورت مستقل از سیستم استودیویی هالیوود ساخته می شد. از جمله آثار قابل توجه در آن زمان می توان از "آتش بازی"، فیلم تجربی کنت انگر و نیز "فراری کوچک" اثر موریس انگل نام برد که نامزد اسکار شده بود و تاثیر عمیقی بر جنبش نوظهور موج نو باقی گذاشت. کازاوتس برای حفظ استقلال هنری اش مجبور بود در جمع آوری منابع مالی و تجهیزات فیلم برداری خلاق باشد. او مصاحبه ای با برنامه رادیویی ژان شپرد، "مردم شب" ترتیب داد و به او درباره بداهه پردازی و ایده فیلم توضیح داد. وقتی از او پرسید که چطور می خواهد سرمایه ساخت این فیلم را تامین کند، کازاوتس پاسخ داد: "اگر مردم می خواهند فیلمی درباره مردم ببینند، باید در هزینه آن هم مشارکت کنند." پس از آن، شنوندگان شروع کردند به پست کردن پول به ایستگاه رادیو. در طول دو سال پس از آن، شپرد به طور مداوم شنوندگان را در جریان پیشرفت ساخت فیلم "سایه ها" که آن را "فیلم خودشان" می نامید قرار می داد. کازاوتس با پولی که در ایستگاه رادیو جمع شد توانست بازیگری اش در تلویزیون را موقتاً متوقف کند تا فیلم "سایه ها" را به گفته خودش "به خاطر کار مفرحی که همیشه دوست داشتیم انجام دهیم" بسازد. او مقداری پول هم از طریق آشنایانش جمع کرد و تجهیزات فیلم برداری را نیز از شرلی کلارک، فیلمساز مستقل قرض گرفت. کازاوتس به همراه اریش کولمار به عنوان فیلم بردار و گروه کوچکی از دوستان به عنوان همکار و دستیار، آماده ساخت فیلم شد. روایت "سایه ها" متمرکز بر خانواده ای جوان و سیاه پوست شامل دو برادر، هیو (هرد)، بن (کاروترز) و یک خواهر، لیلا (گالدونی) است که با هم در آپارتمانی کوچک در نیویورک زندگی می کنند. والدینشان در فیلم دیده نمی شوند و صحبتی نیز از آن ها به میان نمی آید و فرض می شود که یتیم هستند. با این حال کازاوتس چهارچوب فیلم را به دقت بدون هیچ گونه توضیحی قرار داد تا بیننده بتواند حدس وگمان خود را درباره گذشته خانواده داشته باشد. کازاوتس بازیگرانش را از صحبت با یکدیگر درباره نقش شان بازمی داشت تا "برداشت مستقل" هر یک از آن ها از نقش هایشان حفظ شده و داستان "سایه ها" از چند نگاه روایت شود. او در کنار موریس مکندری، تهیه کننده و دستیار، شرایط هر صحنه را به بازیگران توضیح می داد و طرحی کلی از خط داستانی به آن ها ارائه می داد. علت این کار این بود که در "سایه ها" "روایت داستان از شخصیت ها سرچشمه بگیرد، نه این که شخصیت ها از داستان سرچشمه بگیرند." کازاوتس تاکید داشت که بازیگران از نام های خودشان در فیلم استفاده کنند تا آن ها را به زندگی در نقش و داشتن واکنش های طبیعی تشویق نماید. هیو، برادر بزرگ تر و رئیس خانواده، موزیسینی پرتلاش است که در با مدیر برنامه اش روپرت در کلوب ها کار می کند. او به داشتن پرستیژ معتقد است، اما درمی یابد که آوازهای برآمده از قلبش از سوی شنوندگانی که بی قرارانه به دنبال سرگرمی مبتذل هستند نادیده گرفته می شود. روپرت امیدش را از دست می دهد اما هیو همچنان معتقد است که آن ها تیم خوبی هستند و در نهایت موفق می شوند. بن نوازنده ترومپت جاز است (هرچند هرگز نمی بینیم که به درستی بنوازد)، به کافه ها می رود، با دخترها حرف می زند و در صحنه هایی با دوستانش تام و دنیس وارد دعوا می شود که یاد آور "ای ویتلونی" فلینی است. او کم حرف ترین این سه شخصیت است. ظاهر انزواطلبی دارد و به نظر می رسد دنیا برایش هیچ اهمیتی ندارد. به نظر می رسد حالش از کسانی که به آن ها خوش می گذرد به هم می خورد و آن ها را به خاطر وانمود کردن به خوشحالی آدم هایی متظاهر می بیند. با این حال به احساس معتقد است و در جستجوی چیزی است که در انتهای سایه ها به یافتن آن نزدیک نمی شود؛ اما مطمئن است که نمی خواهد به این شیوه زندگی ادامه دهد. خواهر آن ها، لیلا هنرمندی بلندپرواز است (که همه چیز را، از نقاشی تا نویسندگی را در جستجوی روشنفکری می آزماید)، و از طریق دوستش دیوید (پوکوتیلوو) به جمع گروهی از روشنفکران عصیان گر راه می یابد. لیلا در یک مهمانی پر از روشنفکران گستاخ که درباره اگزیستانسیالیسم بحث می کردند با تونی (روی) آشنا می شود. تونی در برخورد با برادر لیلا، هیو، ناگهان متوجه می شود که لیلا سیاه پوست است و نه آن گونه که او فکر می کرد سفید. در همان حال که تونی از آپارتمان به بیرون می شتابد، برخوردی شدید میان او و هیو رخ می دهد؛ هیچ سخنی بر زبانشان نمی آید،تعصب نژادی تونی از زبان بدنش کاملاً پیداست. اگر بداهه اصلی که الهام بخش "سایه ها" بود بر روی مسائل نژادی متمرکز بود، نسخه نهایی کازاوتس با این موضوع با دشواری بیشتری برخورد می کرد. در پی انتخاب بازیگر به شکلی مبهم و دوپهلو، شخصیت های لیلا و بن را بازیگران سفیدپوست بازی می کنند. با این حال کازاوتس مراقب بود که تمرکز "سایه ها" بر روی مسائل شخصی که شخصیت های فیلم با آن روبرو هستند باشد و نه بر مسائل سیاسی گسترده تر، چرا که او معتقد بود "هدف هنر پروپاگاندا نیست." کازاوتس و گروهش نمی توانستند با معیارهای تولیدی هالیوود همگام شوند و بسیاری از زیبایی های منحصر به فرد "سایه ها" ناشی از کمبود بودجه و تخصص است. لبه های سخت تبدیل به حوادث خوشایند شدند؛ اشتباهاتی که قابل مرمت نبودند به عناصر اصلی فیلم اضافه شدند. کولمار "سایه ها" را با فیلم ۱۶ میلیمتری (ارزان ترین فیلم موجود در آن زمان) فیلم برداری کرد و در بیشتر صحنه ها می بایست از نور طبیعی استفاده می کرد. بسیاری از صحنه ها در آپارتمان کازاوتس فیلم برداری شد که کولمار آن را با کادرهای بسته بر روی شخصیت پنهان می کرد. کولمار در یک کلوز آپ از هیو، مدیر برنامه اش روپرت و یک دلال، چهره سه شخصیت را با تغییر فوکوس فیلم برداری کرد. این نزدیکی بیننده را به داخل گفتگو می کشاند، گویی در همان اتاق ایستاده است و نزدیک است که به حریم شخصی آن ها وارد شود. کازاوتس به جای دوبله دوباره صدای بازیگران (کاری که در آن دوران برای دستیابی به صدای شفاف و رسا مرسوم بود)، دیالوگ های اصلی را که توسط صدابردار جی کریکو ضبط شده بود را نگه داشت. (این هم تا قسمتی به این خاطر بود که از پس هزینه ضبط مجدد آن برنمی آمدند.) در نتیجه، صداهای پس زمینه از خیابان و صدای همسایه ها از بالای استودیوی خانگی شان در صدابرداری نفوذ کرد و فضایی طبیعی ایجاد کرد که بر اصالت زندگی واقعی فیلم تاکید می کرد. کازاوتس با فیلم برداری در خیابان های نیویورک (بر خلاف استودیو های بزرگ که در هالیوود مورد استفاده قرار می گرفت)، برشی از نیویورک در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی را ثبت کرد. در یک سکانس، در حالی که یک غریبه لیلا را در میدان تایمز تعقیب می کند، در بالا ردیف هایی از بیلبوردهای سینما در شب می درخشند و فیلم هایی همچون "شبی که بهشت سقوط کرد" بریجیت باردو را تبلیغ می کنند. "سایه ها" با ناله ساکسیفون شافی هادی و باس چارلز مینگوس در موسیقی فیلم، مستند مهیجی از دوره "بیتنیک" ساخته است؛ خصوصاً در نمای آغازین فیلم، هنگامی که بن از کنار "بردلند" افسانه ای (خانه ی جاز نیویورک در آغاز آن) می گذرد. تکمیل فیلم برداری "سایه ها" نزدیک به سه سال به طول انجامید و به دو بازه زمانی تقسیم شد که دو نسخه کاملاً متفاوت از فیلم را به وجود آورد. اولین نسخه در سال ۱۹۵۷ فیلم برداری شد و حاوی صحنه هایی بود که اکثراً بر اساس مفهوم بداهه پردازی شده اولیه بود. این مونتاژ اولیه از "سایه ها" در سالن پاریس در نیویورک در نوامبر ۱۹۵۸ به نمایش درآمد و با واکنش های متفاوتی روبرو شد. بیشتر تماشاچیان سالن را ترک کردند، اما یوناس مکاس، یکی از منتقدان و همچنین رابرت فرانک - عکاسی که به همراه جک کرواک سفر می کرد و عکس هایش بعدها در مجموعه "آمریکایی ها" جمع آوری شد مسحور این فیلم شده بودند. با این حال، کازاوتس احساس می کرد که مونتاژ اولیه بیش از اندازه "ذوق هنری سینمایی" دارد و "ارتباطی با مردم پیدا نمی کند"، به همین خاطر به همراه رابرت آلن آرتور نویسنده مجموعه ای از صحنه های جدید را نوشت که در بهار ۱۹۵۹ فیلم برداری شد. کازاوتس برای این که صحنه های جدید به شکلی طبیعی روان باشند، آن ها را از نگاه یک دوربین فیلم برداری می کرد و از استفاده از چند زاویه در یک صحنه اجتناب می کرد. او عنصر بداهه پردازی را نیز در این صحنه های نوشته شده از طریق طولانی کردن زمان آن ها حفظ می کرد. این به بازیگران فضا و زمان برای پرورش بازی شان می داد. کازاوتس بعداً اعلام کرد که با صحنه های جدید اضافه شده، تخیلات جوانی که جرقه های نسخه اول را زده بودند، قوی تر، روشن تر و مصمم تر بازگشته اند تا روشن کنند، نه این که خود را ثابت کنند. نسخه اول در اوج هیجان و ماجراجویی ساخته شد اما با این حال پس از اتمام آن، دست کم در نظر کازاوتس، توانایی های بالقوه کارگاه بداهه پردازی را عملی نکرد. در نسخه دوم با تمرکز کازاوتس بر ثبت دقیق تر احساسات بازیگران، ایده روشن تری از داستان جلوه گر شد. هرچند مقایسه کامل دو نسخه ی فیلم با یکدیگر به این خاطر که متاسفانه فیلم اصلی نسخه اول در دسترس نیست (یا هنوز پیدا و تایید نشده است) غیرممکن است. به محض این که کازاوتس صحنه های نوشته شده جدید را وارد کرد و نسخه نهایی "سایه ها" را مونتاژ کرد، این فیلم در سالن گردهمایی صنعت مد به عنوان بخشی از برنامه "سینمای بداهه" در نوامبر ۱۹۵۹ به نمایش درآمد. فیلم رابرت فرانک، "گل دِیزی ام را بچین" که نسخه اول "سایه ها" در سالن پاریس الهام بخش ساخت آن شد نیز بخشی از این برنامه بود. پس از آن که تلاش های گسترده برای یافتن پخش کننده برای "سایه ها" در آمریکا با شکست مواجه شد، کازاوتس به تلویزیون بازگشت تا نقش اصلی در شوی تلویزیونی استاکاتو را بر عهده بگیرد و بتواند بدهی هایی که به خاطر فیلم بالا آورده بود را بپردازد. اگرچه پخش کنندگان تمایلی به حمایت از "سایه ها" نشان ندادند، اما این فیلم واکنش منتقدان را برانگیخت. مکاس (که در واقع اولین نسخه "سایه ها" را ترجیح می داد) و آلبرت جانسون، به ترتیب مقالاتی در این باره در سایت اند ساند و فیلم کوارترلی نوشتند. این مقالات توجه سینمای ملی بریتانیا را جلب کردند و این سبب شد که سینمای ملی بریتانیا نمایش فیلم را درخواست کند. کازاوتس که در آن زمان "سایه ها" را پشت سر گذاشته بود و در تلاش بود تا فعالیت بازیگری اش را از سر بگیرد، پذیرفت اما فراموش کرد که فیلم را برایشان بفرستد. سیمور کسل (دستیار و بازیگری در فیلم که بعدها تقریباً در تمام فیلم های آینده ی کازاوتس ظاهر شد) در آخرین لحظه حلقه ی فیلم را به آن سوی اقیانوس اطلس ارسال کرد. کازاوتس پس از اکران فیلم در لندن به آن جا سفر کرد و با کمک جو لوستیگ (ارزان ترین مسئول روابط عمومی که می توانست پیدا کند، و کسی که بعدها حامی تمام فیلم های منتشر شده کازاوتس در انگستان بود)، به تکاپوی یافتن توزیع کننده برای فیلم افتادند. واکنش مشتاقانه فستیوال فیلم ونیز، شهرت فزاینده ی آن را تحکیم کرد و نهایتاً بریتیش لایِن موافقت کرد تا فیلم را منتشر کند و مبلغ ۲۸ هزار دلار را نیز از پیش به کازاوتس پرداخت. بریتیش لاین "سایه ها" را در اکتبر ۱۹۶۰ در فستیوال فیلم لندن نمایش داد که با نقدهای خوبی در مطبوعات بریتانیا مواجه شد و به خاطر سبک خیابانی نوآورانه اش مورد تمجید قرار گرفت. منتقدان تحت تاثیر اعلامیه تیتراژ پایانی فیلم که می گفت فیلم یک کار بداهه بوده است قرار گرفته بودند. کازاوتس در گفتگو با خبرنگاران در حالی که هوشمندانه از اشاره به این موضوع که تعدادی از این صحنه ها در واقع نوشته شده بودند اجتناب می کرد، این جنبه فیلم را برجسته تر می کرد. شتابی که "سایه ها" در اروپا گرفت، پس از اکران آن در آمریکا (توسط بریتیش لاین) دچار افت شد. منتقدین آمریکا همانند منتقدین اروپایی تحت تاثیر معیارهای شجاعانه و بودجه کم آن قرار نگرفتند و فیلم دوباره از نظرها ناپدید شد. کازاوتس پس از "سایه ها" دو فیلم استودیویی دیگر ساخت، اما وقتی نتوانست روش کار آزادانه خود را با محدودیت های شدید تولید حرفه ای تطبیق دهد، به زودی سرخورده شد. او در عوض وارد یک اسب تروا شد و به داخل هالیوود تاخت، در فیلم هایی با بودجه های کلان مانند دوازده مرد خبیث (۱۹۶۷)، بچه رزماری (۱۹۶۸) و اخطار دو دقیقه ای (۱۹۷۶) بازی کرد تا به این وسیله بتواند سرمایه فیلم هایی می خواست خارج از سیستم استودیویی بسازد را تامین کند. روشی که "سایه ها" بر اساس آن ساخته شد، یقیناً الهام بخش نسل های فیلم سازان است. مارتین اسکورسیزی (که خود طرفدار کازاوتس است) گفت که پس از دیدن آن دیگر هیچ بهانه ای وجود نداشت. "سایه ها" ثابت کرد که فیلم سازی می تواند در مقیاس کوچک، بداهه، غیرتجاری، صیقل نخورده و آماده باشد. نکته مهم این بود که چیزی برای گفتن داشت و صادق بود و نگذاشت تا تولید بر سر راه گفتن داستان قرار گیرد. "سایه ها" فیلم مورد علاقه کازاوتس باقی ماند؛ "تنها به این خاطر که اولین بود و ما همه جوان بودیم؛ و به این خاطر که غیرممکن بود و ما نادان بودیم؛ و برای سه سال، ما یکدیگر را و همه چیز را از سر گذراندیم." مترجم: شیرین میرزانژاد (گروه تئاتر اگزیت)


یکشنبه ، ۲۶اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مازند مجلس]
[مشاهده در: www.mazandmajles.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن